همه میان کارت بکشن برن این چه اکیپ بیدار باشیه آخه تازه 12ـه![]()
همه میان کارت بکشن برن این چه اکیپ بیدار باشیه آخه تازه 12ـه![]()
نه تازه کارت حضور رو کشیدم
----
یاد دارم در غروبی سرد سرد،
می گذشت از کوچه ما دوره گرد،
داد می زد: "کهنه قالی می خرم،
دست دوم، جنس عالی می خرم،
کوزه و ظرف سفالی می خرم،
گر نداری، شیشه خالی می خرم"،
اشک در چشمان بابا حلقه بست،
عاقبت آهی کشید، بغض اش شکست،
اول ماه است و نان در سفره نیست،
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!
سوختم، دیدم که بابا پیر بود،
بدتر از او، خواهرم دلگیر بود،
بوی نان تازه هوش اش برده بود،
اتفاقا مادرم هم، روزه بود،
صورت اش دیدم که لک برداشته،
دست خوش رنگ اش، ترک برداشته،
باز هم بانگ درشت پیرمرد،
پرده اندیشه ام را پاره کرد...،
"دوره گردم، کهنه قالی می خرم،
دست دوم، جنس عالی می خرم،
کوزه و ظرف سفالی می خرم،
گر نداری، شیشه خالی می خرم،
خواهرم بی روسری بیرون دوید،
گفت: "آقا، سفره خالی می خرید؟!!"
زنده یاد، قیصر امین پور
دوستان عزیز این پست را گذاشتم تا هنگام خرید عید یاد کسانی که دستشان خالیست هم باشیم هر چند اندک....
خب اینو قید کن دیگه برادر کم مونده بود دیگه بگم تایپیک رو قفل کنن![]()
هر شب می آیم اینجا از روزمره گی ها مینویسم و میروم پی شب زنده داری از نوع "نگآرانه"
منظور همان خواندن کتاب و گاها گوش دادن به رادیوست از طریق ماسماسکی به نام " هندزفری"
حس میکنم بین سنت و مدرنیته گیر کردم ..
مثلا دلم میخواهد رادیو قدیمی شاب لورنسمان کار کند و من هندزفری به آن وصل کنم تا صدایش مزاحم خواب مادر نباشد..
یا اینکه با لباس قجری بروم سرکار و همه در بدو ورود تعظیم کنان بگویند : خوش آمدید نگآر بانو ..
خلاصه اینکه شب زنده داری از نوع اینجانبان با تمام قالب فانتزی اش نوعی دلچسبی لطیفی دارد .
اما هنوز هم بعد از این همه سال وبگردی تکیه کردن به روابط سرد و گرم محدود به شبکه های نت که پشت تیرگی ها پنهان است را دوست نمی دارم ..
باز هم سنت در من پیروز شد ..
معذرت به خاطر برهمزدن تاپیک
شبتون آروم
سلام به همه دوستان عزیز
منم اومدم کارت بزنم برم ... این کروم و آی دی ام بد قاطی کردن ... از طرفی سید هم گیر داده تا فردا لینک ها رو دانلود کن![]()
اشکالی نداره ، خودم جمشون میکنم
میایی و تیری پرتاب میکنی بر قلبمون و میری
انشالله که بیشتر از معلومات و معنویات شما ببینیم
![]()
سید...اون با منبگو اون یکی سید گفت اونجوری صحبت نکن
![]()
اتفاقا منم یه مدت شبا رادیو گوش میکردم بد نبود ... بیشتر شبکه نمایش / شبکه های دیگشم بد نبود دورانی بود برا خودش
لباس قجری و خوب اومدی فکر کن واقعا چه حالی میداد این طوری بری سر کار ملت یهو خشکشون میزد
البته قدیم سر یه شرط بندی یکی از بچه ها لباس بابا بزرگش و که اخوندی بود پوشید رفت تو کوچه وای که چقدر خندیدمالبته سر ظهر بود کسی ندید
خوب روابط از پشت مانیتورم یه جورشه دیگه که الان خیلی ها بهش عادت کردن ... البته بچه های پی سی ورلد مخصوصا تاپیک شب زنده داران کلا تیرگی تو کارشون نیستهمشون چشم و دل پاکن
شبتون شیکــــــ و پیکـــــــــــ![]()
اینجا چه خبره؟
متفرق شید
شب زنده میمونید توطئه کنید ایا؟
به خیالتان ناظران خوابند؟
خانومها اقایون خواب برادر مرگ هست
چرا شما همه زنده هستید پس؟بیاید بریم بمیریم
الکی مثلا من ادم بامزه ایم![]()
میگم ستاره خانم خود من تایپیک رو زدم![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)