تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 238 از 469 اولاول ... 138188228234235236237238239240241242248288338 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,371 به 2,380 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2371
    اگه نباشه جاش خالی می مونه armin-radin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    391

    پيش فرض

    بعد از یه مدت دوری از میادین سوتی دیشب یه کار سه کردم که خجالت اندازه ی ده سال کشیدم به شدت.
    این مامان ما یه شلوار خریده بود و از قضا منم داشتم میرفتم بیرون که دیدم به به شلوار نوووو.
    پوشیدم و اومدم بیرون و چون خونمون نزدیک خیابونه سوار تاکسی شدم و احمــــد آبــــاد...
    خلاصه دیدم دارم میرم جلو ولی انگار نمیرم. نگو چند تا از این دخترهای مردم آزار داشتم مارک شلوارمو میکشیدن.
    واییییییی
    خودتونو بزارین جای من. یه مارک بزرگ که با روبان قرمز از پشت آویزون شده بود.
    راضی بودم رعد و برق بزنه پودر بشم...
    ممنون جالب بود ولی چطوری میکشیدن مارک شلوارتو نگرفتم اون قسمتو یه بار دیگه توضیح بده

    امروز خاله هام و دختر خاله هام و چند تا فامیل دیگه اومده بودن خونمون منم رفتم که بهشون سلام بدم همه قبولیه دانشگامو تبریک گفتن یه دفه یکی از دخترخاله هام میخواست بگه موفق باشی گفت ایشالا خوشبخت بشی همه زدن زیر خنده منم زود اومدم بیرون تا جلوشون نخندم.
    Last edited by armin-radin; 20-02-2008 at 21:34.

  2. #2372
    داره خودمونی میشه tahi_sh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    60

    پيش فرض

    ســـــلام من بازم اومدم ایندفه یه سوتیه خطرناک دادم
    امروز سوار تاکسی شدم یادم رفت درو ببندم(اخه درو نبستم که هر کی میخواد سوار شه راحت سوار شه بعد دو نفر از اون در سوار شدن منم که دیگه درو نبستم)خلـــاصه داشتیم خوشحال میرفتیم که یهو تو پیچ در ماشین باز شدمنم زود درو بستم و مونده بودم که چی شد یهو در باز شد که فهمیدم خودم درو نبستم بعد کلی به خودم خندیدم دیدم یارو بغلی بد نگا میکنه که یکم زیر لب بد و بیرا گفتمیکمم به در ور رفتم که مثلا در خودش خراب بودتا برسیمم درو سفت گرفتم.ولی فقط شانسم گفت ماشین اروم میرفت وگرنه پیچ میپیچید و من نمیپیچیدمو... اینم دیگه میشد اخرین سوتیم

  3. #2373
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    اینم یه سوتی از دوران مدرسه...

    دوم دبیرستان بودیم که من و یکی از دوستام با یکی از بچه های کلاس چپ افتادیم ( آنتن بازی در میاورد ) همین موقع های سال بود فکر کنم. ما هم که مجهز به انواع ترقه و لوازم آتش زا بودیم ( واسه چهارشنبه سوری ) یه نقشه توپ کشیدیم و تصمیم گرفتیم وقتی این پسره رفت تو دستشویی مدرسه یکی مون در دستشویی رو قفل کنی و بعد یکی دیگمون یه دینامیت بندازه تو دستشویی از هواکش پشتش. دو نفری پشت دستشویی مدرسه کمین کرده بودیم و منتظر بودیم بیاد. هر چند لحظه نگاه میکردیم. تا اینکه دیدیم بله داره میاد طرف دستشویی. چون فقط اون داشت میومد سمت دستشویی. همون پشت وایسادیم تا وقتی صدای بسته شدن در دستشویی رو شنیدیم عملیات رو شروع کنیم. یه کم وایسادیم دیدیم خبری نشد. میخواستیم بیایم ببینیم چی شد که یهو در دستشویی سومی بسته شد و دوستم بدو رفت آروم درو از پشت قفل کرد و منم دینامیت رو روشن کردم و چند لحظه نگه داشتم تا وقتی انداختم همون لحظه بترکه... همین که از هواکش پشت دستشویی پرت کردم تو ترکید و بوووووم یه صدای وحشتناکی داد که من خودم از ترس مردم و پشت سر صدای دینامیت صدای یه نعره اومد از تو دستشویی... ولی اینکه صدای اون پسره نبود. سریع از پشت اومدم بیرون و به دوستم گفتم اوضاع خرابه بیا در ریم اومدیم تو حیاط مدرسه و بین بچه های مدرسه قاطی شدیم. یهو دیدیم صدای شکستن در دستشویی اومد و ناظممون از دستشویی اومد بیرون... حالا قیافه ناظم چجوری بود ؟ جلوی سرش کچل بود و موهای جو گندمی پشت سرش کاملا سیخ شده بود و چشماش گرد شده و کج و کوله راه میرفت طوری که همه بچه های مدرسه که تو حیاط بودن زدن زیر خنده و چند تا از معلمها اومدن ناظم رو بردن تو دفتر .... حالا جریان این بود که اون پسره فقط اومده بود دستشو بشوره بره و ناظم مدرسه چون دستشویی دبیرا خراب بود اومده بود اونجا قضای حاجت کنه که اون بلا سرش اومد. فرداش رو برد مدرسه اطلاعیه دادن هر کی اون کسی که اینکارو کرده لو بده 5 نمره نمره انضباطش اضافه میشه واسه سرمون جایزه گذاشته بودن خدا رو شکر کسی غیر از ما دو نفر جریان رو نمیدونست.... و لو نرفتیم.

  4. #2374
    آخر فروم باز Genjo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    L.A
    پست ها
    3,298

    پيش فرض

    اینم یه سوتی از دوران مدرسه...

    دوم دبیرستان بودیم که من و یکی از دوستام با یکی از بچه های کلاس چپ افتادیم ( آنتن بازی در میاورد ) همین موقع های سال بود فکر کنم. ما هم که مجهز به انواع ترقه و لوازم آتش زا بودیم ( واسه چهارشنبه سوری ) یه نقشه توپ کشیدیم و تصمیم گرفتیم وقتی این پسره رفت تو دستشویی مدرسه یکی مون در دستشویی رو قفل کنی و بعد یکی دیگمون یه دینامیت بندازه تو دستشویی از هواکش پشتش. دو نفری پشت دستشویی مدرسه کمین کرده بودیم و منتظر بودیم بیاد. هر چند لحظه نگاه میکردیم. تا اینکه دیدیم بله داره میاد طرف دستشویی. چون فقط اون داشت میومد سمت دستشویی. همون پشت وایسادیم تا وقتی صدای بسته شدن در دستشویی رو شنیدیم عملیات رو شروع کنیم. یه کم وایسادیم دیدیم خبری نشد. میخواستیم بیایم ببینیم چی شد که یهو در دستشویی سومی بسته شد و دوستم بدو رفت آروم درو از پشت قفل کرد و منم دینامیت رو روشن کردم و چند لحظه نگه داشتم تا وقتی انداختم همون لحظه بترکه... همین که از هواکش پشت دستشویی پرت کردم تو ترکید و بوووووم یه صدای وحشتناکی داد که من خودم از ترس مردم و پشت سر صدای دینامیت صدای یه نعره اومد از تو دستشویی... ولی اینکه صدای اون پسره نبود. سریع از پشت اومدم بیرون و به دوستم گفتم اوضاع خرابه بیا در ریم اومدیم تو حیاط مدرسه و بین بچه های مدرسه قاطی شدیم. یهو دیدیم صدای شکستن در دستشویی اومد و ناظممون از دستشویی اومد بیرون... حالا قیافه ناظم چجوری بود ؟ جلوی سرش کچل بود و موهای جو گندمی پشت سرش کاملا سیخ شده بود و چشماش گرد شده و کج و کوله راه میرفت طوری که همه بچه های مدرسه که تو حیاط بودن زدن زیر خنده و چند تا از معلمها اومدن ناظم رو بردن تو دفتر .... حالا جریان این بود که اون پسره فقط اومده بود دستشو بشوره بره و ناظم مدرسه چون دستشویی دبیرا خراب بود اومده بود اونجا قضای حاجت کنه که اون بلا سرش اومد. فرداش رو برد مدرسه اطلاعیه دادن هر کی اون کسی که اینکارو کرده لو بده 5 نمره نمره انضباطش اضافه میشه واسه سرمون جایزه گذاشته بودن خدا رو شکر کسی غیر از ما دو نفر جریان رو نمیدونست.... و لو نرفتیم.


    (بدون شرح)

  5. #2375
    آخر فروم باز Genjo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    L.A
    پست ها
    3,298

    پيش فرض

    ویرایش...................................... ....

  6. #2376
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    آخه من هر وقت برم مدرسه باید سوتی بدم؟؟؟
    امروز صبح رفتم خیر سرم امتحان چبرانی درسایی که افتادم رو بدم دیدم روی صندلی جای پا مونده حالا کلاس شلوغ منم تو حال خودم گفتم این پای کج قشنگ کی بود واسمون یادگاری گذاشته ؟؟؟؟
    مدیر گفت من بودم رفتم پنجره رو باز کنم

    یک ساعت بعدش هم که طبق معمول بوی غذا تو مدرسه بود مثلا اومدم غر بزنم گفتم خانوم این معلم ها خودشون و گیر آوردن یا ما رو غذا رو میان مدرسه درست میکنن؟؟؟
    مدیر گفت غذای منه منم یهو از دهنم پرید گفتم شما هم خودتون و گیر آوردینا دیدم بد نگاه میکنه اومدم درست کنم گفتم معلما رو گیر آوردین دوباره فکر کردم گفتم نه ما رو گیر آورردین
    خانوم هر جور فکر میکنم خودتونو گیر آوردین مدیر هم طبق معمول لپم کشید گفت برو خونه ( این مدیر و ناظم شدیدا به من علاقه دارن)
    Last edited by winter+girl; 20-02-2008 at 14:40.

  7. #2377
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    ســـــلام من بازم اومدم ایندفه یه سوتیه خطرناک دادم
    امروز سوار تاکسی شدم یادم رفت درو ببندم(اخه درو نبستم که هر کی میخواد سوار شه راحت سوار شه بعد دو نفر از اون در سوار شدن منم که دیگه درو نبستم)خلـــاصه داشتیم خوشحال میرفتیم که یهو تو پیچ در ماشین باز شدمنم زود درو بستم و مونده بودم که چی شد یهو در باز شد که فهمیدم خودم درو نبستم بعد کلی به خودم خندیدم دیدم یارو بغلی بد نگا میکنه که یکم زیر لب بد و بیرا گفتمیکمم به در ور رفتم که مثلا در خودش خراب بودتا برسیمم درو سفت گرفتم.ولی فقط شانسم گفت ماشین اروم میرفت وگرنه پیچ میپیچید و من نمیپیچیدمو... اینم دیگه میشد اخرین سوتیم

    آخی نازی این عکسه کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  8. #2378
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    آخه من هر وقت برم مدرسه باید سوتی بدم؟؟؟
    امروز صبح رفتم خیر سرم امتحان چبرانی درسایی که افتادم رو بدم دیدم روی صندلی جای پا مونده حالا کلاس شلوغ منم تو حال خودم گفتم این پای کج قشنگ کی بود واسمون یادگاری گذاشته ؟؟؟؟
    مدیر گفت من بودم رفتم پنجره رو باز کنم

    یک ساعت بعدش هم که طبق معمول بوی غذا تو مدرسه بود مثلا اومدم غر بزنم گفتم خانوم این معلم ها خودشون و گیر آوردن یا ما رو غذا رو میان مدرسه درست میکنن؟؟؟
    مدیر گفت غذای منه منم یهو از دهنم پرید گفتم شما هم خودتون و گیر آوردینا دیدم بد نگاه میکنه اومدم درست کنم گفتم معلما رو گیر آوردین دوباره فکر کردم گفتم نه ما رو گیر آورردین
    خانوم هر جور فکر میکنم خودتونو گیر آوردین مدیر هم طبق معمول لپم کشید گفت برو خونه ( این مدیر و ناظم شدیدا به من علاقه دارن)

    خیلی از این جور موقعیت ها ( سوتی ها ) خوشم میاد !!
    خیلی باحال بود winter+girl عزیز !

  9. #2379
    داره خودمونی میشه tahi_sh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    60

    پيش فرض

    آخی نازی این عکسه کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    عکس شخص خاصی نیس همینجوری یه عکسه

  10. #2380
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    ممنون جالب بود ولی چطوری میکشیدن مارک شلوارتو نگرفتم اون قسمتو یه بار دیگه توضیح بده
    خیلی طبیعی. از پشت گرفته بودن و کشیدن و بلند خندیدن.
    آخه میگم که مارکش خیلی بلند بود و تقریبا 10 سانت طولش بود و با یک روبان 10 سانتی هم آویزون بود به جای کمربندش. یعنی همون گیره های کمربند که دور شلواره. این مارکه هم از پشت آویزون بود.

    از اون لحظه به بعد احساس تو سری خور بودن میکنم. خیلی ضایع شدم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •