نه زندهباد و نه مردهباد
سایت گل - حتی قهرمانی جام ملتهای آسیا هم مقام مهمی نیست.
یک شب قبل از بازی دوستانهی ایران-کرهجنوبی، دکتر بیژن ذوالفقارنسب در برنامهی نود که قرار است نمایندهگی بخش مدرن و متفاوت فوتبال ایران را به عهده داشته باشد، جملهی آغازین این متن را گفت و در ادامه افزود که معمولا در این مسابقات، ژاپن و کره با تیمهای جوان شدهیشان شرکت میکنند و سطح این رقابتها پائین است. با این حساب بازی دوستانه در مقابل کرهجنوبی تکلیفش روشن است؛ حتا اگر ستارههای کرهجنوبی در زمین باشند.
۱. خیابانی و پانزده دقیقهی خیالی
اینکه گزارشگر بازی ایران-کره چه کسی باشد مهم نیست. چون در میان گزارشگران صدا و سیما، تیمملی پایگاهی ندارد. اینجا دیگر فرقی بین خیابانی، فردوسیپور، یوسفی و میرزایی نیست.
بازی را اما حماسیترین مخالف تیمملی گزارش میکند؛جواد خیابانی. یعنی همان کسی که چند سال پیش، در یک برنامهی تفریحی به مجریگری امین زندهگانی، مهمان بود و عنوان کرد که صعود تیمملی ایران با بلاژویچ در رنکینگ فیفا اصلا اهمیتی ندارد. چون این ردهبندی توسط یک کارخانهی آبجوسازی تنظیم میشود! و البته همین جواد خیابانی چند هفته پیش، در برنامهی جدیدش-نود در نود- برای رتبهی پائین ایران در رنکینگ فیفا سوگواری میکرد.
خیابانی به علت اینکه ١٥ دقیقهی اول بازی از شبکهی سه پخش نشد، احتمالا فکر کرده بود کسی بازی را از ابتدا ندیده است. به خاطر همین ١٥ دقیقهی ابتدایی را دربست به نفع کره تمام کرد و از تسلط این تیم و موقعیتهای بیشمارش گفت. اما آنهایی که بازی را از ابتدا و از طریق شبکهی جامجم دیدهاند، لابد میدانند که کره فقط در دقیقهی دوم بازی دو موقعیت گلزنی داشت و باقی بازی در میانهی میدان و با پاسکاریهای خط دفاع ایران، سپری شد و کارشناس بازی-هومن افاضلی- دربارهی کنترل شدن بازی توسط تیم ایران و بازی خوب این تیم، حرف میزد.
البته منظور این نیست که خیابانی حرفی خلاف واقع و از روی حب و بغض زده است؛ نه! احتمالن او یک ١٥ دقیقهی دیگر را تماشا میکرده است!
۲.غیبت اعتدال
تیمملی در موقعیت فعلی، مخالفان بیمنطق زیادی دارد و تعداد کمی موافق متعصب. موافقان متعصب البته تاثیری کمی دارند. چون عموما تماشاگران عادی فوتبال هستند و دستشان از رسانههای دیداری و نوشتاری و شنیداری کوتاه است. مخالفان فاقد منطق اما هم رسانهها را به عنوان مجری و روزنامهنگار و گزارشگر و خبرنویس در اختیار دارند، هم به عنوان مربی و کارشناس در تمام برنامهها، حضورشان پررنگ است. مثلا فرض کنید نزدیک به ٤٠ درصد از مخاطبان برنامهی نود اعتقاد داشتند ایران بر کرهجنوبی غلبه میکند و از آنسو مجری برنامه، بدون منطق خاصی، این عده را بیش از اندازه خوشبین خطاب کرد.
در این میان تیمملی از نبود منتقد منصف رنج میبرد. کسی که هم پرسینگ فوقالعاده تیمملی را ببیند، هم حواسش به ضعف خط دفاع باشد. کسی که از سرمربی تیمملی به خاطر مبارزهاش با بازیکن سالاری حمایت کند و از آن طرف بپرسد چهقدر بازیکنی مثل مسعود شجاعی، گرسنه و تشنهی بازی کردن در تیمملیست.
وقتی در این آشفتهبازار، کارشناس موسپید و معتدلی نظیر حاجرضایی کنار جواد خیابانی قرار میگیرد و بیدلیل و با استناد به شنیدهها، قطبی را مصرانه به سمت در خروجی هل میدهد، از مخالفان همیشهگی و باستانی نظیر پرویز مظلومی، ناصر ابراهیمی، خداداد عزیزی و دیگران چه انتظاری میشود داشت؟
۳. انگشتدانهای که اقیانوس میشود
همیشه میشود نیمهی خالی لیوان را هم دید. حتی اگر خالی بودن لیوان به اندازهی یک انگشتدانه هم باشد، میشود آن را آگراندیسمان کرد و جوری نمایشش داد که انگار کل لیوان خالی است. با چنین دیدگاهی، برد مقابل چین به بنجل بودن این تیم و حضور بازیکنان غیراصلیاش ربط داده میشود؛ حتی اگر چند روز بعدترش این تیم با پاراگوئه مساوی کند. برد مقابل کرهجنوبی را هم میشود از زوایهی دیگری دید. از زاویهای که سایت… تماشا میکند مثلا. زوایهای که به ما مخاطبان حالی میکند که این برد اصلا مهم نبوده است و ما باید نزدیک به یک سال پیش کره را میبردیم که نبردیم و برد امروز، یک برد دیرهنگام و به دردنخور بوده است.
۴. چمدان پر از دلار افشین قطبی
از مبلغ قرارداد قطبی با فدراسیون فوتبال اطلاع موثقی در دست نیست. اما حتما باید مبلغ قرارداد، هنگفت و نجومی باشد. چون قطبی گویا با این پول، از یک طرف سیبیل دلالها را چرب میکند، از سوی دیگران به نویسندههایی البته انگشتشمار پول میدهد تا او را به عرش ببرند و در نهایت یک ویلای دو میلیون دلاری در هلند میخرد. نهایت دلسوزی و غصه خوردن برای فوتبال ایران که همیشه منتقدان تیمملی ادعایش را داشتند در همین خبر چهار خطی و البته تایید نشده خلاصه میشود. و خب، روزنامهی … که یادش بهخیر، زمانی تمرینات بدنسازی ایوویچ را مسخره میکرد، به عنوان جیمزباند جدید یا پاپاراتزی خبره، رد ویلای قطبی در هلند را میزند و قیمتش را پیدا و منتشر میکند.
۵- از سلطان تا امپراطور همه رفتنیاند اما ...
روی نیمکت تیمملی خیلیها نشستهاند و بعد از مدتی جایشان را به نفر بعدی دادهاند. از سلطان سابق فوتبال ایران علی پروین تا ژنرال قلعهنویی و شهریار دایی و مربیانی نظیر ایوویچ و بلاژویچ و برانکو. اما در تمام این سالها و در تمام این رفتوآمدها، کسانی که منتقد بودهاند، جایگاه ثابت خود را حفظ کردهاند. روزنامهی … هنوز منتشر میشود. مظلومی و عزیزی هنوز انتقاد میکنند. جایگاه کارشناسی همچنان در اختیار حاجرضایی است. یکبار برای همیشه باید روشن بشود، دلیل عقبماندگی فوتبال ایران، مربیان ریز و درشتی هستند که عمر حضورشان بعضا کوتاه بوده است، یا منتقدان دائمی و ثابتی که عمرشان هزار ساله است و بودهاند و هستند و خواهند بود.
۶.انتخاب نهایی
انتخابش با هواداران فوتبال است. حداقل در وضعیت فعلی، خوب میتوانیم ببنیم و انتخاب کنیم. یک طرف تیمملی ایران است و سرمربیاش افشین قطبی و بازیکنانی نظیر تیموریان، نکونام، غلامی و رحمتی. در سوی دیگر هم جواد خیابانی ایستاده و روزنامهی ... و سایت ...نیوز و پرویز مظلومی و دکتر ذوالفقارنسب و بازیکنانی نظیر حسین کعبی که به قول خودش دیدن بازیهای تیمهای عربی را به دیدن بازیهای موفقیتآمیز ایران مقابل کره و چین ترجیح میدهد.
قرار نیست کار مهمی بکنیم. فقط به قول آن شعر معروف «فارغ از هر زندهباد و مردهباد» منصفانه نگاه کنیم و انتخابمان را بکنیم؛ حتی اگر مثل انتخاب دیشبمان مورد تمسخر قرار بگیریم که بیش از اندازه خوشخیال و خوشبین هستیم.
نتیجهی نهایی و اینکه چه کسی دلسوز است و چه کسی راهش درست، زودتر از آنکه فکرش را کنیم مشخص میشود. اثباتش هم کار سختی نیست. مصاحبه با برانکو و کامنتهای زیرش را در همین سایت بخوانید و به سبک شاغلام پیروانی این شعر را زیر لب زمزمه کنید: هر که ناموخت از گذشت روزگار/هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
*اصغر حاجیلو در مصاحبهای از افشین قطبی به عنوان "مرد تقریبا تنها" یاد میکند. اگر نگاهی به پشت سر بیندازیم، یادمان خواهد آمد که این عنوان به جز قطبی، برازندهی باقی مربیان تیمملی نظیر بلاژویچ و برانکو و ... هم است که در مقابل لشگری از منفی بافان مدعی، تنها ماندند و مجبور به رفتن شدند.
بیشترش تایید میشه.
دستت درد نکنه. عالی بود.
ایشالا در روزنامه .... و سایت .... نیوز رو گل بگیرن.