تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 230 از 934 اولاول ... 130180220226227228229230231232233234240280330730 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,291 به 2,300 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2291
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ماه

    دخترکی بود

    که زمین را هوایی کرد

    و تو

    پسرکی که مرا

  2. 7 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2292
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بیا هی قدم بزنیم...

    خش خش برگ هارو ـ
    من می خونم...!
    تو...
    نگاهم کن...!


    دوست دارمش...
    مثل دانه ای که نور را
    مثل مزرعی که باد را
    مثل زورقی که موج را
    یا پرنده ای که اوج را



    تا تو ، دوباره تاب بیاوری
    من
    را...


    نبض بودنت ،
    را...
    می گیرم!



    از آخرین لیلی ،
    تا...
    نبودن هیچ...
    مجنون _


    نگاه من...
    لیلی بود!


    هیچ...
    مجنون!

  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2293
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    قلبي از آينه داري

    رگي از نور

    چشمانت پر از نور ايمان

    دستاني چون بال پرنده داري

    تو اي غريبه ترين غريبه!!!

    نيمه شبي

    از چشمانت چون دانه هاي اشک خواهم ريخت

    و لبانم پر از بوسه هاي نور خواهد شد

    خواهد آمد

    روزي که تو مي شوي بهانه هر شعرم

    اي ابدي ترين چشمه محبت!!!!

  6. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2294
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    شیاری کشیدند
    میان سرب یخ زده
    و داغی جاده
    یک قطره از ابتدای تو
    برای پر کردنش کافیست

  8. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #2295
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    تپه تپه
    برایت گل کاشته بودم
    سر هر بوته
    شبیه نامت بود
    لیک من بچه بودم
    و تو
    مترسک...

  10. #2296
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    کوه
    کنار رود آرام می گیرد
    به همین سادگی
    که تو کنار من!

  11. 5 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2297
    داره خودمونی میشه jokvsms's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    133

    پيش فرض

    ه نمي کشم


    مي خواهم بخوابم و افکارم را در درياي روياي شبانه غرق کنم و با شنا خود را به ساحل زيباي بي خبري بياندازم

    آه مي خوا هم بخوابم و شبي را به روزي ديگر پيوند دهم. مي خواهم بخوابم ولي نمي توانم سر را در ناز بالش آرامش وادار به قرار کنم.... درد ميکشم

    درد مي کشم ولي آه نمي کشم که آه کشيدن را بر خود حرام کرده ام

    درد مي کشم از آنچه هستم

    درد مي کشم از آنچه هستند

    درد ميکشم از آنچه هست

    ولي آه نمي کشم

    درد ميکشم از اين سرما که کودکي را در آن جان پناهي نيست. ولي آه نمي کشم که از آه من او را چه سود

    آه نميکشم که شرم دارم از آه کشيدن در مأ مني گرم ..مرا درکي از آن نيست جز پنداري دووور

    درد ميکشم از غمي که در چشمان کودک دست فروشي در چهار راهي سرد لبريز است و به کودک تو مي نگرد که با او فاصله اي ندارد جز شيشه اي ...ولي او ميلرزد و.....ه

    ولي آه نمي کشم چون دنيا آنقدر سريع در گذر است که ديگر فرصتي براي آه کشيدن ندارم

    درد مي کشم از رنج زنداني در بندي که بزرگترين گناهش بيان عقيده بوده و بس... او آه مي کشد ولي چه سود از آه کشيدن او... ولي من درد مي کشم ولي آه نمي کشم.. از آن روي که عافيت طلبم

  13. این کاربر از jokvsms بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #2298
    داره خودمونی میشه jokvsms's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    133

    پيش فرض

    اشک انتظار
    مي خواستم که عقده ي دل وا کنم ، نشد

    نفرين بر اين سکوت غم افزا کنم ، نشد

    مي خواستم که در غم عشق تو سالها

    فکري به حال اين دل تنها کنم ، نشد

    مي خواستم شبي به خيال تو تا سحر

    دل را اسير وعده ي فردا کنم ، نشد

    مي خواستم هنر کنم و پيش طاعنان

    عشق و فراق را همه حاشا کنم ، نشد

    مي خواستم به خاطر تار شکسته ام

    تاري ز گيسوان تو پيدا کنم، نشد

    مي خواستم که کاسه اي از شربت جنون

    خيراتي قبيله ي ليلي کنم ، نشد

    مي خواستم به گوشه ي زندان انتظار

    پلک حريص پنجره را وا کنم ، نشد

    مي خواستم به ياد غرور شکسته ام

    آيينه را فداي تماشا کنم ، نشد

    مي خواستم که نگذرم از آبروي ايل

    ترک دل فراري و رسوا کنم ، نشد

    مي خواستم به شيب جنون زودتر رسم

    يعني که پشت فاصله را تا کنم ، نشد

    مي خواستم ز روزن غربال اعتماد

    با آبروي ريخته سودا کنم ، نشد

    مي خواستم که غنچه ي شبنم نديده را

    با اشک انتظار ، شکوفا کنم ، نشد

  15. #2299
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    شمع ‚ ای شمع چه میخندی ؟
    به شب تیره خاموشم
    بخدا مُردم از این حسرت
    که چرا نیست در آغوشم

  16. این کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #2300
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    بخدا غنچه شادی بودم
    دست عشق آمد و از شاخم چید
    شعله آه شدم صد افسوس
    که لبم باز برآن لب نرسید

  18. 2 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •