آرشیو / تاپیک جامع خبرهای متفرقه و آرشیوی ورزشی

[sinath]

فارس: رئيس سازمان تربيت بدني از 5 ‌برابر شدن بودجه ورزش در سال آينده خبر داد. علي سعيدلو روز گذشته پس از شنيدن نظرها و پيشنهادات و انتقادهاي نماينده‌هاي رسانه‌هاي گروهي اظهاراتي را در جمع خبرنگاران مطرح كرد.
مشورت با رسانه‌ها مشورت با كل مردم ايران است
مي‌خواهيم ارتباط ما با رسانه ها دائمي باشد، ارتباطي دقيق، موشكافانه و با صداقت. امروز چيزي جز صداقت مطرح نبود. مشورت با شما رسانه‌ها مشورت با كل مردم ايران است و جمع كردن نظرات شما كار خوبي است. اين جلسات را در آينده به طور تخصصي‌تر برگزار خواهيم كرد و همانطور كه خود شما گفتيد حرف زدن يك چيز است و عمل كردن به آن چيز ديگر.
خبرنگاري كاري با عظمت و الهي است
مي‌خواهم به جايگاه شما خبرنگاران اشاره كنم كار خبر و خبرنگاري كاري با عظمت، الهي و انساني است. خبرنگاري هزاران پيچيدگي دارد و بدون رسالت و جهت نيست. استكبار بزرگترين ابزار سركوب مخالفانش با كار خبري است و آنچه مي‌خواهند با اين روش جا مي‌اندازند. آنها برش اين ابزار را درك كرده‌اند و شماها نيز كه در نظامي با ارزش و تعريف شده هستيد خبر را جهت‌دار و با واقعيت‌ها مطرح كنيد. نقاط ضعف و قدرت را به مردم بگوييد.
فوتبال را زشت و زيبا و هنرمندانه مي‌دانند
در كار ورزش بايد عدالت باشد و نگاه به اقشار مختلف وجود داشته باشد و توزيع جغرافيايي ورزش نيز رعايت شود. فوتبال را رشته‌اي زيبا و هنرمندانه مي‌بينم.به همين خاطر است كه همه دنيا آن را مي‌پذيرند. بايد ديد چه پيچيدگي‌ها و ظرايفي دارد كه همه را به طرف خود مي‌كشد.
چهار اولويت اصلي داريم
بحث اساسي در دولت نهم و دهم بر چهار محور و مبنا بوده است و اولويت‌ها و آرمان‌هاي ما را اين چهار اولويت مشخص مي‌‌كند. اولين آن عدالت است. اينكه در نقدها عدالت رعايت شود و امكانات و اعتبارات توزيع عادلانه‌اي داشته باشند. به ورزش بانوان نگاه ويژه‌اي داريم حتي در احوال پرسي‌ها نيز بايد عدالت را رعايت كنيم.
محور دوم، محور مهرورزانه است، اصل كار بر مهرورزي است و اين مساله بايد بين آحاد ملت و تمامي انسان‌ها نهادينه شود. آيا هدف اصلي ورزش چيزي جز صلح و دوستي است؟ قهرماني‌ها مكمل اين مساله هستند و نبايد اين مسائل را فقط در مسائل سياسي اعلام كنيم.
محور صلح و دوستي و نگاه مهرورزانه را بايد با همه آحاد ملت در ميان گذاشت اما اگر يك رئيس فدراسيوني را تغيير داديم اين معنايش دشمني نيست بلكه براي آنكه فدراسيون دچار بحران بيشتر نشود و رئيس فدراسيون دچار افت شخصيت نشود چنين كاري انجام داده‌ايم.
سومين محور، خدمت‌گذاري است. هم ما مديران و هم شما رسانه‌ها بايد بنا را بر خدمت‌گذاري بگذاريد همه ما وقت مي‌گذاريم تا به مردم خدمت كنيم.
محور چهارم محور پيشرفت و تعالي در همه ابعاد است. رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند اين دهه بايد دهه پيشرفت و عدالت باشد.
مرخصي يك روزه مدير يعني آنكه 70 ميليون را به مرخصي بفرستيم
مديريت يعني آنكه از منابع محدود و از زمان محدود و در برابر تهديدهايي كه محدود نيست به اهداف تعيين شده برسيم. در ورزش ثانيه‌ها مهم هستند؛ بنابراين اگر يك روز مديري به مرخصي برود مثل آن است كه 70 ميليون نفر را به مرخصي فرستاده باشيم. همانطور كه اگر يك روز شما خبرنگاران خبر را تعطيل كنيد و خبري منتشر نشود مردم راضي نيستند. البته خبري كه به مردم فرهنگ و جهت و اميد مي‌دهد. خبر بد و خبر غير واقع مي تواند زندگي يك نوجوان را هم به هم بريزد.
با سران فدراسيون‌ها جلسات شبانه داريم
تقريبا هر شب مسئولان فدراسيون‌ها را دعوت مي‌كنيم و با آنها جلسات مختلفي داريم. در جلسات مسائل آنها را بررسي مي‌كنيم و اهداف آنها را در بازي‌هاي آسيايي و المپيك در نظر مي‌گيريم اما اين گونه نيست كه اگر بخواهيم در فدراسيوني تغيير ايجاد كنيم بخواهيم بر اساس رفاقت و فاميل بازي اين كار را كنيم بلكه جمع در اين مورد تصميم مي‌گيرد و حرف‌هايي را كه فدراسيون‌ها مي‌زنند با علم و دانش و عقل مي‌سنجيم. اينگونه نيست كه اگر رئيس فدراسيوني بگويد يك ميليارد را به من بدهيد تيم را به جام جهاني مي‌برم و ما اين كار را انجام دهيم.
حدود 23 فدراسيون بي‌سرپرست هستند كه بايد به آنها سامان دهيم. بحث فدراسيون تكواندو را از روز گذشته آغاز كرديم.
مدير با سابقه 28 ساله در ورزش داشتيم
تغيير هم در دولت نهم و هم در دولت دهم است. تغيير چيز بدي نيست. شخصي در ورزش داشته‌ايم كه 28 سال مدير بوده و اگر دو سال ديگر باقي مي‌ماند بازنشسته مي‌شد. يك مدير چه چيزي مي‌خواسته بعد از 28 سال به مجموعه‌اش اضافه كند؟
اگر به اين نقطه برسيم كه شخصي نمي‌خواهد يك فدراسيون را اداره كند آن را تغيير مي‌دهيم و اگر انتخاب غلطي صورت گرفته باشد شجاعت داريم كه بگوييم اين كار غلط بوده است، هيچ كس در حاشيه امنيت نيست حتي خود من و قرار نيست چون رئيس جمهور حكمي را امضا كرده است من چهار سال حتما در سازمان تربيت بدني بمانم. اگر نتوانم تدبير كنم و ارتباط برقرار كنم و سرعت شيب مناسب را براي پيشرفت نداشته باشم ممكن است عوض شوم و فرد ديگري جايم را بگيرم نمي‌خواهيم افراد بيكار شوند؛ اما شايد از آنها در جاي ديگر كه موفق‌تر هستند استفاده كنيم.
بودجه ورزش را در سال آينده پنج برابر مي‌كنيم
يكي از مسائلي كه در ورزش مهم است مسائل مالي است. مصوب شد يك درصد از درآمد نيروهاي مسلح به ورزش اختصاص داده شود البته قرار نيست اين پول را به سازمان تربيت بدني بدهند اما همينكه نيروهاي مسلح يك ورزشگاه بسازند و جوانان جامعه در آن ورزش كنند اين يعني كمك به ورزش. بودجه سال آينده ورزش را 5 برابر مي‌كنيم البته اگر در اجرا زيرك باشيم و كامل اجرا كنيم.
توسعه زيرساخت‌هاي ورزش استراتژي دولت نهم نبود
بحث زيرساخت‌هاي ورزش كه علي ‌آبادي آنها را انجام داد استراتژي دولت نبود، اين مساله غلط است كه يك نفر بگويد كه من مي‌خواهم فقط بسازم. ورزش موجود بي‌جاني نيست ورزش مثل انسان، معنويت، ارتباط، علم و هوشياري و ابزار لازم دارد و اگر كسي ناموفق جلوه مي‌كند شايد به اين خاطر است كه عدالت را رعايت نكرده است.
يك ماشين داراي چهار چرخ است و اگر فقط به يك چرخ آن رسيدگي شود پيشرفت متعادل نبوده است. توسعه زيرساخت‌ها يعني به تهران و نهبندان يكطور نگاه شود. يكي از برنامه‌هاي دولت اين بود كه سرانه سازمان تربيت بدني اضافه شود.
در مورد همين طرح‌هاي تكميلي كه مصوب نيز شده است هزار و 500 ميليارد پول نياز دارد تا اين طرح‌ها تكميل شود؛ بنابراين مي‌بينيد كه چقدر كار روي زمين مانده و در چهار سال آينده نيز كارهاي زيرساختي را ادامه خواهيم داد. ما بايد در رشته‌هايي كه ظرفيت داريم در سطح جهان نمود پيدا كنيم هيچ چيزي از دنيا كمتر نداريم.
رسانه‌ها به حاشيه نروند
حرف‌هاي ما را خوب منعكس كنيد و به حاشيه نرويد چون در اينصورت ما سوء استفاده مي‌كنيم و نقاط ضعف خود را مي‌پوشانيم. تعامل بايد كامل، مستمر، شفاف و نقد بايد صريح و صحيح باشد. ضعف هست اما اگر ندانيم كه ضعيف هستيم ممكن است حرفي بزنيم كه جامعه ملتهب شود. بهتر است از ورزش بگوييد و از ورزش بنويسيد 95 درصد در مورد ورزش بنويسيد و 5 درصد در مورد مديريت بگوييد.
از روساي فدراسيون‌ها و مديران ورزشي عكس و مصاحبه كمتر منتشر كنيد
يك چيزي كه در روزنامه‌ها و صدا و سيما باب شده است اينكه از مديران ورزشي و روساي فدراسيون‌ها زياد مصاحبه منتشر مي‌شود. برخي براي شهرت به عرصه ورزش مي‌آيند اما اگر عكس آنها چاپ نشود ديگر به سمت ورزش نمي‌آيند و از آن جدا مي‌شوند.
چرا بايد مناظره واعظ آشتياني و مدير فلان ورزشي در يك برنامه تلويزيوني مطرح شود؟ بهتر است اين مسائل خارج از رسانه‌ها اصلاح شود.
بهتر است تلويزيون مثلا به NBA بپردازد و به قهرمانان و ورزشكاران ايراني بها داده شود و از مديران ورزشي سالي يكبار مصاحبه شود. از خود من اين مساله را شروع كنيد.

[sinath]

شرکت مسئول تولید مدالهای المپیک 2012 قصد دارد فلز مورد نیاز برای تولید مدالهای المپیک را فلزات به دست آمده از زباله های الکترونیک تهیه کند.


به گزارش خبرگزاری مهر، برندگان مدال المپیک ونکوور 2012 و پارا المپیک زمستانی پیروزی خود را با مدال هایی از جنس زباله های مدارهای الکتریکی بر گردن جشن خواهند گرفت.

مدالهای طلا، نقره و برنز المپیک آینده از فلزاتی تشکیل خواهند شد که از بازیافت فلزات موجود در تلویزیونها، رایانه ها و صفحه کلیدهای بازیافت شده که معمولا به عنوان زباله شناخته می شوند به دست می آیند. شرکت Teck Resources قصد دارد این مدالها را با همکاری ضرابخانه ملی کانادا تولید کند.

برای دستیابی به فلزات مورد نیاز برای ساخت مدالها این شرکت مواد موجود در لامپهای اشعه کاتد، قطعات مختلف رایانه ها و تجهیزات حرارت زا را جمع آوری کرده و با ترکیب آنها با فلزاتی از دیگر منابع مدالها را تولید خواهند کرد. با استفاده از همین شیوه بیش از هزار مدال برای المپیک 2012 در حال تولید هستند.


طرح این مدالها توسط هنرمندی کانادایی ارائه شده و با الهام از امواج اقیانوس، توده های برف و مناظر کوهستانی که در منطقه برگزاری بازی ها به چشم خواهند آمد سطح آنها مسطح نبوده و موج دار است.

[sinath]

این دلال یهودی ورزش با زدن ارقام پایین که حتی در حالت معمول با ضرر همراه است، در مناقصات برنده می‏شود و در ادامه کارت‏های خدماتی را به مدیر رفاه یا مدیر حوزه ورزش آن مجموعه دولتی تحویل می‏دهد. در این میان اما برخی مدیران رفاه یا ورزش که با دریافت رشوه یا موارد دیگر آلوده شده‏اند، کارت‏ها را دریافت می‏کنند که تا اینجای کار همه چیز قانونی است اما از این پس انگیزه برای پرداخت رشوه معنا پیدا می‏کند.
هنوز از تجلیل تابناک به واسطه توجه نهادهای مسئول به هشدار این سایت در خصوص پیگیری فعالیت‏های مشکوک و همراه با فساد یکی از دلالان تابلودار یهودی و ممنوع‏الفعالیت ساختن وی زمانی نمی‏گذرد که مجدداً همان نهادهای مسئول علاوه بر نامه‏نگاری به دستگاه‏های دولتی مبنی بر عدم وجود منعی برای عقد قرارداد با این دلال در قبال شرکت وی، پیگیر آن شده‏اند که چه کسی ابتداً از ممنوعیت فعالیت این شخص خبر داده است تا موضوع به کلی تغییر زاویه داده باشد.

به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ برخلاف آنچه تصور می‏شود، واسطه‏گری در ورزش تنها به فوتبال و صحنه لیگ و تیم‏های ملی خلاصه نمی‏شود و حوزه‏های خدماتی - رفاهی ورزش نیز در دل خود غول‏های دلالی را جای داده که بزرگ‏ترین واسطه‏‏های فوتبال سالیانه نیمی از درآمد نامشروع این اشخاص را نیز به دست نمی‏آورند. در این ارتباط مجموعه‌هاي ورزشي به ويژه استخرها شاهد بیشترین نفوذ افراد فرصت‌طلب بوده که باعث شده ضمن افزايش بي‌رويه بهاي بليت‌ها، سهم استخرداران از درآمدهای اين مجموعه‌ها کاهش يابد که اين مسأله نارضايتی طرفين را به همراه داشته است.

در این اوضاع یک مجموعه به عنوان واسطه اصلی روش‎‎‏های کثیف‏تری را در دستور کار قرار داده و با بکارگیری این شیوه‎‏ها که تاکنون به جابجایی و استعفای چند مدیر روابط‏عمومی و رفاه برخی دستگاه‏ها منجر شده، توانسته تسلط خود را بر بازار که بخش اعظم آن را دستگاه‏های اجرایی زیر مجموعه به قوای سه‏گانه تشکیل می‏دهد، حفظ کند و نفس بازار عظیم خدمات تفریحی ورزشی کشورمان را که عمدتاً دولتی است، به شماره انداخته و به شکل زیرپوستی مستمراً مونوپل خود سازد.

این دلال یهودی ورزش با زدن ارقام پایین که حتی در حالت معمول با ضرر همراه است، در مناقصات برنده می‏شود و در ادامه کارت‏های خدماتی را به مدیر رفاه یا مدیر حوزه ورزش آن مجموعه دولتی تحویل می‏دهد. در این میان اما برخی مدیران رفاه یا ورزش که با دریافت رشوه یا موارد دیگر آلوده شده‏اند، کارت‏ها را دریافت می‏کنند که تا اینجای کار همه چیز قانونی است اما از این پس انگیزه برای پرداخت رشوه معنا پیدا می‏کند.

در این مرحله نیمی و یا حتی بیش از نیمی از چندین هزار کارت که رقمی سنگین را شامل می‏شود، در دستگاه مربوط توزیع نمی‏گردد و در فاصله یک هفته تا ده روز به پایان انقضای زمان کارت‏ها توزیع می‏شود و اینچنین است که به واسطه عدم امکان استفاده این حجم کارت در طول یک هفته تا ده روز توسط کارکنان آن دستگاه، چیزی در حدود 20 الی 30 درصد کارت‏ها بدون آنکه مورد استفاده قرار گرفته باشد، باطل می‏شود. اینجا محلی است که دلال یهودی سود می‏کند و عامل این سود، توزیع دیرهنگام کارت‏ها توسط مدیر رفاه دستگاه مربوطه است! در واقع دستگاه مسئول از 30 درصد خدماتی که پرداخته استفاده نکرده، حال آنکه هزینه آن را پرداخته است.

واسطه یهودی نیز که تنها به مجموعه‏های ورزشی در قبال دریافت هر کارت درصدی می‏پردازد و بابت کارت‏هایی که استفاده نمی‏شود تماماً سود می‏کند، به واسطه عدم استفاده و ابطال سی درصد کارت‏ها نه تنها تمامی ضرری که از ارزان‏فروشی کارت‏ها به او وارد شده، جبران می‏کند، بلکه از قبل 30 درصدی که کاملاً سود خالص برای وی محسوب می‏شده، بهره کلانی می‏برد و در این میان تنها دستگاه‎‏های سه قوه در حوزه رفاه و ورزش هستند که عملاً سرکیسه می‏‏شوند.

[goldenm]

" تختي پرچم را به سلماسي داد و خود در صف ايستاد."

به گزارش ايسنا، 49 سال قبل غلامرضا تختي در المپيك 1960 رم شركت كرد و با وجود آنكه قهرمان نشد اما، استقبال بي‌نظيري از او و هم‌تيمي‌هايش صورت گرفت. مردم در آن زمان نشان دادند كه تختي را تنها به خاطر قهرماني‌هايش دوست نداشتند. اما اوج جوانمردي را تختي در مراسم افتتاحيه معنا كرد، جايي كه رئيس وقت سازمان ترتبيت بدني پرچم را به او داد ولي تختي به خاطر احترام به جعفر سلماسي كه نخستين مدال آور تاريخ ايران در المپيك بود، پرچم را به سلماسي سپرد.

با توجه به آرشيو محدودي كه در اختيار داشتيم، گوشه‌اي از وقايع المپيك 1960 رم را به قلم نويسندگان آن دوران بازگو مي‌كنيم.

*** تختي پرچم را به سلماسي داد و خود در صف ايستاد

*** تختي: از" آلبول" خواهم برد

كيهان ورزشي، هشتم شهريور 1339

گزارش از عطاءالله بهمنش

عطاءالله بهمنش خبرنگار آن زمان روزنامه‌ي كيهان ورزشي كه به المپيك 1960 رم اعزام شده بود، گزارش خود را در مورد مراسم افتتاحيه‌ اينگونه آغاز مي‌كند: " امروز همه راه‌ها به استاديوم بزرگ المپيك ختم مي‌شود. اين راه‌ها كه من مي‌گويم و مي‌بينم به استاديوم بزرگ و پر اهميت شهر رم ختم مي‌شود، كوره راه نيست، همه شاهراه است. شاهراهي كه ملت‌ها مي‌پسندند و كاروان‌هاي خود را به طرف آن به حركت درمي‌آورند. اگرچه اطمينان دارم كه خبرگزاري‌هاي بزرگ جهان با صدها وسيله كه در اختيار دارند خيلي زودتر از اينكه گزارش‌هاي من به تهران برسد، خبر آن را در سراسر جهان پخش مي‌كنند و بار شرمساري ما را در برابر مردم كشورمان زيادتر مي‌كنند. اما، من وظيفه دارم كه كار خودم را انجام دهم و به سرعت و كندي آن توجه نداشته باشم. چون اگر غير از اين فكر كنم مي‌بايست قلم و كاغذ را به گوشه‌اي افكنده و شاهد فعاليت‌هاي ديگران باشم و اين دور از انسانيت است. "

بهمنش در بخشي از مراسم افتتاحيه‌ي المپيك مي‌نويسد: «در پيشاپيش همه سلماسي پرچم ايران را حمل مي‌كرد و من خيلي از اين موضوع تعجب كردم. چون قرار بود كه تختي اين وظيفه‌ي بزرگ را برعهده داشته باشد. روز بعد كه تحقيق كردم، معلوم شد كه تختي از روي شرافت و مردانگي و در منتهي بزرگواري اين كار را كرده و انتخاب خوبي هم بوده است. زيرا سلماسي نخستين مردي است كه براي ما افتخار بزرگي را در المپياد 1948 لندن بدست آورده است.»

*** "من و آلبول" به قلم غلامرضا تختي

روزنامه‌ي كيهان ورزشي در همان شماره مطلبي را به قلم تختي منتشر كرده است.

تختي نوشته بود: " آلبول 22 ساله كه امروز تمام ملت‌ها او را رقيب من مي‌شناسند، از آن وحشت متولد شده است. وقتي در صوفيه به او باختم، او چشمان سبزش را به من نشان داد و گفت: «ببين هيچ تفاوتي نكرده عينا مثل مسكو و تهران است.» اين تنها مطلب او بود. تنها جنبشي بود كه فك‌هاي خسته‌ي او در آن هنگام كرد و فرداي آن روز زماني كه براي ملاقات با او به اتاق اسرارآميز شوروي‌ها كه در طبقه‌ي پنجم هتل بالكان جاي داشت، رفتم آلبول وقتي مرا ديد تمام لباس‌هايش را پوشيد. يك ربع ساعت بين او و بالاوادزه نشستم. در اين وقت كم ما دوستان صميمي هم شديم و از تهران و مسكو صحبت كرديم. من و او فقط در يك مورد شبيه هم بوديم و از جهات ديگر تمايز ما از هر جهت به چشم مي‌خورد. او 22 سال دارد اما، سال گذشته براي من 29 شمع خاموش كردند. تنها چيزي كه ما هر دو در آن شريكيم اين است كه هردويمان مدال طلا داريم. اين تنها خاطره‌ي من از چهار سال آشنايي با اين رقيب جوان روسي بود. ما جنگ مهيبي در پيش داريم و جدال سهمگين‌تري در انتظار من است. اگر من به قصد مساوي كردن با آلبول به ميدان بيايم، يقينا به او نمي‌بازم. مساوي كردن با او مسلما آسان‌تر از يك كيلومتر كوهنوردي است. همه‌ي ما به اين نكته‌ها ايمان داريم؛ اشتباهات مكرر كه فقط از عصبانيت من سرچشمه مي‌گيرد، تكرار نگردد.

او كشتي‌گير جوان و فوق‌العاده با قدرتي است. نيرويش تازه است اما، اين دليل آن نيست او بر من پيروز شود. اگر اشتباه، (ببخشيد گناه نكنم) و خردمندانه با او روبرو گردم قدرتم، تجربه‌ام و بالاخره آنچه كه شما در وجودم حس مي‌كنيد و من هم فاقد آن نيستم به من اجازه نمي‌دهد كه بگويم موفق نمي‌شوم.

** ورزش ايران عزادار شد، تختي مدال نقره گرفت

تختي بدون اينكه با آلبول روبه‌رو شود مقامش را به "آتلي" داد.

كيهان ورزشي، 16 شهريور 1339

كشتي تختي و آتلي: عصمت آتلي در آخرين دوره‌ي وزن هفتم با غلامرضا تختي از ايران كه صاحب مدال طلاي المپيك ملبورن بود، نتيجه‌ي درخشاني بدست آورد. كشتي اين دو نفر تا دقيقه‌ي هشتم به طور مساوي پيش مي‌رفت. دو كشتي‌گير هر كدام به نوبت از يكديگر كار مي‌گرفتند. در دو دقيقه‌ي آخر آتلي بدون انقطاع به حمله پرداخته و جدا قهرمان ايراني را تهديد مي‌كرد. قهرمان ايراني كه خسته به نظر مي‌رسد از آن پس كوشش داشت كه خود را از مبارزه دور نگه دارد. با پيروزي آتلي، تيم تركيه چهارمين عنوان المپيك و مدال طلا را بدست آورد.

** به خاطر اينكه تختي نگريد، بخنديم

ترك‌ها بي‌شرمانه مدال‌هاي طلاي سيف‌پور و تختي را غصب كردند

جشن را در خيابان‌ها بگيريم و به استقبال او و همراهنش برويم

كيهان ورزشي، يكشنبه 20 شهريور 1339

" هنگامي كه تختي قهرمان محبوب و ملي ما باخت، همه‌ي دل‌ها شكست و همه‌ي ما به خاطر او اشك ريختيم. اما، زماني كه همين تختي به خاطر موفقيت و افتخار تلاش مي‌كرد و بسان شمعي مي‌سوخت و آب مي‌شد چنانكه بايد و شايد ياري‌اش نكرديم. بياييد قبول كنيم كه ما هرگز قهرمانان ميهن خود را بدان سان كه ساير مردم دنيا تشويق مي‌كنند، نكرده‌ايم و اين است آن حقيقت بزرگي كه انكار آن مشكل است.

بياييد وظيفه‌اي كه را كه تاكنون از انجام آن غافل مانده و طفره رفته‌ايم، به نحو احسن انجام دهيم. تختي را با آغوش باز بپذيريم و با غمخواري‌هاي صميمانه خويش گرد اندوه از چهره‌اش بزداييم. تختي براي هميشه همان قهرمان محبوب و ارزنده است. ساير قهرمانان ايراني كه در ميدان المپيك به خاطر افتخار و پيروزي ما تلاش كردند، در قلب همه‌ي ما جاي دارند و ما اين حقيقت را ساعت شش بامداد روز جمعه (روز بازگشت قهرمانان به وطن) به دنيا ثابت مي‌كنيم."

تيتر كيهان ورزشي، 17 شهريور 1339

*** غلامرضا تختي هميشه محبوب خواهد ماند

شكست تيم كشتي قلب تمام مردم ايران را جريحه‌دار كرد

تيتر كيهان ورزشي، 19 شهريور 1339

*** ملت به اندازه‌ي خود تختي غمگين است

*** روزي كه تهران تكان خورد

مردم قهرمانان محبوب ما را گلباران كردند

نشريه‌ي تربيت بدني، اول مهر ماه 1339

" آنها در انتظار قهرمانان محبوب ايران بودند. قهرماناني كه در المپيك رم شركت ورزيدند و اكنون به خاك ميهن بازمي‌گشتند. آن روز، روز جمعه 25 شهريور ماه بازار گل‌فروشي‌هاي تهران رونق گرفته بود. گل‌هاي چند مغازه‌ي گل فروشي به كلي به پايان رسيد. در همه جاي فرودگاه مهرآباد تاج‌هاي گل، حلقه‌هاي گل و دسته‌هاي گل در كنار پيشواز كنندگان ديده مي‌شود و عطري ملايم و دلنواز در فضا موج مي‌زند. براي آنها باخت قهرمانان عزيز ايران مهم نبود، آنها ميدانستند كه اين قهرمانان دلاور وطن ما با اراده ايي تزلزل ناپذير در مسابقه هاي آينده شركت خواهند كرد و باز هم براي خود و كشورشان پيروزي هاي افتخارانگيزي بدست خواهند آورد. "

تختي پس از اين كه در مسابقات جهاني 1951 و المپيك 1952 مدال نقره گرفته بود، در سال هاي 1956 در المپيك ملبورن و همچنين مسابقات جهاني 1959 تهران قهرمان شده بود و در حالي در المپيك 1960 رم دوم شد كه مردم چند سال شكست او را نديده بودند ولي با اين حال استقبال با شكوهي از او كردند.

تختي سال بعد در مسابقات جهاني 1961 يوكوماها بار ديگر قهرمان جهان شد. وي در مسابقات جهاني 1962 مدال نقره گرفت و در المپيك 1964 توكيو به رغم سن بالا(34 سالگي) و آمادگي كم، به خواست مردم به ميدان رفت و بدون توجه به شكست احتمالي با رقيبان جوان و نامدارش مانند الكساندر مدويد و احمد آئيك نبرد كرد و در نهايت در رده چهارم المپيك قرار گرفت.

تختي از لحاظ تعداد مدال جهاني و المپيك (7 مدال) و استمرار مدال آوري ( 11 سال) در تاريخ ورزش ايران ركورددار است.

[ertebatat]

ورزش پهلوانی و زورخانه ای دقیقاً در زمانی که باید به کمک فضای پرحاشیه و بی اخلاق ورزش بیاید، جای خود را به بیلیارد و بولینگ و سایر ورزشهای وارداتی داده است.

چندی پیش خبر تعطیلی زورخانه پولاد به عنوان یکی از قدیمی ترین زورخانه های کشور دلسوزان ورزش را متحیر کرد. بعد از آنکه جویای این اتفاق شدیم، فهمیدیم، این تعطیلی از دست نوادگان غلامرضا تختی آب می خورد.
اما آفت پول پرستی بار دیگر به ورزش صدمه زد و سبب تغییر زورخانه ها به باشگاه بیلیارد و بدنسازی شد. با این حال اگر مسوولین خود را جای وارثان تختی می گذاشتند فکری به حال بودجه زورخانه های در حال تعطیلی می کردند تا زورخانه داران برای جبران مشکلات مالی آینده این ورزش را قربانی نکنند. در شرایطی که اغلب جوانان علاقه ای به ادامه این رشته ندارند، تعطیلی زورخانه ها، نبود تبلیغات موثر، استفاده نکردن از پهلوانان قدیمی در زورخانه و زرق و برق ورزش های وارداتی نسبت به سنتی یکی از قدیمی ترین ورزشهای دنیا را به نابودی می کشاند.
ساختمان زورخانه
زورخانه جایی است که مردان در آن ورزش می کنند و بیشتر در کوچه پس کوچه های شهر ساخته شد است. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. در آن کوتاه و یک لختی است و هر که به خواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود باید خم شود. می گویند در زورخانه را از این رو کوتاه می گیرند که ورزشکاران و کسانی که برای تماشا به آنجا می روند به احترام ورزش و ورزشکاران و آن مکان خم شوند. این در به یک راهروی باریک با سقف کوتاه باز می شود و آن راهرو به «سردم زورخانه» می رود.
نخستین کسی که طرح ساختمان زورخانه را ریخت «پوریای ولی» بود. نام پوریای ولی (محمود قتالی خوارزمی) است و او در نیمه دوم سده هفتم و نیمه نخستین سده هشتم هجری می زیسته است. او پهلوان و شاعر و عارف بوده و دمی گرم و گیرا داشته است.
با لب زمزمه آرا چه خفی و چه جلی جرگه را گرم بکن از دم پوریای ولی.برای شنیدن و دانلود صوت مورد نظر به سایت رادیو اینترنتی ایران صدا به این آدرس مراجعه نمایید.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[ESILA]

باعث تاسف هستش که مسولین تربیت بدنی ذره ای به فکر ورزش ملی نیستند.

[Codename 77]

عزیزم اون قدری تو کشور ما به فوتبال اهمیت می دن فک نکنم به اندازه نصفش به کل ورزش ها اهمیت بدن ...

[ESILA]

آخه اینقدر که اهمیت میدن به هیچ جایی نمیرسن.
ورزشکارای رشته های دیگه مدال جهانی میارن، اما پولش میره تو جیب این فوتبالیست های بی خاصیت.

[sasan816]

تا وقتي که ورزش وسياست با هم مخلوط هست اوضاع از اين بهتر نميشه

[armiin]

من اصلا كار ندارم كه ورزش باستاني رو بايد چكار كرد. ولي شما اين الان اين ورزش رو با 20-25 سال پيش مقايسه كنين.
پريروزها داشت نشون ميداد فكر كنم حدوداي تاسوعا و عاشورا بود يارو با پيراهن مردانه آستين بلند ، وسط وايساده بود بقيه هم دورش مثل خودش . آخه اين چه ورزشيه.
بعضي وقتها هم اون وسط همه جور حركات موزون مي كنن بجز ورزش اونهم با يه ضرب 6 و 8 . تازه اون جريان ميل و چرخ هم كه شده مثل سيركها . كلا گندش رو درآوردن . فقط به درد مراسم افتتاحيه اين مسابقات نمي دونم مدارس و دانشگاهها و اينها ميخوره ديگه . .