تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 231 از 638 اولاول ... 131181221227228229230231232233234235241281331 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,301 به 2,310 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #2301
    پروفشنال iAR11's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Heart of Time
    پست ها
    570

    پيش فرض

    پشت اولین ابهام پاییزی
    دستهایت بوی نان و ترانه می‌داد
    و نمکدانی که شکسته بود
    زین پس
    اسفندهای هر سال را دود کن دختر !
    این روزها بادمجانهای بم را هم آفت می‌زند.
    چه خوب گفت
    دیوانه ای در نکجا آباد شعر :
    « کرمان، نقطه ای شبیه عاشقم باش دارد »**

    ** برگرفته از شعری از: فرید قدمی

  2. 3 کاربر از iAR11 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2302
    پروفشنال iAR11's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Heart of Time
    پست ها
    570

    پيش فرض

    برای رسیدن به تو
    تمام شعرها را خواندم
    همه عاشقانه ها را
    اما اینبار
    راه خانه‌ات را
    در صفحات اقتصادی روزنامه پیدا خواهم کرد...

  4. 5 کاربر از iAR11 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2303
    پروفشنال iAR11's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Heart of Time
    پست ها
    570

    پيش فرض

    گلدسته ها را بالاتر نبرید !
    هرقدر که بالا بروید
    باز هم
    دستتان به خدا نمیرسد
    اما من
    خدایی را می‌شناسم
    که در حیاط خانه مان
    شاه‌ پسند می‌رویاند
    و در مزارع
    با گندمها و پاییز
    زرد میشود.
    من، پیرزنی را می‌شناسم
    که گمان میکند
    خدا
    در سجاده اش جا میشود.

    هرقدر که بالا بروید
    دستتان به خدا نخواهد رسید

    ==== سه پست آخر من : فرهاد حافظ نظامی ===


  6. #2304
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نمیدانم اینکه دوستش دارم هم تصادفی ست ؟
    اینکه می آید تا سرزمین عشق های پنهانی ؟
    تا دنج ترین دیوانگی ِ توبه ناپذیر ؟

    هنوز هم بی اعتنا به معجزه
    در انتظاری ابلهانه سر می کنم
    شاید شبی تصادفی دوستم بدارد
    شبی نزدیک به معجزه ...



  7. #2305
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    در پشت هر "دوستت دارم"
    "خداحافظ" ایستاده است.
    در پشت هر
    "خداحافظ"
    "چه خوب بود آن جا در علف ها،
    کنار هم از آن همه سبز
    تر شدیم."
    کلمات منتظر
    مثل سایه‌ها در فضای پشت آینه
    تاریکند:
    دست راستت را بلند می‌کنی
    که بگویی سلام
    دست چپشان را بلند می‌کنند
    که بگویند خدانگهدار.

  8. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2306
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    وقتی که تو نیستی
    با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟
    انگار با نبودنت
    نام رنگ می بازد
    دیگر نمی خواهم کسی را صدا بزنم
    ...

  10. این کاربر از Eshghe_door بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #2307
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    از اسب حوصله
    کی فرود می آیی
    ای تک سوار جاده عشق
    اینجا
    غصه بیداد می کند...

  12. این کاربر از Eshghe_door بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #2308
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    لحظه هایم همه خیس از اندوه
    در شب بارانی تنهایی من
    چتر عشق تو
    کجاست؟

    ...

  14. #2309
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    دست هایت باز می شود که چه بخواهی ؟
    که را می خواهی ؟
    هیچ کس نیست

    ...

  15. 3 کاربر از Eshghe_door بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #2310
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    راست ميگفتي تو
    راست ميگفتي تو،
    دستمان فاصله داشت
    من نمي فهميدم.
    راست ميگفتي تو،
    شب ما خسته و بيحوصله بود،
    خانه مان،
    کوچه مان،
    من نمي فهميدم.
    من نديدم،
    لب تو خنده نداشت
    و فقط،
    طرح لبخند بر آن پيدا بود.
    دل من نخواست باور بکند،
    که سفر رفتن تو،
    آخر قصه عشق ما بود.
    راست ميگفتي تو،
    من نديدم،
    من نمي فهميدم.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •