تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 235 از 469 اولاول ... 135185225231232233234235236237238239245285335 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,341 به 2,350 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2341
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    نه من که ندیدم ایشونو
    خود شما گفتید3334 سالشه و از اونجا که این سن به سن ماموت میخوره گفتم
    مهسا جون ! منظورشون 33-34 ( یعنی 33 یا 34 ساله ) بوده
    نه 3334 سال !!!!1
    ماموت هم اینقدر سن و سال نداره !
    این هم خودش یه سوتی شد !
    البته اگه مهسا جون شوخی نکرده باشه ؟!

  2. #2342
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    نه من که ندیدم ایشونو
    خود شما گفتید3334 سالشه و از اونجا که این سن به سن ماموت میخوره گفتم
    بامزه ....!!! تو کتاب علوم تجربی تون نوشته بود ماموت 3334 سال عمر میکنه ؟

    به جای گیر دادن به من سوتی تعریف کن...

  3. #2343
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    دیروز از خونه ی همسایه صدای سگ میومد و من و 4 - 5 تا از بچه ها بحثمون رفت رو سگ.
    سگ همسایمون از این کوتوله هاس و قهوه ایه و ببینیش فکر میکنی الان دیگه میمیره.
    خلاصه همه میگفتن که ما نمیترسیم و اگر این سگه بیاد یه لقد تو شکمش میزنیم و از چیزا.
    یهو همسایه در رو باز کرد تا برفای تو خونشون رو بریزه بیرون و سگه هم اومد جلوی در.
    منم یکم واسش ادا دراوردم و رفیقم صدای گربه در میاورد و خلاصه یهو سگه کفری شد و حمله کرد.
    همین قدر بگم از جایی که ما بودیم تا بولوار وکیل آباد تقریبا 100 متر راه بود ولی نفیهمیدیم کی رسیدیم کنار بولوار!!!!
    سگه اصلا دنبالمون نکرده بود و فقط خواسته بود یکم بترسونمون چون سرجاش واستاده بود.
    هممون به هم نگاه کردیم و به شجاعت خودمون لعنت فرستادیم.
    خیلی باحال بود...

    اینم یه سوتی از من در همین مورد ...

    من و پسرعموم داشتیم از جلو یه خونه ای رد میشدیم ( تو روستا ) که یه سگ جلو درش خوابیده بود. ما هم کرممون گرفت شروع کردیم سنگ زدن بهش. سگ ولو شده بود رو زمین و بزرگیش معلوم نبود. یهو قاطی کرد بلند شد از جاش اندازه یه ببر بود. شروع کرد مارو دنبال کردن ما هم فرار... دیدیم نه داره میرسه به ما پسرعموم یهو یه پرشی کرد و رفت رو دیوار یه خونه پرش که چه عرض کنم تقریبا پرواز کرد دیواری که در حالت عادی اگه قلاب هم میگرفتی براش نمیتونست بره بالا با یه پرش رفت روش و منم یه کم جلوتر یه تیره برق بود که روش سیم نبود تازه کاشته بودن. منم مثل جت از تیره برق رفتم بالا رو نوکش نشستم. منم در حالت عادی عمرا نمیتونستم از اون تیره برق بالا برم.بالاخره صاحب سگ اومد بردش و ما هم اومدیم پایین. فرداش هر کاری کردیم نتونستیم حرکات دیشبمون رو تکرار کنیم.

  4. #2344
    آخر فروم باز Royce's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    چطور مگه؟
    پست ها
    1,562

    پيش فرض

    سلام
    اين دومين سوتي من توي اين تاپيكه.اوليش كه اين بود
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    اين هم دوميش(هر جفتش هم درباره ي درس و مدرسس)
    دقت كردين يه جمله ي خيلي معروف تو دهن اين معلمهاي مرد افتاده كه تا كلاس شلوغ ميشه ميگن مگه اينجا حموم زنونست؟
    يادمه كلاس اول-دوم راهنمايي بودم يه معلم داشتيم كه خيلي بد اخلاق بود و همه ازش ميترسيدند از جمله خودم.طبق معمول يه كم كلاس شلوغ شد يارو گفت آدم ياد حموم زنونه ميفته تا تواين كلاس مياد.من هم كه ديگه از اين كلمه ي تكراري خسته شده بودم يهو سرمو بردم زير ميز و از اون زيرميرا بلند گفتم آقا شما تو حموم زنونه چيكار ميكردين؟
    از اونجايي كه من خيلي توكلاس تابلو بودم سريع تشخيص داد و اومد گفت كره خر بيا بيرون.خلاصه مارو يه لگد به قصمت x بدنمون زدو از كلاس انداخت بيرون تا چند وقت هم سر كلاس رامون نداد.
    اين هم از خاطره ي ما.
    راستي ووكمن كجاست؟در غيد حيات هست يا نه؟

  5. #2345
    حـــــرفـه ای Maggy_P's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    4,845

    پيش فرض

    خیلی باحال بود...

    اینم یه سوتی از من در همین مورد ...

    من و پسرعموم داشتیم از جلو یه خونه ای رد میشدیم ( تو روستا ) که یه سگ جلو درش خوابیده بود. ما هم کرممون گرفت شروع کردیم سنگ زدن بهش. سگ ولو شده بود رو زمین و بزرگیش معلوم نبود. یهو قاطی کرد بلند شد از جاش اندازه یه ببر بود. شروع کرد مارو دنبال کردن ما هم فرار... دیدیم نه داره میرسه به ما پسرعموم یهو یه پرشی کرد و رفت رو دیوار یه خونه پرش که چه عرض کنم تقریبا پرواز کرد دیواری که در حالت عادی اگه قلاب هم میگرفتی براش نمیتونست بره بالا با یه پرش رفت روش و منم یه کم جلوتر یه تیره برق بود که روش سیم نبود تازه کاشته بودن. منم مثل جت از تیره برق رفتم بالا رو نوکش نشستم. منم در حالت عادی عمرا نمیتونستم از اون تیره برق بالا برم.بالاخره صاحب سگ اومد بردش و ما هم اومدیم پایین. فرداش هر کاری کردیم نتونستیم حرکات دیشبمون رو تکرار کنیم.
    خيلي باحال بود

    كلا انسان در مواقع خطر كارايي ميكنه كه حتي وقتي بهش فكر ميكنه متعجب ميشه

  6. #2346
    اگه نباشه جاش خالی می مونه armin-radin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    391

    پيش فرض

    تابستون با بچه های مدرسه و معلما رفتیم جنگل های حیران طرفای استارا منو 3 تا از دوستام از همه اخر تر بودیمو منظره هارو سیر میکردیم
    یه دفه 2تا سگ که چه ارز کنم از اون شکاریاش جلومون سبز شدن و دندوناشونو بهمون نشون میدادن هممون که نزدیک بود از ترس تو جنگل سیل راه بندازیم یه چند تا سنگ و چوب اینا پرت کردیم طرفشون اما ککشونم نگزید دوستمم یه ضبط با خودش اورده بود هر کار میکرد روشن نمیشد یه دفه من یاد اون برنامه رنگارنگ افتادم که یه اردک میدوهه دنبال سگ و اونم فرار میکنه نمیدونم چی شد ولی کوله پشتیمو در اوردموهمونطور که میچرخوندمش یه صدایی هم از خودمم در اوردمو رفتم دنباله سگا هر جفتشون یه واق واق مظلومانه ای کردنو فرار... همه تو کف مونده بودن خودمم نفهمیدم چطوری اون کارو کردم .
    -_____________________


    از اردو که برگشتیم اتوبوس جلوی یه اژانس وایستاد منم کنار بودمو پامو گذاشته بودم بین پله و در اتوبوس از قضا راننده ی اتوبوس برادر معلممون بود درو که بازکرد پام موند لای در و پله خیلیم محکم فشار میداد اقا من همچین دادی زدم که نمونش فقط تو جنگل از تارزان شنیده شده گفتم که بابا پام لای دره باز کنید راننده اصلا حواسش نبود منم که پام گیر کرده بود گفتم لامصب درو باز کن چند تا هم فوش ابدار بهش دادم صدام اونقد بلند بود که ضبطی که اورده بودیم و تو جنگل روشن نشده بود خود به خود روشن شد و خوند راننده تازه 2زاریش افتاده بود که باید درو ببنده اقا پام داشت له میشد اصلا حواسم نبود که به برادر معلمم دارم فحش میدم . وقتی درو بست فهمیدم که چه گندی زدم دوستام که فقط میخندیدن از شانسم معلممون پیاده شده بود ولی یکی از معلما نامردی نکردو همه چیزو بهش گفت ولی رانندهه هیچی نگفت منم سریع پیاده شدم سرمو انداختم پایینوو رفتم.

  7. #2347
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    پست ها
    15

    پيش فرض

    این آخری خیلی با حال بود !!!

  8. #2348
    کاربر فعال طراحی وب DaRiOuShJh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    تـهران - امانیه
    پست ها
    10,541

    پيش فرض

    هه هه هه
    همینطوری!!!

  9. #2349
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    12

    مهسا جون ! منظورشون 33-34 ( یعنی 33 یا 34 ساله ) بوده
    نه 3334 سال !!!!1
    ماموت هم اینقدر سن و سال نداره !
    این هم خودش یه سوتی شد !
    البته اگه مهسا جون شوخی نکرده باشه ؟!
    نه بابا من شوخی کردم ولی اصل سوتی از متالیکا بود که به جای 33-34 نوشته بود 3334
    بامزه ....!!! تو کتاب علوم تجربی تون نوشته بود ماموت 3334 سال عمر میکنه ؟

    به جای گیر دادن به من سوتی تعریف کن...
    تو کتاب علوم تجربیمون ننوشته ولی از اونجا که هیچ موجود دیگه ای رو نمیشناسم که انقد عمر کنه گفتم ماموت.بد جوری سوتی دادیااااا.
    اینم از سوتی من که در باره ی متالیکا بود.

  10. #2350
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    نه بابا من شوخی کردم ولی اصل سوتی از متالیکا بود که به جای 33-34 نوشته بود 3334

    تو کتاب علوم تجربیمون ننوشته ولی از اونجا که هیچ موجود دیگه ای رو نمیشناسم که انقد عمر کنه گفتم ماموت.بد جوری سوتی دادیااااا.
    اینم از سوتی من که در باره ی متالیکا بود.
    سلام به قول بچه ها مهسا خانم...

    اول اینکه اسم من محمد... بعد اینکه میدونی من از سوتی دادن بدم نمیاد واسه همین میام سوتی هامو اینجا تعریف میکنم. ولی این سوای نبود چون من نوشتم 33 34 بینشون یه اسپیس گذاشتم. البته درسته کمه ولی خوب دیگه یک سره هم نیست

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •