شل سيلور استاين
درون تو صدايي هست که تمام روز در وجود تو زمزمه مي کند؛
حس مي کنم اين درسته، ميدانم اين يکي غلطه
نه معلم، نه واعظ، نه پدر و مادر، نه دوست و نه هيچ آدم عاقلي
نمي تواند بگويد چه چيز درست است و چه چيز غلط
تنها به صداي درونت گوش کن
شل سيلور استاين
درون تو صدايي هست که تمام روز در وجود تو زمزمه مي کند؛
حس مي کنم اين درسته، ميدانم اين يکي غلطه
نه معلم، نه واعظ، نه پدر و مادر، نه دوست و نه هيچ آدم عاقلي
نمي تواند بگويد چه چيز درست است و چه چيز غلط
تنها به صداي درونت گوش کن
غصه تو برای من، شادی من برای تو / دلت گرفت بگو خودم گریه کنم به جای تو
راز این گفته فقط باد صبا میداند / دارمت دوست به قدری که خدا میداند
تو بشو ساحل قلبم من میشم ماهی مرده / تا بگن به عشق ساحل لب دریا جون سپرده
شب شرابی خوردم و مستی مرا در برگرفت / دوریت آمد به یادم هستیم آتش گرفت
واسه اینکه یه گل بخنده، حتما باید ابری گریه کنه. ابرتم گلم، همیشه بخند
A,B,C,D,E,F,G,H, _ ,J,K,L,M,N,O,P,Q,R,S,T,U,V,W,X,Y,Z
دنبال I نگرد ! چون فدای U شده !!!
نه گل خواهد ز بوستان ها جدائی ، نه دل دارد خیال بی وفائی
ولیکن چرخش چرخ ستمگر زند بر هم رسوم آشنائی
نه گل خواهد ز بوستان ها جدائی ، نه دل دارد خیال بی وفائی
ولیکن چرخش چرخ ستمگر زند بر هم رسوم آشنائی
شكسپیر میگه: یا به اندازه ی آرزو هاتون تلاش كنید یا به اندازه ی آرزوتون تلاش كنید
غم زمانه خورم یا فراغ یار کشم ؟ به طاقتی که ندارم کدام بار کشم . . . ؟
غم خانه عشق تو به رضوان ندهم ، یک خار تو را به صد گلستان ندهم
تو معدن عشق آرزوهای منی ، من کفر تو را به گنج ایمان ندهم
یک شب از عمرم صفحاتی خواندم ، چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود ، همه تکرار تمنای تو بود
موجم کردی که بی قرارت باشم ، ابرم کردی که اشک بارت باشم
در سکوت گل جلوه نمودی تا من ، چون خار همیشه در کنارت باشم
سردی نگاهتو بشکن ، فاصله سزای ما نیست ، با تو بودن آرزومه
این جدائی حق ما نیست
نازی که ز لبخند گل یاس هویداست / زیبائی عشق است که در چشم تو پیداست
من از خاری که در بالای دیوار است دانستم / که ناکَس کَس نمیگردد بدین بالا نشستنها
دکتر شریعتی: از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند .
***
ساکنان دریا پس از مدتی صدای دریا را نمی شنوند...چه تلخ است قصه عادت!
در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند..و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند قافلیم.
شاید این است دلیل تنهایی ما.
دکتر شریعتی
شرمنده اگه تکراری بود...تاپیکو دنبال نکردم![]()
طالب پرواز هستم مقصدم چشمان تو/ یاس پرپر گشته ام من مرهمش دستان تو
بودنم با بودنت معنای دیگر می دهد /حال من خوش می شود با آن لب خندان تو
---------------------------------------------------------------------------------------------------
اینم لاو مشهدی
مدنی الان چی حال مداد؟ الان حال مداد تو اینجه بودیو مو از پشت سرت یواشکی میامدم یهو مگفتم پخ....
یره نترسیا مویوم عشقت
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم.......اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم..یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
لحظه رفتنیست و خاطره ماندنی. تمام ادبیات عشق را به یک نگاه می فروختم اگر: لحظه ماندنی بود و خاطره رفتنی
کاش بدونی: نبودنت..دور بودنت..ندیدنت..هرگز بهونه نمیشه واسه از یاد بردنت
بعضی دستها فقط برای "بوسیده شدن" آفریده شده اند . حیف است که انگشت کوچکمان را در انگشت کوچکش حلقه کنیم به نشانه قهر !
***
سيب سرخ،حوا و گندم و انگور بهانه بود... کسی ، جایی ... لياقت بهشت را نداشت .
***
گفتی: رویت حساب کنم
اما نیستی
معادله های خط خطی ام را
کجا بنویسم؟!!
Last edited by Sara; 30-03-2010 at 19:37.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)