1-همانی بودند که همه انتظارش را داشتند ؛ اتکا به پیستون های فعال، مردانی که می بایست مدام به کناره می آمدند و توپ ها را یکی پس از دیگری روی دروازه میهمان می ریختند . علاوه براین حربه ،پرتاب های بلند اوت هم به کرات دیده می شد و این یعنی ؛ اقای ابومسلم! ما می خواهیم از روی آسمان زمین تان را فتح کنیم.
فقط دو دقیقه از اولین سوت خداداد افشاریان گذشته بود که شاگردان قلعه نویی این مشق را شروع به نوشتن کردند و چهل و پنج دقیقه تمام، آن را تکرار نمودند اما مدام این دلواپسی برای هواداران آبی به وجود می آمد که مبادا سوت دقیقه نود به صدا درآید و همه توپ های آسمانی به وسیله حمله وران کم دقت خودی و مدافعان و دروازبان جسور ابومسلم دفع شود.
2- شلوغ بازی نیمه اول به پایان رسید و آن تماشاگر استقلال در حالی که بین دو نیمه ، ساندویچ کالباسش را به دندان می گرفت با هر بار جویدن، مدام کابوس فصل قبل را به یاد می آورد ؛همان روزهایی که استقلال بعد از چند دقیقه فشار به یکباره قافیه را به حریفش می باخت. اما فلسفه قلعه نویی متفاوت است او از همه دوندگی تا مرز خالی شدن انرژی را مطالبه می کند و کمی سرپیچی مصادف می شود با تابلوی خروج!
اما آیا ان همه شور در نیمه نخست، که برگرفته از تفکرات سر مربی جوان استقلال است، برای کسب سه امتیاز کفایت می کرد؟ پرتاب های بی شمار اوت انداز و تجمع سیزده بدری مشکی پوشان در محوطه جریمه خودی کم کم می رفت تا سوهانی شود روی اعصاب ساکنان سیمانی ورزشگاه آزادی .
3- با خروج یدی که هیچ فصل مشترکی با اکبری فصل قبل نداشت ، ورود منیعی و جابجایی نفرات در میانه میدان یک" عین "به بازی استقلال اضافه شد ؛آنها فیتیله" شور" را پائین آوردند و با چراغ "شعور" به دنبال اولین گل آبی در لیگ هشتم رفتند ،گلی که سرانجام هوشمندانه به ثمر رسید .
استقلال زمانی از برتری خود استفاده کرد که علاوه بردوندگی بی حد و حصر و تکل های دنباله دار ، جریان شورمندانه را با نگاه شعورمندانه تلفیق کرد.
دو گل برای شکست تیمی که از ابومسلم فصل قبل فقط پیراهنش را بر تن می دید کافی بود و این یعنی استقلال از روز اول می خواهد کار را جدی بگیرد.
4- قلعه نویی برخلاف حجازی و کریمی که بعد از جلو افتادن با اطمینان خاطر روی نیمکت می نشستند تازه از گل دوم به بعد بود که تن صدایش را بالا برد و با فریاد از علیزاده و سیاوش می خواست پرس را از همان نقطه صفر شروع کنند جایی که هافبک های کم توان و مدافعان دست پاچه ابومسلم نتوانند ستون های یک حمله را پایه ریزی کنند.
زمان قضاوت نیست و نمی توان با ضرس قاطع از آینده این دو تیم گفت اما توان مشکی پوشان مشهد را کمتر از ان چیزی مشاهده کردیم که همانند فصل قبل شگفتی ساز شوند، نیمکتی که پر از خالی بود و بد تر از آن تفکری در آن جاری نبود و در سوی مقابل تیم قلعه نوئی همانی بود که می شناختیم؛ تکل زن ، پرس کن و تا جایی که نفس یاری می کرد دونده. گویی هوای ترکیه خوب به شش ها یشان ساخته بود.
5- بهترین برد در هفته اول از آن آبی پوشان شد اما مشکلی در مجموعه آنها دیده می شد که اگر به موقع مرتفع نگردد شاید (که حتمآ) بلای جان استقلال شود . علیزاده و سیاوش که در فضا سازی و وظایف تعین شده نمره قبولی گرفتند به تعداد انگشتان یک دست هم نتوانستند خطر روی دروازه حریف ایجاد کنند .
اکبرپور از دروازه دور بود و علیزاده مردی نیست که به همین سادگی ها گلزنی کند . اگر شوت دیدنی جباری از آن فاصله بعید نواخته نمی شد شاید از همین روز نخست این مشکل به صورت عریان تری خودش را عیان می ساخت ؛ در روزی که نه خبری از کاپیتان مجیدی بود و نه قلعه نویی سراغی از برهانی گرفت.
سرمربی زیرک دلیل عدم استفاده از آنها را چنین می گوید" بنا به تجربه تلخ سال قبل سپاهان که در چند جبهه مشغول به جنگ بود می خواهم نیمکت مطمئنی داشته باشم "
البته با توجه به سوابق آنها به نظر می رسد قلعه نویی بیشتر از تجربه تلخ حجازی و کریمی که ساده انگارانه قصد پرواز روی بال این دو را داشتند ، مدد جست و از قضا جوابش را هم گرفت.
منبع :
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید