تا 50 درصد بازي همه چيز خوب بود اما الان وقتي اون ماموريت زن پير رو گرفتم كه بايد پسرش رو آزاد كني هوش مصنوعي داره رو اعصاب راه ميره ! با Disguise مخفيانه ميرم آزادش ميكنم بعد در رو باز ميكنم و ماموراي اطراف رو ميزنم و ميرم تو ماشيني كه قبلا اماده كردم اما حالا بيا اين پسر احمق بياد سوار شه ! من تو ماشينم و كل نازيهاي آلمان دارن به ماشين تير ميزنن افا هنوز ايستاده پشت ماشين ؛ بعد از ماشين دود مياد اقا شروع كرده به دويدن اطراف ماشين . همه جا قرمز شده اقا بالاخره مياد سوار ميشه تا ميام حركت كنم يهو پياده ميشه ! بعد هر دو نفله ميشيم .