تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2465 از 2734 اولاول ... 14651965236524152455246124622463246424652466246724682469247525152565 ... آخرآخر
نمايش نتايج 24,641 به 24,650 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #24641
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
    داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

    عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
    عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

  2. #24642
    داره خودمونی میشه Enter_The_Love's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    هر كجا هستم باشم، به درك
    پست ها
    191

    پيش فرض

    من تمام راه می چرخم به سمتی که سمتی نیست...

    شاید تو اینگونه نباشی...

    همه ی گلها را رنگ می کنم

    جای قناری می فروشم

    شاید تو اینگونه نباشی...

    نانها دیگر برکت سفره هامان نیستند،

    عطر و بو هم ندارند

    و من تمام راه شرم دارم به روی هیچ کس،

    حتی خودم،

    که در آینه نیستم آنچه هستم،

    نگاه کنم؛

    شاید تو اینگونه نباشی...

    و من تمام راه می چرخم به راهی که راهی نیست؛

    می بینم همه سکوت می کنند؛

    من هم می بینم و همرنگ جماعت می شوم

    شاید تو اینگونه نباشی...

    من بودم وقتی که دیدم آن کودک را

    و هیچ نگفتم و نکردم در آن شب که تنها بود

    و به ناحق گرفته شد حقش؛

    اصلا شاید تو اینگونه باشی!

    از کجا معلوم؟!

    شاید تو آن قناری که من فروختم،

    سالها پیش رنگ کرده باشی...

    شاید صدای آن شب که من هیچ نکردم

    و نگفتم و کودک به ناحق گرفته شد حقش،

    صدای سکوت تو بود!...

  3. #24643
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در این حجم ترسناک
    مرا آویخته اند
    قهرمانان، همانند هیولاهایی رنگ باخته، زندگی مرا آویخته اند
    دم نزنم، طوفانی نخواهد رسید
    بازدم هایم چون باران های تند فصلی در کالبدم می بارند
    وای، ای وای
    که دیدم، با قلبم دیدم
    که گاهی رویش انسان، پست تر از رویش عقیده هایش
    همچو گردبادی، جسد زنده نمایش
    را درخود فرو می برد
    به حقیقت دیده ام
    اما دم نزنم طوفانی نخواهد رسید
    وقتی انسان، پست تر از عقیده هایش بود
    می پوسد
    و دراین لجن بارور
    عقیده می ماند
    می روید
    باران تاسف بر جسم سنگینش می ریزد
    همچنان عقیده می روید
    پیش می رود
    دیده ام، به حقیقت دیده ام

  4. #24644
    داره خودمونی میشه HEGOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    192

    پيش فرض

    مردی صفای صحبت آیینه دیده از روزن شب شوکت دیرینه دیده
    مردی حوادث پایمال همت او عالم ثناگوی جلال همت او

  5. #24645
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    وه که جدا نمی‌شود نقش تو از خیال من
    تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من

    ناله زیر و زار من زارترست هر زمان
    بس که به هجر می‌دهد عشق تو گوشمال م

  6. #24646
    پروفشنال negar00's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    543

    پيش فرض

    ما همه از الست همدستيم
    عاقبت شكر باز پيوستيم

    از شعاع تو است اگر لعليم
    از تو هستيم ما اگر هستيم

  7. #24647
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    من قول داده ام غزلم را نياورم
    تا حرف روی حرف شماها نياورم

    يعنی که زير خم شدن شانه های باغ
    بنشينم و به روی خود امّا نياورم


    اصلا قرار بود مترسک بمانم و
    ايمان به پا گرفتن رويا نياورم

    جانم به تنگ آمده امّا اجازه چيست؟
    آن را بياورم به لبم يا نياورم؟

    مي خواستم که سِقط کنم هر چه شعر را
    نوزاد های زنده بدنيا نياورم

    امّا نشد عفونت اين چند ساله را
    در خود فرو بريزم و بالا نياورم

  8. #24648
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    - مي آيم و به دختر زيبا نمي رسم
    آري به تو ،‌ به آينه دار ‌( مرا ببوس )!

    ( آتش زدم به كوه )! نديدي مگر ؟! كجاست -
    -( پيمان نيمه شب ) ، شب تار ( مرا ببوس‌ )!

    من روي خرده آينه ها راه مي روم
    بر روي پاي آبله دار (‌ مرا ببوس )!

  9. #24649
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سهمم از عشق، از اين دردِ سر ِ وامانده
    ردّ پايیست که بر ساحل ِ شب جا مانده

    دستِ کم، کاش به پا بوسی باران می رفت
    اين نم ِاشک که در حسرتِ دريا مانده

    شور ِشبگردیِ باران و شب و شيدايی
    ذره ای زان همه در ذهن ِ تو آيا مانده؟

    در هيا بانگ هوس هایِ دروغين بانو
    کلبه یِ عشق در اين دهکده برپا مانده

    اين حوالی همه از قصه ی ما بو بُردند
    سهمم از عشق، دلی بود که رسوا مانده

  10. #24650
    داره خودمونی میشه HEGOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    192

    پيش فرض

    همیشه سبز و نغز و آبدار است تو پنداری که هر روزش بهار است
    تو رت در دل درخت مهربانی به چه ماند؟به گلزار خزانی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •