تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 239 از 934 اولاول ... 139189229235236237238239240241242243249289339739 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,381 به 2,390 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2381
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نه!
    نرو!
    صبر کن قرارمان اين نبود
    بايد سکه بيندازيم
    اگر شير آمد: ترديد نکن که دوستت دارم
    اگر خط آمد: مطمئن باش دوستدارت هستم...
    صبر کن سکه بيندازيم
    اگر دوستت نداشتم...
    آن وقت برو

  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2382
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گرچه نمی شود به تو رسيد يا حتی برای لحظه ای مالك قلب تو شد .

    اما برای دوست داشتن تو ‌وسعت تمام دنيا را در اختيار دارم

    و می توانم تو را آن قدر

    دوست بدارم كه همه باور كنند حق من در زندگی تو بودی

    كه به ناحق از من ربودند.

  4. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2383
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آغوش تو گناه نيست
    من در آغوش تو آرامش يافته ام
    كه هيچ گناهي با
    آرامش مانوس نيست
    آغوش تو گناه نيست
    من در آغوش تو امنيت
    را احساس كرده ام
    كه در هيچ گناهي امنيت
    محسوس نيست
    آغوش تو گناه نيست
    من در آغوش تو تمام زيبايي
    را لمس كرده ام
    كه در هيچ گناهي زيبايي
    ملموس نيست
    پس امانم بده
    كه تا ابد در دل اين زيبايي

    آرامش يابم

  6. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2384
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    در کجای دل کوچکم
    جايت رابيندازم که جا بگيری
    يک نفس با پای اسب دويدم و
    جز غبار چيزی از گرد راه نديدم
    غروبی که در چشم هايم می سوزد
    تصميمی به شب شدن ندارد
    و ستاره ای که از خواب آسمان پريده بود
    لبم را زيرلب زمزمه می کرد
    چشم هايم با شتاب لنگه به لنگه
    نگاه می کردند
    چيزی از غيبت باد نگذشته بود
    هندسه ای تمام مساحتش را
    در مسافتی بلند به پای نهالی ريخته
    و سرمايی که
    صدای حلقوی اش از ديوار بالاتر نمی رفت
    در کجای اين گلدان شکسته
    جايی برای مردن بود؟

  8. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2385
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    نامت را بر بازویم می بندم
    می خواهم به مردمک های غرق شده ام
    دریانوردی بیاموزم
    گویا بر وزن نام تو
    از سمت آب ها ساحلی شدم/ از هر جهت
    در فرصتی که موج ها به آرامش آب دادند
    در صدف های سربسته هم
    برای غصه هایم دلیلی باز نمی شود
    شب های لنج ها
    نامت را از گوشه ی آسمان پیدا می کنند
    سفر آغاز می شود
    می خواهم از غصه / تا صبح
    در شن های خواب آلود ساحل
    برقصم با نامت

  10. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #2386
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوستت دارم



    حتي اگر قرار باشد



    شبي بي چراغ، در حسرت يافتنت



    تمام پس كوچه ها را



    زير باران، قدم بزنم.

  12. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2387
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    از یک
    به دو تا انگشتان دستت را
    چند بار تمام کنی
    بنشینی و
    انگشتان پاهایت نیز
    و هرچه همین طور
    شمردن از تو
    و نیامدن از او...

  14. #2388
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    نمی خواستم
    عکسی باشی نشسته در قاب
    من
    حرف بزنم و
    گوشَت سفیدی های پنبه را بشنود
    می خواستم
    آن دم آخر
    کسی باشی که خالیِ روبرو را پر کند
    و غروب روییده در گلدان را
    گل آفتابگردانی بکارد

  15. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #2389
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    کمی با قدم هایت که می زنی
    از یاد خاک بیرونم کن
    جهان حافظه ی بچه گانه ای دارد
    نام ها را
    فقط بر روی سنگ می خواند
    می خواهم
    دیروز هایمان را که نزدیم قدم بزنیم
    دیر یا زود
    مه می آید و
    کنار نام هامان به خواب می رویم

  17. #2390
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    سهم من از تو
    نیمه دیگر سیب بود
    که وقتی له شد
    زیر پای باد
    تو خندیدی
    و من در حسرت سهمم
    تمام سیبها را
    از درخت پاک کردم

  18. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •