تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 23 از 32 اولاول ... 13192021222324252627 ... آخرآخر
نمايش نتايج 221 به 230 از 320

نام تاپيک: زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز

  1. #221
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    بیوگرافي پدر رپ زيرزميني Dr.Dre

    پدررپ زير زميني .بزرگترين آهنگساز رپ حال حاضر دنيا با نام اصلي Andre B young و با نام مستعار Dr. Dre در18 فوريه سال 1965 در لس آنجلس کاليفرنيا به دنيا آمد. او در Campton بزرگ شد و نام مستعارش را از بازيکن بسکتبال مورد علاقه اش يعني Dr J گرفته است. نام برادر او Warren G است و سه سال از او کوچکتر است. او در يک دعوا کشته شد، در حالي که Dre در حال اجراي تور با N.W.A بود.

    او ابتدا در کلوب Eve after dark به عنوان DJ و خواننده فعاليت مي کرد. بعد از مدتي با دوستانش Eazy E و D.O.C گروهي به نام World class wreckin' cru ايجاد کردند، ولي Dre از زماني معروف شد که به گروه N.W.A پيوست. (N.W.A يعني Niggaz With Attitude ) آنها با آلبوم The debut album (Straight outta Campton) به اوج شهرت رسيدند. اين گروه در سال 1991 از هم جدا شدند.
    ولي Dre حتي يک لحظه هم صبر نکرد و استوديوي Death row records را تاسيس کرد و چندي بعد آلبوم The chronic را در سال 1992 بيرون داد که بيش از 3 ميليون کپي فروخت و يک جايزه گرمي را برد. بعد از آن هم استوديوي او آلبوم Doggystyle را از Snoop doggy dogg بيرون داد که 4 ميليون کپي فروخت.
    در سال 1994 فيلم کوتاه Murder was the case را کارگرداني کرد و آهنگ آن را نيز خودش ساخت. (Natural born killaz) در سال 1995 هم آهنگ فيلم Friday را ساخت با نام Keep their heads ringin' که جايزه بهترين آهنگ رپ سال1995 را در MTV از آن خود کرد. سپس او استوديوي Aftermath Entertainment را ساخت که بزرگترين استوديوي جهان است.
    او در سال 1999 هم آلبومي با نام 2001 را بيرون داد که جزو بهترين آلبومهاي رپ بيرون آمده تاکنون مي باشد

  2. #222
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    موزارت Wofgang. A. Mozart
    موزارت به سال ۱۷۵۶ در سالزبورگ اتریش دیده به جهان گشود و در سه سالگی به نواختن هارپ (چنگ) پرداخت و در ۵ سالگی نخستین كنسرتش را اجرا كرد.
    در سال ۱۷۸۶ اپرای عروسی فیگارو و نی سحرآمیز را ساخت. سپس اپرای معروف دون ژوان را در وین آفرید. سه سمفونی ۳۹ ، ۴۰ و ۴۱ را در سال ۱۷۸۸ از خود به یادگار گذاشت و در سال ۱۷۹۱ آهنگسازی اپرای سوگ را به پایان رساند و در همین سال روح موسیقی جهان در ۳۶ سالگی به پرواز درآمد و جهان را ترك گفت. در روز به خاك سپردن موزارت توفان و بارندگی شدید پدید آمد تا آنجا كه همه بستگان و همراهان از نیمه راه گورستان برگشتند، ولی گوركنان او را به خاك سپردند. روز بعد آنها برای دیدن گورش آمدند، ولی چیزی نیافتند. او ستاره ای بود كه به آسمان رفت.
    بتهوون Lodwigvan. Beethoven
    در سال ۱۷۷۰ در شهر بن آلمان متولد شد و در نوجوانی عشق فراوانی به موسیقی پیدا كرد. پدرش به او نواختن ارگ، ویلن و پیانو را آموخت و در سال ۱۷۸۴ بهترین ارگ نواز نمازخانه الكبتورال شد. سپس به نوازندگی ویلن التوی در دربار راه یافت و به نام نوازنده پیانو و آهنگسازی و بدیهه نوازی شهرت فراوانی پیدا نمود و در سال ۱۷۹۶ برای اجرای برنامه هنری به شهرهای نورمبرگ، پراگ و برلین رفت. سپس به وین آمد و هرگز آنجا را ترك نكرد.
    سمفونی شماره ۱ را تا سال ۱۸۰۰ ساخت و در همین سال ناشنوا گردید و اپرای فیدلیو را در سه پرده و سمفونی های معروف شماره ،۲ ۳ ، ۴ ، ۵ ، ۶ ، ۷ و ۸ را از این سال تا ۱۸۱۴ خلق نمود و در سال ۱۸۰۳ دومین سمفونی و اوراتوریو مسیح با تاج زیتون را آفرید و تا سال ۱۸۲۶ سمفونی شماره ۹ و آخرین سونات هاوكوارتت ها را ساخت و سمفونی شماره ۳ خود را به نام ناپلئون بناپارت نمود و به سال ۱۸۲۷ این نابغه اوج هنر موسیقی كلاسیك درگذشت. در سال ۱۸۸۸ جسد بتهوون را به گورستان مركزی وین آوردند و در كنار آرامگاه شوبرت به خاك سپردند.
    شوپن Frederic Chopin
    شوپن در سال ۱۸۱۰ در شهر ورشو لهستان به دنیا آمد. او كودكی تیزهوش و خیال پرداز بود و در شش سالگی شعر می سرود. در ۷ سالگی نخستین آهنگ را با پیانو نواخت و به نام فولكلور در كنسرتی اجرا نمود. پس از پایان تحصیل در ورشو مدیر كنسرواتور در هارمونی و آهنگسازی شد و در سال ۱۸۲۹ دو كنسرت در وین داد دوستداران فراوانی پیدا نمود و به اوج هنری خود رسید. در سال ۱۸۳۰ كه ورشو به اشغال روس ها درآمد، بسیار نگران شد و به پاریس مهاجرت نمود و در آنجا به اجرای برنامه های هنری و آموزش موسیقی پرداخت. شوپن، موزارت را بسیار دوست می داشت، ولی باخ را می ستود. بیشتر آثار او برای پیانو ساخته شده است. كارهای ماندگار او كنسرتو شماره ۱ و ،۲ والس ها، سونات ها، مازوركاها، فانتزی ۹۱ و مجموعه ۱۷ آواز لهستانی می باشد. شوپن در سال ۱۸۴۹ در اثر بیماری سل درگذشت. به هنگام مرگ سفارش نمود قلبش را به زادگاهش، آنجا كه عاشقش بود برگردانند و به خاك بسپارند.
    پیتر چایكوفسكی Peter Tecaikovsky
    پیتر از كودكی باهوش و بسیار حساس و شیفته موسیقی بود و در ۲۳ سالگی كار دولتی را رها نمود و به فراگیری موسیقی و آهنگسازی پرداخت و در سال ۱۸۶۶ تحصیلش پایان یافت و به او استادی هارمونی اركستر پیشنهاد شد. بین سال های ۱۸۶۸ تا ۱۸۷۵ سمفونی های ۲ ، ۳ و ۴ اپرا و رومئو و ژولیت و یك موسیقی محلی را ساخت و در سال های ۱۸۸۸ تا ۱۸۹۳ با تورهای هنری به اروپا و آمریكا مسافرت كرد و با اجرای كنسرت ها و رهبری آنها بر شهرت او افزوده شد. یكی از بهترین آثارش سمفونی ششم است كه در سال ۱۸۹۳ آن را ساخت. چایكوفسكی مدت ۱۳ سال با زنی به نام مادام ون مك كه بسیار ثروتمند بود مكاتبه داشت كه تعداد نامه ها به ۳۰۰ می رسد. بیوه نامبرده كمك های مالی فراوانی به چایكوفسكی كرد. تنها پیوند این دوستی عجیب نامه بود. آنها هرگز یكدیگر را ندیدند. در سال ۱۸۹۰ این نامه نگاری پایان گرفت و از فرشته نگهبان او خبری به دست نیامد. چایكوفسكی بسیار اندوهگین شد و در سال ۱۸۹۳ در اثر بیماری وبا در سن پترزبورگ درگذشت.
    آثار ماندگار او سه باله دریاچه قو، زیبای خفته، فندق شكن، خاطرات فلورانس، كنسرتو برای پیانو و ویلن، شش سمفونی و بیش از ۱۰۰ ملودی است.

  3. #223
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    یوهان اشتراوس Johan Strauss
    یوهان اشتراوس Johan Strauss
    یوهان آهنگساز نامدار رمانتیك اتریشی در سال ۱۸۲۵ در وین چشم به دنیا گشود كه در ۶ سالگی نخستین آهنگ والس خود را ساخت و به سراسر اروپا و آمریكا مسافرت كرد و والس وینی را به اوج خود رساند و بیش از ۳۰۰ آهنگ والس خلق نمود و به سلطان والس جهان معروف گردید.
    از آثار باارزش او بارون كولی ها، دانوب آبی، شب پره، خفاش، ۲۰۰ والس و اپرای با زمان سلحشور می باشد.
    ویكتور هربرت Victor Herbert
    نامبرده آهنگساز و موسیقیدان رمانتیك قرن ۱۹ می باشد كه در سال ۱۸۵۹ متولد و سال ۱۹۲۴ در آمریكا فوت می كند و یك ایرلندی نژاد آمریكایی است. از كارهای معروف او می توان به مرا دوباره ببوس، آه راز شیرین زندگی، من عاشق شده ام، جادوگر نیل و شاهزاده خانم پارت اشاره كرد.
    ریشارد اشتراوس Richard Strauss
    ریشارد آهنگساز و رهبر توانای اركستر آلمانی به سال ۱۸۶۴ در مونیخ به دنیا آمد. پدر وی نیز موسیقیدان بود. او از بنیانگذاران موسیقی رمانتیك جدید می باشد (قرن ۱۹ و ۲۰) از ساخته های مشهور او پوئم سمفونیك های دون ژوآن، شوالیه گل سرخ، مكبث، چنین گفت زرتشت و اپرای سالومه و الكترا می باشد. ریشارد ۶۰ سال از عمر خود را به آهنگسازی پرداخت كه در سی سال نخست دوره آهنگسازی با نوآوری و كارهای شگفت آورش جهان موسیقی را به وجود آورد.
    نامبرده در سال ۱۹۴۹ درگذشت.

  4. این کاربر از sina285 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #224
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    نیکولو پاگانینی P A G A N I N I
    نیکولو پاگانینی در روز ۲۷ اکتبر ۱۷۸۲ در بندر جنوا در ایتالیا و در خانواده‌ای نسبتاً فقیر به دنیا آمد. پدرش آنتونیو یک کارگر بارانداز در کشتی بود و مادرش ترزا بوچاردو زنی
    خانه دار بود.

    نیکولو در ۵ سالگی یادگیری ساز ماندولین را نزد پدرش که نوازنده‌ای آماتور بود آغاز کرد. پس از دو سال نواختن ماندولین، نواختن ویلن را شروع کرد؛ او درس‌های مقدماتی ویلن را از پدرش آموخت. نبوغ موسیقایی نیکولو از همان ابتدا ظهور کرد؛ به طوری که پس از چند ماه قادر بود هر قطعه‌ای را در نگاه اول بنوازد.

    آنتونیو پاگانینی در رابطه با آموزش ویلن فرزندش، نیکولو بسیار سختگیر بود، پاگانینی در این باره می‌گوید: «به سختی می‌توان پدری سختگیرتر از او تصور کرد، وقتی به اندازه کافی در نظرش کوشا نبودم تا وقتی که تلاشم را دو برابر کنم با گرسنه نگه داشتن من، مرا تنبیه می‌کرد و این موجب ضعیف شدن بدن و سلامتی‌ام شد.»

    پاگانینی بعد از آنکه درس‌های مقدماتی موسیقی را از پدرش آموخت، شش ماه نزد جاکومو کوستا (متولد ۱۷۶۱) -که اپریستی مشهور بود- آموزش‌های خود را ادامه داد. معلم بعدی نیکولو فرانچسکو نیکو بود که به گفته پاگانینی تأثیر بسزایی در اطلاعات موسیقایی او داشت. یکی دیگر از معلم‌های نیکولو جوانی چروتو (یا الساندرو سروتو) نام داشت که ویلنیستی اهل جنوا بود. پس از آموزش ویلن زیر نظر چروتو، نیکولو به همراه پدرش برای تکمیل اطلاعات هنری اش نزد الساندرو رولا در پارما رفت.

    رولا وقتی برای اولین بار صدای ساز نیکولو را شنید به او گفت که من در نوازندگی هیچ چیزی برای آموختن به تو ندارم و او پس از چند ماه آموزش زیر نظر رولا، برای یادگیری کمپوزیسیون نزد فرناندو پائر رفت که آهنگساز اپرا کمیک و مائسترو دی کاپلا (maestro di cappella) در پارما بود.

    پاگانینی اولین کنسرت خود را در ۱۲ سالگی اجرا نمود و اولین اثر مهم خود یعنی la carmagnola را که عبارت است از یک تم و چند واریاسیون برای ویلن و گیتار در ۱۳ سالگی نوشت.نيکولو پاگانينی، بزرگ‌ترين نابغه‌ی ويولن تمام اعصارمی باشد.
    برخی بر اين عقيده‌اند که نه تنها تاريخ ويولن، که تاريخ موسيقی به پيش از پاگانينی و پس از پاگانينی تقسيم می‌شود!
    او باعث تکامل تکنيک ويولن نشد؛ ساز را به دوره‌ای ديگر بردمردم نواختن او را چيزی فوق طبيعی می‌پنداشتند و حتی تصور می‌کردند او با شيطان ارتباطات‌ای دارد!.
    . در دوران كودكی اش ، همانند دوران كودكی موتسارت؛ به اجبار پدر، ساز ویولون را دست گرفت تا برای خانواده كمك خرج باشد. از همین رو به مدرسه نرفت و از تعلیم و تربیت صحیح هم برخوردار نشد. تنها تعلیم وی آشنایی با نت های موسیقی بود و از آن پس به تنهایی تكنیك های ویولون را فرا گرفت و با دقت و كوشش و زحمت بسیار به تمرین های سخت نوازندگی پرداخت و به زودی توانست آثار مشكل ویوالدی و دیگر موزیسین های مطرح را بنوازد. سختگیری های پدر و رنج دوران كودكی، تأثیر عمیقی بر سیمای او گذاشت و به تدریج چهره استخوانی و تیره ای پیدا كرد.

    در شانزده سالگی در نوازندگی ویولون به درجه كمال رسید تا حدی كه هیچ استادی نمی توانست نكته تازه ای به او بیاموزد. پاگانینی می توانست پاساژهای بسیار سخت ویولون را كه اجرای آن مهارت بسیار لازم داشت را بدون تمرین بنوازد. نخستین كنسرت معروف پاگانینی در تالار اسكالای میلان برگزار شد. به زودی شاگردان بسیاری در محضر وی حاضر شدند ضمن اینكه او توانست به عنوان نوازنده اول ویولونسل در اركستر پادشاهی ناپل استخدام شود. هنرنمایی وی در كنسرتی كه در وین برگزار كرد سبب گردید شهرتش فراتر از یك نوازنده چیره دست در بین مردم فراگیر شود.
    در این كنسرت ، پاگانینی در هر قسمت از اجرای سونات یكی از سیم های ویولون را از كار انداخت؛ قسمت اول را روی چهار سیم، قسمت دوم را روی سه سیم، قسمت سوم را روی دو سیم و قسمت چهارم را روی یك سیم نواخت. این شیوه را پاگانینی به آن جهت به كار برد كه یك بار به طور اتفاقی در اجرای یك كنسرت ، یكی از سیم های ویولون اش پاره شده و وی بدون آنكه كنسرت را متوقف كند با سه سیم به نوازندگی اش ادامه داد. بعد از این اجرا كسانی كه ظرفیت درك این استعداد شگرف را نداشتند درباره وی شایعه كردند كه قدرت نوازندگی اش را از شیطان كسب كرده است. سیمای ژولیده وی و حالت مرموز چهره اش به این شایعات بیشتر دامن می زد.

    كم كم جراید نیز با این عقیده همراهی كردند و او را به عنوان موجودی مرموز و غیر انسانی معرفی كردند و نه به عنوان یك استاد بزرگ و هنرمند.در حقیقت درك واقعی هنر او برای كسانی كه ظرفیت متوسط داشتند آسان نبود. به علت اینگونه قضاوت های سطحی، پاگانینی مدت زیادی از مردم كناره گرفت. این شایعات در تمام عمر همراه پاگانینی بود و مانند سایه ای او را تعقیب می كرد. هنر او كه آن همه باعث افتخار دنیای موسیقی بود همیشه سبب گرفتاری های بیشماری برای وی می شد. پاگانینی در زمان حیات خود هیچگاه چنان كه شایسته هنر او بود مورد تحسین قرار نگرفت. او نسبت به تكنیك زمان خود به طور فوق العاده ای پیشی جست. یكی از روزنامه های وین درباره او نوشت: «پاگانینی، ویولون را از جایی آغاز می كند كه دیگران به آنجا ختم كرده اند.» پاگانینی تنها یك نوازنده نبود و در آهنگسازی نیز تبحر داشت.
    هنوز هم برای بسیاری از نوازندگان جهان، توان اجرای آثار او افتخار شمرده می شود و هنوز هم در كنسرت ها اجرای درست آثار او بسیار مشكل است. ملودی در آثار پاگانینی ارزش بسیار داشت و او نغمه های بسیار جذاب و دلنشینی در قطعات خود به كار برده و با مهارت از عهده بسط آهنگ بر آمده است. زندگی مرموز وی، چهره نامأنوسش و نیز قدرت باور نكردنی اش در نوازندگی از وی افسانه ای ساخت كه گرچه در زمان حیاتش به نیروهای شیطانی نسبت داده می شد ولی امروزه همگان بر این باورند كه موسیقی او بسیار انسانی است.

  6. این کاربر از sina285 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #225
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    هربرت فون كارايان
    هيچ كس چون هربرت فون كارايان در صحنه ي بين المللي موسيقي كلاسيك در كنار هنر رهبري اركستر ُ چنين بر صحنه گرداني مسلط نبود.


    هربرت فون کارایان در سال ۱۹۶۶

    شروع معجزه كارايان
    همه چيز با « تريستان » ریچارد وانگر در اوپراي برلين ـ که در آن زمان اوپرای دولت پروس نامیده می‌شد ـ و عنوان بزرگی در روزنامه آغاز شد. «ادوین فون در نول»، اواخر ماه اکتبر سال ۱۹۳۸ در روزنامه‌ی «برلینر تسایتونگ آم‌میتاگ»، برای مقاله‌ی خود عنوان «معجزه‌ی کارایان» را برگزیده بود. این آغاز پیشرفت شغلی بی‌مانندی بود. هربرت فون کارایان در ۲۱ سالگی مصمم شد که پیشه‌ی موسیقی را از بنیاد فراگیرد و به عنوان دستیار رهبرارکستر، به تئاتر شهر اولم رفت، جایی که به زودی به نخستین رهبر ارکستر مجلسی ارتقا یافت.


    کارایان در سال ۱۹۸۰

    کارایان ‌گفته بود: «و این آن چیزی است که من امروزه در رهبران جوان ارکستر نمی‌بینم. نخست اینکه آنان به اندازه‌ی کافی پیانو نواختن نمی‌دانند. و دوم اینکه نمی‌دانند آدم باید با خواننده چگونه رفتار کند. ببینید، ما که ناچار بودیم مکتب سخت ایالت کوچکی را از سربگذرانیم، هر کدام همزمان رهبر ارکستر مجلسی، دستیار رهبر ارکستر و رییس کر خود بودیم».در کنار تسلط بر پیشه‌ی موسیقی، بلندپروازی و غریزه‌ی پیشرفت شغلی، ویژگی‌های شخصیتی‌ای بودند که کاریان را به آن چیزی تبدیل ساختند که شد. وی در کنار این‌ها، از انرژی فوق‌العاده و هدف‌گذاری دقیق، رانش به سوی کمال و اراده‌ای راهبردی برای کنترل همه‌ی ظرفیت‌ها برخوردار بود. هربرت فون کارایان از آغاز همه‌ی این خصوصیات را پیگیرانه و بیش از هر موسیقیدان هم‌عصر خود، در خدمت اجرای موسیقی، تولید و بهره‌برداری تجاری آن قرار داد.
    هربرت فون کارایان جوان، در سومین دهه‌ی زندگی‌اش برلین را تسخیر کرد. ناسیونال‌سوسیالیست‌ها به «ویلهلم فورت‌ونگلرز» اعتماد چندانی نداشتند و از همین‌رو، کارایان را به عنوان رقیب او علم کردند. کارایان با چیره‌دستی از این موقعیت استفاده کرد. در سال ۱۹۳۹ یعنی سال آغاز جنگ جهانی دوم، کارایان رهبر ارکستر مجلسی اوپرای برلین شد و هدایت کنسرت سمفونی ارکستر مجلسی دولت پروس را برعهده گرفت. «معجزه‌ی کارایان» آغاز شده بود.

    ده‌های ۵۰ تا ۷۰ میلادی، دوران اوج فعالیتهای کارایان
    پس از جنگ، مدت کوتاهی شغل رهبری ارکستر را برای کارایان ممنوع کردند. وی در این زمان، با «والتر لگ» تولیدکننده‌ی صفحات موسیقی و بنیادگذار ارکستر فیلارمونی آشنا شد. بدین‌سان، بخش دوم «معجزه‌ی کارایان» آغاز شد. پس از آن، عروج بی‌وقفه‌ی کارایان در صحنه‌‌ی موسیقی اروپا آغاز شد. وی رییس هنری جامعه‌ی دوستداران موسیقی وین، رییس اوپرای وین، مدیر هنری جشنواره‌ی زالتسبورگ و نیز اوپرای «اسکالا» در میلان شد. این چند نام، نشانگر دامنه‌ی برد هنری کارایان است.
    پس از درگذشت ویلهلم فورت‌ونگلرز در سال ۱۹۵۴، کارایان برای مادام العمر به عنوان جانشین او، رهبر اصلی ارکستر و مدیر هنری فیلارمونی برلین شد. همکاری با فیلارمونی برلین، خوش‌شانسی بزرگ زندگی او بود.
    خود او گفته بود: « فوق‌العاده در این کار این است که از جوش‌خوردن ۱۲۰ انسانی که خواست یکسانی دارند و کار یکسانی می‌کنند، ناگهان شخصیت ویژه‌ای پیکر می‌گیرد. این رمز پرواز پرنده‌ای است که من بی‌وقفه می‌توانم هر بار از نو آن را بنگرم. زیرا آدم نمی‌تواند از خود بپرسد، چطور چنین چیزی رخ می‌دهد. این یک روح جمعی است ـ یا هر نامی که می‌خواهید بر آن بگذارید ـ که برپایه‌ی قوانین خودش عمل می‌کند. هنگامی که این آدم‌ها یا پرواز جمعی پرندگان را می‌نگرید، می‌بیند که هیچیک خطا نمی‌کنند، در ارکستر هم چنین است. ناگهان همه چیز خود بخود عمل می‌کند».


    کارایان بزرگترین موفقیتهای خود را با ارکستر فیلارمونی برلین جشن گرفت

    همکاری کارایان با فیلارمونی برلین، مدت کوتاهی پیش از مرگ او در سال ۱۹۸۹ پایان یافت. هربرت فون کارایان به شخصیتی چون «رییس کل موسیقی اروپا» تبدیل شده بود. او مانند عنکبوتی در شبکه‌ی خود نشسته بود و با تارهایش، حیات موسیقی سده‌ی پیش را هدایت می‌کرد. او با شرکت‌های تولید صفحه قراردادهای گوناگون داشت و سرانجام از سال ۱۹۸۳ شرکت تولیدی خود را ساخت. او از همه‌ی وسايل ارتباطی برای نمایش و تبلیغ کارهای خود سود می‌برد. بازتولید فنی برنامه‌های ضبط شده و بهره‌برداری تجاری از آن‌ها نیز بخشی از راز «معجزه‌ی کارایان» و موقعیت استثنایی بی‌رقیب هنری و رسانه‌ای اوست.

  8. این کاربر از sina285 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #226
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض



    Enrique Miguel Iglesias

    ام کامل : "Enrique Miguel Iglesias Preysler" (انریکو میگوئل ایگلسیاس پریسلر)
    انریکو کوچکترین پسر خولیو ایگلسیاس ، معروف ترین خواننده ی اسپانیایی است که البته پدرش اذعان داشته که دوست داشته پسرش هر کار دیگری را پیش می گرفته تا خوانندگی اگر چه انریکو پسر خولیوی معروف بود اما از همان آغاز رابطه چندان صمیمانه ای با پدرش نداشته زیرا او بیشتر وقتش را در خارج از منزل بوده و همچنین انریکو از اینکه مادرش تنها زن زندگی پدرش نیست ناراحت بود و این شیوه را نمی پسندیده .

    انریکو در 8 می سال 1975 در مادرید اسپانیا به دنیا آمد مادرش که روزنامه نگاری به نام "Isabel Preysler Arstria" بوده که 8 سال پس از تولد انریکو از پدرش جدا شده انریکو در یکی از مصاحبه هایش گفت: وقتی بچه بودم کار را برای مدتی کنار گذاشتم کاری که پدرم هرگز انجام نداد این بود که از من حمایت نکرد.او همچنین یک خواهر و یک برادر به نام های ""Julia Jose و" "Chabeli دارد به اضافه دو برادر ناتنی دوقلو و دو خواهر ناتنی دوقلو.

    پس از اون انریکو با پدرش به میامی میان به خاطر عملیات تروریستی که در زادگاهش در اون زمان به وقوع پیوسته بود.او موسیقی را از 13 سالگی شروع کرد و در سال 1991 قدم به دنیای موسیقی گذاشت که تاکنون بیش از 30 میلیون از نسخه های آلبوم هایش به فروش رفته و جالب این است که تنها 7 آلبوم بیرون داده.
    انریکوبه 4 زبان انگلیسی و اسپانیایی و ایتالیایی و پرتغالی تا حالا خوانده است که ترانه های اسپانیایی و انگلیسی او بیشتر مورد استقبال بوده، آلبوم "coasas del amor" را در 3 سال به تنهایی ضبط کرده و بدون اینکه خانواده اش بفهمند به بازار داده انریکو می گوید من هیچ وقت نمی خواستم اینو به خانواده ام بگم چون مورد تمسخر واقع می شد من برای اون خیلی احترام می گذاشتم و واقعا خواستارش بودم مثل زمانی که مثلا شما دارید شام می خورید و به پدرتان می گویید من می خواهم خلبان شوم و او هم در جواب می گوید حرف اضافی نزن و شامتو بخور من هیچ وقت نمی خواستم اینو بشنوم.

    خواندگانی چون لایوئل ریچی در زمان جوانی روی او تاثیر گذاشته بودند .پس از آن آلبوم vivir" "را به بازار عرضه کرد که برنده ی جایزه ی گرمی شد او حتی موفقیت های دیگری را نیز تا سال 99 به چنگ آورد و ترانه های ""Bailamos او به صدر صد آهنگ برتر در سپتامبر در انگلستان رسید.

    انریکو تا کنون 116 جایزه پلاتینیوم رکورد و 227 جایزه Gold (بهترین دستاوردهای هنری) را گرفته.می توان گفت انریکو می خواهد رکورد پدرش را بزند پدرش 250 میلیون نسخه از آلبوم هایش را فروخته که انریکو در صدد است این رکورد را بزند.
    انریکو هچنین در فیلم ""Once Upon A Time In Mexico (روزی روزگاری در مکزیک) به کارگردانی رابردت رودیگوئز همراه بازیگرانی مانند آنتونیو باندراس و جانی دپ شرکت کرده.

    انریکو اصلا ساعت به دستش نمی بنده اما مشخص نیست که چرا در یک تبلیغ ساعت شرکت کرده و اونو به مشتش بسته همچنین انریکو آدم ولخرجی نیست و عادت به ولخرجی نداره و همیشه پول کمی در جیبش می گذاره اما معلوم نیست که وقتی با آنا بیرون میره چقدر پول همرا خودش می بره!؟!انریکو به کلاه آبی علاقه منده و بین کارتونها هم از باگز بانی و پینوکیو خوشش میاد همچنین بهترین هدیه کریسمسو سپری کردن اوقات با دوستانش می دونه و همه جور مجله ای هم می خونه.

    ازدواج:

    انریکو ایگلسیس خواننده محبوب اسپانیا یی (من و همه ) با آنا کورنیکو فا تنیسور روسی ازدواج کرد . این زوج در ماه گذشته طی مراسمی مخفیانه در پورتو والارتا مکزیکو با یکدیگر ازدواج کردند . هیچ کس از این ازدواج اطلاع نداشت تا این که آنا خانومش در یک مسابقه تنیس خیریه بدون مقدمه رو به تماشاگران کرد و به آنها اعلام کرد که یک ماهی است که با انریکو ازدواج کرده است. او در حالی که می خندید گفت : می دانم همه شما شوکه شدید . ولی این تصمیم من و انریکو بود . می خواستیم یک ماه بدون درد سر در کنار هم باشیم و ماه عسل خود را با آرامش برگزار کنیم . باید بگویم انریکو همسر بی نظیری است و خوشحالم که با او ازدواج کرده ام .
    آنا کورنیکوفا تنیسور مشهور روسی در سپتامبر 2002 به خاطر کمردرد از دنیای حرفه ای تنیس خداحافظی کردو اکنون بیشتر در مسابقات خیریه شرکت می کند . او در یکی از همین مسابقات با انریکو آشنا شد که این آشنایی پس از مدت کوتاهی منجر به ازدواج شد


  10. #227
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    گوردن متیو سونر، معروف به استینگ، خواننده راک و بلوز و جاز اهل انگلیس است که در دوم اکتبر ۱۹۵۱ در نیوکاسل به دنیا آمد. فعالیت وی بیش‌تر در دهه‌ی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی بوده است.



    استینگ خواننده معروف راک

    زمینه فعالیت
    خواننده

    تولد
    دوم اکتبر ۱۹۵۱
    نیوکاسل


    نام مادرش آودری و نام پدرش ارنست بود. روزی گوردون سولومون به او گفت که با پوشیدن پیراهن راه راهش شبیه به زنبور شده است، از آن روز او نامش را استینگ گذاشت. استینگ، Sting به معنی نیش زنبور است.


    او در آغاز نوازنده بود. تا سال 1984 با گروه پلیس کار می کرد و بعد از آن راهش را به تنهایی ادامه داد. قبل از این که در گروه پلیس خواننده اصلی شود، کارش حفاری، معلم زبان انگلیسی در مدارس و مربی فوتبال بود. او برای نواختن ساز با گروههای جاز نیز همکاری می کرد. او در سال 1992 دکترای افتخاری موسیقی را از دانشگاه نورث آمبریا و در سال 1994 از کالج برکلی دریافت کرد. او گیتار، گیتار باس، ماندولین، پیانو، هارمونیکا، ساکسیفون و فلوت می نواخت و نام گیتارش را برایان گذاشته بود.


    او در حال حاضر با خانواده اش، همسرش ترودی و شش فرزندش، در ویلت شایر زندگی می کند و استودیوی خصوصی اش هم همان جاست. او همراه با ترودی و گروه برازیلیان ایندیان از سال 1989 بنیاد جنگل های پرباران را تاسیس کردند تا جنگل ها را نجات دهند.


    استينگ، يكى از مطرحترين چهره هاى موسيقى پاپ در دنيا و همچنين يكى از معروفترين خوانندگان و موزيسينهاى مدافع حقوق بشر و حامى حفظ محيط زيست چندى پيش تور كنسرتهاش در آلمان را در شهر مونيخ به پايان برد و مجموعه اى از ترانه هاى آخرين آلبومش يعنى Sacred Love عشق مقدس و همچنين قطعاتى جاودانى و قديمى از يك عمر فعاليتهاى هنريش را به طرفداراش عرضه كرد.


    جدائى Sting از گروه Police در سال ۱۹۸۴، اونهم بعد از هفت سال فعاليت موفق، همگى طرفدارهاى اين گروه رو شوكه كرد، اما براى خود استينگ قدمى بود بس مهم و موفقيت آميز.


    او كه در گذشته معلم ورزش و زبان انگليسى بود، پس از جدائيش از Police سبك كارش را تغيير داد و برعكس ساخته هاى اين گروه كه در آنها رگه هائى از موسيقى راك و فانك با موسيقى پاپ پيوند خورده بود، عناصرى از موسيقى Jazz، موسيقى كلاسيك، موسيقى هاى بومى، موسيقى Country و Reggae را وارد ساخته هايش كرد. خودش هم نوازندگى گيتار باس را كم و بيش كنار گذاشت و سراغ گيتار رفت. اولين آلبوم سلوى Sting تحت عنوان The Dream of the Blue Turtles در سال ۱۹۸۵ منتشر شد و موفقيت زيادى كسب كرد.


    او كه در سال ۱۹۵۱ در نيوكاسلِ انگليس به دنيا آمده، در عرصه آهنگسازى و ترانه سرائى، يكى مطرحترين چهره هاى دنيا محسوب ميشود و از شخصيتهائى است كه در موسيقى پاپ تاثير و نفوذ زيادى داشته. نكته درخور توجه اين كه موفقيت Sting لحظه اى و كوتاه نبوده، بلكه او توانسته جايگاه و موفقيتش را در طى سالهاى متمادى حفظ كند.


    سير صعودى استينگ در واقع از سال ۱۹۷۷ تا به حال ادامه دارد، يعنى از زمانى كه به همراهى Stewart Copeland و Andy Summer گروه Police را به راه انداخت. بد نيست بدانيد كه اسم واقعى استينگ Gordon Sumner است و به خاطر علاقه اش به پولوورهاى راه راه زرد و سياه، از همان دوران نوجوونى به Sting، به معنى تيغ و يا نيش شهرت پيدا كرده.

    شكى نيست كه Sting از معدود هنرمندهائى در عالم موسيقى است كه در عرصه مسائل سياسى و اجتماعى بسيار فعال هستند. اين را از جمله ميتوان در آخرين آلبومش يعنى عشق مقدس ديد كه از زمان انتشارش تا به حال جايزه هاى صفحه طلائى و پلاتين زيادى كسب كرده و بسيار موفق بوده.


    همانطور كه اشاره شد، يكى از ويژگيهاى اين خواننده، موضعگيرى و اظهار نظر در مورد مسائل سياسى و اجتماعى روز است. Sting در اين راستا، از همان دهه هشتاد ميلادى سعى كرده كه از شهرت و محبوبيت خود نهايت استفاده را بكند. او علاوه بر تأسيس بنيادى به اسم Rainforest Foundation براى حفظ جنگهاى آمازون، در سازمان Green Peace و سازمان عفو بين الملل فعاليت دارد.


    در سال ۱۹۹۹، Sting آلبومى به اسم Brand New Day منتشر كرد كه بسيار موفق بود و يكى از ترانه هاش به اسم Desert Rose هم با توجه به همكاريش با شب مامى، يكى از خوانندگان معروف جهان عرب، محبوبيت زيادى كسب كرد. بعد از انتشار اين آلبوم، Sting دست به برگزارى كنسرتهاى متعددى در كشورهاى عربى از جمله دبى، عمان و قاهره زد. كه البته كنسرتش در مصر در دامان اهرام ثلاثه، نقطه اوج اين برنامه ها بود.


    ناگفته نماند كه ترانه Desert Rose در قالب سى دى تك آهنگى هم روانه بازار شد. خود Sting ميگويد: “وقتى من به تهيه كننده هاى كارهايم گفتم كه ميخواهم اين ترانه را درآمريكا در قالب سى دى سينگل دربياورم، شوكه شدند و گفتند هيچ فرستنده راديوئى اين ترانه را پخش نخواهد كرد، چون خواننده اى در آن به عربى ميخواند. من هم در جواب گفتم كه اين مسئله برام مهم نيست و فرقى نميكند.”


    بازتاب فعاليتها، نظرات و تأملات Sting درباره مسائل سياسى و اجتماعى جهان را ميتوان در آلبومهاى او ديد، از جمله همين آلبوم آخرش. آلبوم عشق مقدس، يك آلبوم خالص سياسى نيست، اما به گونه اى واكنش Sting است به فاجعه يازدهم سپتامبر كه در جريان آن شمارى از دوستهاش را از دست داد.

    دوازه قطعه آلبوم Sacred Love از عشق ميگويند، از مرگ، جدائى و جنگ و همگى اين ترانه ها در پس نواى تيره شان، لحنى اميداركننده دارند و از عشقى سخن ميگويند كه ميتواند، نجاتبخش روزهاى انسانها باشد.


    بايد گفت كه ترانه هاى اين آلبوم، از پيچيدگى خاصى برخوردارند و شايد گاهى براى شنونده ديرهضم باشند. با وجود اين، قطعات آلبوم با توجه به تركيب سالمشان از موسيقى پاپ، موسيقى بومى، Soul ، Country و موسيقى آمريكاى لاتين ، شنيدنى هستند.

    حضور سبكها و عناصر گوناگون، يكى از بارزترين ويژگيهاى آخرين آلبوم استينگ است. براى نمونه در يكى از قطعات به اسم Send Your Love كه حالا با هم ميشنويم، Vincente Amigo، يكى از نوازندگان چيره دست گيتار فلامنكو، گوشه هائى به شكل سلو اجرا ميكند و طبيعيست كه در قطعه اى به اين سبك، جاى كاستانيت يا قاشقك نبايد خالى باشد. در قطعه اى ديگر به اسم كتاب زندگى من، The Book of my life ، انوشكا شانكار، دختر رواى شانكار، نوازنده اسطوره اى سى تار، همكارى داشته است.


    انتشار آلبومهاى موفق و برگزارى كنسرتهاى متعدد در سراسر جهان نشاندهنده محبوبيت و جذابيت Sting و موسيقى او است. آلبومهايش در سراسر دنيا تا به حال ۷۰ ميليون بار به فروش رفته و خودش هم شش بار موفق به دريافت جايزه معروف Grammy شده. تلاشهاى پيگير و فعاليت بى وقفه اش براى برخورد با مسائل سياسى و اجتماعى حتى باعث شد كه Sting در سال ۲۰۰۳ در حاشيه برگزارى مراسم اعطاى جوايز Grammy، به پاس خدمات بشردوستانه اش، به عنوان شخصيت سال انتخاب شود.

    بد نيست به اين هم اشاره كنيم كه استينگ در نوسيندگى هم تجربه هائى كسب كرده و سال گذشته بيوگرافى خودنوشته اش رو تحت عنوان Broken Music، موزيك شكسته منتشر كرد كه به زبان آلمانى هم ترجمه شده است. در اين كتاب Sting از كودكيش ميگويد و از سختيها و رنجهائى كه در آن دوران متحمل شده، تا قدم به صحنه عالم موسيقى بگذارد.

    او اولين تجربيات پيش و پاافتاده اش را در همون دوران بچگى با پيانوى مادربزرگش كسب كرد و سعى داشت كه درد و اختلاف و جدائى پدر و مادرش را با موسيقى تسكين ببخشد. خودش دراين باره ميگويد: ”موسيقى براى من نيروئى درمان بخش بوده و هنوز هم هست.” Sting در دوران نوجوانى و جوانى، به عنوان كمك راننده اتوبوس، كمك كارگر سر ساختمان، كارمند اداره دارائى و بالاخره به عنوان معلم كسب درآمد ميكرد.


    در اوسط دهه هفتاد به همراهى زن و نوزادش، بدون پول و سرمايه راهى لندن ميشود و درآونجاست كه گروه سه نفره Police شكل ميگيرد. در سال ۱۹۷۸ترانه Roxanne پلى ميشود براى رسيدن اين گروه به شهرت و موفقيت و بيوگرافى خودنوشته Sting هم سرگذشت، خاطرات و تجربيات او را تا همين مقطع دربر ميگيرد.

    آلبوم‌ها

    ۱۹۸۵ The Dream of the Blue Turtles

    ۱۹۸۶ Bring On the Night

    ۱۹۸۷ Nothing Like the Sun

    ۱۹۸۸ Nada Como el Sol

    ۱۹۹۱ Soul Cages

    ۱۹۹۳ Ten Summoner's Tales

    ۱۹۹۴ Fields of Gold: The Best of Sting ۱۹۸۴-۱۹۹۴

    ۱۹۹۶ Mercury Falling

    ۱۹۹۷ The Very Best of Sting & The Police

    ۱۹۹۹ Brand New Day

    ۱۹۹۹ At the Movies

    ۲۰۰۱ All This Time

    ۲۰۰۳ Sacred Love

    ۲۰۰۶ Songs from the Labyrinth

  11. #228
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    BLUE :
    گروه بلو ( آبی ) یکی از گروه های مورد علاقه من هستش ! واسه همین این دفعه کمی از بلو براتون مینویسم !
    گروه بلو از چهار نفر پسر به نام های : Antony Costa , Duncan James , simon webbe , Lee Ryan تشکیل شده و همه اصلیت انگلیسی دارند و در اصل گروه بلو یک گروه انگلیسی هستش که به شهرت جهانی دست پیدا کرده !
    بلو در ابتدا با دو عضو شروع به کار کرد . لی رایان و سیمسون در سال ۲۰۰۰ این گروه رو تشکیل دادند و چند ماه بعد دانک و آنتونی هم به جمع آنها پیوستند و با مخلوط کردن سبک پاپ و دنس موزیک توانستند به موفقیت خوبی دست پیدا کنند
    در ۲۷ ماه می سال ۲۰۰۱ اولین آهنگ آنها All Rise یک موفقیت بزرگ را در استرالیا ـ نیوزلند ـ انگلستان برای آنها به ارمغان آورد و آنها را در جدول فروش تاپ ۱۰ شماره چهار کرد و بعد از آن آهنگ دوم آنها به نام Too Close در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۱ آنها را در مقام اول جدول تاپ ۱۰ قرار داد و باز هم بعد از آن سومین آهنگشان با نام If you come back در ماه نوامبر سال ۲۰۰۱ آنها را در جدول تاپ ۱۰ انگلستان اول ساخت ! و به این ترتیب اولین آلبوم بلو با نام One love روانه بازار شد و با استقبال بی نظیری روبرو شد که بلو را به عنوان یک گروه پاپ میوزیک جهانی مطرح ساخت ! بعد از این آلبوم بچه ها در سال ۲۰۰۳ با آلبوم دیگری به نام Guilty برگشتند که از این آلبوم هم به خوبی استقبال شد !
    اما در اینجا باید بگم که در حال حاضر گروه بلو با توافق دوستانه اعضای این گروه به طور موقتی از فعالیت خود دست کشیده ! و هر یک از اعضای این گروه به طور انفرادی در حال امتحان شانس خود هستند ! و تا اینجا لی رایان و سیمون و دانک توانستند به خوبی خودشون رو مطرح کنند !
    بیوگرافی اعضای گروه :






    نام کامل : دانکن ماتیو جیمز


    نام مستعار : دانک
    رنگ مو :قهوه ای تیره ـ بلوند
    رنگ چشم :آبی
    قد : ۵ فوت یازده اینچ
    تاریخ تولد :۷/۴/۷۹
    مکان تولد :salisbury wilts
    هنرمند یا گروه مورد علاقه : Marvin gaye
    آلبوم مورد علاقه : left of the midale from natalie imbruglia
    داخل واکمنت چیه ؟؟ Resorroir dogs آهنگ فیلم !!!
    کتاب مورد علاقه : Catcher in the rye
    فیلم مورد علاقه : The fifth element عنصر پنجم !
    غذای مورد علاقه :هر نوع غذای دریایی
    نوشیدنی مورد علاقه : آب قره قاط
    عطر مورد علاقه : Cool Water
    فیلم و شوی تلویزیونی مورد علاقه :Friends همین الان هم از شبکه های ماهوارهای پخش میشه !
    تیم فوتبال مورد علاقه : آرسنال
    هنرپیشه مورد علاقه : برد پیت
    فروشگاه لباس مورد علاقه : Levis
    رنگ مورد علاقه : قرمز !




    نام کامل : لی رایان


    نام مستعار : ندارد
    رنگ مو : بلوند
    رنگ چشم : سبز متمایل به آبی !
    قد : پنج فوت و یازده اینچ
    تاریخ تولد : ۱۷/۶/۸۳
    مکان تولد : Chathem Kent
    هنرمند یا گروه مورد علاقه : Stevie Wonder
    آلبوم مورد علاقه : Boyz II men evolution
    داخل واکمنت چیه ؟؟ Marvin gay
    کتاب مورد علاقه : خاطرات بسکتبال
    فیلم مورد علاقه : کلوپ جنگیدن Fight club
    غذای مورد علاقه : sushi
    نوشیدنی مورد علاقه :Red bull
    عطر مورد علاقه : coco chanel
    فیلم و شوی تلویزیونی مورد علاقه : The young ones
    تیم فوتبال مورد علاقه : Charlton Athletic
    هنرپیشه مورد علاقه : Edward norton
    فروشگاه لباس مورد علاقه :Gucci
    رنگ مورد علاقه : آبی


    نام کامل : سیمون سالامون وب

    نام مستعار : شفت shaft
    رنگ مو : مشکی
    رنگ چشم : قهوه ای
    قد : پنج فوت و ده اینچ
    تاریخ تولد :۳/۳/۷۹
    مکان تولد : منچستر
    هنرمند یا گروه مورد علاقه : Metod man
    آلبوم مورد علاقه : Tical from Metod man
    داخل واکمنت چیه ؟؟ Save the last dance
    کتاب مورد علاقه : Monster Kody
    فیلم مورد علاقه :Belly
    غذای مورد علاقه : جوجه و برنج و نخود فرنگی !!
    نوشیدنی مورد علاقه : Vita
    عطر مورد علاقه : Angle عطر دخترانه !!!
    فیلم و شوی تلویزیونی مورد علاقه : Friends
    تیم فوتبال مورد علاقه : منچستر یونایتد
    هنرپیشه مورد علاقه : Wesley Smipes
    فروشگاه لباس مورد علاقه : Foot Locker
    رنگ مورد علاقه : آبی


    نام کامل : آنتونی دانیل کات


    نام مستعار : Ant ( مورچه )
    رنگ مو : قهوه ای تیره
    رنگ چشم : قهوه ای تیره
    قد : پنج فوت و نه اینچ
    تاریخ تولد : ۲۳ / ۶ / ۸۱
    مکان تولد : Edgware middtese
    هنرمند یا گروه مورد علاقه : جرج مایکل
    آلبوم مورد علاقه : جرج مایکل Faith
    داخل واکمنت چیه ؟؟ Graig david
    کتاب مورد علاقه : از موش و مردان !!
    فیلم مورد علاقه : The Commitments
    غذای مورد علاقه : پیتزا ـ ماکرونی ـ اسپاگني
    نوشیدنی مورد علاقه : پپسی
    عطر مورد علاقه : My mam`s cooking
    فیلم و شوی تلویزیونی مورد علاقه : احمقها و اسب ها !!
    تیم فوتبال مورد علاقه : Spurs
    هنرپیشه مورد علاقه : آل پاچینو
    فروشگاه لباس مورد علاقه : Diesel
    رنگ مورد علاقه : آبی

  12. #229
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    سلین دیون Céline Dion


    سلین دیون (نام کامل Céline Marie Claudette Dion ) در 30 مارس 1968 در ایالت فرانسوی زبان کبک کانادا در یک خانواده فقیر و پرجمعیت به دنیا آمد دیون 13 خواهر و برادر دارد و او شانزدهمین عضو خانواده و کوچکترین فرزند خانواده بود نام او برگرفته از ترانه ای به نام سلین بود که مادرش در زمان بارداری او به آن بسیار علاقه مند بود و همیشه آن را می خواند. او از کودکی در کافه ای که متعلق به والدین خود بود به اجرای کنسرت می پرداخت پدر او نوازنده آکاردئون بود و مادرش نیز نوازنده ویلن در ادامه سلین به طور اتفاقی و با فرستادن یکی از کارهایش برای رنه آنژیل René Angélil که شخصیت معروفی در موسیقی کاناداست با او آشنا شد . رنه تحت تائیر هنر و صدای سلین قرار گرفت و حتی برای تولید اولین آلبوم خود رنه خانه خود را به رهن گذاشت تا هزینه تولید این آلبوم را تامین کنند رنه مدیریت برنامه های سلین را بر عهده گرفت و در سال 1994 علی رغم اینکه 26 سال با سلین دیون اختلاف سنی داشتند با سلین ازدواج کرد سلین در سال 1980 به طور حرفه ای فعالیت خود را در خوانندگی شروع کرد . و در سال 1982 برنده جایزه جهانی محبوب ترین خواننده شد و در سال 1988 برنده جایزه Eurovision Song Contest شد . سلین در بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ چندین آلبوم را انتشار داد که تمامی آنها به زبان مادری او یعنی فرانسوی بودند اما در سال ۱۹۹۰ او اولین آلبوم انگلیسی خود را تولید کرد که تفاهم نام داشت.این آلبوم فروش خوبی کرد و رکوردی را در کانادا بر جای گذاشت،چرا که این آلبوم به فروش 600.000 نسخه ای در کانادا رسید و البته 200.000 نسخه نیز در دیگر کشورها فروش کرد. خانم سلین در سال ۱۹۹۳ آلبوم رنگ عشق من را وارد بازار کرد.این آلبوم نیز فروش بالای داشت و سروصدای زیادی بر پا کرد بخصوص آهنگ قدرت عشق که تا چهار هفته در صدر جدول بهترین آهنگها در اکثر کشور بود.این آلبوم نه تنها در آمریکا و اروپا پر سروصدا بود ،بلکه در آسیا بخصوص،ژاپن به فروش بالایی دست یافت در سال 1996 ترانه Falling into You او بسیار موفق بود و در سال 1997 ترانه به یاد ماندنی فیلم مشهور تایتانیک را اجرا کرد .در سال 1999 او دچار یک شکست موقتی شد و به بیماری سرطان حنجره دچار شد . ولی بعد از سه سال وقفه و بهبودی دوباره و با ارائه یک اثر جدید به عرصه موسیقی برگشت . آلبو جدید او 175 میلیون دلار فروش کرد و نام او را به عنوان خواننده زن پرفروش ترین اثر موسیقی جهان ثبت کرد سلین دیون از معدود خواننده های است که توانسته اغلب جایزه های بزرگ موسیقی دنیا از قبیل گرمی، جونو و اسکار را بدست آورد
    سبک کارهای سلین دیون اغلب پاپ ، کلاسیک و راک اند رول است و من هم چند ترانه از کارهای سلین دیون رو که خودم بیشتر دوست دارم برای دانلود آماده کردم .(منبع بیوگرافی : ترجمه آزاد و تلخیص شده از ویکی پدیای انگلیسی)

  13. #230
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    پيش فرض

    ادوارد وارز در سال‌ ۱۸۸۳ در پاریس‌ به‌ دنیا آمد و در سال‌ ۱۹۶۵ در نیویورك‌ درگذشت‌. او دری‌ را كه‌ بوسونی‌۲ عمری‌ به‌ آن‌ خیره‌ مانده‌ بود، گشود و از آن‌ عبور كرد. متأسفانه‌ وارز، بخش‌ اعظم‌ عمرش‌ را منتظر ماند تا تكنولوژی‌ بتواند خود را با ذهن‌ او هماهنگ‌ كند. وارز از جمله‌ كسانی‌ است‌ كه‌ زودتر از دوران‌ خود به‌ دنیا می‌‌آیند. البته‌ اگر دیرتر به‌ دنیا می‌آمد، استادش، بوسونی‌ نمی‌توانست‌ او را برای‌ نقشی‌ كه‌ قرار بود در دنیای‌ آینده‌ به‌ عهده‌ بگیرد، آماده‌ كند.
    وارز ابتدا به‌ عنوان‌ یك‌ مهندس‌، ریاضیات‌ و علوم‌ خواند و یادداشتهای‌ داوینچی‌ را دقیقاً مطالعه‌ كرد. سپس‌ به‌ سوی‌ موسیقی‌ كشیده‌ شد تا اصول‌ علمی‌ آموخته‌شده‌ خود را در زمینه‌ علم‌ صوت‌ به‌ كار گیرد. او در اسكولاكانتوریوم‌۳ و كنسرواتوار پاریس‌، دانشجوی‌ ناآرام‌ و غمگینی‌ بود. دوستان‌ او همگی‌ از مشاهیر دوران‌ خود بودند: ساتی‌۴، رومن‌ رولان‌۵ (نویسنده‌ای‌ كه‌ در خلق‌ شاهكارش‌ ژان‌ كریستف‌۶ از وارز الهام‌ گرفت‌)، روس‌ سولو ۷، ویل‌ لاـ لوبوس‌۸، دوچامپ‌ ۹، كاول‌۱۰، لوئنینگ‌۱۱، لنین‌۱۲، تروتسكی‌۱۳، پیكاسو۱۴و بسیاری‌ دیگر.
    هنگامی‌ كه‌ در كنسرواتوار پاریس‌ بود، شروع‌ به‌ زیر و رو كردن‌ همه‌ مبانی‌ كرد و گفت‌:
    «نمی‌خواهم‌ تسلیم‌ صداهایی‌ شوم‌ كه‌ تا كنون‌ شنیده‌ام‌.»
    الهام‌دهندگان‌ او بوسونی‌ و دبوسی‌۱۵بودند. بوسونی‌ او را تشویق‌ كرد كه‌ آهنگساز شود و به‌ او گفت‌:
    «این‌ قوانین‌ نیستند كه‌ هنر را می‌سازند و تو حق‌ داری‌ آنچه‌ می‌خواهی‌ و آن‌ گونه‌ كه‌ می‌خواهی‌ بسازی‌.»
    دبوسی‌ همچنین‌ وارز را تشویق‌ كرد كه‌ برای‌ الهام‌، به‌ موسیقیهای‌ غیرغربی‌ روی‌ بیاورد. وارز پس‌ از خدمت‌ در ارتش‌ فرانسه‌ در طول‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌، در سال‌ ۱۹۱۵ و در سن‌ ۳۳ سالگی‌ به‌ آمریكا رفت‌. در حالی‌ كه‌ فقط‌ ۳۲ دلار پول‌ داشت‌. او در دهكده‌ گرینویچ‌۱۶ نیویورك‌ اقامت‌ كرد و عاشق‌ صداهای‌ شهر شد و هیاهو و سر و صدای‌ شهر نیویورك‌ الهام‌‌بخش‌ او شدند. او در آمریكا با كسانی‌ آشنا شد كه‌ هنوز كارشان‌ رونق‌ پیدا نكرده‌ بود، اما در زمینه‌ موسیقی‌ پیشتاز بودند و اعتقاد داشتند كه‌: «موسیقی‌ آمریكا باید با زبان‌ خودش‌ صحبت‌ كند، نه‌ اینكه‌ تقلید كودكانه‌ای‌ از موسیقی‌ اروپا باشد.»
    او با انجام‌ كارهای‌ عجیب‌ و غریب‌ موسیقایی‌ و رهبری‌ كر و اركستر، برای‌ خود سرمایه‌ای‌ را دست‌ و پا كرد و در سال‌ ۱۹۱۹، اركستر سمفونی‌ جدیدی‌ را بنا نهاد كه‌ فقط‌ قطعات‌ موسیقی‌ مدرن‌ را اجرا می‌كرد. بعدها با همكاری‌ كارلوس‌ سالزدو۱۷، صنف‌ آهنگسازان‌ بین‌المللی‌ را بنا نهاد و آمریكاییها را با دبوسی‌، استراوینسكی‌۱۸، بارتوك‌۱۹ و شوئنبرگ‌۲۰ آشنا كرد. او در اطلاعیه‌ معرفی‌ صنف‌ آهنگسازان‌ بین‌المللی‌ نوشت‌:
    «صنف‌ آهنگسازان‌ بین‌المللی‌، هیچ‌ «ایسمی‌» را نمی‌پذیرد، منكر هر نوع‌ مكتب‌ موسیقی‌ است‌ و فقط‌ به‌ خلاقیت‌ و ابتكار فردی‌ اعتبار می‌دهد.»
    موسیقی‌ وارز، دارای‌ سه‌ سبك‌ مجزاست‌. كارهای‌ قبل‌ از سال‌ ۱۹۱۴ او شامل‌ اپرایی‌ ناتمام‌ و قطعاتی‌ برای‌ اركستر هستند كه‌ هیچ‌ یك‌ باقی‌ نمانده‌اند.
    در فاصله‌ سالهای‌ ۱۹۱۸ و ۱۹۳۶، وارز در زمینه‌ای‌ كار كرد كه‌ به كلّی‌ از تاثیر موسیقی‌ اروپایی‌ رها بود. در سال‌ ۱۹۲۳، اثر او به‌ نام‌ “Hyperprism” در میان‌ تماشاگران‌، آشوب‌ به‌ راه‌ انداخت‌. نیمی‌ از تماشاگران‌ از كوره‌ در رفتند و بقیه‌ ماندند و از او خواستند اثرش‌ را دوباره‌ اجرا كند. در مجموع‌، او ۹ اثر را برای‌ اركستر و گروههای‌ كوچك‌ تدوین‌ كرد. وارز در حین‌ جست‌وجو برای‌ كشف‌ صداهای‌ تازه‌، به‌ سازهای‌ جدیدی‌ دست‌ پیدا كرد. او در “Hyperprism” از زنگهای‌ سورتمه‌، سنج‌، جغجغه‌، مثلثی‌، پتك‌ و سندان‌، بلوكهای‌ چینی‌، تام‌ ـ تام‌، طبلهای‌ هندی‌، دایره‌ زنگی‌ و نعره‌ شیر استفاده‌ كرد. در این‌ اثر، دو نوازنده‌ سازهای‌ كوبه‌ای‌، تك‌نوازی‌ می‌كردند. آهنگساز بزرگ‌، لئوپولد استوكوسكی‌۲۱ در تالار كارنگی‌۲۲ فیلادلفیا، این‌ اثر را اجرا كرد. او تنها رهبر اركستر نام‌آوری‌ است‌ كه‌ از وارز حمایت‌ كرد.محبوب‌ترین‌ اثر وارز در این‌ دوران‌ “Ionisation”، در فاصله‌ سالهای‌ ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۱ ساخته‌ شد كه‌ در آن‌ از آژیر به‌ عنوان‌ ساز استفاده‌ شده‌ است‌. در این‌ اثر، ۳۷ ساز كوبه‌ای‌ و دو آژیر، با هم‌ می‌نواختند و به‌ قول منتقدی‌، «انگار كسی‌ به‌ فك‌ آدم‌ می‌كوبد!»در این‌ دوران‌ بود كه‌ وارز، اشتیاق‌ زیادی‌ برای‌ پیدا كردن‌ صداهای‌ جدید از خود نشان‌ داد:
    «ما آهنگسازها در موسیقی‌ ناچاریم‌ از سازهایی‌ استفاده‌ كنیم‌ كه‌ دو قرن‌ است‌ كه‌ تغییر نكرده‌اند.»
    اشتیاق‌ او سبب‌ شد كه‌ آهنگسازی‌ را كنار بگذارد و به‌ دنبال‌ سازهایی‌ باشد كه‌، «او را از چنگ‌ صوت‌ رها كنند!» او می‌گوید:
    «ماده‌ خام‌ موسیقی‌، صداست‌. انگار حتی‌ آهنگسازها هم‌ این‌ موضوع‌ را فراموش‌ كرده‌اند! در عصر حاضر كه‌ علم‌ می‌خواهد آهنگسازان‌ را به‌ ابزاری‌ مجهز كند كه‌ كارهایی‌ را انجام‌ بدهند كه‌ بتهوون‌ آرزویش‌ را داشت‌ و برلیوز حسرتش‌ را می‌كشید، آنها سفت‌ و سخت‌ به‌ سنّتهایی‌ چسبیده‌اند كه‌ جز محدود كردن‌ عرصه‌ موسیقی‌، فایده‌ای‌ ندارند. موسیقیدان‌ امروزی‌ هم‌ دلش‌ می‌خواهد بتواند با حداقل‌ تلاش‌، بیشترین‌ نتیجه‌ را بگیرد، ولی‌ وقتی‌ صدایی‌ را می‌شنود كه‌ شبیه‌ به‌ ویولن‌، سازهای‌ بادی‌ یا سازهای‌ كوبه‌ای‌ نیست‌، حتی‌ به‌ ذهنش‌ هم‌ خطور نمی‌كند كه‌ آنها را در خدمت‌ موسیقی‌ خود بگیرد. علم‌ می‌تواند هر چیزی‌ را كه‌ آهنگسازان‌ به‌ آنها نیاز دارند، در اختیارشان‌ قرار دهد. به‌ اعتقاد من‌ با استفاده‌ از علم‌، می‌توان‌ از هر اجبار فلج‌كننده‌ای‌ رها شد و حتی‌ تقسیمات‌ اكتاوها را هم‌ در موسیقی‌ به‌ هم‌ ریخت‌ و در نتیجه‌، به‌ همه‌ شكلها و قالبهای‌ مطلوب‌ موسیقایی‌ دست‌ پیدا كرد.»
    وارز در طلب‌ برای‌ تكنولوژی‌ای‌ فریاد می‌زد كه‌ ما امروز به‌ رایگان‌ در اختیار داریم‌.
    وارز پس‌ از آنكه‌ دست‌ كم‌ در محافل‌ آوانگارد، اعتباری‌ برای‌ خود دست‌ و پا كرد، از صحنه‌ موسیقی‌ كنار رفت‌. او بسیار حساس‌ و بدخلق‌ شده‌ بود و دائماً دست‌ به‌ خودكشی‌ می‌زد. دوازده‌ سال‌ گذشت‌ و او در این‌ فاصله‌ هیچ‌ اثری‌ خلق‌ نكرد و هیچ‌ كس‌ از تواناییهای‌ او به‌ عنوان‌ محقق‌ در زمینه‌ موسیقی‌ آكوستیك‌ بهره‌ نبرد. در این‌ سالها می‌نویسد:
    «من‌ ناتوان‌ و معلول‌ شده‌ام‌، زیرا سازهای‌ الكترونیكی‌ كافی‌ در اختیار ندارم‌ تا موسیقی‌ای‌ را كه‌ در ذهن‌ دارم‌، پیاده‌ كنم‌.»
    فرناند كوئیل‌ لیت‌۲۳ درباره‌ او نوشت‌:
    «او نمی‌توانست‌ ذهن‌ خود را از صداهایی‌ كه‌ روحش‌ را به‌ آتش‌ می‌كشیدند، رها سازد و در عین‌ حال‌ راه‌ و وسیله‌ای‌ هم‌ برای‌ خلق‌ آن‌ صداها در اختیار نداشت‌.» Shocked
    در سال‌ ۱۹۲۷، وارز با مدیر مركز تحقیقات‌ آكوستیك‌ آزمایشگاههای‌ تلفن‌ بل‌۲۴، هاروی‌ فلچر۲۵ تماس‌ گرفت‌ و تلاش‌ كرد استودیویی‌ را فراهم‌ كند كه‌ بتواند در آنجا تحقیقاتش‌ را در زمینه‌ موسیقی‌ الكترونیك‌ ادامه‌ بدهد. او را به‌ این‌ بهانه‌ كه‌ بودجه‌ ندارند، پس‌ راندند. وارز دوباره‌ در سال‌ ۱۹۳۲ به‌ بل‌ پیشنهاد كرد كه‌ به‌ ازای‌ استفاده‌ از استودیو، برایشان‌ كار كند. او تصمیم‌ داشت‌ به‌ قیمت‌ قربانی‌كردن‌ حرفه‌ خود به‌ عنوان‌ آهنگساز، آرزوهای‌ بلندش‌ را برای‌ یافتن‌ صداهای‌ جدید دنبال‌ كند، ولی‌ باز هم‌ كسی‌ به‌ او اجازه‌ استفاده‌ از آزمایشگاهها را نداد. (چند سال‌ بعد، آزمایشگاههای‌ بل‌ تبدیل‌ به‌ مركز تحقیقات‌ در زمینه‌ سینتی‌سایزرهای‌ كامپیوتری‌ شد!)
    وارز در سال‌ ۱۹۳۹، در سخنرانی‌ خود در دانشگاه‌ كالیفرنیای‌ جنوبی‌ گفت‌:
    «هنگامی‌ كه‌ به‌ موسیقی‌ گوش‌ می‌دهید، آیا لحظاتی‌ وجود ندارند كه‌ تشخیص‌ می‌دهید دارید به‌ یك‌ پدیده‌ فیزیكی‌ گوش‌ می‌دهید؟ آیا تا هوایی‌ كه‌ بین‌ ساز و گوش‌ شنونده‌ وجود دارد، مرتعش‌ نشود، موسیقی‌ معنی‌ پیدا می‌كند؟ آهنگساز برای‌ اینكه‌ بداند حاصل‌ كارش‌ چیست‌، باید مكانیسم‌ سازها را بشناسد و درباره‌ آكوستیك‌ چیزهای‌ زیادی‌ را بداند. من‌ برای‌ بیان‌ صداهایی‌ كه‌ در نظر دارم‌، به‌ ابزار كاملاً جدیدی‌ نیاز دارم‌: به‌ یك‌ ماشین‌ تولیدكننده‌ صدا، نه‌ تكراركننده‌ صداهای‌ قبلی‌.»
    دنیای‌ موسیقی‌ به‌ وارز پشت‌ كرد!
    پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، آهنگسازان‌ فرانسوی‌ و آلمانی‌، تكنولوژیهای‌ جدیدی‌ را كه‌ اغلب‌ در طول‌ جنگ‌ اختراع‌ شده‌ بودند، در موسیقی‌ به‌ كار گرفتند و ناگهان‌ همه‌ به‌ یاد وارز افتادند و او تبدیل‌ به‌ یك‌ آدم‌ مشهور شد! از او خواستند كه‌ در دانشگاههای‌ ییل‌۲۶، پرینس تون‌، كلمبیا و سایر دانشگاهها سخنرانی‌ كند. از او دعوت‌ شد كه‌ در مركز تحقیقاتی‌ رادیو تلویزیون‌ فرانسه‌، یعنی‌ در همان‌ استودیویی‌ كه‌ شائف‌ فر ۲۷ درباره‌ موسیقی‌ كانكریت‌ ۲۸ (محض‌) تحقیق‌ می‌كرد، به‌ كار بپردازد.ناگهان‌ وارز ۷۱ ساله‌ مثل‌ بذری‌ كه‌ مدتها در دل‌ خاك‌ پنهان‌ مانده‌ و منتظر قطره‌ آبی‌ باشد، رشد كرد و سر برآورد. تكنولوژی‌، سرانجام‌ به‌ وارز روی‌ خوش‌ نشان‌ داد و او در محیط‌ جدید به شدت‌ شروع‌ به‌ فعالیت‌ كرد. بسیاری‌ حتی‌ از یاد برده‌ بودند كه‌ او هنوز زنده‌ است‌.
    او در این‌ دوران‌، اثری‌ را به‌ نام‌ “Deserts” نوشت‌ كه‌ اثری‌ ترساننده‌، شاهكار و منحصر به فرد درباره‌ عصر اتم‌ بود. شنوندگان‌، در ابتدای‌ كار، طبق‌ معمول‌ نسبت‌ به‌ كار او موضع‌ خصمانه‌ گرفتند و یك‌ منتقد موسیقی‌ گفت‌ كه‌ باید وارز را روی‌ صندلی‌ الكتریكی‌ نشاند و اعدام‌ كرد!
    با این‌ همه‌، “Deserts” اولین‌ اثر مهم‌ در موسیقی‌ الكترونیك‌ بود و همه‌، وارز را به‌ عنوان‌ عنصر مهمی‌ در موسیقی‌ به‌ رسمیت‌ شناختند. یكی‌ از روزنامه‌نگاران‌، او را چنین‌ توصیف‌ كرد: «گلوله‌ توپی‌ كه‌ صحنه‌ نبرد را از قید صوت‌ آزاد كرد!»

  14. این کاربر از sina285 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •