تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: نظر شما درباره اين فيلم چيه؟

راي دهنده
68. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • فيلم خوبيه

    19 27.94%
  • به درد نميخوره

    49 72.06%
صفحه 25 از 33 اولاول ... 15212223242526272829 ... آخرآخر
نمايش نتايج 241 به 250 از 326

نام تاپيک: سریال ترانه مادری

  1. #241
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    سلام بچه ها خوبید؟؟؟؟...بعضی هاتون یهو غیبتون میزنه....سعید جون توکجایی؟؟؟؟... havbbجون یعنی منم عصبانیم؟؟؟؟....ترانه مادری روچقدر کشش میدن اه اه اه اه .... ایمان جون یعنی انقدر از سمیرا متنفری...خوب دیگه تا بعد...زود پست بزنید...بای بای
    Last edited by sara_girl; 27-08-2008 at 15:31.

  2. #242
    آخر فروم باز Ssarshar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    1,691

    پيش فرض

    مگه باید همیشه اینجا باشیم سارا خانوم !!!!!!!!!!!!!!!!!..............

  3. #243
    آخر فروم باز hermione's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    !!جاده!!
    پست ها
    1,884

    پيش فرض

    یه سوتیه خیلی جالب گرفتم . قسمت دیشب اونجایی که پویا با مشت زد تو صورت بهرام ، دوربین پشت سر بهرام نشون می داد که بینی شو با دست گرفته بعد دوربینی که از جلو فیلم می گرفت دست های بهرامو آزاد نشون میداد .. خیلی جالب بود

  4. #244
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    آره باید همش اینجا باشین سرشار آقا..... جواب پستامو که نمیدید......کاش حداقل یه دختر اینجا بود منو تحویل میگرفت......

  5. #245
    داره خودمونی میشه alioxv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    95

    14

    چند قسمت ديگر مونده ؟؟

  6. #246
    کـاربـر بـاسـابـقـه MOHAMMAD2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    10,353

    پيش فرض

    یه سوتیه خیلی جالب گرفتم . قسمت دیشب اونجایی که پویا با مشت زد تو صورت بهرام ، دوربین پشت سر بهرام نشون می داد که بینی شو با دست گرفته بعد دوربینی که از جلو فیلم می گرفت دست های بهرامو آزاد نشون میداد .. خیلی جالب بود
    دقت نکردم اینو

    آره باید همش اینجا باشین سرشار آقا..... جواب پستامو که نمیدید......کاش حداقل یه دختر اینجا بود منو تحویل میگرفت......
    همه که تحویل میگیرن ای بابا

    نهایت 5 تا

  7. #247
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Inter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    برزخ بین بهشت و جهنم
    پست ها
    347

    پيش فرض

    آقا میگم این پویا هم تقی به توقی میخوره زود قهر می کنه

    مادرشم که توقی به تقّی میخوره زود غش میکنه

    به قول یکی از دوستان داستان شده این: ( البته به روایت بنده)

    پویا: سلام خانوم ادیب چه خبر ؟

    نغمه: خوبم مرسی

    پویا: اینو برای شما گرفتم

    نغمه:( با عصبانیت) این بار چندمه که دارین اینکارا رو می کنین. ( با ناراحتی می رود )

    بهرام هم از دور و یواشکی مراقب اوضاع هستش و زود آمار رو به فرخ می رسونه.

    فرخ ( تو خونه باغ): فرخنده شنیدم پویا واسه دختره بازم هدیه گرفته

    فرخنده نقش بر زمین می شود و پس از به هوش آمدن به خدمت پویا خان که دچار ضربه روحی شده می رسد.

    پویا به طبقه بالا رفته و با بهرام گلاویز شده و ضربه مشتی بر او وارد می سازد و او نقش بر زمین می شود.

    بعد پویا هم که ضربه روحی شده بود دویاره ضربه دیگری از طرف دایی و مادرش خورده و با اردنگی از خونه بیرون می افتد.

    سکانس بعدی:

    سمیرا در حال بیل زدن و یاد دادن طرز صحیح ملات قاطی کردن به کارگران است.
    -آره خوب که شن و ماسه رو بهم زدی سیمان رو بهش اضافه می کنی بعد آب به مقدار لازم ...و کمی نصیحت می کند در این حین فرخنده زنگ می زند :

    -پویا گم شده

    -گم شده

    -آره گم شده (به دلیل گرما و خشک بودن هوا توسط تکرار مکرر چند کلمه به سناریوی سریال آب بسته می شود)

    - کی گم شده

    - از صبح رفته نیومده

    سکانس بعدی:( در خونه)
    سمیرا: چی شده
    - گم شده
    - چرا ؟ تو حرفی بهش زدی
    - نه فقط گفتم دیگه نمی خوام ببینمت، بازم رفته واسه دختره هدیه خریده
    درس اخلاق سمیرا شروع می شود:
    ................
    تو چرا باهاش اینطوری برخورد کردی ، پویا خوب تربیت نشده همونجوری که بهرام نشده و از این حرفا .... .

    بهرام کجاست؟

    بهرام فرا خوانده می شود و ابتدا مخالف می کند ولی پس از استماع سخنان گهربار و نصایح دُرگونه سمیرا به اصرار او دنبال پویا گشته و از زیر سنگ!!! یکی از پارکها پیدایش می کند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود.
    پویا که باز کیفش کوک شده دوباره هوای نغمه به سرش می زند و باز با او ( در حضور پدر نغمه )حرف ازدواج را پیش کشیده و اینبار با جواب دندان شکن پدرش مواجه می شود. پویا دندانش را از زمین برداشته و بهرام هم که بطور کاملاً!!! اتفاقی از آنجا رد می شده این صحنه را می بیند و ........... برای ادامه به سطر ششم سناریو مراجعه شود.

    این حلقه تا کامل شدن تمام روزهایی که قرار است سریال به پخش برود برای تمامی گروه لازم الاجراست.

    قسمت آخر:
    سمیرا بهرام و پویا را فراخوانده و تمام ماجرا را از سیر تا پياز به تعداد لازم بازگو می کند. ( کاری که از اول سریال می خواست بکند ولی برای جذاب!!!! شدن داستان و با توجه به استقبال کم نظیر و نتایج مثبت نظرسنجی و از همه مهمتر خالی نبودن عریضه(بخوانید آنتن شبکه 3) به 20 قسمت بعد منتقل شد)
    بهرام، پویا را به آغوش کشیده و از اون گریه ها و لبخندهای مونالیزایی که در آن - تبحر خاصی دارد - تحویل پویا می دهد.
    فرخنده که روی تخت شاهد این ماجراست آهی از ته دل کشیده و به کما رفته و به ICU منتقل می شود.

    ادامشم عروسی و ادامه سخنرانیهای سمیرا و در نهایت آشتی فرخ با جلال و فرخنده و خانوم بچه ها و خوشحال بودن روح مادرجون بنابه فرموده سمیرا خانم. تمام
    Last edited by Inter; 28-08-2008 at 00:11.

  8. #248
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    امشب تو برنامه سفربخیر این دختره نغمه (سحرخیز) گفت یکشنبه تمومه

  9. #249
    داره خودمونی میشه M- H- N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    mashhad
    پست ها
    34

    پيش فرض

    آقا میگم این پویا هم تقی به توقی میخوره زود قهر می کنه

    مادرشم که توقی به تقّی میخوره زود غش میکنه

    به قول یکی از دوستان داستان شده این: ( البته به روایت بنده)

    پویا: سلام خانوم ادیب چه خبر ؟

    نغمه: خوبم مرسی

    پویا: اینو برای شما گرفتم

    نغمه:( با عصبانیت) این بار چندمه که دارین اینکارا رو می کنین. ( با ناراحتی می رود )

    بهرام هم از دور و یواشکی مراقب اوضاع هستش و زود آمار رو به فرخ می رسونه.

    فرخ ( تو خونه باغ): فرخنده شنیدم پویا واسه دختره بازم هدیه گرفته

    فرخنده نقش بر زمین می شود و پس از به هوش آمدن به خدمت پویا خان که دچار ضربه روحی شده می رسد.

    پویا به طبقه بالا رفته و با بهرام گلاویز شده و ضربه مشتی بر او وارد می سازد و او نقش بر زمین می شود.

    بعد پویا هم که ضربه روحی شده بود دویاره ضربه دیگری از طرف دایی و مادرش خورده و با اردنگی از خونه بیرون می افتد.

    سکانس بعدی:

    سمیرا در حال بیل زدن و یاد دادن طرز صحیح ملات قاطی کردن به کارگران است.
    -آره خوب که شن و ماسه رو بهم زدی سیمان رو بهش اضافه می کنی بعد آب به مقدار لازم ...و کمی نصیحت می کند در این حین فرخنده زنگ می زند :

    -پویا گم شده

    -گم شده

    -آره گم شده (به دلیل گرما و خشک بودن هوا توسط تکرار مکرر چند کلمه به سناریوی سریال آب بسته می شود)

    - کی گم شده

    - از صبح رفته نیومده

    سکانس بعدی:( در خونه)
    سمیرا: چی شده
    - گم شده
    - چرا ؟ تو حرفی بهش زدی
    - نه فقط گفتم دیگه نمی خوام ببینمت، بازم رفته واسه دختره هدیه خریده
    درس اخلاق سمیرا شروع می شود:
    ................
    تو چرا باهاش اینطوری برخورد کردی ، پویا خوب تربیت نشده همونجوری که بهرام نشده و از این حرفا .... .

    بهرام کجاست؟

    بهرام فرا خوانده می شود و ابتدا مخالف می کند ولی پس از استماع سخنان گهربار و نصایح دُرگونه سمیرا به اصرار او دنبال پویا گشته و از زیر سنگ!!! یکی از پارکها پیدایش می کند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود.
    پویا که باز کیفش کوک شده دوباره هوای نغمه به سرش می زند و باز با او ( در حضور پدر نغمه )حرف ازدواج را پیش کشیده و اینبار با جواب دندان شکن پدرش مواجه می شود. پویا دندانش را از زمین برداشته و بهرام هم که بطور کاملاً!!! اتفاقی از آنجا رد می شده این صحنه را می بیند و ........... برای ادامه به سطر ششم سناریو مراجعه شود.

    این حلقه تا کامل شدن تمام روزهایی که قرار است سریال به پخش برود برای تمامی گروه لازم الاجراست.

    قسمت آخر:
    سمیرا بهرام و پویا را فراخوانده و تمام ماجرا را از سیر تا پياز به تعداد لازم بازگو می کند. ( کاری که از اول سریال می خواست بکند ولی برای جذاب!!!! شدن داستان و با توجه به استقبال کم نظیر و نتایج مثبت نظرسنجی و از همه مهمتر خالی نبودن عریضه(بخوانید آنتن شبکه 3) به 20 قسمت بعد منتقل شد)
    بهرام، پویا را به آغوش کشیده و از اون گریه ها و لبخندهای مونالیزایی که در آن - تبحر خاصی دارد - تحویل پویا می دهد.
    فرخنده که روی تخت شاهد این ماجراست آهی از ته دل کشیده و به کما رفته و به ICU منتقل می شود.

    ادامشم عروسی و ادامه سخنرانیهای سمیرا و در نهایت آشتی فرخ با جلال و فرخنده و خانوم بچه ها و خوشحال بودن روح مادرجون بنابه فرموده سمیرا خانم. تمام


    تا حد زیادی باهات موافقم.

  10. #250
    پروفشنال ragbar12's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    منطقه جنگي
    پست ها
    502

    پيش فرض

    اين ترانه مادري پدر همه مردم ايرانو در اورد
    موافقيد؟

    اين فيلم فوق فوقش بايد يه سريال 8 قسمتي 45 دقيقه اي ميشد
    قابليت اين همه كشدار شدنو ابدا نداشت
    موافقيد؟
    منم موافقم!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •