خب بچه ها من فکرمیکنم که a village-based credit scheme اینطوری معنی کنیم بهتره : طرح ( برنامه - پروژه) اعتباری روستا محور
و در مورد جمله دوم Add value رو بیشتر : ارزش افزوده معنی میکنن
خب بچه ها من فکرمیکنم که a village-based credit scheme اینطوری معنی کنیم بهتره : طرح ( برنامه - پروژه) اعتباری روستا محور
و در مورد جمله دوم Add value رو بیشتر : ارزش افزوده معنی میکنن
سلام
ممنونم خودمم همین نظر رو داشتم یعنی : طرح اعتباری با محوریت روستا( ها رو در نظر داشتن )
ارزش افزوده هم درسته گاهی اوقات این جایگزین هم براش میاد : additional value
سلام Sha7ab جان من خودم دارم این متن رو ترجمه میکنم که یک 40 صفحه ای میشه میام گاهی اینجا میپرسم بابت اینه که گاهی اوقات نظر دوستان رو میخوام بدونم
برای همین این facilitate و facility رو خودمم میدونم فرق داره و منظورم همون facility بود که کلا دوستان چی معنی میکنند درسته باید توی متن باشه کلمه ولی همینطور لغوی چی معنی میشه میخوام بدونم میشه خدمات هم معنیش کرد ؟
یا اینکه slaughter facility میشه سلاخ خانه معنیش کرد ؟ میدونم slaughterhouse سلاخ خانه میشه ولی کلی پرسیدم
و یک اشتباه دیگه من بود که بعد اون جمله اون رو نوشتم که شبهه برای شما پیش اومد
تا جایی که من میدونم facility تجهیزات - اسباب - ابزار الات هم ترجمه میکنن بنا براین اون slaughter facility رو میشه گفت ابزار ( ابزار الات ) سلاخی
although we have made these comments with rather specific reference to water, all pure substances exhibit the same general behavior
در جملهی بالا with rather specific reference to water به چه معناست ؟؟؟؟
ممنون می شم راهنمایی کنید ....
در ضمن تو گوگل برای specific reference نوشته :
Web definitions
- Used with a Power of Appointment. The Specific Reference requires the beneficiary who holds the Power of Appointment to specifically refer to the section of the trust that grants the Power of Appointment in order for the Power of Appointment to be legally effective.
که من اینو اصلاً متوجه نشدم اگه میشه یه معادل فارسی براش بگید ....
مرسی
من اون جمله رو اینطوری ترجمه میکنم - دوستان دیگه هم نظر بدن
اگرچه ما تمام این نکات ( توضیحات) را با توجه به نگاه نسبتا وِیژه ای که به رفتار آب داشته ایم بیان کردیم اما باید گفت که تمام مواد خالص نیز رفتار عمومی مشابهی را نشان میدهند
قسمتهایی رو که کمرنگ کردم تو جمله انگلیسی نیست اما برای جفت و جور شدن جمله فارسی مجبور به نوشتنشون شدم - نظر دوستان دیگه چیه -
it's a summary complicated fit to the behavior of water
تو جمله ی بالا a complicated fit یعنی چی ؟؟؟؟
مرسی ...
ممنونم ميشم بنده رو راهنمايي بفرماييد. (South Park)
يک نفر يک جور موتورسيکلت ساخته و داره در موردش توضيح ميده و ميگه
It gets over 300 miles to the gallon
------------------------------
يه نفر وقتي توانايي هاي اين وسيله رو مي بينه ميگه: We're going to have to rethink cities
(يه کم تو مفهوم اين جمله شک دارم)
------------------------------
يه پسره با رفيقش داره در مورد دين و عقايدش صحبت ميکنه و ميگه که چند ساله اينجا زندگي کردم و سعي کردم رفتار خوبي داشته باشم تا اينکه سر و کله اين stereotype پيدا شد و گند زد به همه چي.
(اين کلمه رو يه کم تحقيق کردم در موردش اما نميدونم دقيقا چه معادلي براش بنويسم)
------------------------------
يه جاي ديگه هم يکي به دوستاش ميگه: it's just like you right out of a stereotyped catalog
توي تلويزيون داره يک وسيله که يک جورايي رقيب خطوط هوايي محسوب ميشه رو معرفي ميکنه و ميگه
Never have another important business trip ruined by airline incompetence
۱. با هر گالون ۳۰۰ مایل راه میره... (= ۳۰۰ مایل رو حریفه!) (مثلا ما میگیم باکش پر باشه فلان قدر میره...)...
۲. گمونم منظورش راجع به ساختار شهر و خیابونها باشه... یعنی باید جادهها رو از نو طراحی کنیم یا تغییر بدیم...
۳. منظورش آدم جواد درب و داغون و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ایه... همون فامیلش!
۴. منظروش این کاتالوگهاییه که توشون انواع تبلیغات رنگارنگ کلیشهای و رایج پیدا میشه...
میگه انگار از توی این کاتالوگهای زرد (بر وزن مجلههای زرد) زدین بیرون!
۵. دیگه سفر مهم تجاریتون رو به خاطر بیکفایتی خطوط هوایی به خطر نندازین... (بهترین ترجمهی امینی که تونستم بدم...)...
وگرنه میشه این مدلی هم گفت به فارسی:
دیگه سفرهای مهم تجاریتون به خاطر بیکفایتی خطوط هوایی به خطر نمیافته! دیگه نذارین این مدلی بشه!
this one
while Afghan flour rise made by the full wheat grain.
Incoherence extends the duality between time and frequency and expresses the idea that objects having a sparse representation in must be spread out in the domain in which they are acquired, just as a Dirac or a spike in the time domain is spread out in the frequency domain
معنی(مفهوم) این جمله چی میشه؟
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)