تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 242 از 469 اولاول ... 142192232238239240241242243244245246252292342 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,411 به 2,420 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2411
    حـــــرفـه ای *Batman*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    Virtual Environment
    پست ها
    5,203

    پيش فرض

    بچه که بودیم یه سری آدامس تازه اومده بود که به آدامسهای سکه ای معروف بودن و در لایه ای از زر ورق خیلی نازک ( آخر استاندارد) قرار میگرفتن.قیمت این آدامسها سه تا تک تومنی بود.
    بقالیه سر کوچه ما اسمش علی آقا بود.(هنوزم هست).
    یه روز رفتم مغازه بهش گفتم : علی آقا این آدامس سه تومنی ها دونه ای چنده؟
    بعد دیدم علی آقا با دو نفر دیگه که تو مغازه بودن هر هر بهم میخندن.دوزاریم افتاد و رنگم شد مثل لبو.

  2. #2412
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    منم یه سوتی دادم وحشتناک یعنی خشم بابامو دیدم یعنی مرگ و دیدم
    من اصولا آدم پر رویی هستم اینو بگم بدونید بابام اینا چقدر حرص میخورن از دستم
    آقا صبح رفتیم امتحان بدیم (کنکور آزمایشی) غروب هم کلاس داشتم
    داشتم میرفتم امتحان بدم بابام گفت چرا انقدر خودکار میبری بذار تو کیفت ما هم رفتیم و اومدیم صبح موند ساعت 4 شد حالا دارم میرم کلاس بابا خودکارام کو؟؟؟؟
    طفلک هر چی میگه دست خودته من حالیم نیست میگم تو داری از اونور کتاب دیفرانسیلم هم گم شده بود میگفتم مامان تو داری خلاصه دو تایی دارن تو وسایلام میگردن غر غر میکنن منم بالا سرشون که چرا حواستون نیست کجا میذارین من دیرم شد بعد یک ساعت که بابام واقعا عصبانی شده بود فهمیدم هر دو تاش تو کیفم بود حالا این هیچی عینکم نیست منم مگه بدون عینک بیرون میرم؟؟؟ کلاسم میاد پایین
    هی اینور بگرد اونور بگرد وااااااااااااااااای عینکم رو سر امتحان جا گذاشته بودم رو صندلی جلویی (بقول داداشم تو چشات ضعیفه یا صندلی؟؟؟ البته که هیچ کدوم)
    حالا دیر شده بابامم عصبی باید منو ببره اون مدرسه تند رفتیم نصفه راهو رفتیه بودیم هر چی گشتم موبایلم نبود حالا منم شب دیر میام باید ببرم با هزار ترس ولرز تو اوج فریاد های بابام که تو یکی منو میکشی دور زدیم برگشتیم آقا پام رسید دم در یادم اومد گوشیم تو جا مدادیمه یعنی الکی این همه راه اومدیم الکی رفتم گفتم برداشتم بریم بعد یواشکی از تو جامدادی درش آوردم حالا بماند با چه گرفتاری رفتیم مدرسه آخه من حرف حالیم نیست جمعه مدرسه تعطیله رفتیم دیدیم اونجا هم بسته ست دیگه بابام حاضر بود منو خفه کنه اما هیچی نگفت فقط نگام کرد منو رسوند کلاس اما شب که اومدم خرگوشم و تبعید کرد طفلک نیومده انداختنش بیرون


  3. #2413
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    و سوتی قرن رو دو شب پیش تو تلتکست فارسی دیدم. حیف که برش داشتن اون موقع هم اینترنت نداشتم که بیام اینجا بهتون بگم برید ببینید. اصلا سوتی که چه عرض کنم !!!

    صفحه 742 سرگرمی ... لطیفه ها 5 تا جوک بود که آخریش این بود :

    یه روز دو تا گربه چاق و چله داشتن سر یه تیکه گوشت دعوا میکردن یه گربه لاغر مردنی میاد جلو میگه اون تیکه گوشت رو بدید به من. اون دو تا میگن برو بابا مردنی... اون گربه لاغره هم حمله میکنه و اون تیکه گوشت و با اون دو تا گربه رو میخوره. یه گربه دیگه که این صحنه رو دید به اون گربه لاغره گفت تو چطوری این کارو کردی ؟ گربه لاغره هم گفت : پدر اح م د ی ن ژ ا د بسوزه یه روزی ما پلنگ بودیم !!!

    و صفحه بعد تو پیامک های طنز یه پیامکی بود به این مضمون : مرگ بر اح م د ی ن ژ ا د ( میدونم نمیشه ولی برای دلخوشی خوبه )

    من این دو تا رو دیدم چشام گرد شد به تمام دوستها و فامیلها و آشنایان اس ام اس زدم که برید بخونید. ساعت 12 شب. ولی فردا صبحش پاک شده بود. معلوم نیست چه بلایی سر باعث و بانیش بیارن.

  4. #2414
    پروفشنال sepideh_248's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    SinCity
    پست ها
    825

    پيش فرض

    من کوچیک که بودم مامانم یه دوستی داشت که هر هفته می اومدن خونه ما و با خاله هام اینا دوره میذاشتن
    چون هیچ کدوم هم بچه نداشتن من خیلی حوصله ام سر می رفت وقتی اینا می اومدن خونه مون و خلاصه اینکه اصلاً از این دوست مامانم خوشم نمی اومد
    یه روز ظهر حدود ساعت 1 - 2 این بنده خدا زنگ زد به مامانم که من عصری دارم میام خونه تون ، بعد گفت من میخوام بخوابم اگه میشه 5 زنگ بزن بیدارم کن که خواب نمونم . مامی هم گفت باشه و ما نهارمونو خوردیم و مامان هم خوابید تا 5 بیدار شه و به دوست جونش زنگ بزنه. منم که حوصله ام سر رفته بود و افکار شیطانی در وجودم رخنه کرده بود گفتم حالا چی کار کنم؟ زنگ بزنم خونه دوست مامان مزاحمش بشم تا نتونه بخوابه
    خلاصه اش اینکه فک کنم بالای 40 - 50 بار اون روز زنگ زدم فوت کردم و حرف نزدم و هر چی فحش بود خوردم ( البته چون خیلی نی نی بودم زیاد معنی فحش ها رو نمی فهمیدم ) بعد که مامان بیدار شد پیش خودم فکر کردم حالا که این دوستش نتونسته بخوابه دیگه نمیاد خونه مون و میگیره میخوابه! گفتم مامی زنگ نمی زنی خاله رو بیدار کنی؟ اونم که داشت خونه رو مرتب می کرد گفت چرا، تو زنگ بزن بیدارش کن ...
    آقا به فاصله 5 دقیقه از اون مزاحمت ها زنگ زدم گفتم سلام خاله مامان گفت بیدارتون کنم ، اونم انگار گرا گرفته بود نمی دونم از کجا فهمیده بود گفت سپیده جان چند دقیقه پیش تو بودی زنگ زدی خونه مون قطع کردی؟!
    منم که خنگولی! هول کرده بودم گفتم هااااا؟! نه خاله فقط دفعه آخر رو من بودم
    این دوست مامان خیلی آدم بزرگی بود که هیچی به روم نیاورد ولی من هنوز که هنوزه می بینمش خجالت می کشم

  5. #2415
    در آغاز فعالیت Cold snake's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    in my home
    پست ها
    21

    پيش فرض

    هميشه وقتی برای من نزری ميآرن(آش و.......)جو ميگيره به جای اينکه يه کاسه بردارم سينی را دودستی ميچسبم.بعد هم از خجالت آب ميشم.

  6. #2416
    آخر فروم باز Genjo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    L.A
    پست ها
    3,298

    پيش فرض

    و سوتی قرن رو دو شب پیش تو تلتکست فارسی دیدم. حیف که برش داشتن اون موقع هم اینترنت نداشتم که بیام اینجا بهتون بگم برید ببینید. اصلا سوتی که چه عرض کنم !!!

    صفحه 742 سرگرمی ... لطیفه ها 5 تا جوک بود که آخریش این بود :

    یه روز دو تا گربه چاق و چله داشتن سر یه تیکه گوشت دعوا میکردن یه گربه لاغر مردنی میاد جلو میگه اون تیکه گوشت رو بدید به من. اون دو تا میگن برو بابا مردنی... اون گربه لاغره هم حمله میکنه و اون تیکه گوشت و با اون دو تا گربه رو میخوره. یه گربه دیگه که این صحنه رو دید به اون گربه لاغره گفت تو چطوری این کارو کردی ؟ گربه لاغره هم گفت : پدر اح م د ی ن ژ ا د بسوزه یه روزی ما پلنگ بودیم !!!

    و صفحه بعد تو پیامک های طنز یه پیامکی بود به این مضمون : مرگ بر اح م د ی ن ژ ا د ( میدونم نمیشه ولی برای دلخوشی خوبه )

    من این دو تا رو دیدم چشام گرد شد به تمام دوستها و فامیلها و آشنایان اس ام اس زدم که برید بخونید. ساعت 12 شب. ولی فردا صبحش پاک شده بود. معلوم نیست چه بلایی سر باعث و بانیش بیارن.

  7. #2417
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2007
    پست ها
    6

    پيش فرض

    سلام
    یه روز رفته بودم پروتئینی که کالباس بخرم.اونروزام فکرم مشغول بود یهو برگشتم به فروشنده گفتم اقا گوجه هم داری؟اونم گفت پسر جون اینجا پروتئینیه نه سبزی فروشی خلاصه یکم خرت و پرت هم گرفتم وقتی میخواستم برم بیرون گفتم اقا گوجه هم دارید؟
    فوقع ما وقع!

  8. #2418
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    من يه روز با عشقم قرار داشتم . كلي تيپ زده بوديم و خلاصه ........ . من رفتم سر قرار رفتم كافي شاپ بعد گارسون اومد گفت چي ميل داريد . من داشتم با دوستم حرف مي زدم بهش گفتم كوفت . بعد فكر كرد من با اونم خلاصه رفت و بعد از چند دقيقه دوستم اومد . دوباره اون گارسونه اومد و گفت آقا چي ميل داريد و به من محل نذاشت دوستمم گفت چرا از اين خانم چيزي نمي پرسيد ؟ اون گفت من پرسيدم ايشون گفتند كوفت بعد اشكان فكر كرد با منه . آقا چنان مشتي كار اون گارسونه كرد كه بيچاره افتاد ......من و ميگي حالا تو اون همه دعوا افتادم زمين مانتوم رفت ب........اخ خيلي خجالت كشيدم . بيچاره هنوزم كه هنوزه دلم واسه گارسونه خيلي ميسوزه....................

  9. #2419
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    پست ها
    455

    پيش فرض

    و سوتی قرن رو دو شب پیش تو تلتکست فارسی دیدم. حیف که برش داشتن اون موقع هم اینترنت نداشتم که بیام اینجا بهتون بگم برید ببینید. اصلا سوتی که چه عرض کنم !!!

    صفحه 742 سرگرمی ... لطیفه ها 5 تا جوک بود که آخریش این بود :

    یه روز دو تا گربه چاق و چله داشتن سر یه تیکه گوشت دعوا میکردن یه گربه لاغر مردنی میاد جلو میگه اون تیکه گوشت رو بدید به من. اون دو تا میگن برو بابا مردنی... اون گربه لاغره هم حمله میکنه و اون تیکه گوشت و با اون دو تا گربه رو میخوره. یه گربه دیگه که این صحنه رو دید به اون گربه لاغره گفت تو چطوری این کارو کردی ؟ گربه لاغره هم گفت : پدر اح م د ی ن ژ ا د بسوزه یه روزی ما پلنگ بودیم !!!

    و صفحه بعد تو پیامک های طنز یه پیامکی بود به این مضمون : مرگ بر اح م د ی ن ژ ا د ( میدونم نمیشه ولی برای دلخوشی خوبه )

    من این دو تا رو دیدم چشام گرد شد به تمام دوستها و فامیلها و آشنایان اس ام اس زدم که برید بخونید. ساعت 12 شب. ولی فردا صبحش پاک شده بود. معلوم نیست چه بلایی سر باعث و بانیش بیارن.
    تو انجمن خبر این خبر رو باتصویرش بچه ها گذاشتن... من که شاخام در اومده !

    مثله اینکه...!!! ولی خدارو شکر واسه روز مبادا سیوش کردم
    اینم عکسش...

    Last edited by Oxizhen; 23-02-2008 at 19:40.

  10. #2420
    آخر فروم باز Nikolas_95's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    1,966

    پيش فرض

    و سوتی قرن رو دو شب پیش تو تلتکست فارسی دیدم. حیف که برش داشتن اون موقع هم اینترنت نداشتم که بیام اینجا بهتون بگم برید ببینید. اصلا سوتی که چه عرض کنم !!!

    صفحه 742 سرگرمی ... لطیفه ها 5 تا جوک بود که آخریش این بود :

    یه روز دو تا گربه چاق و چله داشتن سر یه تیکه گوشت دعوا میکردن یه گربه لاغر مردنی میاد جلو میگه اون تیکه گوشت رو بدید به من. اون دو تا میگن برو بابا مردنی... اون گربه لاغره هم حمله میکنه و اون تیکه گوشت و با اون دو تا گربه رو میخوره. یه گربه دیگه که این صحنه رو دید به اون گربه لاغره گفت تو چطوری این کارو کردی ؟ گربه لاغره هم گفت : پدر اح م د ی ن ژ ا د بسوزه یه روزی ما پلنگ بودیم !!!

    و صفحه بعد تو پیامک های طنز یه پیامکی بود به این مضمون : مرگ بر اح م د ی ن ژ ا د ( میدونم نمیشه ولی برای دلخوشی خوبه )

    من این دو تا رو دیدم چشام گرد شد به تمام دوستها و فامیلها و آشنایان اس ام اس زدم که برید بخونید. ساعت 12 شب. ولی فردا صبحش پاک شده بود. معلوم نیست چه بلایی سر باعث و بانیش بیارن.
    waoow
    من که باورم نمیشه

    تو انجمن خبر این خبر رو باتصویرش بچه ها گذاشتن... من که شاخام در اومده !
    با تصویر؟ اینجوری ممکنه باور کرد

    لینکش رو ندارید؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •