مردی از دوست خودپرسید:تا به حال که شصت سال از عمرت می گذرد،آیابه یکی از آرزوهای جوانی ات رسیده ای؟
گفت آری فقط به یکی،هنگامی که پدرم در کودکی مرا تنبیه می کرد وموی سرم را می کشید،آرزو می کردم به هیچ وجه مو نداشته باشم و امروز به این آرزورسیده ام.![]()
مردی از دوست خودپرسید:تا به حال که شصت سال از عمرت می گذرد،آیابه یکی از آرزوهای جوانی ات رسیده ای؟
گفت آری فقط به یکی،هنگامی که پدرم در کودکی مرا تنبیه می کرد وموی سرم را می کشید،آرزو می کردم به هیچ وجه مو نداشته باشم و امروز به این آرزورسیده ام.![]()
Last edited by siroosmoradian; 05-06-2015 at 11:11. دليل: غلط املایی
گرگی دست به خود کشی زد،ودر وصیت نامه اش نوشت:پوستم را بسوزانیدتا هیچ شغالی در آن نقش ما را بازی نکندکه نفرین بره ای پشت سرمان باشد.![]()
نیما یوشیج درجشن یک سالگی فرزندش نوشت پسرم،یک بهار،تابستان،پاییزوزمستان را دیدی،از این پس همه جهان تکراریست جز مهربانی.![]()
(لطایف)ارتباط لقمه ودهان:
از مرد حاضر وجوانی پرسیدند:چرا که لقمه را که به دهان می بریم دهان به طور خودکار باز می شود؟ جواب داد: برای اینکه حیف است،چنین مهمان عزیزی پشت در معطل بماند.!![]()
رفتم حشره کش گرفتم، دیدم روش نوشته مخصوص حشرات مزاحم!
تازه فهمیدم یه سری از حشراتم هستن که مراحمن. موندنم برا اونا چی بگیرم که ازیت نشن : دی
............................
اگر پسر نیستی ...
.
.
.
.
.
.
.
دختری
به همین برکت قسم
.....................................
آب قطع شده بود رفتم از یخچال دو تا بطری برداشتم ریختم تو کولر
بعد فهمیدم یکی از بطری ها گلاب بوده و اشتباهی ریختم تو کولر.
حال و هوای امامزاده اومده تو خونه مون. فضا فوق العاده معنوی شده.
نایب الزیاره هستیم ... : دی
Last edited by Demon King; 03-06-2015 at 12:30.
رو سنگ قبر یارو نوشته: در سن 98 سالگی به دیار باقی شتافت!
آخه نوکرتم شتافت چیه؟
اینو دیگه به زور بردن !.!
شایدم بکسل کردن .!.!.
شتافت ؟؟؟؟؟؟
(لطیفه)مردی از راهی می گذشت.دیده بنده خدایی لب جوی آب دمر افتاده ومشول آب خوردن است.
رهگذر به طرف گفت :این طور آب نخور!
پرسید چرا!؟
گفت:عقل را کم می کند.
پرسید عقل چیه؟
مرد جواب :داد با تو نبودم کارت را بکن!
(لطیفه)ميدوني سردر مطب جراحي پلاستيك چي نوشته؟ نوشته لولو تحويل ميگيريم هلو تحويل ميدهيم!![]()
قصه از كجا شروع شد.... از چت و ميل شبونه.... از پي ام دادن تو روم و.....يه سلام عاشقونه....آن شدم به مهربوني....تا بگم با تو مي چتم....تا بگم بموني آنلاين....اي فرند ليست قشنگم......بازم آف عاشقونه....ايميل هاي بي نشونه....اين ياهو كاشكي ....همين جوري بمونه....بازم آف عاشقونه....ايميل هاي بي نشونه.....اين ياهو كاشكي .....همين جوري بمونه.![]()
یک روز غروب با دوستان لب جدول نشسته بودیم.می گفتیم می خندیدیم ،یکی دیگه از رفقا آمد به جمع ما اضافه بشه،ما که همگی نشسته بودیم،با هم هماهنگ شدیم وقتی رفیقمان به ما نزدیک شد.همگی پا شیم وبریم، دوستما ن به ما نزدیک شد وما همگی پا شدیم ورفتیم.رفیقمان یک دریبل دو طرفه خورد،وما داشتیم می خندیدیم ومی رفتیم.رفیقمان از روی ناچاری لب جدول نشست،وبا خشم ما را نگاه می کرد .ما همگی از شدت خشم او فرارکردیم.
یادش بخیر دوستمان یک هفته با ما قهرکرد.
بعد ما پا پیش گذاشتیم ورفتیم در خانه باهاش آشتی کردیم!
البته با التماس راضی شدبا ما آشتی کند!
شیطنت دورا ن جوانی هم عالمی دارد!
Last edited by siroosmoradian; 05-06-2015 at 11:17. دليل: اشتباه تایپی
هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)