تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 227 از 720 اولاول ... 127177217223224225226227228229230231237277327 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,261 به 2,270 از 7196

نام تاپيک: ترجمه --------Translation 3

  1. #2261

  2. این کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2262
    پروفشنال X_man's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Silent Hill
    پست ها
    671

    پيش فرض

    سلام
    در صورت امکان جملات زیر رو ترجمه کنید

    it would be far better to return good for evil than to seek revenge

    و

    they decided that something good ought to come out of the situation

    ممنون

  4. #2263
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    سلام
    در صورت امکان جملات زیر رو ترجمه کنید

    it would be far better to return good for evil than to seek revenge

    و

    they decided that something good ought to come out of the situation

    ممنون

    جواب بدی رو با خوبی دادن خیلی بهتر از در فکر انتقام گرفتن بودن ،هست

    اونها به این نتیجه رسیدن که نتیجه ( برون داد) اون شرایط چیز خوبی باید باشه

  5. 2 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #2264
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    2,900

    پيش فرض

    screeching halt هر موقع ممکنه اتفاق بیافته... حتی وقتی که ۵۰٪ عملیات هم پیش رفته و ۶ ماه گذشته...
    این ترکیب به ناگهان متوقف شدن اشاره داره...
    مثلا شما داری ماشین رو می‌رونی، هر جایی ممکنه باشی و هر مدت طولانی‌ای هم رفته باشی، ممکنه screeching halt بزنی...
    ولی real quick یعنی مدت کوتاهی بعد از آغاز پروژه... یعنی هنوز مدت زیادی از شروع پروژه نگذشته...
    اندکی بعد از شروع پروژه...
    نه؛ تو کتم نمیره. خلاصه اش کنم. باید اینجوری میبود:
    really quick screeching halt
    اون تکه شنیدن هم یه گزارش ز نیاوردن کلمه نفت در گزارش هست. میگه این با اونی که داره اتفاق میافته یکی نیست.

  7. این کاربر از saeediranzad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #2265
    پروفشنال X_man's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Silent Hill
    پست ها
    671

    پيش فرض

    جواب بدی رو با خوبی دادن خیلی بهتر از در فکر انتقام گرفتن بودن ،هست
    ممنون بابت جواب , به صورت دیگه ای هم میشه مفهوم همین جمله رو رسوند حالا در قالب یک اکسپرشن یا...

  9. #2266
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    2,150

    پيش فرض

    نه؛ تو کتم نمیره. خلاصه اش کنم. باید اینجوری میبود:
    really quick screeching halt
    اون تکه شنیدن هم یه گزارش ز نیاوردن کلمه نفت در گزارش هست. میگه این با اونی که داره اتفاق میافته یکی نیست.
    منظور شما اینه که غلطه؟

    اونی که مد نظر این متنه این شکلیه: ممکنه خیلی زود متوقف بشه... جمله مشابه: It's happening real quick!

    جمله شما این رو می گه: توقف خیلی سریع... توی جمله: ممکنه به توقف خیلی سریع بربخوریم... A really quick event...

    راجع به شنیدن هم من قبلا جمله مشابهش رو زیاد دیده و شنیده ام... حدس و گمان نیست.... مطمئنم...

    Something that I don't hear happening...

    یعنی چشمم آب نمی خوره که حالا حالا (= به این زودی ها) هم اتفاق بیافته...

    hear اینجا یعنی مطلع شدن... آگاه شدن...

    2. To receive news or information; learn: I heard about your accident

    3. To consider, permit, or consent to something. Used only in the negative: I won't hear of your going

    مترادف با learn...

    حتما از دهن گزارشگرها شنیده ای که می گن: Your correspondent also learned...

    گمونم الان متوجه شده باشی...

  10. 2 کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #2267
    English | Active member godfather_mk's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    355

    پيش فرض

    please give me a hand in translating the bold world's.

    I had for dinner, or rather supper, a chicken done up some way with red pepper, which was very good but thirsty.

  12. #2268
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    if there is someone who can translate IT articles to fluent persian let me know
    a friend of mine gave me an article to translate but i'm busy and can't do that
    he/she would like to pay for this

  13. #2269
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    2,900

    پيش فرض

    منظور شما اینه که غلطه؟

    اونی که مد نظر این متنه این شکلیه: ممکنه خیلی زود متوقف بشه... جمله مشابه: It's happening real quick!

    جمله شما این رو می گه: توقف خیلی سریع... توی جمله: ممکنه به توقف خیلی سریع بربخوریم... A really quick event...

    راجع به شنیدن هم من قبلا جمله مشابهش رو زیاد دیده و شنیده ام... حدس و گمان نیست.... مطمئنم...

    Something that I don't hear happening...

    یعنی چشمم آب نمی خوره که حالا حالا (= به این زودی ها) هم اتفاق بیافته...

    hear اینجا یعنی مطلع شدن... آگاه شدن...

    2. To receive news or information; learn: I heard about your accident

    3. To consider, permit, or consent to something. Used only in the negative: I won't hear of your going

    مترادف با learn...

    حتما از دهن گزارشگرها شنیده ای که می گن: Your correspondent also learned...

    گمونم الان متوجه شده باشی...
    خوب، دوباره بررسی میکنیم: real quick در پایان جمله غلطه؟ بله! چون در حالت قید هست. البته معنی شما درسته؛ چون قید معنی کرده اید. ولی بصورت عامیانه ترجیحاً آمریکایی استفاده میشه. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ؛ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ؛ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    قسمت دوم هم که بحث بر سر معنی نبود. بلکه مفهوم و منظور بود. تو فارسی هم گاهی شنیدن را در معنی خبر داشتن به کار میبریم.
    اون تکه شنیدن هم یه گلایه از نیاوردن کلمه نفت در گزارش هست. میگه این با اونی که داره اتفاق میافته یکی نیست.



  14. #2270
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    please give me a hand in translating the bold world's.I had for dinner, or rather supper, a chicken done up some way with red pepper, which was very good but thirsty.
    خب ببین دوست خوبم done up به معنی پیچیده شدن در چیزی هست - درست مثل چیزی که تو کاغذ کادو میپیچن همون معنای wrape رو داره حالا با توجه به این او تیکه میشه این جوجه ای که به نحوی ( طرز خاصی) با فلفل دلمه قرمز پوشیده شده بود ( داخل فلفل دلمه قرمز بوده احتمالا)
    Last edited by sajjad1973; 12-11-2012 at 18:09.

  15. 2 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •