تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
726. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    579 79.75%
  • مهریه

    112 15.43%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.86%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.85%
  • سایر دلایل

    151 20.80%
Multiple Choice Poll.
صفحه 230 از 328 اولاول ... 130180220226227228229230231232233234240280 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,291 به 2,300 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #2291
    پروفشنال Mehrshad-msv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    زمین - کرج
    پست ها
    752

    پيش فرض

    ازدواج چیزی نیست که شما سر هقته بخواین تغییرش بدین.اتفاقا سخت گیری در زمینه طلاق و مهریه هم اینه که مرد تنوع طلب سر ماه نصده نیاد زنشو طلاق بده...

    Sent from my GT-I9082
    من بیشتر فکر می کنم یک جور معامله هست چون زن هم تنوع طلبه... و معامله در روابط دو انسان عشق نمی آفریند و عشق و تنها عشق حقیقی می تونه دو نفر رو به هم متعهد کنه نه مهریه سنگین یا زدن خانه به اسم همسر و غیره.

    دقیقا، و به همین علت من که در این سن و سال شخصیت تنوع طلبی دارم نمیتونم خودم رو مقید و متعهد به یه نفر کنم برای همین و به خاطر همین سخت گیری های طلاق و ... در حال حاضر و تا قبل از اینکه به سنی برسم که نیاز به ثبات رو در زندگی شخصیم حس کنم قصد ازدواج ندارم.
    نظرات شما هست و لزومی هم نداره نظرات و سلایق همه مثل هم باشه.
    تحقیقات جدید نشون داده که در مردها اوج دوران هیجان جنسی دوران بلوغ هست که تو این سن هم میدونید امکان ازدواج خیلی خیلی کمه اما برای زن ها این امر در دهه سوم زندگیشون هست یعنی در دوره سی تا چهل سالگی. پس هر جور حساب کنی با هم تطابق نداره که بخوای یه سن رو مشخص کنی برای سن ازدواج با توجه به این فاکتور خاص.
    نکته دیگه اینکه الان دیگه من هیجان کاذب اولیه یه پسر نوجوان رو ندارم که بیشترش ناشی از خیال پردازی و تصورات غلط بر اساس چیزهای مثل پورنوگرافی هست. همین باعث میشه دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به موضوع داشته باشم.
    کدوم تحقیقات؟
    فکر می کنم در اجتماع زیاد نبودید و اگر بودید فقط در گروه خاص و خود پشند روحیتون بودید. چون طبق دیده های بنده اشخاصی رو می شناسم که در سن 45 یا 50 سالگی هم هنوز عطشی دارند که یک فرد 15 ساله هم بهشون نمی رسه. بیشتر اون چیزی که شما اشاره کردید به خاطر افراطه و گذراست و نیاز جنسی اگر شخص متعهد به دین و غیره نباشه و ترس از موجود و وجود برتر هرگز به غیر از موارد خاص و بیماری کمتر نخواهد شد. واز بین نخواهد رفت. البته منظورم خانوم ها هم هست.

  2. 2 کاربر از Mehrshad-msv بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2292
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2014
    پست ها
    1,108

    پيش فرض

    نظرات شما هست و لزومی هم نداره نظرات و سلایق همه مثل هم باشه.
    تحقیقات جدید نشون داده که در مردها اوج دوران هیجان جنسی دوران بلوغ هست که تو این سن هم میدونید امکان ازدواج خیلی خیلی کمه اما برای زن ها این امر در دهه سوم زندگیشون هست یعنی در دوره سی تا چهل سالگی. پس هر جور حساب کنی با هم تطابق نداره که بخوای یه سن رو مشخص کنی برای سن ازدواج با توجه به این فاکتور خاص.
    نکته دیگه اینکه الان دیگه من هیجان کاذب اولیه یه پسر نوجوان رو ندارم که بیشترش ناشی از خیال پردازی و تصورات غلط بر اساس چیزهای مثل پورنوگرافی هست. همین باعث میشه دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به موضوع داشته باشم.
    احتمالا دهه چهارم منظورتونه،چون دهه سوم میشه از 20 الی 30
    ولی بنظرمنم زیاد به سن و سال وابسته نیست،یکی توی 25 سالگی سردسرده،درعوض برعکسش طرف توی 40-50 سالگی هنوز احساس عطش و نیاز داره

  4. #2293
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    کدوم تحقیقات؟
    فکر می کنم در اجتماع زیاد نبودید و اگر بودید فقط در گروه خاص و خود پشند روحیتون بودید. چون طبق دیده های بنده اشخاصی رو می شناسم که در سن 45 یا 50 سالگی هم هنوز عطشی دارند که یک فرد 15 ساله هم بهشون نمی رسه. بیشتر اون چیزی که شما اشاره کردید به خاطر افراطه و گذراست و نیاز جنسی اگر شخص متعهد به دین و غیره نباشه و ترس از موجود و وجود برتر هرگز به غیر از موارد خاص و بیماری کمتر نخواهد شد. واز بین نخواهد رفت. البته منظورم خانوم ها هم هست.
    اتفاقا مدت زیادی از تحقیقات در این مورد نمیگذره.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    At a young age, we're taught men peak sexually at age 18, while women have to wait until they reach their 30s to experience the best breathtaking, head-spinning, toe-curling, raunchy --- of their lives.
    خط آخرتون هم بخاطر جمله بندی تون متوجه منظورتون نشدم ولی اگه منظورتون اینه باور به یه وجود برتر میتونه چیزی رو در مسیر تعادل نگه داره به کرات عکس این قضیه ثابت شده از جنایات کلیسا تا داعش همه زیر سر وجود برتره.

    احتمالا دهه چهارم منظورتونه،چون دهه سوم میشه از 20 الی 30
    ولی بنظرمنم زیاد به سن و سال وابسته نیست،یکی توی 25 سالگی سردسرده،درعوض برعکسش طرف توی 40-50 سالگی هنوز احساس عطش و نیاز داره
    نه الان دوباره چک کردم همون دوره 30 سالگی درست هست در مورد خانم ها. بحث یکی و دوتا نیتس کلا هورمون ها تو اون سن فعالیت بیشتری دارند در خانم ها.

  5. این کاربر از Captain_America بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #2294
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    اتفاقا مدت زیادی از تحقیقات در این مورد نمیگذره.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    خط آخرتون هم بخاطر جمله بندی تون متوجه منظورتون نشدم ولی اگه منظورتون اینه باور به یه وجود برتر میتونه چیزی رو در مسیر تعادل نگه داره به کرات عکس این قضیه ثابت شده از جنایات کلیسا تا داعش همه زیر سر وجود برتره.



    نه الان دوباره چک کردم همون دوره 30 سالگی درست هست در مورد خانم ها. بحث یکی و دوتا نیتس کلا هورمون ها تو اون سن فعالیت بیشتری دارند در خانم ها.
    شما به خودتون زحمت دادید اصلا بخونید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] چی میگه؟ دقیقا در خط های بعدی چیزی که شما مدعی شدین رو رد کرده. کپی کردن متن بطور گزینشی کاری فوق العاده آماتور در بحث های علمی است. شما دقیقا به مقاله ای لینک دادید که حرفی که شما می زنید رو رد کرده

    ابتدا توضیح داده در کودکی به شما گفتن مرد ها در 18 سالگی و زن ها در دهه 30 سالگی اوج هیجان جنسی رو دارند، بعد گفته این نتیجه گیری بر اساس تئوری کینزی است که تصور کرده اوج هیجان جنسی مستقیما وابسته به هورمون های تستاسترون (مرد) و استروژن (زن) است، در حالی که الان می دونیم وضعیت خیلی پیچیده تر است و با اینکه این هورمون ها نقش مهم دارند ولی سایر فاکتورها هم نقش بسیار پررنگی دارند و اینطور نمیشه نظر داد.

  7. 7 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2295
    کاربر فعال آنتی‎ویروس و نرم‎افزارهای امنیتی Hidden-Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2012
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,189

    پيش فرض

    اگر توضیحات بیشتری میدادین بهتر بود . چون می تونستم جمع بندی بهتری داشته باشم و بتونم با صراحت بیشتری نظر شخصی خودمو بگم .
    حال با توجه به توضیحات کوتاه شما بنده برداشت خودمو میگم . اگر جاییش برداشت اشتباه یا ناقصی بوده عذرخواهی می کنم .


    ----------------------
    به نظر بنده تصور جالبی نیست که چیزهایی رو که از طریق ازدواج بدست میاد ، به طمع اینکه خارج از ازدواج بدست میان ، از طریق ازدواج نکردن بدست بیاریم و ازدواج رو برای سنین بالا نگه داریم.

    به عنوان مثال ، یکی از چیز هایی که از طریق ازدواج بدست میاد ، رفع نیازهای جنسی هستش . مسلما روش های مختلفی برای رفع نیازهای جنسی هست . اما اصلی ترین دلیل ازدواج همین رفع نیازهای جنسی هستش .
    بیشترین میزان قدرت جنسی هم ظاهرا در اوایل سنین جوانی هستش و با افزایش سن این قدرت کاهش پیدا می کنه ... اگر در دور و اطرافتون افزادی باشن که سنین بالاتری داشته باشن و هنوز مجرد باشن ، متوجه میشین که بیشتر از ازدواج فراری هستند و اکثرا دلیلشون برای ازدواج "پیدا کردن یک راه فرار از نصیحت ها و حرف های اطرافیان" هستش تا سایر دلایلشون .

    به نظر بنده ازدواج در سنین بالا با توجه به کاهش قدرت جنسی ، ضمینه ساز اختلافات بیشتری در زندگی پس از ازدواج خواهد بود


    بنده دقیقا برعکس شما هستم و کمتر علاقه به تنوع طلبی دارم
    البته جواب شما را از متن خودتون میدم، چه فرد ازدواج بکنه چه نکنه در یک سنی نیاز جنسی کاهش پیدا میکنه.و اگر این نیاز در طرف مقابل زندگی افزایش پیدا بکنه باز مشکل افرین هست.
    دیشب بود داشتم با پدرم صحبت میکردم سر ازدواج من24سالمه . پدرم 56 خیلی باهم راحت هستیم / البته احترام هم را داریم.
    بحث سر ازدواج شد و گفتم که بابا اگر ادم بزنه تو چشماش مجبوره زن بگیره دیگه گفت ، خب بگو حرف چیه و معیارت برای زندگی چیه؟؟
    گفت یکی نیاز جنسی و احساسات هست، گفت اینو بعد یک مدتی در هر فردی بستگی به شخصیتش ، پس از ازدواج کم میشه و سعی بکن برای ازدواج معیاری بجوری ک محکم تر باشه و هرچه معیار محکم تر باشه، زندگیت دیرتر از هم میپاشه.
    بعدش هم گفت نگاه نکن رفقات یا هم سن و سال های من ازدواج کردیم و کلی الان در عشق و حالیم، ی چیزایی هست ک وقتی کسی از ما در مورد ازدواج میپرسه مجبوریم، یکم نقشم بازی کنیم یا ی سری مشکلات را در زندگی قایم کنیم چون مجبوریم از زندگی شخصی محافظت کنیم و زندگی ک شروع کردیم.
    بعدشم ادم باید وارد یک زندگی بشه بعد ببینه میتونه اداره یا تحمل بکنه یا نه؟ ازدواج های قدیم به شرط ابرو از هم جدا شدنی نبود ولی ازدواج های الان بخاطر مادیات راحت از هم میپاشه..جفت ازدواج ها هم داخلش را ببینم زن و مرد به نوعی زورکی یا روی عادت باهم کنار میان.و تک و توک زندگی ها با عشق و عاطفه بود و هست.

    خلاصه با این اوضاع در هم ریخته، خدا رحممون کنه.
    Last edited by Hidden-Hunter; 17-07-2015 at 14:47.

  9. 7 کاربر از Hidden-Hunter بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #2296
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    33

    پيش فرض

    وقتی با تعهد و هزینه کمتر میشه همون چیزهای موجود در ازدواج رو خارج از اون رو بدست آورد آدم عقلش کم نیست زیر بار تعهد و هزینه اضافی بره، مگه یه سنی از آدم بگذره که نیاز به ثبات داشته باشه مثلا 30 به بالا.
    هرگز
    یک نیاز به ازدواج را مطرح میکنم غیر از قبلی ها که نوشتم
    نوع شادی انسانها در دهه اول دوم سوم و و.. فرق میکند
    نوع شادی بچه ها برای انسانهای بزرگتر خیلی جذاب و متفاوت است و شادی خیلی زیادی برای بزرگتر ها دارد . بچه داشتن و سر وکله زدن با بچه و دیدن شادی بچه و سرو کار داشتن با نوع شادی بچه ، شادی و طراوت زیاد و غیر قابل وصفی به زندگی انسانها تزریق میکند .
    هر چند مقایسه (انواع شادی ها) از نظر اندازه کار درستی نیست ( چون ماهیتا متفاوت هستند ) اما اگر بگوییم سر و کار داشتن با بچه یکی از بزرگترین شادیهای زندگی انسان است گزاف گزاف نگفته ایم ( مثلا در مقایسه با لذت جنسی )
    ( البته به شرط اینکه بچه ها نشینن پای تبلت و خمار شن )
    Last edited by mtjt258; 19-07-2015 at 09:40.

  11. #2297
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    33

    پيش فرض

    دقیقا، و به همین علت من که در این سن و سال شخصیت تنوع طلبی دارم نمیتونم خودم رو مقید و متعهد به یه نفر کنم برای همین و به خاطر همین سخت گیری های طلاق و ... در حال حاضر و تا قبل از اینکه به سنی برسم که نیاز به ثبات رو در زندگی شخصیم حس کنم قصد ازدواج ندارم.
    این تنوع طلبی هرگز شما رو به آرامش نمیرسونه .
    دلیلشم اینه که
    1- انسان نیازهای متفاوتی دارد و باید برطرف شود که تعدادی از ان را در پستها نوشتم
    2- نهایت تنوع چیست ؟ یکی دوتا ده تا صدتا ؟ نهایت ندارد و انسان همیشه داره له له میزنه .( چون تعداد تنوع پایان ناپذیره )

  12. 2 کاربر از mtjt258 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2298
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    هرگز
    یک نیاز به ازدواج را مطرح میکنم غیر از قبلی ها که نوشتم
    نوع شادی انسانها در دهه اول دوم سوم و و.. فرق میکند
    نوع شادی بچه ها برای انسانهای بزرگتر خیلی جذاب و متفاوت است و شادی خیلی زیادی برای بزرگتر ها دارد . بچه داشتن و سر وکله زدن با بچه و دیدن شادی بچه و سرو کار داشتن با نوع شادی بچه ، شادی و طراوت زیاد و غیر قابل وصفی به زندگی انسانها تزریق میکند .
    هر چند مقایسه (انواع شادی ها) از نظر اندازه کار درستی نیست ( چون ماهیتا متفاوت هستند ) اما اگر بگوییم سر و کار داشتن با بچه یکی از بزرگترین شادیهای زندگی انسان است گزاف گزاف نگفته ایم ( مثلا در مقایسه با لذت جنسی )
    ( البته به شرط اینکه بچه ها نشینن پای تبلت و خمار شن )
    ممکنه نظر شما درست باشه ولی برای من حداقل در این سن قابل پذیرش نیست. اینجا هم مساله فقط شادی نیست که، مسئولیت بسیار سنگینی هم در پی خودش داره که باز هم میگم من برای این مسئولیت فعلا آماده نیستم. ولی شما نمیتونید تجربه شخصی تون رو بقیه تعمیم بدید و انتظار داشته باشید اون ها هم همون قدر و از همون نوع شادی که شما میگیرید رو دریافت کنند.

    این تنوع طلبی هرگز شما رو به آرامش نمیرسونه .
    دلیلشم اینه که
    1- انسان نیازهای متفاوتی دارد و باید برطرف شود که تعدادی از ان را در پستها نوشتم
    2- نهایت تنوع چیست ؟ یکی دوتا ده تا صدتا ؟ نهایت ندارد و انسان همیشه داره له له میزنه .( چون تعداد تنوع پایان ناپذیره )
    باز هم شما در جایگاهی نیست که تعین تکلیف کنید و بگید چه چیزی بقیه رو به آرامش میرسونه. شما نهایاتا یه تجربه ای دارید که واسه شما جواب داده و من هم براتون خوشحال هستم.
    و اینکه میگید نهایت تنوع چیه من درگیر عدد و رقم نیستم مهم برام تجربه های متفاوتی هست که بدست میارم و اینکه الان راضی هستم از چیزهایی که داشتم و دارم و تا وقتی که احساس نکنم نیاز به تغیری مثل ثبات در زندگی دارم (گرچه زندگیم در تمام ابعادش الان ثبات داره بجز بعد عاطفی) به همین رویه ادامه خواهم داد.

  14. #2299
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    33

    پيش فرض

    ممکنه نظر شما درست باشه ولی برای من حداقل در این سن قابل پذیرش نیست. اینجا هم مساله فقط شادی نیست که، مسئولیت بسیار سنگینی هم در پی خودش داره که باز هم میگم من برای این مسئولیت فعلا آماده نیستم. ولی شما نمیتونید تجربه شخصی تون رو بقیه تعمیم بدید و انتظار داشته باشید اون ها هم همون قدر و از همون نوع شادی که شما میگیرید رو دریافت کنند.



    باز هم شما در جایگاهی نیست که تعین تکلیف کنید و بگید چه چیزی بقیه رو به آرامش میرسونه. شما نهایاتا یه تجربه ای دارید که واسه شما جواب داده و من هم براتون خوشحال هستم.
    و اینکه میگید نهایت تنوع چیه من درگیر عدد و رقم نیستم مهم برام تجربه های متفاوتی هست که بدست میارم و اینکه الان راضی هستم از چیزهایی که داشتم و دارم و تا وقتی که احساس نکنم نیاز به تغیری مثل ثبات در زندگی دارم (گرچه زندگیم در تمام ابعادش الان ثبات داره بجز بعد عاطفی) به همین رویه ادامه خواهم داد.
    1- بنده هرگز نمیخواهم و نمیتوانم برای دیگر تعیین تکلیف کنم
    2- (ولی شما نمیتونید تجربه شخصی تون رو بقیه تعمیم بدید و انتظار داشته باشید اون ها هم همون قدر و از همون نوع شادی که شما میگیرید رو دریافت کنند.) بنده در پستم میخواستم یک چیزی بنویسم ننوشتم و اینجا مینویسم .
    بنده هرگز قبل از بچه دار شدن تصور این موضوع را نمیکردم و بعد بچه دار شدن به این پی بردم . بنده قبل از این ادم بچه دوستی نبودم .
    این درست است که بنده نمیتوانم تجربه ام را به دیگران تعمیم دهم . اما یک دلیل ساده برای تعمیم پذیر بودن این موضوع . نوع شادی انسانها در دهه های مختلف زندگی متفاوت است و انسانها معمولا آنرا فراموش میکنند .
    تماس با بچه میتواند یک پارامتر مهم در تکرار شادیهای زندگی انسان باشد
    تماس با بچه میتواند یک پارامتر مهم در تجربه دوری از دغدغه های زندگی باشد .

  15. این کاربر از mtjt258 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #2300
    پروفشنال Mehrshad-msv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    زمین - کرج
    پست ها
    752

    پيش فرض

    1- بنده هرگز نمیخواهم و نمیتوانم برای دیگر تعیین تکلیف کنم
    2- (ولی شما نمیتونید تجربه شخصی تون رو بقیه تعمیم بدید و انتظار داشته باشید اون ها هم همون قدر و از همون نوع شادی که شما میگیرید رو دریافت کنند.) بنده در پستم میخواستم یک چیزی بنویسم ننوشتم و اینجا مینویسم .
    بنده هرگز قبل از بچه دار شدن تصور این موضوع را نمیکردم و بعد بچه دار شدن به این پی بردم . بنده قبل از این ادم بچه دوستی نبودم .
    این درست است که بنده نمیتوانم تجربه ام را به دیگران تعمیم دهم . اما یک دلیل ساده برای تعمیم پذیر بودن این موضوع . نوع شادی انسانها در دهه های مختلف زندگی متفاوت است و انسانها معمولا آنرا فراموش میکنند .
    تماس با بچه میتواند یک پارامتر مهم در تکرار شادیهای زندگی انسان باشد
    تماس با بچه میتواند یک پارامتر مهم در تجربه دوری از دغدغه های زندگی باشد .
    خودخواهی و خواست ررضایت درونی تعریفش می کنم و نه ارتقا سطح رفاه، علم و فرهنگی جامعه (منظورم جهانی هست نه ملیتی)....فقط همین.بچه ای که نتونه در یک محیط سالم رشد کنه و مفید باشه برای خودش و جامعه چه لذتی می تونه داشته باشه اول برای خودش بعد برای زوجتین غیر از موارد اول؟!

  17. این کاربر از Mehrshad-msv بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •