تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2446 از 2734 اولاول ... 14461946234623962436244224432444244524462447244824492450245624962546 ... آخرآخر
نمايش نتايج 24,451 به 24,460 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #24451
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    آسمان صاف و شب آرام
    بخت خندان و زمان رام

    خوشه ماه فرو ريخته در آب
    شاخه ها دست برآورده به مهتاب

    شب و صحرا و گل و سنگ
    همه دل داده به آواز شباهنگ

  2. #24452
    آخر فروم باز peyman_nn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    کردستان
    پست ها
    3,326

    پيش فرض

    شقایق گل همیشه عاشق


    شقایق گفت :با خنده نه بیمارم، نه تبدارم
    اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم
    گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی
    نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی
    یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود
    و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه
    ومن بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می سوخت
    ز ره آمد یکی خسته به پایش خار بنشسته
    و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود ز آنچه زیر لب می گفت
    شنیدم سخت شیدا بود نمی دانم چه بیماری
    به جان دلبرش افتاده بود، اما
    طبیبان گفته بودندش
    اگر یک شاخه گل آرد
    ازآن نوعی که من بودم
    بگیرند ریشه اش را و بسوزانند
    شود مرهم برای دلبرش آندم شفا یابد
    چنانچه با خودش می گفت بسی کوه و بیابان را
    بسی صحرای سوزان را به دنبال گلش بوده
    و یک دم هم نیاسوده که افتاد چشم او ناگه
    به روی من
    بدون لحظه ای تردید شتابان شد به سوی من
    به آسانی مرا با ریشه از خاکم جداکرد و به ره افتاد
    و او می رفت و من در دست او بودم
    و او هرلحظه سر را
    رو به بالاها
    تشکر از خدا می کرد
    پس از چندی
    هوا چون کورۀ آتش زمین می سوخت
    و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت
    به لب هایی که تاول داشت گفت:اما چه باید کرد؟
    در این صحرا که آبی نیست
    به جانم هیچ تابی نیست
    اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من
    برای دلبرم هرگز دوایی نیست
    واز این گل که جایی نیست خودش هم تشنه بود اما
    نمی فهمید حالش را چنان می رفت و
    من در دست اوبودم
    وحالامن تمام هست او بودم
    دلم می سوخت اما راه پایان کو ؟
    نه حتی آب،نسیمی در بیابان کو ؟
    و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت
    که ناگه روی زانوهای خود خم شد دگر از صبر اوکم شد
    دلش لبریز ماتم شد کمی اندیشه کرد آنگه
    مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت
    نشست و سینه را با سنگ خارایی
    زهم بشکافت
    اما ! آه
    صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد
    زمین و آسمان را پشت و رو می کرد
    و هر چیزی که هرجا بود با غم رو به رو می کرد
    نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب، خونش را
    به من می داد و بر لب های او فریاد
    بمان ای گل
    که تو تاج سرم هستی
    دوای دلبرم هستی
    بمان ای گل
    ومن ماندم
    نشان عشق و شیدایی
    و با این رنگ و زیبایی
    و نام من شقایق شد
    گل همیشه عاشق ش

  3. #24453
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    قطره های اشکم وافتاده ام ازدیدگان
    بـهـر یاری خـود فـکنـدم پای ان نـامـهـربـان
    بی تفاوت ازبرم بگذشت باکبروغرور
    پایـمـال خـاک کـردم همچو قلب دیـگـران

  4. #24454
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ناله ی جانسوز مرغ ِ بیدلِ صبح ِ تمنا
    مانده صیاد بی غم تشنه ی آهنگ فرمان

    تک درخت دشت غربت با دلی آکنده از غم
    جان تهی از شوق و شادی شرمسار از مهر یزدان

  5. #24455
    در آغاز فعالیت vive's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    6

    پيش فرض

    دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    يا علي 110

  6. #24456
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
    يا علي 110
    سلام گرامی

    در قواعد مشاعره آمده است که حتما شعر باید :

    دو مصرع داشته باشد و شروع شعر حتما از آخرین حرف از مصرع آخر شعر قبلی باشد... اگر چه در این جا برخی دوستان قواعد را مراعات نکرده و از اشعار نو و بعضا ترجمه شده استفاده می کنند... که البته ان هم صحیح نمی باشد

    بنابراین شعر شما باید با حرف "ن" آغاز شود

    از توجه شما و سایر دوستان سپاسگزارم

    برقرار باشید

  7. #24457
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    البته فکر کنم دوستان اگه زحمت بکشن و یک نگاهی به تاپیک بکنن متوجه می شن سایه عزیز گفته مشاعره این تاپیک قراره به این صورت باشه که اشعار تا حد امکان کامل باشن نه یک یا 2 بیت ( هر چند اشکال نداره ) و یکی از اهداف اصلیمون از این مشاعره استفاده از اشعار نو و سپید هست . و تاپیک های مشاعره ساده هم قبلا وجود داشته . این یکی با این اهداف تشکیل شده و مهم شده .


    ناگزيرم از نوشتن اين همه نامه هاي سربسته اي كه
    امروز اواخر اردي بهشت سالي از اين همه سالهاي صبوري ست
    تا چند ساعت آينده
    چه نازادگاني كه منتظرند
    تا ريه از هواي خرداد پر كنند
    تا چند ساعت آينده
    چه نوزادگاني كه رها مي شوند
    بر بستر سنگلاخ رودخانه هاي فصلي بي فرجام
    چشم هاي من كه آب نمي خورند
    نه عزيزم
    اين راه پيچ پيچ
    به تركستان هيچ ضرب المثلي هم نمي رسد
    به قول خواهرم
    بايد براي روزنامه تسليتي بفرستم

  8. #24458
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    مي پوسه تو دستاي من
    دوباره يك شاخه رز
    انگاري كه اين دل من
    باز دوباره آورده بز!!

  9. #24459
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    یکی از اهداف اصلیمون از این مشاعره استفاده از اشعار نو و سپید هست
    !!!

    ز بي رنگي کنون پر رنگ هستيم
    ز سوهانت کنون بي زنگ هستيم
    براي کاروان خواب رفت
    ببين ما را مثال زنگ هستيم

  10. #24460
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    مي گويند
    با جثه اي كه دارم
    مي گويند
    زن هاي اين محله به من .
    لولوي كودكان شده ام مي گويند
    دقِ مادران
    و پدرها كه سر از كار در نمي آورند
    از من به شوهران خود پناه مي برند
    از من به والدين
    و نزديكانم
    از من به اطرافيانم
    اين اسم را
    هر بار دوره ام كرده اند
    در آورده اند
    باز تنم كرده اند
    باز
    پشت دري كه ايستاده ام
    ناخن مي جوند
    فوت مي كنند و دود مي كنند
    از سوراخ كليد ديده ام
    با جثه اي كه دارم
    مي گويند
    به كار دنيا نمي خورم
    مي شنوم
    ناجورَم مي گويند
    و هرگز نمي گويند

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •