قبلهی ذرات عالم روی توست
کعبهی اولاد آدم کوی توست
میل خلق هر دو عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نی سوی توست
قبلهی ذرات عالم روی توست
کعبهی اولاد آدم کوی توست
میل خلق هر دو عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نی سوی توست
Last edited by دل تنگم; 30-05-2008 at 01:20.
تو را ديدم تو را ديدم ولى كاش
نمىديدم تو را هرگز در آن روز
تو را ديدم ولى چونان كه بينم
كسوفِ مهر را در صبحِ نوروز
تو را ديدم ولى افسوس افسوس
تو آن افسونگر جادو نبودى
بسى جُستم نديدم در تو او را
تو خود بودى وليكن او نبودى
سلام
یک ستاره در محمد رخ نمود
تا فنا شد گوهر گبر و جهود
دستي كه در فراق تو ميكوفتم به سر
باور نداشتم كه به گردن درآرمت
تمام من٬ تمام ذرات من.....
تو نمی شود......
کجا گم کرده ام تو را؟!
نمی دانم....
!!
مجال سخن تا نبینی ز پیش
به بیهوده گفتن مبر قدر خویش
شاید باران
ما
من و تو
چتر را در یک روز بارانی
در یک مغازه که به تماشای
گلهای مصنوعی
رفته بودیم
گم کردیم
!!!
من اگه جوی حقیرم
تو مثل دریا بزرگی
بی کران و سبز و آبی
قد یک دنیا بزرگی
تو هنوز یه اتفاقی
که برام تازگی داری
واسه ی دلواپسی هام
خبرای خوش می یاری
یک نفر هست که چون چلچلهها
روز و شب شیفته پرواز است
توی چشمش چمنی از احساس
توی دستش سبد آواز است
تا توانم دلت به دست آرم
ور بیازاریم نیازارم
ور چو طوطی شکر بود خورشت
جان شیرین فدای پرورشت
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)