الف:يک نخ سيگار وينستون
يک فندک شيک
يک دود غليظ که ميشود ابرهای آسمان تو
و باز پک ميزنی
ميسوزانی تمام وجودم را
و بعد مانند همان ته سيگار
مرا زير کفش های مشکی واکس زده له ميکنی
از بالا تن له شده خاکی ام را نگاه ميکنی
ميروی سراغ يک نخ سيگار ديگر
يک زن ديگر.
ب:صدای زوزه گرگ های هيز
پار سگ های به ظاهر رفيق
زن و دفتر کثيف زندگی اش
افتادن قلم
و
يک قطره خون غليظ از بينی او
تا تم جنايی زندگی اش کامل شود