اينو داشته باشيد تا بعد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خواستم بنويسم 2Gاما.......
--
--
اينو داشته باشيد تا بعد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خواستم بنويسم 2Gاما.......
سلام دوستان
حالا كه كل سوتي ه من هم بگم ( اگه با حال نبود به بزرگي خودتون ببخشيد ولي خوب در اون وضعيت خيلي خجالت كشيدم)
يه روز براي بازديد از يك كارخانه توليد آجر رفته بودم براي شناسايي خاكشون ( رشتم معدن ه ) خلاصه صاحب كارخانه خواست تحويل بگيره گفت برم خط توليد رو بازديد كنم . من هم رفتم و از كارگر ها سئوال مي پرسيدم كه رسيدم به يه پنكه يا فن بزرگ گفتم اين چيه گفتند اسمش .... فنتياتوره ..... و جريان هوا ايجاد مي كنه !
خلاصه من بعد از بازديد برگشتم پيش رئيس و بعد كلي بحث گفتم راستي اين .... فنتياتور .... تن هم رو ديدم جالب بود
گفت : آقاي مهندس از شما كه تحصيل كرده ايد بعيده اسم اون ventilator ولي افقاني ها مي گن فنتياتور !
قربان شما
حامد
سلام من هم یه سوتی دارم:
یه دفعه پسر خالمو با پسر عمه ام اشتباه گرفتم! تازه خالمو با عمه ام قاتی کردم!!!
خیلی طولانی و با جزئیات تعریف کردینوشته شده توسط mohammad ashena
castilla_ht خیلی با مزه بود
داداشم رفت در تعمیر گاه طرف گفت این چیز هایی رو میگم یادداشت کن برو بخر، دیکس ترمز داداشم گفت دیسک ترمز طرف گفت نه دیکس ترمز، داداشم گفت خوب منظورتون همون دیسک ترمزه، گفت نه دیکس ترمز، داداشمم گفت باشه دیکس ترمز.
Last edited by hasan11; 24-03-2006 at 19:24.
حامد مرسي آخر شبي حال دادينوشته شده توسط castilla_ht
![]()
يه روز سر كلا س داشتم با يكي حرف مي زدم يكي از بچه ها هي منو مي كشيد عقب منم هي بهش تذكر ميدادم كه اين كارو تكرار نكنه كارشو قطع كرد من هم مشغول صحبت شده بودم يك هو معلم اومد منو كشيد عقب منم فك كردم دوستمه يه دونه تو گوشي آبدار زدم بهش چارتا فحش بد هم بهش گفتم برگشتم ديدم معلمه
خودتون بدونين بعدش چي شد........
مدرسه مون چند تا کنتور برق داشت که یکیش توی کتاب خونه بود در کتاب خونه همیشه بسته بود یک بار در کتاب خونه باز بود تعداد زیادی تو بودن منم رفتم تو کلید کنتور رودیدم وسوسه شدم قعطش کردم
دیگه هیچی اون روز که همه فکر می کردن برق رفته و چه برنامه ای بود
فرداش امدیم مدرسه سر صف مدیر آمد گفت دیروز یکی برق مدرسه رو قطع کرده بود گیرش بیاریم حالشو می گیریم، دوباره ناظم امد سر گفت دیروز یکی امده برق مدرسه رو قطع کرده برفک یخچال آب شده بود تمام شیرینی ها خراب شدن، امروز در رو که باز کردیم یکهو تمام برفک های آب شده رختن وسط دفتر همه جا پر آب شده اگه بفهمم کار کی بوده وسط مدرسه فلکش می کنم بدبختش می کنم ما هم از ترس خشکمون زده بود
رفیقام هم میومدن می گفتن تو که نمی دونی کی برق مدرسه رو قطع کرده، منم می گفتم ضایع بازی در نیارن من چه می دونم
سلام دوستان الان كه دارم اينا رو مينويسم ساعت 6.50 دقيقه بعد از ظهر داخل اداره هستم !!!
سووووووتي دادم بد
ميخوام تعريف كنم:
20 دقيقه پيش آنلاين شدم رفتم توي ياهو كه آفهامو چك كردم
ديدم پسر رييسمون آنلاينه
همين كه ديد من آنلاين هستم يه پيغام واسم زد و گفت به به ميبينم كه از تو اداره هم واسه چت آنلاين ميشي
جاتون خالي بد جور عرق كردم و جوابي نداشتم بدم
خلاصه هرجوري بود راضيش (خرش) كردم به باباش چيزي نگه !!!!
اينم يه سوتي داغ و تازه با طعم آلبالو
شب از مهماني ميومديم منم خواب خواب كفشام پوشيدم اومدم پايين پايين راه پله منو صدا زدن كفش خالم و شوهر خالم نيست منم تو عالم منگي يه دفعه همه اومدن پايين ديدن من يه لنگه مال خالمو پوشيدم يكي هك برا شوهر خالم .....خلاصه جاتون خالي اگر زمين دهن باز مي كرد مي رفتم تو زمين!!!!!!!!!!!!!!![]()
![]()
من رفتم تو يه شركت تا يكي از سيستم هارا راه بندازم رفيقم داشت از خواهرش كه خارجه و تو امريكاست حرف ميرد من فكر مي كردم داره دامادشون رو ميگه
بهش گفتم پس شمارشو بده به ما باش (((حال ))) كنيم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)