چه جالب منم از فیزیک سر در نمیارم اون هم کلاسی هم ما داریم تازه ما هم از دبیرستان باهاش بودیم آقا ما هم کلاسی نیستیم؟؟؟
--
--
چه جالب منم از فیزیک سر در نمیارم اون هم کلاسی هم ما داریم تازه ما هم از دبیرستان باهاش بودیم آقا ما هم کلاسی نیستیم؟؟؟
ا پس چرا من نشناختمتچطوری همکلاسی
؟؟؟
دوستان سلام
دستتون درد نکنه
خدائیش من از فیزیک بدم که نمیاد هیچ خیلی هم خوشم میاد
ولی این دبیر ما که فوق لیسانس فیزیک هسته ای داره اصلا بلد نیست درس بده و فقط از رو کتاب میخونه
خودشم همیشه میگه هر کی نمیخواد بره بیرون منو چند تا از دوستان هم میریم بیرون گشت میزنیم
اگه من میخواستم مثل خیلی ها درس رو واسه معلمش دوستداشته باشم باید الان از قیزیک به شدت متنفر میشدم
بعد هم خودمون میخونیم اونا که میگن هیچی سرشون نمیشه ولی من حالیم میشه
هه هه یاد پارسال افتادم.
معلم ریاضیمون داشت نمونه سوال مینوشت لهجه ش معمولی بود(جیرفتی/کرمانی) اما اونروز اواخر سال شمسی هم بود بچه ها خیلی بهش خندیدن و ناراحت شد و نشست و گفت دیگه سوال نمیدم بهتون(هرچی التماس کردم اخرش دیگه اون نمونه سوال رو نداد که نداد. البته حالا میفهمم نمونه سوال اصلا حل کردنش توضیه نمیشه سوال رو باید خودتون حل کنید). بعد نشست و شروع کرد به حرف زدن.
یک تکیه کلام داشت که همیشه رو میگفت هــــمیــــشه. نشست و گفت: هـــمیِـــشه که تنها دانش آموزی که اینبار خندید من بودم. بد ضایع شدم.![]()
زدی تو خال ما هم بخاطر معلمش هیچی نمیفهمیدیم
حتی یه نفر هم هیچی سر در نمیاورد اخه فقط فرمول هارو میگفت با یه مثال هیچکسم هم حوصله ی حل کردن نداشت
با سلام:
میگم عجب تاپیک باحالی رو راه انداختین خدایش خیلی محشره...
یک حادثه ...
...............................................
یکبار تو مدرسه بایک دوستم درباره بازی رئال مادرید و مربی اون که اون موقع لوکزامبوزگو بود بحث میکردم و داشتم میگفتم که لوکزامبورگو 100 عدد لباس ابریشمی داره و فلان و فلان که دوستم نمیدونم شنیده بود که من گفتم مربی رئال یا نه که یکباره گفت :اره اره شنیدم راستی میگم عجب شوتهای داره ها اگه اون نباشه رئال هیچه ولی حیف که دچار حاشیه شده.من که درحالی به سختی جلوی خنده خودمو گرفته بود گفتم بله بله شما درست میگید.
اینم سوتی یه روزنامه. البته منبعش یه تاپیک دیگه تو متفرقه بود.
![]()
آخ گفتی
من واقعا از فیزیک متنفرم, تنها درسی که توی دانشگاه افتادم فیزیک بود.
یه بار سر کلاس فیزیک بغل دستیم بهم گفت سیبیل استاد رو نگاه کن, منم تا نگا کردم دیدم نه تنها سیبیل هاش بلکه دو تا چشم گندش زل زده به ما دو تا و خداوکیلی خیلی سیبیل های ضایعی داشت, به دوستم گفت بیا پای تخته و این مسئله رو حل کن. اونم بلد نبود کلی ضایع شد.
نکته جالب اینجا بود که هفته بعد که استاد اومد سر کلاس سیبیل هاشو باد برده بود.![]()
یه سوتی
دیشب
اقا ما خواستیم بریم حمام
از تو کمد خمیر ریشو ماشین اصلاحو برداشتم...اومد دم بخاری که بند لباس اونجاس مثلا اومد لباس زیر جمع کنم(شرت..زیر پوش..حوله...شلوار) تو حالو هوای خودم بودم دیدم داداشم چشاش گرد شده...نگاه کردم دیدم بجای اون همه لباس یدونه لنگه جوارب برداشتم دارم میرم
بچه های عزیزم حواستون باشه اینجا ایرانه تو بخش نامه آموزش پرورش اومده بین دبیرستان دخترانه و پسرانه باید 5 کیلومتر یا بیشتر فاصله باشه حالا چجوری شما همکلاسی بودید ؟![]()
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)