هوای گريه دارم تو اين شب بی پناه
دنبال تو می گردم دنبال يه تکيه گاه
دنبال اون دلی که تنهايی رو ميشناسه
دستای عاشق من لبريز التماسه
هزار و يک شب من پر از صدای تو بود
گريه هر شب من فقط برای تو بود
هوای گريه دارم تو اين شب بی پناه
دنبال تو می گردم دنبال يه تکيه گاه
دنبال اون دلی که تنهايی رو ميشناسه
دستای عاشق من لبريز التماسه
هزار و يک شب من پر از صدای تو بود
گريه هر شب من فقط برای تو بود
دنیا پر از رنج است با این حال
درختان گیلاس شکوفه میدهند
Last edited by Mahdi_Shadi; 03-06-2008 at 19:26.
دل از ما میکند دعوی سر زلفت به صد معنی
چو دلها در شکن دارد چه محتاج است دعوی را
به یک دم زهد سی ساله به یک دم باده بفروشم
اگر در باده اندازد رخت عکس تجلی را
اگه دستم به جدایی برسه
اونو از خاطره ها خط میزنم
از دل تنگ تموم آدما
از شبو روز خدا خط میزنم
اگه دستم برسه به آسمون
با ستاره ها قیامت می کنم
نمیذارم کسی عاشق نباشه
ماهو بین همه قسمت می کنم
مدتی خون خوردم و راهم نبود
نیست استعداد بیزاری مرا
نی غلط گفتم که دل خاکی شدی
گر نبودی از تو دلداری مرا
مانع خود هم منم در راه خویش
تا کی از عطار و عطاری مرا
از ین بیغوله ها جز شب نرویید
حدیث روشنی بر لب نرویید
دل آئیه ها آتش گرفته
که اینجا غیر رنگ تب نرویید
در ظلام شب خروش بام ها
لرزه می افکند بر اندام ها
ای عجب دردی است دل را بس عجب
مانده در اندیشهی آن روز و شب
اوفتاده در رهی بی پای و سر
همچو مرغی نیم بسمل زین سبب
چند باشم آخر اندر راه عشق
در میان خاک و خون در تاب و تب
پرده برگیرند از پیشان کار
هر که دارند از نسیم او نسب
بیهوده واژه هارازحمت دادم
نه عشق نه طوفان نه خاکستر نه درد
هیچ کدام ترجمان تونبودند
دوش مرغی به صبح می نالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)