با سلام
عذر میخوام ازتون اگه حرفم رو درست نگفتم تا درست بفهمینش.
حرف من این نیست که بگم این ساخته های وطنی خوب نیستند یا همچین چیزی.
با یه استاد دانشکده الهیات هم که صحبت شده بود میگفت قصد مختار فقط اهل بیت نبوده و اغراض دیگری هم داشته ولی به اونها اشاره ای نکرد ولی امام سجاد(ع) میفرمایند که مختار دل ما را شاد کرد و این جنبه ی مثبت ماجراس.
گفتید که در مورد مقتل امام حسین ع کتاب کمه من این حرف رو قبول ندارم اما اگه میگفتید کتاب مورد اطمینان کمه بله قبول دارم اگه بدونید اصلا یه تکه رو از یکی دیگه در پیوست میارم تا ببینین و نظر بدین.
حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفیغروی در این نشست که در سالن اجتماعات مرکز انجمنهای علمی حوزه علمیه قم توسط مرکز مطالعات راهبردی خیمه برگزار شد در سخنانی تحریفات را مسأله نسبی دانست و اظهار کرد: تحریفات زمانی شناخته میشود که ما سند اصل موضوعی را که مورد تحریف قرار گرفته، بشناسیم.
وی با تأکید بر اینکه برای شناختن تحریفات عاشورا، شناسایی اصل سند معتبر وقایع و حوادث عاشورا بسیار مهم است، خاطرنشان کرد: در مجالس و محافل سخنرانان مذهبی مطالبی از تاریخ گذشته را بازگو میکنند که قالبا طبق روش اینگونه مجالس خود را ملتزم به بیان منبع مطالب و اخبار بازگو شده نمیدانند و تنها در برخی از موارد اسم کتابی آورده میشود.
عضو انجمن تاریخپژوهان کشور با بیان اینکه گاهی این سوال مطرح میشود که با توجه به اینکه 1400 سال از حادثه عاشورا میگذرد چه کسانی وقایع و حوادث را ثبت و ضبط کردند تا امروز به دست ما رسیده است؟ به یکی از سندهای معتبر حادثه عاشورا اشاره کرد و گفت: قدیمیترین و معتبرترین مقتل امام حسین(ع) مقتل شخصی به نام ابومخنف است که از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شمرده شده است.
این محقق و پژوهشگر درخصوص ابومخنف افزود: ابومخنف شخصی کوری بوده است که به همراه عصاکش خود بر سر راه لشگریان کوفی که به کربلا میرفتند قرار میگرفت و از آنها سوالاتی درخصوص واقعه عاشورا میکرد، سپس این مطالب را به عصا کش خود میگفت و او نیز مینوشت و اینگونه نخستین مقتل کربلا به نام مقتل ابومخنف نوشته شد.
یوسفیغروی بیان کرد: متاسفانه اصل این کتاب در دست نیست ولی بیشترین مقدار اخبار کتاب ابومخنف را در کتاب تاریخ طبری آمده است.
وی اظهار کرد: مقتل ابومخنف به اعتبار موضوعش به مقتل امام حسین(ع) و به اعتبار معرفش به مقتل ابومخنف مشهور است.
عضو انجمن تاریخپژوهان کشور ابومخنف را از قبیله ازدیان معرفی کرد و گفت: این از عبرتهای تاریخ است که قالبا از قبایل عرب هم در رکاب امام حسین(ع) حضور دارند و هم در سمت لشگر دشمن قرار دارند یعنی تقریبا قبیلهای نمیتواند بگوید تنها طرف امام حسین(ع) یا طرف لشگر دشمن بوده است.
وی ابومخنف را کنیه لوط بن یحیی بن سعید بن سالم ازدی قامدی کوفی عنوان کرد و اظهار داشت: تاریخ ولادت ابومخنف در رجال مشخص نیست، اما تاریخ وفات وی 157 هجری قمری ذکر شده است که بر همین اساس میتوان گفت قسمتی از اواخر زندگی امام زینالعابدین(ع) و بعد عهد امامت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و 10 سال از امامت امام کاظم(ع)را درک کرده است.
یوسفی غروی تصریح کرد: ابومخنف روایت مستقیمی از امام زینالعابدین(ع) و امام کاظم(ع) ندارد اما از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت دارد و به همین دلیل جزو اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شمرده شده است و جدش نیز جزو اصحاب امیرالمومنین(ع) بوده که در جنگهای جمل و صفین در رکاب امام(ع) بوده است.
حالا خودتون نظر بدین قبوله که منبع موثق کمه اما داستانی کردن ماجرای مختار اونم با طنز و ضرب المثل و امثال اینها نشوندهنده ی ضعف تحقیقاتی نیست واقعا بازم خوبه که از ضرب المثلها و لباسهای ایرانی استفاده میشه و گرنه که دیگه هیچی.
خب، حالا این حرفای جدید شما و آقای غروی ثابت میکنه که این سریال تاریخ رو تحریف کرده؟؟ اصلا اون نتیجه گیری آخر حرفات چه ربطی به حرفای آقای غروی داشت؟ عزیز من ، از حرفای دیگران برای اغراض خودت سوء استفاده نکن.
این همه متن رو کپی کردی اینجا در حالی که هیچکدومش ربطی به مختار و سریال مختار نامه نداشت.
آخرش هم ما نفهمیدیم به نظر حضرتعالی که دستی در زمینه ی مطالعات تاریخ اسلام بر آتش دارین، کجای سریال مختار نامه از نظر تاریخی غلط جلوه داده شده .gif)
یعنی فقط مشکل شما با این سریال به خاطر ضرب المثلهاش هستش؟ خب اگه ضرب المثلهای عربی 1400 سال پیش رو استفاده میکردن خوب بود؟ طنز؟؟ شما به مختارنامه میگی طنز؟ آسمون و ریسمون رو همینطور به هم میبافی و از توش یه نتیجه ی دلخواه خودت میگیری؟
واقعا متاسفم.gif)
دوست عزیز شما مثل اینکه مطلب من رو نخوندی یا در مورد شیعه اطلاعاتی نداری ...
مختار اصلا شیعه نبود ! بر عکس اون چیزی که توی خیلی از سایت های اینترنتی نوشتن و
اصلا هم قابل استناد نیست !
مختار سنی بود و سنی هم مُرد !
اینکه مختار میگه "من شیعه علی" هستم منظور "پیرو علی" هستم ولی توی فیلم مختار رو به صورت یک شیعه واقعی که امامت رو قبول داره نشون داده میشه وگرنه اون زمان اصلا شیعه به معنایی که ما میشناسیم (به معنای مذهب) اصلا وجود نداشت ! در واقع اونها هم که اون زمان شیعه نام گرفتن "رهبری مسلمانان پس از پیامبر رو حق علی میدونستند" نه اینکه به عنوان شیعه واقعی علی رو به عنوان "امام" قبول داشته باشن که یه جا توی سریال عموی مختار بهش میگه "امام تو را میخواند" !! که اصلا اون موقع همچین چیزی نبود ! در ضمن اگر مختار شیعه بود و امامت رو قبول داشت هیچوقت پشت امام خودش حسن رو خالی نمیکرد پس حسن رو به عنوان امام قبول نداشت !! و بعد از قیام عاشورا هم مختار به عنوان سر دسته توابین به خونخواهی حسین قیام میکنه ! یعنی باز هم قیامی که کرد از روی عذاب وجدان بود و توبه کرد نه به خاطر اینکه حسن و حسین رو به عنوان "امام" قبول داشته باشه ! فقط میدونست حق با اونهاست .
بحث بالا فقط مربوط به جمله "من شیعه علی هستم" که مختار گفت میشه ! که فقط یکی از این تحریفات هستش .
اگه دوست داشتی میتونیم این بحث رو ادامه بدیم ... 
چطور راحت حرفای این همه آدم رو در سراسر مملکت غیرقابل استناد میدونی ولی انتظار داری نظر شخصیت رو بدون اینکه برای اون حتی یه سند تاریخی ارائه کنی همه قبول کنن؟
اتفاقا اگه بخوای خوبش رو بدونی از همون زمان ثقیفه و خلافت 3 خلیفه ی اول (به احترام شما که شاید سنی باشین لعنشون نمیکنم)، مفهوم علوی و و غیر علوی وجود داشته و در زمان خلافت امیرالمومنین(ع) و تا قبل از جنگ نهروان، دشمنان علویان و شیعیان به دو دسته تقسیم میشدند (بنی امیه و خوارج). در جنگ نهروان که تقریبا طومار خوارج در هم پیچیده میشه و میمونن امویان و در راس اونها معاویه که به علت در اختیار داشتن شام و شمال عراق که از لحاظ ثروت نسبت به حجاز غنی تر بوده، تونسته به کمک پول (و البته سیاست) همیشه برای امیرالمونین و علویان دردسر درست کنه. اتفاقا در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) هست که ایشون به حضرت علی(ع) اشاره میکنن و میفرمایند که:
قسم به آن کس که جانم در دست اوست، او (امیرالمونین(ع)) و شیعیانش از رستگارانند. (ان هذا و شیعته لهم الفائزون) پس همونطور که میبینی مفهوم شیعه به معنایی که ما میشناسیم، از زمان پیامبر هم بوده.
این تیکه از حرفهای شما هم به قدری ناشی از برداشتهای شخصی شماست که لزومی نمیبینم به اونها جوابی بدم. جواب این قسمت هم در صحبتهای بالا هست.
همونطور که در سریال هم نشون داد، بعد از اینکه اکثر سربازان و فرماندهان سپاه امام حسن(ع) با وعده های مالی معاویه سست شدند و بیعت شکستن و همزمان در سطح شهر شایعه کردند که معاویه عقرب زهردار و ... بر سر شما خواهد ریخت اکثر مردم نسبت به جنگ با معاویه سست شدند (که اگه جنگی اتفاق می افتاد، بعید نبود که دوباره معاویه برای فرار از شکست، قرآن سر نیزه کنه و عمرو عاص لباسهای خودش رو دربیاره) و چون معاویه منافقانه به کلیه ی ظواهر دینی هم مقید بوده، مردم در تردید قرار گرفتند که مخالفت خودشونو با معاویه ادامه بدن. من قبول دارم که شیعیان در حمایت از اولاد پیامبر سست شدند (مثل شیعیانی که شب عاشورا در تاریکی شب، خیمه ی امام رو به خاطر ترس از جون ترک کردند) ولی این به اون معنا نیست که اصلا شیعه ای وجود نداشته و شیعیان، امیرالمونین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) رو به عنوان امام قبول نداشتند.
قیام مختار بعد از واقعه عاشورا از سر عذاب وجدان نبود. چون همونطور که در همه ی کتابهای معتبر تاریخی نوشته شده، مختار در هنگام وقوع حادثه ی عاشورا در زندان ابن زیاد (لعنت الله علیه) در کوفه بوده و نمیتونسته به یاری امام(ع) بره. بعد از شهادت حضرت و آزاد شدن مختار، او قیام میکنه و گرنه مطمئنا اگه مختار تو زندان نبود حتما تو کربلا همراه امام بود.
در کل به نظرم بحث شما کاملا مغرضانه بود. تحریف اون جمله ی مختار نیست. بلکه تحریف واقعی حرفهای شما بود که در واقع توهین به شیعیان کل تاریخ بود.gif)
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فکر کنم درسته.