تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 247 از 640 اولاول ... 147197237243244245246247248249250251257297347 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,461 به 2,470 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2461
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    وقتی دوباره رفت سرِ بیت ِ آخرش،
    تابوت شد تمام غزل در برابرش

    شاعر دهان گشود وصیت کند ولی
    تابوت بسته شد و غزل مرد درسرش

    حتی کسی نگفت که غسلش دهید بعد،
    حتی کسی نخواند نمازی به پیکرش

    " یک دست جام باده و یک دست زلف یار"
    شاعر نشست مثل جسد توی دفترش

    دستی بلند کرد و سرِ شعر را برید
    یک بیت شعر پوچ آوانگارد زد سرش

    یک بیت با ردیف Can I love you نوشت
    آنقدر ابلهانه که کردند مسخرش

    دست از جهان کشید و غزل خواند و پر گرفت
    دستی به دفترش زد و با دست دیگرش،

    روی درِ سفالی تابوت خود نوشت:
    شاعر از ابتدای غزل مرد در پرش

    شاعر در ابتدای غزل تیر خورده بود
    دستی از ابتدای غزل کرد پرپرش...




  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2462
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گفتند طی شده است زمستان ، دروغ بود !
    گنجشکهای مرده ! بهاران دروغ بود

    از ارتفاع خشک درختان ، کلاغ ها
    فریاد می کشند که باران دروغ بود

    گمراه اگر شدیم به تدبیر خود شدیم
    اینها که بسته ایم به شیطان دروغ بود !

    یا ما نهال خرم خلقت نبوده ایم
    یا وعذه های شوکت انسان دروغ بود

    گردی که داشت دامن صحرا ، فرو نشست
    یعنی دروغ بود سواران ، دروغ بود !

    بیهوده انتظار تهمتن چه می کشید ؟!
    افسانه بود رستم دستان ! ...دروغ بود !




  4. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2463
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    هر دم شب هجران تو، ای جان و جهان
    تاریک‌تر است و می‌نگیرد نقصان
    یا دیده‌ی بخت من مگر کور شده است؟
    یا نیست شب هجر تو را خود پایان؟

  6. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2464
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    رفته ای اینک

    اما ...
    باز می گردی
    چه تمنایی محالی دارم!
    خنده ام می گیرد
    کی بازگردی

  8. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2465
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دوست من

    دوست دل تنگی هایم
    امشب پرم از قصه ...
    شانه ای برای پناه نیاز دارم ...
    برای هق هق ...
    افسوس که دیوار پناه من است .
    بیا...

  10. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #2466
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نمی دانم در امتداد این شب ها از چه سخن بگویم

    به که بگویم
    از این دل شکسته خواهم گفت
    ولی تو
    کجایی که گوش کنی نازنینم...

  12. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2467
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    التماست نمی کنم
    هرگز گمان نکن که این واژه را
    در وادی آوازهای من خواهی شنید
    تنها می نویسم بیا
    بیا و لحظه ای کنار فانوس نفس های من
    آرام بگیر
    نگاه کن
    ساعت از سکوت ترانه هم گذشته است
    اگر نگاه گمانم به راه آمدنت نبود
    ساعتی پیش
    این انتظار شبانه را به خلوت ناب خواب های تو می سپردم
    حال هم
    به چراغ همین کوچه کوتاه همان قسم
    بارش قطره ای از ابر بارانی نگاهم کافیست
    تا از تنگه ی تولد ترانه طلوع کنی
    اما
    تو را به جان نفس های نرم کبوتران هره نشین
    بیا و امشب را
    بی واسطه سکسکه های گریه کنارم باش
    مگر چه می شود؟
    یک بار بی پوشش پرده ی باران تماشایت می کنم
    ها؟
    چه می شود؟

  14. 4 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #2468
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    من که مردم
    خورشيد دو سه بار تابيد بعد مرد.
    بعد مرگ من خدا حکم تخليه زمين را صادر کرد
    همان دو سه بار طلوع هم بخاطر من بود.
    من که مردم انگار ناظم حکمت مرد.
    که ديگر خدا علاقه اي براي نگهداري زمين نداشت.
    که نميدانم توانش را داشت يا نداشت؟
    که همه را کشت و ديگر کسي از او خبري نياورد...

    ::. رضا پاسبان.::

  16. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #2469
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زیباترین قول تو این است
    که هرگز باز نخواهی آمد
    زاده ی قول تو هستم
    در غبار

    پس می دانم
    که رنج در خانه است
    در انتها ی پله ها خانه دارد
    تنها انزوای من است
    که در باران مرا شکر می کند
    که تا صبح فردا
    زنده هستم
    چرا
    تمام هفته را با پاروی شکسته
    در خانه ماندم
    خانه کوچک بود
    در خلوتی خانه
    از میان همه ی عادت ها
    و سوگند ها
    فقط تو را صدا کردم

    زیباترین قول تو این است
    که هرگز باز نخواهی آمد

  18. #2470
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    کتاب ها
    روی هم
    تفاله ها ی چای
    در گلدان کنج ایوان
    و ته سیگارها
    در فنجان
    من
    روی
    پاهایم

    هر روز
    انبار می شویم

  19. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •