تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 221 از 469 اولاول ... 121171211217218219220221222223224225231271321 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,201 به 2,210 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2201
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    چرا کسی سوتی نمینویسیه؟؟؟ داریوش بن شده؟؟؟ فکر کنم خربزه خورد الان هم داره پای لرزش میشینه: دی (شوخی کردم ها)
    ان شا الله و به یاری خدا و همکاری مدیران محترم سایت؛ این عزیز در بند آزاد میگردد.
    _________________
    شما سوتی هاتونو تعریف کنید
    _________________
    این هم دو تا لینک عکس در مورد بن شدن داریوش و یکی دیگر از دوستان. البته حق با آقا بابک بوده
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by ebicross; 31-01-2008 at 03:01.

  2. #2202
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    54

    پيش فرض

    سلام
    یه بار یه کافی نتی رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاری کرده مثل نسترن ،شقایق ،شب بو ….
    بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب می کردم یه پسری اومد وگفتم یه سیستم می خوام بعد منشی مغازه هم که یه دختری بود با صدای اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چی ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولی پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بیام؟ که اینبار دختره با صدای بلند گفت شب بو بشینید . من که خیلی سعی کردم جلوی خنده ام رو بگیرم نتونستم و شروع کردم به خندیدن و پسره هم سرش رو انداخت پایین و رفت شب بیاد نه ببخشید رفت شب بو .
    اگه جالب نبود دیگه ببخشید

  3. #2203
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    9

    پيش فرض

    يه سوتي ديگه از بچگيهام كه الان واسه همه خانواده خاطره شده:
    فكر كنم همه درس باران كلاس اول دبستان رو يادتون باشه!! يه روز كه املاي درس باران داشتيم و من هم كه بچه زرنگ بودم و كلي هم خر مي زدم ٬ بچه خيلي باهوشي هم بودم جون عمم٬ خيلي تمرين كرده بودم واسه اون ديكته٬بعد كه معلم ديكته گفت و منم با دستان مباركم تمام كلمات رو درست و صحيح نوشته بودم خوشحال و خندون به اميد نمره بيست رفتم خونه. و اونموقع معلممون همش مهر صد افرين واسه نمره هاي بيست مي زد و ما هم كلي ذوق مي كرديم٬ به هر حال قرار بود فردا يه مهر صدافرين ديگه به دفتر ديكته ام اضافه شه!!!! اقا جان ما فرداي اون روز رفتيم كلاس و معلم داشت دفترهامونو مي داد كه منم خوشحال و خندون رفتم با افتخار دفترمو گرفتم ٬وقتي باز كردم كه مهرم رو توش ببينم كه چه رنگيه؟2ابيه يا قرمز با يه صفر كله گنده مواجه شدم كه تا هنوز كه 24 سالمه اون حس و شوك تو خاطرم مونده!!! حالا فكر مي كنيد من چرا صفر شده بودم در حالي كه همه كلمت رو درست نوشته بودم؟؟!!!!!!! فكر نكنم بتونيد حدس بزنيد٬اخه همچين حماقتي از بچه هفت ساله بر نمياد ولي من موفق شده بودم املاي فارسي رو از سمت چپ به راست دفتر بنويسم.
    تمام كلملت درست بودند اما من به صورت كاملا هنرمندانه از چپ شروع به نوشتن كرده بودم و معلممون هم روي صفحات بعد يه نقطه سمت راست گذاشته بود كه املاهاي بعدي رو ديگه نيام از چپ بنويسم.ولي بسيار جالب بود كه من همه كلمات رو وارونه ولي صحيح نوشته بودم

  4. #2204
    کاربر فعال انجمن عکاسی sara_program's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,086

    پيش فرض

    من خودو سوتی هستم . کم پیش میاد سوتی ندم .

  5. #2205
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sina818's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    346

    پيش فرض

    يه سوتي ديگه از بچگيهام كه الان واسه همه خانواده خاطره شده:
    فكر كنم همه درس باران كلاس اول دبستان رو يادتون باشه!! يه روز كه املاي درس باران داشتيم و من هم كه بچه زرنگ بودم و كلي هم خر مي زدم ٬ بچه خيلي باهوشي هم بودم جون عمم٬ خيلي تمرين كرده بودم واسه اون ديكته٬بعد كه معلم ديكته گفت و منم با دستان مباركم تمام كلمات رو درست و صحيح نوشته بودم خوشحال و خندون به اميد نمره بيست رفتم خونه. و اونموقع معلممون همش مهر صد افرين واسه نمره هاي بيست مي زد و ما هم كلي ذوق مي كرديم٬ به هر حال قرار بود فردا يه مهر صدافرين ديگه به دفتر ديكته ام اضافه شه!!!! اقا جان ما فرداي اون روز رفتيم كلاس و معلم داشت دفترهامونو مي داد كه منم خوشحال و خندون رفتم با افتخار دفترمو گرفتم ٬وقتي باز كردم كه مهرم رو توش ببينم كه چه رنگيه؟2ابيه يا قرمز با يه صفر كله گنده مواجه شدم كه تا هنوز كه 24 سالمه اون حس و شوك تو خاطرم مونده!!! حالا فكر مي كنيد من چرا صفر شده بودم در حالي كه همه كلمت رو درست نوشته بودم؟؟!!!!!!! فكر نكنم بتونيد حدس بزنيد٬اخه همچين حماقتي از بچه هفت ساله بر نمياد ولي من موفق شده بودم املاي فارسي رو از سمت چپ به راست دفتر بنويسم.
    تمام كلملت درست بودند اما من به صورت كاملا هنرمندانه از چپ شروع به نوشتن كرده بودم و معلممون هم روي صفحات بعد يه نقطه سمت راست گذاشته بود كه املاهاي بعدي رو ديگه نيام از چپ بنويسم.ولي بسيار جالب بود كه من همه كلمات رو وارونه ولي صحيح نوشته بودم
    خیلی جالب بود
    فکر کنم آی کیوی شما خیلی بالا باشه

  6. #2206
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    من یه بار تو کافی نت بودم و نشسته بودم پای سیستم - این کافی نته سیستمهاش جدا نبود و همش تو یک مغازه کوچیک بود و خیلی هم ساکت بود ولی شلوغ.
    منم پای سیستم بودم که یهو شکمم قار و قور کرد. یک صدای بلندی داد که همه برگشتن بهم نگاه کردندو در همین حین دوباره گفت قوووووووووووووووووووررررر ررررر که دیدم همه خندیدن. منم کلی خجالت کشیدم و تا آخر سرخ بودم.

  7. #2207
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    12

    داریوش اونجا پست داد؟
    حالا چی نوشته بود ؟
    یادش بخیر منم یه بار تو تاپیک خانوما پست دادم گفتم بابا پشت سر مردا غیبت نکنین
    به خاطرش 2 هفته بن شدم
    داریوش حقته
    بیچاره هیچی ننوشت
    اصلا چیز خاصی نبود.ولی تاپیک ماست دیگه
    سلام
    یه بار یه کافی نتی رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاری کرده مثل نسترن ،شقایق ،شب بو ….
    اگه جالب نبود دیگه ببخشید
    خیلی جالب بود.
    يه سوتي ديگه از بچگيهام كه الان واسه همه خانواده خاطره شده:
    جالب بود كه من همه كلمات رو وارونه ولي صحيح نوشته بودم
    خیلی باحال بود .تو اند ای کیویی دیگه
    من یه بار تو کافی نت بودم و نشسته بودم پای سیستم - این کافی نته سیستمهاش جدا نبود و همش تو یک مغازه کوچیک بود و خیلی هم ساکت بود ولی شلوغ.
    منم پای سیستم بودم که یهو شکمم قار و قور کرد. یک صدای بلندی داد که همه برگشتن بهم نگاه کردندو در همین حین دوباره گفت قوووووووووووووووووووررررر ررررر که دیدم همه خندیدن. منم کلی خجالت کشیدم و تا آخر سرخ بودم.
    وای منم اینجوری شدم ولی مال من وقتی بود که معلم داشت مساله میگفت همه ساکت بودن یه دفه شکمم گفت حالا که همه ساکتن منم اظهار وجودی بکنم .قوووووووور قوری جون گل کاشتی هر چی که خواستم داشتی
    Last edited by eshghe eskate; 31-01-2008 at 15:05.

  8. #2208
    آخر فروم باز seyyedi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    بوشهر
    پست ها
    1,764

    پيش فرض

    دوستان سلام
    یه روز سر کلاس نشسته بودیم که یه یک دفعه صدای گوشی یه نفر بلند شد
    کل کلاس گفتند آقا خاموش کن خجالت بکش (واسه پاچه خواری)
    که یه دفعه یکی از بچه ها که خیلی حرف میزنه و من بهش میگم وزیر فک زنی گفت
    زشته زشته شما خجالت بکشید گوشیه استاده
    استاد هم که اینو شنید و روش به تخته بود برگشت یه چیزی بهش بگه و یه جوری نگاش کرد(هنوز صدای زنگ میومد) پسره سرخ شده بود نمی دونست چی بگه یه دفعه گفت : آقا گوشی خودتون نیست
    استاد یه مقدار خودش رو تکوند و تازه فهمیده بود که گوشی خودشه که زنگ میخوره
    کل کلاس زدن زیره خنده
    پسره از مرگ حتمی نجات یافت ولی استاد بیچاره سرخ سرخ نمی دونست چی کار بکنه

  9. #2209
    پروفشنال SR72's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    God's Land
    پست ها
    680

    پيش فرض

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    ببخشید یکم حجم زیاد شد ...

  10. #2210
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    این سوتی نیست ولی رازی بودم بمیرم ولی اینطوری نشه.
    آقا با یک سری دوست رفته بودیم بیرون با ماشین. تو ماشین من آدامس داشتم میخورم که یهو خخخرررررچچچچ...
    بـــله زبونمو گاز گرفتم.
    یکم چشامو بستم و بهتر شد ولی مزه ی بدی تو دهنم بود. آب دهنمو قورت دادم ولی دوباره همونطوری شد. فکر میکنم یک سوراخ به قطر یک دندون آسیاب رو زبونم ایجاد شده بود که انقدر خون میومد.
    خلاصه که نه میتونستم قورتش بدم چون بدم میومد و نه میشد بیرون ریخت چون تو ماشین بود.
    بالاخره با اینکه تقریبا یک و نیم لیتر خون تو دهنم جمع شده بود قورت دادم و قــــــــــورررررت...
    اهههههه حالم بد شد. تازه فکر میکنم یه سه یا چهار لیتری خون قورت دادم.
    خلاصه که فجیع ترین کار عمرم بود...
    نتیجه اخلاقی: تو ماشین وقتی جو سنگینه آدامس نخورید.
    نتیجه اخلاقی 2: زبان سوراخ شده بوسیله ی دندان را با یک چیزی مثل انگشت شست، جلوی خون ریزی را بگیرید یا یه چیز سرد بخورید.
    نتیجه اخلاقی 3: خوردن مقدار زیاد خون را تجربه نکنید. خروس جنگی که تا حالا دیدین؟؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •