بچه ها مرسي تاپيك خوبي شده
--
--
بچه ها مرسي تاپيك خوبي شده
بچه ها سلام همونطور كه گفته بودم امروز زيست داشتيم
اولي كه معلم اومد سر كلاس منو كشيد كنار و بعد 2 تا سيلي گفت برو دفتر تا من بيام.
منم با قيافه ي مظلوم رفتم 8 تا اوردنگي هم از مدير و 123 تا سيلي هم از ناظم خوردم.
همه ي اينا به كنار وقتي كه قضيه را واسه دبيرمون تعريف كردم از بس پشيمون شده بود ميخواست بگه توهم بيا منو بزنكه به لطف و عنايت حضرت حق نگفت وگرنه اولين دانش اموز قاتل ايران ميشدم..........................
![]()
خوب پس به خير گذشت :دي
اره خدا خواست كه معلممون فكر نكرد ميخواستم گولش بزنم.......................
اقا يه سوتي دادم داغ داغ فقط بپاييد كه نسوزيد.
داشتم از كلاس بر ميگشتم تو اتوبوس بودم چند نفر پشت سر من بودن داشتن حرف از سيم كشي دندون و اين چيزا كه از دوستش يه سوالي در همين رابطه مي پرسه منم كه اصلا تو حال خودم نبودم (از اثرات تست ديگه) فكر كردم كه راننده و شاگردش دارن با هم صحبت مي كنن و يهويي اين شاگردش روشو طرف من بر مي گردونه و اين وسط فكر اين سوال رو از من پرسيده ( آخه من هم دندونام سيم كشيه) منم شروع كردم براش صحبت كردن.....
يارو فكر مي كرد يه ديوونه ديده.![]()
مطمئنی سوتی بود؟
اینم یه سوتی دیگه از دوستم. یه بار تو شهر غریب ( زنجان ) با یه دختری تو کافی نت قرار داشتم. در کافی نت از این درهایی بود که اتوماتیک باز میشن و کلا نمای شیشه ای داشت و از بد روزگار اونهایی که پشت سیستم ها نشسته بودن کاملا در ورودی رو میدیدن. منم تیپ زده بودم خفن و طبق معمول کمی دیر کرده بودم واسه همین با عجله داشتم میرفتم از دور که در کافی نت رو دیدم خوشحال شدم و سرعتم رو بیشتر کردم که زودتر برسم. تا اینکه به یک قدمی در رسیدم احساس کردم اتفاق بدی داره میفته اما دیگه دیر شده بود و بوووووووم.... برخورد با چنان شدتی بود که صدا تو کل پاساژ پیچید و من یه دوسه دور دور خودم چرخیدم و تا تونستم دوباره تراز بشم و صاف بایستم. یهو دیدم صاحب کافی نت که به خانم بود با عجله اومد طرفم و کلی معذرت خواهی که ببخشید در خرابه از این حرفها... منم دیدم تمام مشتری ها دارن کر کر به من میخندن و طرف مورد نظر همراه با دوستاش از همه بیشتر داشتن میخندیدن. دیگه واینسادم یه راست از پاساژ زدم بیرون و بیخیال طرف شدم.
خیلی باحال بود . همئن بهتر که تو نرفتی ... اینقدر نگاهت میکردن که آب میشدی
يعني بازي كرايسيس اين قدر خشنه!!!کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نوشته بازي براي گروه سني 71 سال به بالاست.!!!
بگردين پيدا ميكنين
MetalikA خیلی توووپ بود سوتیتولی کاش هیچوقت واسه من پیش نیاد
![]()
منم یه سوتیه توپ دارم2-3 پیش تعطیلات نوروز بودو کل خونواده رفته بودند مسافرت منم مونده بودم خونه خالم اینا یه روزی که خونشون پر مهمون بود منم مث ابلها رفتم نشستم پیش مهموناشون
یکی از مهموناشون مثلا اومد منو تحویل بگیره گفت مامانت اینا مسافرتن؟منم گفتم بله اونم در اومد گفت جا مامانت اینا سبز وخرم منو میگی قیافم شده بود علامت سوال به عمرم همچین چیزی نشنیده بودم فکر کردم میگه جا مامانت اینا سبزی خوردمدیدم جور در نمیاد ولی گفتم ضایست جوابشو ندم از دخترخالم پرسیدم چی؟سبزی خورده اونم گفت اره منم دیدم بحث خوردنه با یه نازی گفتم نوش جون
آقـــــــــا دختر خالم یهو ترکید از خنده منم فهمیدم 3کردم یه جوری به دخترخالم نگا کردم که دیگه ابرومونو نبراونم نامردی نکرد
و واسه همه توضیح میده که من چه سوتی دادم اونام تا تونستن بم خندیدن
حالا اوناییم که اونجا نبودن با سرعت نور فهمیدن از فرداش هر کی مارو میدیدقیافشو اینجوری میکردمیگفت جا مامانت اینا سبزی خوردم
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)