گرسنگى نامرئى «يد»!
دورى فلات ايران از دريا عامل اصلى گرسنگى نامرئى ((يد)) است زيرا سالها زمين را آب باران و رودخانه ها شسته و شبه فلز ((يد)) آنرا در خود حل كرده و به قعر زمين و به سوى كوير و دريا برده و اكنون مسير رودخانه ها عارى از اين شبه فلز شده است و كسانى كه با آب رودخانه مشروب مى شوند كمبود ((يد)) دارند، كمبود اين شبه فلز توليد خنازير گواترى مى نمايد كه به آن در زبان فارسى غمباد گويند. در شهريار كه مردم از آب رودخانه كرج مشروب مى شوند اين بيمارى زياد ديده مى شود و در تهران هم از موقعى كه استفاده از آب قناتهاى قديم متروك شده و همه از آب تصفيه شده رودخانه كرج استفاده مى كنند روزبروز اين مرض زيادتر مى شود. فقر و ناقه عمومى و همچنين افزايش ميزان استعمال مواد الكلى بر شدت اين بيمارى مى افزايد و بطور كلى ضعف و ناتوانى جسمى نيز مزيد علت است . انحطاط جسمى و روحى و عصبانيت فوق العاده نيز در مبتلايان ديده مى شود، اختلال در امر رشد - كوتاهى قد - بدشكلى هاى موضعى و ضعف حافظه ، حماقت و هزاران عوارض ديگر بدنبال اين مرض مى آيد.
عدم مقاومت ساكنان تهران در برابر پاره اى از امراض و سرماخوردگيهاى گوناگون كه همه ساله در اين شهر و چند شهر ديگرى كه از آب رودخانه استفاده مى كنند، رنگهاى زرد و پريده ، دندانهاى سست و كرم خورده و زياد شدن بيماريهاى روحى و جسمى ، هيكلهاى ناجور و بى قواره و زياد شدن گواتر بدخيم و غيره دلائل محكمى بر وجود يك سلسله گرسنگى هاى ناآشكار رايج در بين ما ايرانيان است . گرسنگى خواه حاد باشد خواه مزمن خواه علنى باشد خواه مخفى در روان و جسم انسان اثر مى كند و آنرا دگرگون مى سازد و در حقيقت مى توان گفت كه ريشه اصلى بيماريهاى جسمى و روانى ما ايرانيان يك سلسله گرسنگيهاى مجهول و ناآشكار مى باشد كه در راس آن ها گرسنگيهاى پنهانى شبه فلز ((يد)) و شبه فلز فلوئور مى باشد.
بارى گرسنگى مزمن ((يد)) يكى از بيماريهاى رايج تهران است كه تظاهر آن بصورت گواتر در بين عده اى ظاهر مى شود.
با اينكه پر كارى غده ى سيب آدم ((تيروئيد)) در بين خردسالان كمتر ديده مى شود و پزشكان اطفال معمولا بيشتر با كم كارى اين غده در بين كودكان سر و كار دارند معذلك در سالهاى اخير يعنى پس از توسعه ى شبكه ى لوله كشى تهران متخصصين اطفال با تعدادى از اين بيماران روبرو شده اند و عجيب اينكه از نه طفل بيمار چهار نفر آنها به كم كارى و پنج نفر ديگر به پر كارى اين غده مبتلا مى باشند و به دلائلى كه بعدا شرح داده مى شود پركارى غده ى سيب آدم بعلت كمبود شبه فلز ((يد)) در آب آشاميدنى است و با خوردن محلول املاح اين شبه فلز، به آسانى قابل معالجه است با در نظر گرفتن موقعيت جغرافيايى تهران زياد بودن بيمارى غمباد در اين شهر عجيب نيست ، در قسمت هاى ديگر ايران و ممالك ديگر هم شهرهايى كه در مناطق كوهستانى با دامنه هاى پر شيب قرار داشته و دور از دريا مى باشند اين بيمارى ديده مى شود و آنچه مهم و قابل توجه است افزايش روزافزون آن مى باشد و در اينجا باز هم تكرار مى كنيم كه اين افزايش دليلى جز گرسنگى مزمن شبه فلز يد ندارد.
انسان مى تواند از راه هوا - غذا و آب ((يد)) مورد نياز بدن خود را بدست آورد ولى عملا مقدارى از آن حتما بايستى از راه آب وارد بدن شود و به همين جهت است كه بايستى كمبود ((يد)) ابتدا افراد لاغر و نحيف ساخته و باعث ضعف عمومى آنها مى گردد ولى استثنائا در بعضى از اشخاص توليد چاقى مى كند و بطورى كه مشاهده مى شود اكثر افراد مبتلا به غمباد ضعيف و لاغر مى باشند ولى در هر حال پس از بهبودى چاق و فربه مى گردند و روى اين اصل بايستى قبلا از چاقى خود جلوگيرى نمايند. بالا رفتن آمار فلج مغزى اطفال و كودكان ناقص الخلقه و اطفال كر و لال نيز يكى ديگر از عوارض اين گرسنگى پنهانى است ولى خوشبختانه چون بعضى از معادن نمك ايران كم و بيش از اين ماده ى حياتى دارند. ميزان گرسنگى در ايران خيلى زياد نيست و با محاسباتى كه شده است اگر به هشت كيلو نمك آشپزخانه يك گرم يدوروپتاس اضافه نمايند اين گرسنگى از بين مى رود و تمام اين مصائب و بلايا از بين ما رخت بر مى بندد.
وجود شبه فلز ((يد)) در معادن نمك ايران تا حدى از شدت اين گرسنگى كاسته و با اينكه ميزان ((يد)) شبكه ى لوله كشى تهران كم مى باشد معذلك بيمارى غمباد در تهران عموميت ندارد.
غذاى گواترزا
تربچه - كلم - ترتيزك و چند گياه ديگر با اينكه داراى ((يد)) هستند و على الاصول معالج غمباد مى باشند معذلك گاهگاهى به ايجاد اين مرض كمك مى كنند تا حدى كه عده اى اين گياهان مفيد را گواترزا مى دانند، با مطالعاتى كه نويسنده زبان خوراكيها روى اين گياه ها نموده است نتايج شگفت آورى بدست آورده و اين معما را بخوبى حل كرده است .
علت گواترزا بودن بعضى از گياهان گرسنگى ((يد)) در آن گياه است و چنانچه مقدارى يد به اين گياهان به عنوان كود بدهيم نه تنها گواترزا نيستند بلكه معالج قطعى بيمارى گواتر خواهند بود و از عجايب اينكه با افزودن ((يد)) بخاك آن ها، تغييرات مهمى در رشد و شكل آن ها ديده ميشود و شما مى توانيد اين تغيير شكل را در فرآورده هايى كه از سواحل درياى مازندران مى آورند مشاهده نماييد چنانچه تربچه شهريار با تربچه ى بندرانزلى فرق بسيار دارد.
بولاغ اوتى كه نوعى شاهى است فقط در جاهايى رشد مى كند كه آب آنجا داراى يد بسيار باشد و الا پس از چندى تغيير جنسيت داده شبيه شاهى و تره تيزك مى شود. سيرى كه محصول شمال و اطراف درياى مازنداران است با سيرى كه در جاهاى ديگر به عمل مى آيد فرق بسيار دارد و اين خود دليل ديگرى بر لزوم يد براى كشت است .