تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 240 از 934 اولاول ... 140190230236237238239240241242243244250290340740 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,391 به 2,400 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2391
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
    عجب شاخه گلوار به پایم شکستی
    قلم زد نگاهت به نقش آفرینی
    که صورت گری را نبود این چنینی
    پریزاد عشق رو مه آسا کشیدی
    خدا را به شور تماشا کشیدی
    تو دونسته بودی چه خوش باورم من
    شکفتی و گفتی از عشق پر پرم من
    تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی تاب
    تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاست
    قسم خوردی بر ماه که عاشق ترینی
    تو یک جمع عاشق تو صادق ترینی
    همون لحظه ابری رخ ماه و آشفت
    به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت
    گذشت روزگاری از اون لحظه ی ناب
    که معراج دل بود به درگاه مهتاب
    در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
    تو هر شام مهتاب به یادت شکستم
    تو از این شکستن خبر داری یا نه
    هنوز شور عشق و به سر داری یا نه
    هوزم تو شبهات اگه ماه و داری
    من اون ماه و دادم به تو یادگاری

  2. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2392
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    ای بداد من رسیده تو روزای خود شکستن
    ای چراغ مهربونی تو شبای وحشت من
    ای تبلور حقیقت توی لحظه های تردید
    تو شب و از من گرفتی تو منو دادی به خورشید
    اگه باشی یا نباشی برای من تکیه گاهی
    میون این همه دشمن تو رفیقی جون پناهی
    وقتی شب شب سفر بود توی کوچه های وحشت
    وقتی هر سایه کسی بود واسه بردنم به ظلمت
    وقتی هر ثانیه ی شب تپش هراس من بود
    وقتی زخم خنجر دوست بهترین لباس من بود
    تو با دست مهربونی به تنم مرهم کشیدی
    برام از روشنی گفتی پرده ی شب و دریدی
    یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
    غم من مخور که دوری برای من شده عادت
    ناجی عاطفه ی من شعرم از تو جون گرفته
    رگ خشک بودن من از تن تو خون گرفته
    اگه مدیون تو باشم اگه از تو باشه جونم
    قدر اون لحظه ندانیم که منو دادی به شونم
    یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
    غم من مخور که دوری برای من شده عادت
    ای طلوع اولین دوست ای رفیق آخز من
    به سلامت سفرت خوش ای یگانه یاور من
    مقصدت هر جا که باشه هر جای دنیا که باشی
    اونور مرز شقایق پشت لحظه ها که باشی
    خاطرت باشه که قلبت سپر بلای من بود
    تنها دست تو رفیق دست بی ریای من بود
    یاور همیشه مومن...........

  4. #2393
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    به خیالم که تو دنیا واسه تو عزیز ترینم
    آسمونها زیر پامه اگه با تو رو زمینم
    به خیالم که تو با من یه همیشه آشنایی
    به خیالم که تو با من دیگه از همه جداییم
    من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی
    این دیگه یه التماسه من می خوام بیای بمونی
    من و تو چه بی کسیم وقتی تکیوم به باده
    بد و خوب زندگی منو دست گریه داده
    ای عزیز هم قبیله با تو از یه سرزمینم
    تا به فردای دوباره با تو هم قسم ترینم
    من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی
    این دیگه یه التماس من می خوام بیای بمونی
    بد وخوبمون یکی دست تو ،تو دست من بود
    خواهش هر نفسم با تو هم صدا شدن بود
    با تو هم قصه ی دردم همصدا تر از همیشه
    دو تا همخونه قدیمی از یه خاکیم و یه ریشه
    من هنوزم نگرانم که تو حرفامو ندونی
    این دیگه یه التماسه من می خوام بیای بمونی

  5. #2394
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    سلام من چندتا متن براتون میزارم امیدوارم خوشتون بیاد......



    در حضور واژه های بی نفس
    صدای تیک تیک ساعت را گوش کن
    شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی.......


    ببین اندام تنهاییم را
    که در لحظه های خاکستری
    در انتظار طلوع خورشید است...........



    این شب ها
    چشم های من خسته است
    گاهی اشک ، گاهی انتظار
    این سهم چشم های من است...



    مترسک ناز می کند
    کلاغ ها فریاد می زنند
    و من سکوت می کنم....
    این مزرعه ی زندگی من است
    خشک و بی نشان.........


    نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
    مثل آسمانی که امشب می بارد
    و اینک باران
    بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
    و چشمانم را نوازش می دهد
    تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم......


    صدای جیر جیرک ها به گوش می رسد
    سکوت را نوازش می دهند
    و جای خالی آدم های شب نشین را
    با نگاهی معصومانه پر می کنند....



    در امتداد نگاه تو
    لحظه های انتظار شکسته می شود
    و بغض تنهایی من
    مغلوب وجود تو می شود

    آخر گذشت
    آن زمان کهنه ی دیدار
    رفت آن ثانیه های پر هیاهو
    شکست آن لحظه های زیبا
    و تو ، چه ساده گذشتی از این همه احساس...




    زمستان
    سرآغاز نگاه سرد تو بود
    و شب بلورین من
    معصومانه شکست
    با حجم سنگ های غرور تو...


    خوب تموم شد........تا بعد........بای بای

  6. این کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2395
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    فراموش کن

    مسلسل را

    مرگ را

    و به ماجرای زنبوری بیاندیش

    که در میانه ی میدان مین

    به جستجوی شاخه گلی ست

  8. #2396
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...
    ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...
    کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...
    کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم
    و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است
    میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...
    کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...
    میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود
    میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...
    انتــــــــــــــــــــــ ـــــــظار ...
    شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهيه . اما معنيش رو شايد سالها طول بکشه تا بفهمي !
    تو اين کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شير مي خواد!
    تنهايي ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا اميدي ، شکنجه رو حي ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛
    هق هق شبونه ؛ افسردگي ، پشيموني، بي خبري و دلواپسي و .... !
    براي هر کدوم از اين کلمات چند حرفي که خيلي راحت به زبون مياد
    و خيلي راحت روي کاغذ نوشته ميشه بايد زجر و سختي هايي رو تحمل کرد
    تا معاني شون رو فهميد و درست درک شون کرد !!!

    متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم

    از انتظار ... از انتــــــــــــــــــــــ ـــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم

  9. این کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #2397
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    خاک عاشقی می داند
    گریه می کند
    رنج می کشد
    و صبر می کند
    سر به آستان مرگ می گذارد
    بر شانه هایش می گرید
    اما نمی میرد
    خاک عاشقی صبور است
    بر برگ های پاییز بوسه می زند
    تقدیر جهان را عوض می کند
    جوانه ها را بیدار
    و درختها را خواب می کند
    اما خود، هرگز نمی خوابد
    خاک
    عاشقی صبور است
    که سال ها و سال ها
    برای آسمان صبر می کند
    و من، همانم
    که از خاک آمده ام
    چون خاک عاشقم
    و چون خاک، روزی،
    صبوری را هم خواهم آموخت

  11. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2398
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    یا تو زیباتر شدی ! ....
    یا چشام بارونیه ! ..
    این قفس بازه ولی....
    قلب ِ من زندونیه..
    ـ
    من پشیمون میکنم جاده رو از رفتنت !
    تو نباشی می پره عطرتم از پیرهنت...
    ــ
    میخـوام آروم شم!!
    تـــــو نمی ذاری!
    هر دو بی رحمن : عشق و بیزاری!
    همه دنیامو زیرو رو کردم
    تو رو شاید دیر آرزو کردم !
    ــ
    ـ
    قدمای آخرو آهسته تر بردار !
    واسه من کابوسه فکر ِ آخرین دیدار !
    بغض ِ این آهنگ مارو تا کجاها بُرد!
    شایدم تقدیرمو امشب به رحم آوُرد !
    ـ
    به تلافی ِ اونهمه تلخیم !
    گله هاتم طعم ِ عسل شد!
    غم معصومانه ی چشمات..
    به تبسم ِ تازه بدل شد!
    میشه با من هزار و یکسال..
    به بهانه ی قصه بمونی!؟
    همه مرثیه های سکوتم ..
    به بهار ِتو باغ غزل شد......

    نفس کشیدن ، دل سپردن ، مثل دریا ..... ماه من!!
    از تو خوندن .. با تو موندن.. مقصد من.. راه من
    همینه رویام.. آرزوهام.. سرگذشت آه من
    نرفته برگرد که با تو شاید.. خدا گذشت از گناهِ من!
    .
    تو مثل بارون .. غمو آسون .. می بری از یاد من
    با تو خوبن.. بی غروبن... خاطرات ِ شاد من
    زارو خسته.. دلـشکسته .. بینوا فرهاد من!
    مرغ ِآمـیـن! .. کی به شیرین .. می رسه فریاد من

  13. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2399
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    قسم بر جامع پاكي كه از عشقت به تن دارم

    فرا موشت نخواهم كرد تا جان در بدن دارم

  15. #2400
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    درون سینه ام جای تو خالی است
    نباشی در کنارم زندگی نیست
    سراسر خانه ی دل سهم عشقت
    تو باشی زندگیم آفتابی است
    نگنجد در دلم غیر از نگاهت
    بمان با من که در قلبم کسی نیست
    شب و روزم به یادت می شود سر
    بدون تو نمیشه لحظه ای زیست
    کنار تو دلم آبی آبیست
    نباشی خانه ام از شادی خالیست
    تویی معنای این قلب شکسته
    بدون تو کند این قلب من ایست

  16. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •