مطابلش جالب بود.ولی یه چیزاییش توجیه علمی نداشت!(حد اقل واسه من).مثلا در مورد ستاره طارق من اصلا نفهمیدم.بالاخره در زمان حضرت علی یکی ستاره بین زمین و خورشید قرار گرفته یا ستاره نوترونی یا ستاره دنباله دار!اینا خیلی با هم فرق دارن!دنباله دار که اصلا ستاره نیست.ستاره نوترونی هم که دوتا ستاره هستند که خاموش شدن و با سرعت خیلی زیادی به دور هم می چرخند.اصلا اسمش واسه این نوترونیه که بعد از خاموش شدن و فر رفتن در خودش جاذبه اش انقدر زیاد شده که هسته تمام اتمهای اون(هیدرو÷ن و...)شکل متفاوتی دارن.یعنی الکترون به داخل هسته رفته و هسته و الکترون کلا در هم پیچیده اند.بارشون هم که خنثی می شه و در واقع می شه نوترون.بعد اگه یک ستاره واقعی(نه دنباله دار که یه جرم سماویه)همینجوری بیاد بین خورشید و زمین مطمئنا جرمش کل منظومه رو به هم می ریزه.چه طور می شه تصور کرد یک ستاره(همون u313) یهو بیاد تو منظومه شمسی بعد فقط خورشید و زمین ثابت بشن!تازه این eris یه سیاره است که تو سیستم خورشیدی بیرونی قرار داره(نه تا سیاره دیگه در inner solar system قرار دارن) و فاصله اش هم تا خورشید خیلی زیاده.حالا چه جوری میاد داخل قرار می گیره من نفهمیدم!اونم واسه خودش یه مداری داره.astroid که نیست تو فضا سرگردون باشه.زمان حضرت علی هم احتمالا یه یز دیگه ای بوده.بعد تو قران می گه النجم الثاقب.یعنی ستاره.eris سیاره است.اصلا ستاره نوترونی نیست که صدای قلب بده!این همه رو با هم قاطی کرده!خیلی هم پر جرم نیست که رو زمین اثر داشته باشه.اصلا خارج از مدار این نه ساره است.تاثیر گرانشیش فقط رو پلوتو ه.
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
)
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید