تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: ميزان رضايت شما از كيفيت سريال تاريخي يوسف پيامبر چقدر

راي دهنده
513. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • عالي

    77 15.01%
  • خوب

    126 24.56%
  • متوسط

    102 19.88%
  • ضعيف

    208 40.55%
صفحه 24 از 156 اولاول ... 142021222324252627283474124 ... آخرآخر
نمايش نتايج 231 به 240 از 1553

نام تاپيک: سريال يوسف پيامبر (ع)

  1. #231
    پروفشنال sirwanonline's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    کامپیوتر و نت
    پست ها
    672

    پيش فرض

    من به نطرم یک اشکال خیلی بزرگ که داشت این بود البته قسمت های پیشین مثلا 14 یا 15 که حضرت یوسف در تمرین کردن شمشیر بازی یک دفعه بزرگ می شود،خیلی عجیب بود که خیلی از افراد قصر بوتیفار پیر نشدن ولی بعضی ها شدن مثلا بوتیفار فرق کرده بود ولی متاسفانه گرد پیری بر چهره خیلی ها ننشسته بود مثلا زلیخا خانم مثلا کاری ماما اصلا فرق نکرده بود با وجود 10 سال گذشت زمان، مثلا کارگران بخش کتابخانه بوتیفار و قسمت کاهنان قصر و حتی کاهنان بیرونی قصر بوتی فار هم فرق آنچنانی نکرده بودن.نظر شما چی هست دوستان ایا این امر طبیعی است یا خیر؟

  2. 2 کاربر از sirwanonline بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #232
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    روی مرکز زمیــن
    پست ها
    3,410

    پيش فرض

    سلام
    کلی خندیدم!

    دیالوگ ها!

    من خودم را برای تو آماده کرده ام!(فقط توری گذاشته جلو دهن اش!!!
    پناه میبرم به خدا!!!(فیس تو فیس زلیخا دستاشو تا سقف میبره بالا!!!*)

  4. #233
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض آفت‌هاي طراحي صحنه و لباس در تلويزيون

    طراحي صحنه و لباس هر كدام به تنهايي هنري مستقل از زير مجموعه هنرهاي تجسمي محسوب مي‌شوند كه در عين حال از هنرهايي چون نقاشي، مجسمه‌سازي‌، معماري، گرافيك و... نيز بي‌نياز نيستند.



    اين هنرها از آن رو كه كاربردي هستند و قرار است نيازهاي متنوعي به جز نيازي‌هاي معنوي و ذوق هنري مخاطبان را پاسخ بدهند، در هر شرايط و براي هر مديومي، تعاريف مختلف و متعددي پيدا مي‌كنند. بنابراين وقتي صحبت از طراحي صحنه و لباس در تلويزيون مي‌شود، تعريف ويژه‌اي از اين هنر مدنظر قرار مي‌گيرد كه قرار است به نتيجه‌اي خاص منجر شود. طراحي صحنه و لباس در تلويزيون و مخصوصا برنامه‌هاي نمايشي آن، طراحي بستري مناسب براي ارائه باور پذير يك اتفاق يا داستان است.

    اين طراحي ممكن است متناسب با نوع برنامه نمايشي، لزوما رئال نباشد اما در هر صورت بستر رويداد است و بايد ويژگي‌هاي لازم براي پذيرفته شدن از سوي مخاطب را داشته باشد و پذيرفته شدن از سوي مخاطب اتفاقي نيست كه به سادگي رخ دهد. مخاطب امروز تلويزيون، در مقايسه با حتي 25 سال گذشته هم بسيار حرفه‌اي و در نتيجه متوقع شده است! افزايش تعداد توليدات نمايشي سيما، دسترسي به برنامه‌هاي تلويزيوني متنوع، گسترش سينما و توليدات متنوع نمايشي از مخاطب تلويزيون، متخصصيني ساخته كه اگر توانايي ارائه تحليل‌هاي كارشناسانه را نداشته باشند، به راحتي مي‌توانند قابليت‌هاي هر اثري را تشخيص بدهند و در نتيجه آن را بپذيرند يا رد كنند.

    روح طراحي صحنه و لباس

    اگر چه در مقايسه با سال‌هايي كه بازيگران از لباس‌هاي شخصي خود استفاده مي‌كردند و لوكيشن‌ها بدون طراحي به‌عنوان بستر داستان مورد استفاده قرار مي‌گرفتند، طراحي صحنه و لباس در تلويزيون ما رشد چشمگيري داشته است، اما همچنان مشكلاتي، فضا‌سازي‌ سريال‌هاي تلويزيوني را تحت‌تأثير قرار مي‌دهند. متأسفانه كمتر صحنه پردازي و نوع پوشش بازيگران يك سريال گوياي روح حاكم بر مجموعه سريال به‌عنوان يك اثر هنري است.

    در طراحي صحنه و لباس سريال‌هايي كه راوي داستان‌هاي معاصر هستند، تنها ابتدايي‌ترين مولفه‌ها مدنظر قرار مي‌گيرد؛ مولفه‌هايي مانند اينكه شخصيت‌ها متعلق به چه جايگاه اجتماعي هستند، در كدام شهر يا كدام نقطه از شهر زندگي مي‌كنند و مواردي از اين دست. كمتر ديده‌ايم روحيه و ديدگاه‌هاي يك شخصيت در نوع لباسي كه برايش طراحي مي‌شود و يا نوع آرايش خانه يا محل كارش دخيل شده باشد.

    البته اين مورد شايد بيش از هر چيز با عدم‌پرداخت دقيق و درست شخصيت‌ها در بيشتر سريال‌هاي تلويزيون ما مربوط باشد. به‌عنوان نمونه در يك سريال پر بيننده تمام شخصيت‌هاي زن با وجود تعريف و پرداختي متفاوت و متناقض، همه سارافون مي‌پوشند! يا همه شخصيت‌هاي مرد فلان سريال ديگر، اصرار دارند كه كت و شلوار به تن كنند حتي وقتي مي‌روند از سوپر سر كوچه ماست بخرند! از طرفي بديهي است كه طراح صحنه يا لباس، يك نقاش يا مجسمه ساز نيست كه حس شخصي خود را در اثرش به نمايش بگذارد، اما از طرفي هم نمي‌توان توقع داشت بي‌توجه به مقوله هنر تنها با الهام از جامعه يا بستر زماني داستان دست به كار طراحي شود.

    يك طراح صحنه يا لباس بايد بتواند ضمن رعايت همه اصول و وفاداري به واقعيت‌هاي موجود، ظريف و هنرمندانه دستي به كل اثر ببرد و هارموني متناسب را در كارش ايجاد كند. طراحان صحنه و لباس ممكن است اصول اوليه كارشناسان را خوب بدانند، مديوم تلويزيون را بشناسند، از سبك‌ها و شيوه‌هاي نمايشي شناخت كامل داشته باشند و در كل بدانند بستري كه اتفاق و داستان سريال در آن رخ مي‌دهد چه بستري است و همچنين، بستر رسانه‌اي كه قرار است آن را به نمايش‌ بگذارد حائز چه ويژگي‌هايي است، اما گاهي بي‌توجهي به نكاتي ساده، سطح كار طراحان صحنه و لباس را در حدي صرفا قابل‌قبول نگاه مي‌دارد و از بروز نتيجه‌اي فوق‌العاده جلوگيري مي‌كند.

    طراح تصميم‌گير

    طرح‌هاي تلويزيوني در ساده‌ترين اشكال‌ها هم با همكاري متخصصاني متعدد به انجام مي‌رسند و يكي از مؤثرترين راهكارها براي ارائه اثري موفق از همه جهات، ايجاد هماهنگي بين اين متخصصان است. تجربه نشان داده كه وقتي نويسنده و كارگردان با هم در تعامل باشند، بازيگر خيلي پيش‌تر از آنكه بخواهد جلوي دوربين قرار بگيرد، در جريان كار قرار مي‌گيرد و ساير عوامل در تامل و هماهنگي كامل به وظايف خود عمل مي‌كنند و نتيجه طرح به‌مراتب بهتر خواهد بود.

    اين هماهنگي بايستي بين طراحان نور، صدا، صحنه، لباس و... هم ايجاد شود تا تاثيرات مطلوب خود را بگذارد. در طرح‌هاي كوچك‌تر مي‌توان اين هماهنگي را با برنامه ريزي و زمان‌بندي مناسب ايجاد كرد اما در طرح‌هاي بزرگتر لازم است فردي به‌عنوان طراح هنري، مديريت و هدايت طراحان مختلف را برعهده داشته باشد. خوشبختانه اين اتفاق در مورد برخي سريال‌ها به‌خصوص سريال‌هاي تاريخي رخ داده است اما در حد تجربياتي پراكنده بوده كه بايد به يك روند متداول بدل شود.

    يك تير براي نشان‌هاي پياپي

    اما همه آنچه به‌عنوان آفت ممكن است هنر طراحي صحنه و لباس را در تلويزيون كشور ما دچار مسئله كند، به طراحان صحنه و لباس ما مربوط نمي‌شود و بديهي است كه پارامترهاي متفاوتي در اين امر دخيلند؛ كمبود بودجه و شتابزدگي در توليد مهم‌ترين مسائل مبتلا به حوزه‌هاي مختلف توليد سريال از جمله طراحي صحنه و لباس هستند. اما بسياري مواقع از هيچ‌كدام از اين نقيصه‌ها راه فراري نيست.

    بديهي است كه گاه به دلايلي لازم است سريال يا برنامه‌اي تلويزيوني در كوتاه‌ترين زمان توليد شود يا اينكه هميشه و در هر طرحي سقف بودجه محدود است و خيلي وقت‌ها چاره‌اي نيست جز اتمام طرح با همان بودجه محدود. در اين صورت اين مديران و برنامه ريزان تلويزيون هستند كه كارشان را به درستي انجام نداده‌اند چرا كه پيش‌بيني قابل‌قبولي براي چنين شرايطي نداشته و ندارند. با وجود تكرار چندباره چنين مشكلاتي، هرگز مديران سازمان به فكر ميان‌برها يا كاتاليزور‌هاي مناسب نبوده‌اند.

    يكي از اين نوع كاتاليزورها در زمينه طراحي صحنه و لباس، ايجاد بانك است. هرگز تجربيات قبلي در اين دو مورد جمع‌آوري نشده، اطلاعاتي درباره طراحي صحنه و لباس در دوره‌هاي مختلف تاريخي به تفكيك زمان و موقعيت جغرافيايي جمع‌آوري نشده است، حفاظت و نگهداري از دكورها و لباس‌هاي سريال‌هاي قبلي با برنامه ريزي و هدفمند انجام نشده است و روي هم‌رفته هر طراحي در هر طرحي چه معاصر و چه تاريخي ناچار به دوباره كاري است و براي اين دوباره‌كاري‌ها هم بودجه و هم‌زمان است كه حيف مي‌شود. در حقيقت اين مديران سازمان صدا و سيما هستند كه بايد در سياست گذاري‌هاي كلان خود به چنين مقولاتي بينديشند و براي آن تصميمات اجرايي بگيرند.

    ترديدي نيست با برنامه‌ريزي‌هاي دقيق و هدفمند اتفاق‌هاي خجسته‌اي در زمينه طراحي صحنه و لباس رخ مي‌دهد: شرايط كار آسان‌تر خواهد شد و در نتيجه بسياري از هنرمندان صاحب نام اين حوزه‌ها بيشتر فعاليت خود را به تلويزيون معطوف مي‌كنند و در نهايت كيفيت سريال‌ها و برنامه‌هاي نمايشي بهتر خواهد شد و همچنين اتمام طرح‌ها در كوتاه‌ترين زمان ممكن به صرفه اقتصادي هم منجر مي‌شود.

  5. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #234
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض يوسف در چاه تصاوير

    سريال حضرت يوسف(ع) چند ماهي است كه جمعه شب‌ها روي آنتن شبكه اول سيما مي‌رود.



    سريالي به كارگرداني فرج‌الله سلحشور كه از آغاز صحبت اين بود كه قصد روايت يكي از قصص قرآني، يعني داستان يوسف پيامبر را دارد. از همان پخش قسمت نخست اما اين سريال تحت‌تأثير حواشي زيادي قرار گرفت و همه اينها در حالي بود كه به جهت تاريخي بودن روايت اين سريال و تبليغاتي كه برايش شده بود و همين طور به جهت آنكه همه ما كمابيش با داستان پر فراز و نشيب روايت زندگي يوسف پيامبر و قابليت‌هاي دراماتيكي آن آشنايي داريم، از همان آغاز تماشاگران، مشتاقانه به تماشايش نشستند، اما از سوي ديگر به دليل اينكه اين سريال به داستان زندگي يكي از پيامبران مي‌پردازد حساسيت برانگيز شد.

    هر چند روايت داستان يوسف پيامبر يكي از قصص قرآني است كه به تفصيل در قرآن مجيد درباره‌اش آمده و بيشتر فراز و فرودهاي زندگي وي گفته شده و حتي در آغاز سوره يوسف به تاكيد آمده كه اين داستان چه پندهايي در پي دارد اما در پي طرح‌ريزي فيلمنامه و هنگام شاخ و برگ دادن به آن، نكاتي پي‌ريزي شد كه مورد واكنش بسياري از صاحب‌نظران قرار گرفت؛ دقيقا همان نكته‌هاي تاريخي، اعتقادي كه در اين مجال قصد پرداختن به آن را نداريم.

    اما در همان روزها فرج‌الله سلحشور درباره انتقادهاي مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما به سريال«يوسف پيامبر» گفت كه من نمي‌دانم چرا همه دنبال ايرادهاي يوسف هستند و اين براي من سؤال است كه چرا خبرگزاري‌ها در پي اشكال‌هاي مجموعه و يافتن افرادي هستند كه اشكال‌هاي بسيار دارند و از آنها سؤال خود را مي‌پرسند. آيا «يوسف پيامبر» محسناتي ندارد و مردم از آن استقبال نكرده‌اند؟

    قصد ما پاسخ به همين سؤال است. آيا اين سريال محسناتي ندارد و مردم از آن استقبال نكرده‌اند؟

    هرچند نمي‌توان در تك تك خانه‌ها را زد و از مردم درباره اين سريال پرسيد و ميزان استقبالشان را دريافت اما تجربه نشان داده معمولا وقتي تب سريالي جامعه مخاطبان سيما را فرا مي‌گيرد نشانه‌هاي آن خيلي زودتر از آمارهايي كه اين رسانه از ميزان تماشاگران برنامه‌ها اعلام مي‌كند، بروز مي‌يابد. با اين وجود آيا شما در مكالمات روزمره مردم چيزي درباره اين سريال مي‌شنويد؟ حتي سريال بزنگاه كه خيلي مورد طبع مخاطبان در ماه رمضان قرار نگرفت هم محل بحث بود؛ يعني به شيوه سنتي، اين سريال مخاطبان خود را داشت حتي مخاطبان ناراضي.

    واقعيت اين است كه سريال حضرت يوسف به دلايل متعدد و اتفاقا نه آن دلايلي كه بسيار مورد بحث قرار گرفته، نتوانسته توري براي مخاطب پهن كند و حتي مخاطبان معمول سريال‌هاي تاريخي را درگير خود نكرده است. اما چرا؟ پاسخ همان جايي است كه كارگردان اين سريال مدام بايد بگويد كه جلوتر كه برويم سريال جذاب مي‌شود. در ساخت آثار تاريخي، در وهله نخست، يك اصل وجود دارد. اين اصل در پاسخ به اين سؤال رشد مي‌كند كه دليل بازگو كردن اين روايت از تاريخ(چه تاريخ انبيا و چه تاريخ قومي و...) در اين مقطع زماني چيست؟ در واقع اين انتخاب از كدام خودآگاهي سازندگان نسبت به جامعه، زمانه، رسانه و مناسبات مذهبي و انساني انسان معاصر مي‌آيد.

    پاسخ به اين سؤال از آن رو مهم است كه برگ برنده سازندگان را رو مي‌كند، حتي پيش از شروع به پخش سريال، چون روي چيزي سرمايه‌گذاري كرده‌اند كه نبض جامعه را در دست دارد و بخشي از نياز آن را پاسخ مي‌دهد. در روايت زندگي حضرت يوسف(ع) بيش از هر چيز آن بخشي از درون مايه روايت كه تاكيد برپاكدامني است، مي‌تواند دردي از درد جامعه امروز و انسان امروز را بيان كند و به آن پاسخ دهد.

    اما اين سريال درست نقطه كليدي روايت را وقتي بازگو مي‌كند كه رشته ارتباطي مخاطب با آن، به واسطه كش آمدن بخش مقدمه روايت، از دست رفته است؛ يعني وفاداري سازندگان به خط روايت تاريخي و توالي آنچنان مي‌شود كه هيچ اهم و في‌الاهمي صورت نمي‌گيرد. همين مي‌شود كه گويي براي سازندگان تم واحدي وجود ندارد يا حتي تم پر رنگ‌تري، تا از آغاز بر آن متمركز شده و تم‌هاي فرعي در راستاي آن پر و بال بگيرند.

    شايد اگر همان بخش جذابي كه سلحشور بر آن تاكيد مي‌كند از همين قسمت‌ها آغاز مي‌شد و پس از يك مقدمه كوتاه و نه 15-10 قسمتي به همين ترغيب به پاكدامني و عفت پرداخته مي‌شد اين سريال در ارتباط با مخاطب شانس بيشتري داشت. اما همه داستان همين نيست. اگر به همين كيفيت ساخت و شيوه كند روايت كه اين سريال پيش گرفته ، ادامه پيدا كند، با هر چرخش روايي نيز اين سريال راه به جايي نمي‌برد. اگر تنها به يكي از قسمت‌هاي سريال كه دو هفته پيش پخش شد نگاه كنيم، كندي غيرقابل توجيه روايت كه تنها مي‌تواند از منطق پر كردن آنتن بيايد مشهود مي‌شود.

    20 دقيقه از زمان سريال فقط به سفر زليخا براي دور شدن از يوسف اختصاص داشت كه بي‌هيچ ديالوگ يا تصوير جذاب يا حتي تصوير فضا ساز يا شخصيت سازي تنها دقايق را بيهوده مي‌گذراند، در حالي‌كه همين بخش مي‌توانست در 3 يا 4 دقيقه خلاصه و محدود شود. اين سريال پر است از همين تصاوير زائد براي روايت. شيوه‌اي كه از همان آغاز پي‌ريزي شد و هرچه جلوتر رفتيم دامنه‌اش گسترده‌تر شد و ما را به اين نتيجه مي‌رساند كه زمان واقعي اين سريال مي‌توانست در چيزي كمتر از نيمي از آنچه روي آنتن رفته خلاصه شود تا هم ريتمي به اين سريال داده شود و هم ما را زودتر به اصل داستافن برساند.

    اما شايد براي رسانه مقياس پولي كه براي ساخت يك اثر خرج مي‌كند و زماني كه بايد آن اثر آنتن را پر كند در ارجحيت باشد و منطق اين رسانه حكم كند كه مخاطب مجبور است راش‌هايي كه در يك تدوين درست دور ريخته مي‌شود را هم ببيند.به اينها اضافه كنيد بازي‌هاي اغراق آميز و فاصله دار بازيگران را كه در نهايت به عدم ‌همراهي مخاطب با قهرمان سريال مي‌انجامد و اينها در حالي است كه قهرمان بودن شخصيت اصلي سريال كه شخص يوسف است نه به واسطه رفتارش كه از آغاز به واسطه آنچه در اين سريال صرفا به زبان ديگران مي‌آيد و توجه آنها قهرمان شده در حالي‌كه تنها در يكي، دو قسمت نخست است كه اساسا عملي از اين شخصيت سر مي‌زند و او در موقعيت‌هايي قرار مي‌گيرد كه دست به عملي مي‌زند.

    همه اينها باعث مي‌شود كه آنچه ما از شخصيت اصلي مي‌سازيم نه در اثر آنچه اتفاق مي‌افتد و عملي كه او انجام مي‌دهد باشد بلكه در پس ديالوگ‌ها و روايت‌ها ساخته شود. در مجموع تا به اينجا در اين سريال حتي يك سكانس تاثير‌گذار و ماندني در ذهن، حتي از مهم‌ترين بخش روايت زندگي اين پيامبر كه رويارويي او با زليخاست، وجود ندارد تا در نهايت مخاطب به اين نتيجه برسد كه روايتي كه او در ذهن خود از داستان زندگي اين پيامبر داشته بسيار تاثير گذار‌تر است.

  7. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #235
    آخر فروم باز 4039's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    N36°17'45-E59°36'43
    پست ها
    3,002

    پيش فرض

    من به نطرم یک اشکال خیلی بزرگ که داشت این بود البته قسمت های پیشین مثلا 14 یا 15 که حضرت یوسف در تمرین کردن شمشیر بازی یک دفعه بزرگ می شود،خیلی عجیب بود که خیلی از افراد قصر بوتیفار پیر نشدن ولی بعضی ها شدن مثلا بوتیفار فرق کرده بود ولی متاسفانه گرد پیری بر چهره خیلی ها ننشسته بود مثلا زلیخا خانم مثلا کاری ماما اصلا فرق نکرده بود با وجود 10 سال گذشت زمان، مثلا کارگران بخش کتابخانه بوتیفار و قسمت کاهنان قصر و حتی کاهنان بیرونی قصر بوتی فار هم فرق آنچنانی نکرده بودن.نظر شما چی هست دوستان ایا این امر طبیعی است یا خیر؟
    با توجه به اینکه یوسف در سنین بین کودکی و نوجوانی بود و تو فیلم ناگهان حدود 10سال به سنش اضافه شد مسلما با توجه به تغییرات زیادی که این دوره در چهره و فیزیک افراد میزاره طبیعی بود که چهرش زیاد تغییر میکرد اما این 10سال در افراد مسن خیلی به چشم نمیاد (بیشتر موهای سروصورت سفید میشه البته چین چروک صورت هم بیشتر میشه) .
    این مساله رو در بعضی از شخصیتهای فیلم به خوبی لحاظ کرده بودن مثل پوتیفار ولی متاسفانه در بعضی از شخصیتها کمتر لحاظ شده بود .درمورد زلیخا به نظر میرسید باید کمی از شادابی پوست صورت کم میشد و مقداری هم چروکهای ریز توی صورتش گریم میشد (هرچند زنها بدلیل آرایشی که میکنن افزایش سن در اونها کمتر از مردان احساس میشه).اما درمورد بعضی از شخصیتهای فیلم واقعا کم کاری شده بود و باید روشون بیشتر کار میشد.

  9. #236
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Kashan
    پست ها
    828

    پيش فرض

    يه نظر كلي:
    پايين تر از حد انتظاريه كه ازش ميرفت
    داستانش هم خيلي خرافي به نظر ميرسه
    حتي با آيات قران هم درتناقضه بعضي جاهاش
    خود فيلم هم خوب ساخته نشده!

  10. این کاربر از lovelykid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #237
    آخر فروم باز caca_caca888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    4,316

    پيش فرض

    واقعا اينجوري فكر مي كني؟؟؟؟؟!!!!!!!! بيچاره يانگوم اگه بشنوه خودشو حلق آويز مي كنه!!!
    از كاربر فعالها بعيده!!!!
    من یانگومو خیلی دیده باشم 15 قسمت نه بیشتر...خیلی خوشم نمیومد...
    بعد چی بعیده؟؟؟

    فقط میگم خوده یوسف چقدر پررو میشه...الان فکر میکنه خیلی خوشگله و دخترا براش صف کشیدن...

  12. #238
    داره خودمونی میشه Chameleon's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    189

    پيش فرض

    به نظر من فیلم رو آنچنان که شما میگید بد نساختن
    من خودم از دیدن فیلم لذت میبرم
    فیلم اشکالاتی داره ولی واقعا از حق نگذریم خیلی بهتر از فیلم ترانه مادری یا نرگس هست
    فیلمهای هالیوودی و خیلی از فیلمهای خارجی هم خیلی اشکال دارند
    نمونه هایی از این اشکالات رو در زیر ببینید :





  13. 7 کاربر از Chameleon بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #239
    اگه نباشه جاش خالی می مونه سباستین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    گیلان
    پست ها
    288

    پيش فرض

    اگه یه فیلمه خارجی , گنده گافش این باشه که پلیسه سیاهی لشگر, دستشو درست رو ماشه نذاشته, گاف کوچولویه این سریال یوسفه که به جایه زیبایی, دیدنش باعثه قبض روحه آدم می شه از بس زشته. نماهایی از یونولیت و زنانی تا بن دندان مسلح به چادر چاقچول رو هم بهش اضافه کن. + دیالوگ هایه عجیب و غریب و شناخته نشده + یه مقداره کم, در حدوده 50% مقایرت با داستانهایه تاریخیه روایت شده.
    از این چیزهایی که صحبتش گذشت ( و همه اون چیزهایی که صحبتش نگذشت) بگذریم, سریالش حرف نداره.

  15. #240
    آخر فروم باز MAXXX's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    1,990

    پيش فرض

    من که هر وقت یوسف حرف میزنه میپکم از خنده .... این چرا صداش انقدر ضایس

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •