تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 244 از 720 اولاول ... 144194234240241242243244245246247248254294344 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,431 به 2,440 از 7196

نام تاپيک: ترجمه --------Translation 3

  1. #2431
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    سلام
    والا اینو یکی از دوستان توی دهن ما انداخته کار به معنی دقیقش ندارم
    یعنی فوریه

  2. #2432
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    it's force,please
    and they would be labelled so anyhow, as there are state incentives for export of Pakistan carpets
    و اونها به صورت الله بختکی برچسب گذاری میشوند، به خاطر( همانطور که اشتیاق) اشتیاقاتی که برای صادرات فرشهای پاکستان وجود داره.



    سلام

    الان داشتم تکالیف رو نگاه میکردم
    دیدم به استاد قول دادم یک فایل تخصصی رو ترجمه کنم
    تا دوشنبه

    تو رو خدا اگر از دوستان نرم افزار ترجمه متن بخصوص تخصصی اقتصادی سراغ داره ارسال کنه یا معرفی کنه

    تو رو خدا . خیلی ضروری و حیثییتیه
    درود ، چنین چیزی وجود نداره که بتونید باهاش متن ترجمه کنید، ولی بهترین کار اینکه گلاسری تخصصی اقتصاد رو برای بابیلون گیر بیارید و یا
    دیکشنری های دیگه و کارتون رو پیش ببرید.


    منظور همان forcemajeure باید باشه !
    Last edited by A M ! N; 30-11-2012 at 23:14.

  3. 7 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #2433
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    2,150

    پيش فرض

    سلام
    والا اینو یکی از دوستان توی دهن ما انداخته کار به معنی دقیقش ندارم
    یعنی فوریه
    واسه‌ی فوری من urgent یا emergency رو شنیده بودم...

    Force که می‌شد زور!

  5. این کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #2434
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    واسه‌ی فوری من urgent یا emergency رو شنیده بودم...

    Force که می‌شد زور!
    حاجی من زبانم خوب نباشه بد نیست دیگه در این حد میدونم که فوری نمیشه معنیش
    گفتم که یکی از دوستان انداخته توی دهن من اونم به این معنای فوری خودش میگفت حالا باز از کجا افتاده بود توی دهن اون من نمیدونم

  7. #2435
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    2,150

    پيش فرض

    حاجی من زبانم خوب نباشه بد نیست دیگه در این حد میدونم که فوری نمیشه معنیش
    گفتم که یکی از دوستان انداخته توی دهن من اونم به این معنای فوری خودش میگفت حالا باز از کجا افتاده بود توی دهن اون من نمیدونم
    نه نه نه، قصد توهین نداشتم دوست عزیزم، من شک اول خودمو گفتم!

  8. #2436
    آخر فروم باز jedivssith's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    پست ها
    1,185

    8

    درود


    ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟

    Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.

    News is their chief interest and charm.

    Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.

    They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.



    فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درست‌تر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟

    سپاس

  9. #2437
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    پست ها
    48

    پيش فرض

    سلام it is out of در جمله‌ی زیر به چه معناست ؟؟؟؟

    it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.

    مرسی ....

  10. #2438
    English | Active member godfather_mk's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    355

    پيش فرض

    hi to everyone

    There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.

    i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.

    please give me a hint.

  11. #2439
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    hi to everyone

    There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.

    i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.

    please give me a hint.

    مسخ کننده خوبه به نظرتون



    سلام it is out of در جمله‌ی زیر به چه معناست ؟؟؟؟

    it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.

    مرسی ....

    جمله ناقصه - اگه کامل بود بهتر میشد معنی رو فهمید مثلا اون it به چی بر میگرده برای ترجمه خوب لازمه که بدونیم

    چیزی که من فهمیدم: اون در زمره چنین انتقال انرژی که ما در تعریف گرما بهش رسیدیم گنجانده نمیشود

    ولی بازم تاکید میکنم باید جمله کامل باشه - میتونه حتی معنی برعکس هم داشته باشه - باید جملات قبل رو خومد تا بشه فهمید اون معنی که من گفتم هست یا معنیش دقیقا بر عکس اینی که من گفتم هست - میتونه معنی نتیجه هم داشته باشه بستگی به جملات قبل داره




    درود


    ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟

    Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.

    News is their chief interest and charm.

    Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.

    They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.



    فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درست‌تر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟

    سپاس

    1- منظور اینه که روزنامه ها تاثیر عمیقی بر ذهن مردم میگذارن
    2- نمیدونم
    3-به عنوان ارگانی که صحت و سقم کارهای دولت رو ارزیابی میکنه کار میکنن
    4- نزاع های دسته جمعی --- اشفتگی - هرج مرج
    5- خدشه دار کردن اذهان عمومی

    تفاوت بین Quarterly و periodical در اینه که اولی دقیقا هر سه ماه یک بار هست یعنی همون فصل نامه - ولی دومی که معمولا فاصله زمانی مشخصی هم داره اما این ناشر هست که اون فاصلع رو تعیین میکنه - مثلا هر شش ماه یک بار - یا هر دو ماه یک بار - یا هر چهار ماه یکبار برا همین بش میگن گاهنامه
    Last edited by sajjad1973; 01-12-2012 at 11:09.

  12. 7 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2440
    پروفشنال moh72's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    اردبیل
    پست ها
    742

    پيش فرض

    درود


    ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟

    Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.

    News is their chief interest and charm.

    Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.

    They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.

    profound یعنی عمیق

    exercise هم اینجا فعل جمله هست که
    فکر کنم دارند یا میگذارند جواب بده

    chief:major, main, significant, important میشه اینجور معنی کرد علاقه و جذابیت اصلی

    serve as check on اینو متوجه نشدم
    پ.ن:همونی که پست قبلی گفته
    cammunal quarrel نزاع عمومی (جمعی)
    agitaion اشفتگی، پریشانی
    corrupt the public taste ذائقه ی مردم رو خراب میکنند
    sow هم میشه کاشتن


    فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درست‌تر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟


    اولی درسته (qurterly=فصل نامه)دومی کلا به مجلات ،روزنامه ها و... میگن که به صورت منظم هر روز یا هر هفته (معمولا برای روزنامه)و هر ماه یا quarterly (معمولا برای مجلات) منتشر میشه. تو دیکشنری هم گاه نامه ترجمه شده


    سلام it is out of در جمله‌ی زیر به چه معناست ؟؟؟؟

    it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.

    مرسی ....
    معنی کل جمله میشه "از رویاین چنین انتقال انرژی ای ما به تعریف گرما میرسیم "
    it is اینجا ای است (بعد از انرژی) میشه که است رو اینجا بخاطر روان تر شدن لازم نیست نوشت
    از روی این چنین انتقال انرژی ای [است] که ما به تعریف گرما میرسیم

    hi to everyone

    There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.

    i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.

    please give me a hint.
    حیران کننده ،شگفت اور،مبهوت کننده چیز دیگه ای به ذهنم نیرسه

    +
    پست قبلی رو ندیدم وگرنه همشو ترجمه نمیکردم
    Last edited by moh72; 01-12-2012 at 11:09.

  14. 7 کاربر از moh72 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •