تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 240 از 720 اولاول ... 140190230236237238239240241242243244250290340 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,391 به 2,400 از 7196

نام تاپيک: ترجمه --------Translation 3

  1. #2391
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض



    فکر میکنم در اینجا معنی " بودجه" داشته باشه
    سلام
    به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
    باز با توجه به این جمله :

    1. Typical margins from the watermelon grower to a regional market

  2. #2392
    آخر فروم باز Sha7ab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Airstrip One
    پست ها
    1,264

    پيش فرض

    شما هم ترجمه خودم رو گفتی و از شک درم آوردی، مرسی
    نه همون 30 هست نه 30 درصد + اینکه Mt به نظرم میلیون تن هست
    Mt بنظرم Metric Tonne هست.
    oxford: metric tonne noun a unit of weight equal to 1,000 kilograms

  3. 3 کاربر از Sha7ab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #2393
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    tehran- mashhad
    پست ها
    443

    پيش فرض

    سلام
    به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
    باز با توجه به این جمله :

    1. Typical margins from the watermelon grower to a regional market
    سلام ، به نظرم تا حدودی همون هزینه معنی میده اینجا.
    در اینجا margin یعنی اختلاف قیمت هندونه سر زمین و توی بازار!که البته بی ربط به هزینه رسیدن هندونه از پرورش دهندش به بازار نیست!یعنی از دید یه فرد خارجی که دستی در این انتقال هندونه نداره ، این margin همون هزینه میشه. و برای کسی که می خواد این انتقالو انجام بده margin یکم مفهومش فرق می کنه!
    معمولا در marketing منظور از margin اختلاف قیمت در دو مرحله مختلف فرایند رسیدن کالا به مصرف کننده هست.
    اینجا که از marginS استفاده کرده احتمالا منظورش اینه که رسیدن هندونه از پرورش دهنده به بازار مراحلی داره ، و هر کدوم از این مراحل یه margin داره.

  5. 2 کاربر از ali_hp بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #2394
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    tehran- mashhad
    پست ها
    443

    پيش فرض

    من نمی فهمم این چی می گه شما ببینید ازش چی متوجه میشین (مفهوم)

    Why does the minimum have to lie on a tangent of the two level sets? Well, imagine that it didn’t. Then we could pick one of the two level sets (say the l1 surface) and follow it in the direction decreasing the other term, which would make the LASSO objective smaller. So if we’re not sitting on a tangent point, we’re for sure not at the minimum


    توضیح:lasso جمع دو تا جمله l1 وl2 هست.

    که l1 شبیه لوزی هست و l2 شبیه دایره
    می گن مینیمم lasso روی نقطه مماس این دو تا سطح l1 وl2 قرار می گیره و چون l1 لوزیه (در اصل چون گوشه داره و تیزه ) این نقطه مماس روی همین سطح l1 واقع میشه !

    حالا اینجا مثلا دلیل اینکه مینیمم روی مماس این دو شکل میفته رو توضیح داده ببینین چیزی ازش متوجه میشین
    سلام
    فکر می کنم این دیگه کار ترجمه نیست ، و ریاضیه!و فکر کنم جاش این جا نباشه!(بازار گرمی برای انجمن ریاضیات)
    شما فرض کن در نقطه ای مثل x میینیمم رخ داده .حالا فرض کن L1 در نقطه x مقدار a رو داره و L2 در نقطه x مقدار b رو داره.حالا بیا همه نقاطی رو در فضا در نظر بگیر که L1 در اون نقاط میشه a. که خوب اسم این سطحو میزاریم لوزیگون!دقت کنید که در داخل لوزیگون مقدار L1 کمتر از a میشه و روی لوزیگون L1 دقیقا a میشه و بیرون لوزیگون L1 بیشتر از a میشه!
    همچنین نقاطی رو در فضا در نظر بگیر که L2 در اون نقاط میشه b که خوب اسم این سطحو میزاریم بیضیگون!دقت کنید که در داخل بیضیگون مقدار L2 کمتر از b میشه و روی بیضیگون L2 دقیقا b میشه و بیرون لوزیگون L2 بیشتر از b میشه!
    حالا نکته اینه که شما اگه بتونی از نقطه x روی سطح لوزیگون ، طوری حرکت کنی که همچنان روی لوزیگون بمونی و بری داخل بیضیگون ، چون L1 ثابت میمونه و L2 کم میشه مقدار lasso کم میشه. پس چون x مینیممه ما نباید بتونیم همچین حرکتی انجام بدیم!
    خوب حالا میشه با کمی تجسم هندسی فهمید که اگه قسمتی از لوزیگون داخل بیضیگون باشه ، حتما میشه همچین حرکتی انجام داد!
    پس هیچ قسمتی از لوزیگون نباید داخل بیضیگون باشه و با توجه به اینکه هر دو از x می گذرن ، باید یه جورایی مماس باشن!

  7. 3 کاربر از ali_hp بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2395
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    سلام
    به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
    باز با توجه به این جمله :

    1. Typical margins from the watermelon grower to a regional market
    margin سود ناخالصم معنی میده ولی فکر کنم همون تفاوت قیمت که ali-hp گفتن بهتره

  9. این کاربر از silver65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #2396
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    The ratio between irrigated and rainfed surface also depends from the weather and the on-going campaign: in 2009 (a year when rains arrived in the right moment) the irrigated area was 89,000 ha against a rainfed cultivated area of 155,000, while in the 2010-2011 campaign (affected by severe droughts) irrigated areas cultivated with wheat was 100,000 ha vs. a rainfed cultivated area of 102,000 ha (FAO-FAAHM 2011).
    campaign کوفتی یعنی چی اینجا ؟

  11. #2397
    پروفشنال srh124's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    ايران زیبا
    پست ها
    602

    پيش فرض

    خودم هم یه سوال بپرسم.
    من از جمله پررنگ شده زیر چیزی رو درک می کنم که چندان از نظر منطقی درست نیست. بی زحمت یه نگاه بندازید ببینید درست فهمیدم!
    آمار، تغییرات در میزان بروز مسئله را به آن اندازه اندازه گیری نمی کند که تغییرات صورت پذیرفته در گرایش های اجتماعی نسبت به مسئله و فعالیت های سازمانی نهادهای ردیابی کننده را اندازه می گیرد.

    The same pattern occurs after nearly every successful cam¬paign to draw attention to a new social problem. Whenever a previously ignored social condition becomes defined as a serious social problem, and people begin to worry about it and try to solve the problem, they also begin keeping better records and, as a result, statistics for that problem show a sharp rise. In most cases, this need not mean that the problem is getting worse; rather, the statistical change reflects the fact that people now consider the problem worth reporting and important enough to deserve more accurate records. The statistics do not measure changes in the incidence of the problem so much as changes in social attitudes toward that problem and the organizational practices of the agencies that keep track of it. (However, activists often point to such statistics as evidence that the problem is get¬ting worse, and argue that even more needs to be done to address the problem.)

    زیاده منت است
    سلام
    measure changes را بگو اندازه تغییرات را نشان میدهد /نشان نمیدهد.
    [/LEFT]
    ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.
    علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.

  12. #2398
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    tehran- mashhad
    پست ها
    443

    پيش فرض

    ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.
    علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.
    سلام
    به نظر من اینجا statistics به معنای علم امار نیست!اینجا صرفا یعنی امار ، گزارش...اینجا منظور از statistics ، اماره یک مساله اجتماعی خاصه ، مثلا امار تصادف!!!
    متن اینو می خواد بگه که وقتی یک مساله اجتماعی که قبلا بهش توجهی نمیشده ، حالا جدی گرفته بشه، مردم و سازمانهای مربوطه در اون مورد حساس و نگران میشن و در نتیجه مردم گزارشات بیشتری از داشتن اون مشکل می دن و بنابراین امار اون مساله اجتماعی بالا میره.
    اما این امار بیشتر از اینکه تغییر تعداد وقوع اون مساله اجتماعی رو نشون بده ، تغییرات واکنش اجتماع نسبت به اون مساله و اقدامات سازمانهای مربو طرو نشون میده.

  13. این کاربر از ali_hp بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #2399
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    2,900

    پيش فرض

    ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.
    علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.
    سلام
    از نظر کیفی بله؛ حق با شماست. ولی تغییر در کمیت یه کار آماریه. همونطور که دانشجویان علوم اجتماعی هم کار آماری انجام میدهند.
    در اینجا تغییر در نگرش جامعه نسبت به مشکل موجود را اندازه میگیره. یعنی فرض کنید امسال کمتراز 20% مردم به وجود اختلاس در ادارات اهمیت میدهند. ولی سال اینده بیش از 50% مردم.
    فعالیت سازمانی هم باید شدتش را اندازه گرفته باشه. در واقع شدت واکنش نهادها به مشکل را اندازه میگیره.
    ---------------------------------------------
    margin=profit margin=حاشیه سود
    تفاوت هزینه تولید با قیمت بازار که در زمانهای مختلف، تغییر میکنه.

  15. این کاربر از saeediranzad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #2400
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    سلام
    seems you forgot about my question about campaign in the last page
    any way
    ====
    they have a stake in the carpet industry and their performance is decisive for the profitability of the business, even if most of the capital immobilization and the risk eventually fall on the carpet maker.

    i can understand meaning but can't put the right words together
    my main problem is here :
    even if most............. i know what text says but translation.....

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •