تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 25 از 100 اولاول ... 152122232425262728293575 ... آخرآخر
نمايش نتايج 241 به 250 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #241
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    الهی!

    اگر چه گنهکارم

    جز تو کسی ندارم

    به دیگری مسپارم!

  2. #242
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خداوندا! اگر باید هنوزم
    به راه وصل تو عمری بسوزم
    ز مژگان سوزن و با تاری از عشق
    به پیکر جامه عشق تو دوزم
    بسوزانم، بسوزانم، بسوزانم، بسوزان
    خداوندا! به پاکان تو سوگند
    اگر که بگسلی بند من از بند
    ز خاک من دمد گل های لاله
    به هر برگش زند نام تو لبخند
    بسوزانم، بسوزانم، بسوزانم، بسوزان

    دل دیوانه را دیوانه تر کن
    مرا از عالم تن بی خبر کن
    من از این پیکر خاکی گذشتم
    وجودم را ز نورت پر شرر کن

    خداوندا! اگر باید هنوزم
    که باشد سایه شب ها به روزم
    اگر باید چراغی از حقیقت
    به راه ظلمت دل برفروزم
    بسوزانم، بسوزانم، بسوزانم، بسوزان
    خداوندا! من و این شام هجران
    دلی دارم از این قاله گریزان
    تو را خواهم تو را ای پاک مطلق
    که تا در ذات تو حل گردم آسان
    بسوزانم، بسوزانم، بسوزانم، بسوزان

  3. #243
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    خدایا
    قلب من را بگیر
    و به جای ان
    قلب خودت را به من عطا کن
    خدایا
    به من بیاموز
    اگر می خواهم دنیا را تغییر دهم
    باید خودم را دگرگون کنم

  4. #244
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    خدایا
    ایا به من لبند خواهی زد
    تا شکوفه های معطر و زیبای عبودیت
    در قلبم شگفته شوند؟
    و هر شکوفه بخواند:
    خدایا به تو عشق می ورزم

  5. #245
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟
    بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری
    خدا جون میگن تو خوبی مثل مادرا می مونی
    اگه راست میگن ببینم عشق من کجاست میدونی؟
    خدا جون میشه یه کاری بکنی به خاطر من
    من میخوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن
    من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته ؟
    خدا جون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته
    زنده موندن یا مردن من واسه اون فرقی نداره
    اون میخواد که من نباشم باشه اشکالی نداره
    خدا جون میخوام بمیرم تا بشم همیشه راحت
    ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه ی یه ساعت
    خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟
    بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری

  6. #246
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    خدایا:عقیده مرا ازدست " عقده ام"مصون بدار.

    خدایا:به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن.

    خدایا:رشدعقلی وعلمی مرا از فضیلت "تعصب" "احساس" و "اشراق" محروم نسازد.

    خدایا:مرا همواره اگاه وهوشیار دار تا پیش ازشناختن درست وکامل کسییافکری مثبت یا منفی قضاوت نکنم.

    خدایا:جهل امیخته باخودخواهی و حسد مرا رایگان ابزار قتاله دشمنبرای حملهبه دوست نسازد.

    خدایا:شهرت منی را که:"میخواهم باشم" قربانی منی که " میخواهندباشم" نکند.

    خدایا:درروح من اختلاف در "انسانیت" را به اختلاف در فکر واختلافدررابطهبا هم میامیز. ان چنان که نتوانم این سه قوم جدا از هم راباز شناسم.

    خدایا:مرا به خا طر حسد کینه و غرض عمله اماتور مگردان.

    خدایا:خودخواهی را چندان درمن بکش یا درمن برکش تاخودخواهی دیگرانرااحساس نکنم واز ان در رنج نباشم.

    خدایا:مرا در ایمان « اطاعت مطلق بخش تا در جهان عصیان مطلق«باشم.

    خدایا:به من « تقوای ستیز» بیاموز تا درانبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.

    خدایا:مرا به ابتذال ارامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ غمهای ارجمند و حیرتهای عظیم را به روحم عطا کن.
    لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز بر جانمریز.

  7. #247
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    با من تماس بگیر‏‏‏‏، خدایا

    هر روز
    شیطان لعنتی
    خط های ذهن مرا
    اشغال می کند
    هی با شماره های غلط ، زنگ می زند،‏ آن وقت
    من اشتباه می کنم و او
    با اشتباه های دلم
    حال می کند.
    دیروز یک فرشته به من می گفت:
    تو گوشی دل خود را
    بد گذاشتی
    آن وقت ها که خدا به تو می زد زنگ
    آخر چرا جواب ندادی
    چرا بر نداشتی؟!
    یادش به خیر
    آن روزها
    مکالمه با خورشید
    دفترچه های ذهن کوچک من را
    سرشار خاطره می کرد
    امروز پاره است
    آن سیم ها
    که دلم را
    تا آسمان مخابره می کرد.
    ×××
    با من تماس بگیر ، خدایا
    حتی هزار بار
    وقتی که نیستم
    لطفا پیام خودت را
    روی پیام گیر دلم بگذار.

  8. #248
    اگه نباشه جاش خالی می مونه leira's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    267

    پيش فرض

    تنها يادگاري‌ام‌ از بهشت‌
    هزار و يك‌ اسم‌ داري‌ و من‌ از آن‌ همه‌ اسم‌ «لطيف» را دوست‌تر دارم‌ كه‌ ياد ابر و ابريشم‌ و عشق‌ مي‌افتم. خوب‌ يادم‌ هست‌ از بهشت‌ كه‌ آمدم، تنم‌ از نور بود و پَر و بالم‌ از نسيم. بس‌ كه‌ لطيف‌ بودم، توي‌ مشت‌ دنيا جا نمي‌شدم. اما زمين‌ تيره‌ بود. كدر بود، سفت‌ بود و سخت. دامنم‌ به‌ سختي‌اش‌ گرفت‌ و دستم‌ به‌ تيرگي‌اش‌ آغشته‌ شد. و من‌ هر روز قطره‌قطره‌ تيره‌تر شدم‌ و ذره‌ذره‌ سخت‌تر.
    من‌ سنگ‌ شدم‌ و سد‌ و ديوار . ديگر نور از من‌ نمي‌گذرد، ديگر آب‌ از من‌ عبور نمي‌كند، روح‌ در من‌ روان‌ نيست‌ و جان‌ جريان‌ ندارد.
    حالا تنها يادگاري‌ام‌ از بهشت‌ و از لطافتش، چند قطره‌ اشك‌ است‌ كه‌ گوشه‌ دلم‌ پنهانش‌ كرده‌ام، گريه‌ نمي‌كنم‌ تا تمام‌ نشود، مي‌ترسم‌ بعد از آن‌ از چشم‌هايم‌ سنگ‌ريزه‌ ببارد.

    يا لطيف! اين‌ رسم‌ دنياست‌ كه‌ اشك‌ سنگ‌ريزه‌ شود و روح‌ سنگ‌ و صخره؟ اين‌ رسم‌ دنياست‌ كه‌ شيشه‌ها بشكند و دل‌هاي‌ نازك‌ شرحه‌شرحه‌ شود؟
    وقتي‌ تيره‌ايم، وقتي‌ سراپا كدريم، به‌ چشم‌ مي‌آييم‌ و ديده‌ مي‌شويم، اما لطافت‌ كه‌ از حد بگذرد، ناپديد مي‌شود.
    يا لطيف! كاشكي‌ دوباره‌ مشتي، تنها مشتي‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ مي‌بخشيدي‌ يا مي‌چكيدم‌ و مي‌وزيدم‌ و ناپديد مي‌شدم، مثل‌ هوا كه‌ ناپديد است، مثل‌ خودت‌ كه‌ ناپيدايي... يا لطيف! مشتي، تنها مشتي‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ ببخش.

  9. #249
    اگه نباشه جاش خالی می مونه leira's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    267

    پيش فرض

    چه دلپذیراست اینکه گناهانمان پیدا نیستند وگرنه مجبور بودیم هر روز خودمان را پاک بشوییم شاید هم می بایست زیر باران زندگی می کردیم و باز دلپذیر و نیکوست اینکه دروغهایمان شکل مان رادگرگون نمی کنند چون در اینصورت حتی یک لحظه همدیگر را به یاد نمی آوردیم
    خدای رحیم ! تو را به خاطر این همه مهربانی ات سپاس

  10. #250
    داره خودمونی میشه totia kh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    135

    پيش فرض

    از خدا خواستم عادتهای زشت را ترکم بدهد
    خدا فرمود: خودت بايد آنها را رها کنی

    I asked God to take away my habit
    God said, no
    It is not for me to take away, but for you to give it up


    از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد
    فرمود: لازم نيست، روحش سالم است، جسم هم که موقت است

    I asked God to make my handicapped child whole
    God said, no
    His spirit is whole, his body is only temporary



    از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند
    فرمود: صبر، حاصل سختی و رنج است. عطا کردنی نيست، آموختنی است

    I asked God to grant me patience
    God said, no
    Patience is a byproduct of tribulation. It isn't granted, it is learned



    گفتم: مرا خوشبخت کن
    فرمود: <> از من، خوشبخت شدن از تو

    I asked God to give me happiness
    God said, no
    I give you blessings; happiness is up to you



    از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند
    فرمود: رنج از دلبستگیهای دنيايی جدا و به من نزديکترت میکند

    I asked God to spare me pain
    God said, no
    Suffering draws you apart from worldly cares and brings you closer to me


    از او خواستم روحم را رشد دهد
    فرمود: نه، تو خودت بايد رشد کنی

    من فقط شاخ و برگ اضافیات را هرس میکنم تا بارور شوی

    I asked God to make my spirit grow
    God said, no
    You must grow on yours own! But I will prune you to make you fruitful



    از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم
    فرمود: برای اين کار من به تو زندگی داده ام

    I asked God for all things that I might enjoy life
    God said, no.
    I will give you life. So that you may enjoy all things



    از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد، من هم ديگران را دوست بدارم.
    خدا فرمود: آها، بالاخره اصل مطلب دستگيرت شد

    I asked God to help me love others, as much as He loves me
    God said: Ahah, finally you have the idea

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •