تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 221 از 934 اولاول ... 121171211217218219220221222223224225231271321721 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,201 به 2,210 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2201
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    و يکبار دگر – آرامتر اما -
    زمام سرنوشتم را به دست جمله اي دادم
    و با شرم از غرور خويشتن گفتم:
    « تو را من دوست مي دارم،
    تو هم ... آيا ... ؟!»

  2. #2202
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    حکایت بارانی بی امان است

    اینگونه که من


    دوستت مي‌دارم


    شوریده‌وار و پريشان باريدن


    بر خزه‌ها و خيزاب‌ها


    به بيراهه و راه‌ها تاختن


    بي‌تاب، بي‌قرار


    دريايي جستن


    و به سنگچين باغِ بسته‌دري سر نهادن


    و تو را به ياد آوردن


    چون خوني در دل


    كه همواره


    فراموش مي شود


    حكايت باراني بي‌قرار است


    اینگونه که من



    دوستت مي‌دارم.

  3. #2203
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض


    در امتــــداد نگاهت گم کردم

    تمام آرزوهایم را

    می خواستم سر آغاز نگاهت باشم

    تا لبریز شوم از عطر با تو بودن

    می خواستم این بار عاشقانه

    به زندگی بنگرم!

    من تو را در بی کران این دنیا ی وانفسا

    گم کرده ام

    و حرف نگاه من و تو نا تمام مانده است.
    کجـاست حدیث چشمانت

    تا من پایانش باشم...

  4. #2204
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    من شعر می نویسم

    تو با ترانه های عاشق من ، عاشق

    تو با ترانه های
    تشنه ی من ، دریا
    بر پنج خط ساز سفر ،‌ زخمه می شوی
    تو گریه می کنی
    تو لحظه های شعر مرا ،‌ در خویش تجربه کرده
    یعنی مرا در بدترین و بهترین دقایق بودن تکرار می کنی

    یا با ترانه های من بر لب

    در مصاف جلادان به مسلخ خویش می شتابی
    یعنی که با منی
    دیروز
    امروز
    تا هنوز و همیشه ...
    ایا زبان مشترک این نیست ؟

    آن زبان تازه که می گفتم ؟

    ایا زبان مشترک این نیست ؟

  5. #2205
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض



    و خوابیدن در چشم تو

    معجزه عشق من است

  6. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2206
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    کاش میشد در کنارت عاشق و دیوانه بودن

    با دل مست و خرابت همدل و هم خانه بودن

    کاش میشد درخیالم خواب و رویای تو دیدن

    در دل شب مست بودن چشم زیبای تو دیدن

    کاش میشد از نگاهت پل به دنیای دلت زد

    مست چشمان تو بود و بوسه ناغافلت زد کاش . . .

  8. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2207
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بی عشق

    همه نعش کش اند !!!!



    ایرج کریمی

  10. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #2208
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نترس جیغ نکش

    دیگر دیر شده

    من خودم را در بهشت چشم های تو می بینم

    دیشب

    یادشان رفت درهای جهنم را قفل کنند .

  12. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2209
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    وقتی که میشکنم
    نگاه کن
    هر روز شاعری
    با واژه های خویش به مسلخ نمی رود.
    وقتی که میشکنم
    نگاه کن
    هر روز عاشقی
    در پیش چشم تو
    از کرده های خویش
    پشیمان نمی شود.
    وقتی که میشکنم
    نگاه کن
    هر روز، زنی به دست خویش
    احساس خویش را
    ویران نمی کند.

    "نگاه کن"

  14. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #2210
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    زاویه ی دیدت را تنظیم می کنی و
    تیرِ نگاهت را دقیق پرتاب می کنی روی
    شهرِ آفتاب سوخته ی چشمانم
    تیرِشما که به هدف خورد ،
    ما هم که عجالتآ شکست خوردیم !
    جسارتآ قلبمان را هم به فتوحاتتان اضافه کنید !
    ... آنوقت که مرا اسیر کردی
    نه هزار و سیصد و پنجاه و نه بود
    و نه حتی هزار و نهصد و چهل و پنج ...
    جنگِ ما ،
    جنگِ شیطانکِ چشمانِ تو بود
    با حکومتِ بی عرضه ی امپراطوریِ من ...

  16. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •