دل تو اولين روز بهار، دل من آخرين جمعه سال. و چه دورند و چه نزديک به هم.
دل تو اولين روز بهار، دل من آخرين جمعه سال. و چه دورند و چه نزديک به هم.
هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم ، گر مانده ام خموش ، خدا داند و دلم . . .
خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم ، هرچه هستی گذرا نیست
هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو . . . با دلم می مانی . . .
دوستان عاشق شدن کار دل است
دل چو دادی ، پس گرفتن مشکل است
تا توانی با رفیقان همرنگ باش
یا مزن لاف رفیقی یا حقیقت مرد باش . . .
فکرمیکردی خدانیست بالایسربارسفربستی ورفتی بی خبر چشم منویه عمرگذاشتی پشت درنمیشدکناربیای با عشق من بی دردسر؟
شکستن یک دل مگه چقدر قدرت می خواد که فکر کردی اون که قویتره تو هستی
نامه ای بر اب و باد
وای كه چقدر سر انگشت خسته بر بخار شیشه این پنجره ها كشیدم و..... تو نیامدی
نیامدی تا ببینی بی توچه تنهایم
نیامدی تا شاید وجدانت راحت بماند
نیامدی تا نشونی تمام وجودم فریاد می زد بی معرفت ترین معشوقه ی دنیا
هستی
تا یادت نیاید روزگاری كه تمام دنیایم بودی
هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک آن هم از دست عزیزی که زندگی را جز برای او وجز با او نمی خواهی
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
می روم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش
گرچه تو تنهاتر از من میروی
آرزو دارم ولی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
وقتی دل تنها کالائیست که خدا شکسته آن را میخرد ، پس چرا من
به دست کسی که دلم را شکسته بوسه نزنم . . . ؟
هرگز نشد بیای پیشم بگیری دستای منو
بدونی من عاشقتم گوش کنی حرفای منو
تو بی وفا بودی ولی اونی که برات میمرد منم
تا زنده ام دوست دارم اینم کلام آخرم . . .
باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست . . .
دلمو شکستی اما تو اشتباه کردی
قسم به اون خدامون خیلی گناه کردی
یارم به یک لاپیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مست است هوشیارش کند
در خواب خوش بودم شبي...ديدم كسي در مي زند...در را گشودم روي او، ديدم كه غم در مي زند...اي دوستان بي وفا، از غم بياموزيد وفا...غم با همه بيگانگي، هر شب به من سر مي زند
هیچوقت نگـفته اند که به زور باید لبخند زد ٬
.
.
.
.
بعضـی وقتها باید تا نهـایت آرامش گریست.
.
.
.
.
.آن گـاه تبـسمی مهمـان لبــهایت می شود
.
.
.
.
.
.
کـه زیبـاتـر از رنگیـن کـمان بعد از بـاران است
=========================================
ببخشید مزاحم شدم مهرتون تو دلم جا مونده بود ، گفتم دنبالش نگردی
=========================================
خدا دوست دارد لبی که ببوسد....نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد
=========================================
آرزو دارم
يك بارسرت را بر روي سينه ام بگذاري
تا تپش نامنظم قلبم را احساس كني ،
ولي از آن ترسم
كه قلبم به احترامت بايستد.
==============
فکر کردی اس ام اس فرستادم
کارم پیشت لنگه ؟
یا دستم زیر سنگه ؟
فقط دلم برات تنگه!!!
==========
شبی در حالت مستی
نشستم گریه ها کردم ،
برای این دل رسوا شبی تا صبح دعا کردم ،
دعا کردم که مهرت از دلم بیرون رود ،
ولی آهسته می گویم خدایا اشتباه کردم
========
در کنج دلم جز تو کسی خانه ندارد
دیوانه شود شمعی که پروانه ندارد
===========
* * * * * * * *
* * * * * * *
* * * * * * * *
* * * * * * *
* * * * * * * *
اینا رو فرستادم تا باهاش برام یه آدم برفی بسازی تا این روزا تنها نباشم
===========
میان هزاران دیروز ومیلیون ها فردا یک امروز وجود دارد بس بیایید قدرش را بدانیم
=========
لیز خوردن بهونه ایست تا دست هایی رو که دوست داری محکمتر فشار بدی, روز زمستونیت قشنگ!
========
خون من یعنی وجودم ،
بی خون من هیچ و پوچم ،
بارها در عشقنامه نوشتم ،
خون من مهر وجودت...
=============
همه در حسرت يك پروازند ،
من به پرواز نميانديشم
به تو ميانديشم
به تو كه عزيزتر از انديشهي يك پروازي...
چنان کاری دلت با قلب من کرد
که موج زلزله با ارگ بم کرد
******************************
یکی می پرسد اندوه تو از چیست ؟
سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم
برای آنکه باید باشد و نیست
******************************
میدونم تا sms میاد ، دعا میکنی که من باشم
خواستم بگم دعات برآورده شد
******************************
خزان بنشست و گل با بادها رفت
چه آسان می شود از یادها رفت
******************************
هر كه دلارام ديد از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر كه در اين دام رفت
گر به همه عمر خويش با تو برارم دمي
حاصل عمر ان دم است باقي ايام رفت![]()
تو را هيچگاه نمي توانم از زندگي ام پاک کنم چون تو پاک هستي
مي توانم تو را خط خطي کنم که آن وقت در زندان خط هايم براي هميشه ماندگار ميشوي
و وقتي که نيستي بي رنگي روزهايم را با مداد رنگي هاي يادت رنگ مي زنم
اگه تونستی پر کلاغ ها رو سفید کنی برف رو سیاه کنی یه بوسه به آتش بزنی یه نفس عمیق زیر آب بکشی اون موقع من می تونم تو رو فراموش کنم!
شب که مياد يواش يواش با چشمک ستاره هاش
اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات؟
دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده
بلور قلب کوچکم ز دوریت ترک زده
میان این همه راه
که به تو نمی رسد
چه سخت است
راه تو را گم کردن !
روزي كه از توجداشم روز مرگ خنده هامه
روزتنهايي دست هام فصل مرگ خنده هامه
گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود
زندگی عشق اسارت قهر آشتی همه بی معنا بود
زندگی شوق رسیدن به همان فردایست
که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز پر از بودن توست
زندگی را دریاب
كاش قلبها وسعت مى گرفت
شمع با پروانه الفت مىگرفت
كاش توى جاده زندگى
خنده هم از گريه سبقت مىگرفت
من چه كنم خيال تو منو رها نمي كنه
اما دلت به وعده هاش يه كم وفا نمي كنه
من نديدم كسي رو كه مثل تو موندگار باشه
آدم خودش رو كه تو دل اينجوري جا نمي كنه
قلب خانه اي است با دو اتاق خواب در يك رنج و در ديگري شادي زندگي مي كند. نبايد زياد بلند خنديد و گرنه رنج در اتاق ديگري بيدار مي شود.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)