تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
726. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    579 79.75%
  • مهریه

    112 15.43%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.86%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.85%
  • سایر دلایل

    151 20.80%
Multiple Choice Poll.
صفحه 220 از 328 اولاول ... 120170210216217218219220221222223224230270320 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,191 به 2,200 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #2191
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    اینجا یک متاهلم پیدا نمیشه چه زن چه مرد توضیح بده از ازدواج راضی هست مشکلات چیه خوبی هاش چیه ؟!
    بنده متاهل هستم قبلا هم اینجا یکی دوتایی پست داده بودم و اتفاقا همیشه میام نظرات هم میخونم!
    قصد این رو هم ندارم بگم ازدواج اَخه ! با یگوم بَه بَه چَه چَه
    همانطور که پست بعدی من یک موردی را متذکر شده چنین تصمیمی را اگر بخواهید براساس الگوهای فردی دیگران بگیرید و یا اینکه آن ها موفق شده اند یا نشده اند همین اول در کل زندگی خود تجدید نظر کنید (میخواین هم نکنید به کسی ربطی نداره)
    هیچ چیز مطلقی در دنیا نداریم ( به جز یک آفریدگار - حوصله بحث یا متریالیسم یا هر گروه دیگه ای هم ندارم -) و ازدواج هم یک امر نسبی است که من قبلا هم گفته ام بررسی موفقیت در آن یا عدم موفقیت به ملاک های شخصی شما است که قبل از ازدواج داشته اید
    اگر شما قبل از ازدواج فردی بوده اید که به شدت دوست گرا و دوست باز بوده اید خوب معلوم است بعد از ازدواج چنین چیزی به شما 100% لطمه میزند و حالا اگر همین الگو را ندانید قرار است تغییر پیدا کند پس موفق نخواهید شد
    ازدواج یک امر فوق العاده پیچیده و در عین حال ساده است فقط قواعد دارد، قواعد آن از پیش تعریف شده نیست که دوستان دنبال آن اینجا هستند که این طوریه اونطوریه
    اینطوری جواب میده اونطوری جواب نمیده
    قواعدش توسط چارچوب های ذهنی شما تعیین میشه شما فقط باید یک دید به اطراف خود داشته باشید زندگی ها را مقایسه کنید و ببینید به دنبال ازدواج چه چیزهایی ممکن است از بین برود و یا ایجاد شود
    سپس ببینید این ایچاد شدن و از بین رفتن ها آنقدر با جنبه های شخصی شما همخوانی دارد که پذیرا یا دافع آن ها باشید؟
    بعد این چارچوب های ذهنی را تشکیل دهید بیشتر موفق می شوید
    من نمونه های زیادی دیده ام احساس بودن با کسی را حس نمی کنند و دوست ندارند یک دوست دار متعهد داشته باشند
    خیلی ها هم دیدم که به شدت دوست دارند با یکی یک نوع ارتباط ( خواه براساس عقاید مذهبی و یا کلیت درونی انسان و خیلی چیزها که حوصله بحث ندارم) برقرار کنند و خواهان ازدواج (نقل قول نگیرید که تنها راه ارتباط مگه این است ؟!) هستند.
    بنده می دانم ازدواج کرده ام یک چیزهایی را از دست داده ام در مثال های خیلی ساده درآمد خوب یا بدی که دارم دیگر فقط مال خودم نیست، هر بار که قبض میاد باید بدانم مقداری از درآمدی که قبلا از جیب پدر می رفته الان از جیب من میره
    باید بدانم که میزان گوشت و مایحتاج زندگی چطوری و به چه میزان مصرف می شود و ....
    باید بدانم دیگه نمی توانم تا ساعت 5 صبح بشینم فیلم ببینم !
    من همه این ها را میدانستم و ازدواج کردم و حالا بسته به طبیعتی که داشته ام این نبود ها را پذیرفته ام و اینطوری نیست که بگم "ها ها من راضی هستم ازدواج خیلی خیلی خوبه!! ازدواج کنید!!" فقط میگم بنده یک چیزهایی را از دست داده ام ولی یک چیزهایی را به دست آورده ام (این به دست آوردن ها ملاک های شخصی شما است و هیچ بهایی برای شما نداره که من بگم ها مثلا من خنده ی یک دختر، اضطراب او برای اندوه خودم، خنده ی فرد با شکلک های من و... را به دست آوردم چون اصلا قرار نیست این ها ملاکی باشه که شما براساس آن ازدواج کنید) و این چیزهایی که به دست آورده ام به نسبت چیزهایی که از دست داده ام برتر هستند که باعث شده بگم من از ازدواجم راضی هستم و اون فردی که ناراضی است باید ببینیم این بود و نبودهایش به چه میزان است (اگر مسائلی نظیر بعد فرهنگی، مسائل زناشویی و یا مواردی نظیر خیانت و .... دخیل نیستند)
    در نتیجه شما باید این چیزها را بررسی کنید بعد به دنبال ازدواج باشید
    شاید از دید شما اینکه به خانه بیاین و خانم تان در را باز کند و بوی غذا را بشنوید و مست شوید مسخره باشد ولی برای بنده فاکتوری باشد که نظیرش در زندگی برایم نبوده و نخواهد بود (گرچه بنده به اقتضای کارم همیشه در خانه هستم!)
    خیلی از بحث های اینجا از نمیدونم پول و اینها صحبت می کنه ولی اینا برادر من، دوست من هیچ فاکتوری نیست
    بنده روزهایی بوده که پول یک نوشابه هم در حسابم نبوده!! (حالا میخواین باور کنید یا نکنید) ولی درآمد ماهانه ام به 4 میلیون داره نزدیک میشه و بیشتر هم میشه بعدا
    ولی هیچوقت نیامدم بگم چون ازدواج کردم و اون قسط رو دارم میدم یا دادم و یا این خرج را برای ماشین یا خانه کردم پس کاش پول دارتر می بودم تا الان ازدواج بهتری داشتم
    ولی من یک سری موارد مطرح شده در اینجا را قبول دارم توقعات هم از سوی دختر و هم پسر (ما چیزی به اسم تک بعدی بودن نداریم و مبحث جنسیتی هم معنایی ندارد، پسرها انتظاراتی دارند که مطرح نمیشه و دخترها هم همینطور - گرچه اکثریت آن در رابطه با پول است چون ذات بشر مفرح بودن و در رفاه بودن است ولی این دلیل نمیشه ما بگیم چون پول نیست ازدواج نمیکنم هزینه های ازدواج بالا است! بنده یکی را میشناسم هیچ ساپورتی در زندگی نداشته و نداره با 17 میلیون قسط و کار کردن یک خانه ی 70 متری خریده، وسایل خانه اش رو خریده - دوباره 9 میلیون وام گرفته و سرویس مبلمان و ... رو داره می خره و تازه مراسم هم میخواد بگیره و کار جدیدی هم شروع کنه ! پس اگر بعضی از دوستان خودشان عرضه ی کار و زندگی و تلاش را ندارند به گردن توقعات دختر ها و سختی های هزینه ها نندازند)
    بالا رفته ولی.....
    رشته از دستم در رفت.... شما مشغول باشید

  2. 5 کاربر از piishii بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2192
    آخر فروم باز Zeitgeist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2011
    محل سكونت
    on the edge of a super-massive black-hole
    پست ها
    1,221

    پيش فرض

    من همه این ها را میدانستم و ازدواج کردم و حالا بسته به طبیعتی که داشته ام این نبود ها را پذیرفته ام و اینطوری نیست که بگم "ها ها من راضی هستم ازدواج خیلی خیلی خوبه!! ازدواج کنید!!" فقط میگم بنده یک چیزهایی را از دست داده ام ولی یک چیزهایی را به دست آورده ام (این به دست آوردن ها ملاک های شخصی شما است و هیچ بهایی برای شما نداره که من بگم ها مثلا من خنده ی یک دختر، اضطراب او برای اندوه خودم، خنده ی فرد با شکلک های من و... را به دست آوردم چون اصلا قرار نیست این ها ملاکی باشه که شما براساس آن ازدواج کنید) و این چیزهایی که به دست آورده ام به نسبت چیزهایی که از دست داده ام برتر هستند که باعث شده بگم من از ازدواجم راضی هستم و اون فردی که ناراضی است باید ببینیم این بود و نبودهایش به چه میزان است
    ...
    بنده روزهایی بوده که پول یک نوشابه هم در حسابم نبوده!!
    ...
    ولی هیچوقت نیامدم بگم چون ازدواج کردم و اون قسط رو دارم میدم یا دادم و یا این خرج را برای ماشین یا خانه کردم پس کاش پول دارتر می بودم تا الان ازدواج بهتری داشتم
    denial و ساخت یک سری illusion برای توجیه نارضایتی ها و کمبودها. همچنین روی آوردن به پررنگ نمودن بیش از حد برخی جنبه های اندکی که مورد پسند شخص شما هستند، برای پوشاندن جنبه هایی که مورد پسندتان نیستند!

    شاید از دید شما اینکه به خانه بیاین و خانم تان در را باز کند و بوی غذا را بشنوید و مست شوید مسخره باشد ولی برای بنده فاکتوری باشد که نظیرش در زندگی برایم نبوده و نخواهد بود
    آیا این چیزهایی که "بدست آورده اید" همگی در چنین سطوح کودکانه و سطحی-نگرانه ای اند؟!

    ولی این دلیل نمیشه ما بگیم چون پول نیست ازدواج نمیکنم هزینه های ازدواج بالا است!
    دلیل نمیشه؟! یعنی شما یک زندگی زجرآور فقیرانه یا نهایتاً متوسط رو به پایین، و اینکه همه روزه در آرزوی ابتدایی ترین چیزها باشید رو ترجیح میدهید چون فقط یک فرد ترجیحاً از جنس مخالف در کنارتونه و در این زجر، افکار شما رو تأیید میکنه تا خوشحالی کاذب داشته باشید چون یک نفر با شما موافق است و درکتان میکند؟ هدف وجودی بچه هم احتمالاً از نظرتان این است که شیرینی زندگیتان را بیفزاید، بعدش مهم نیست!

    بنده یکی را میشناسم هیچ ساپورتی در زندگی نداشته و نداره با 17 میلیون قسط و کار کردن یک خانه ی 70 متری خریده، وسایل خانه اش رو خریده - دوباره 9 میلیون وام گرفته و سرویس مبلمان و ... رو داره می خره و تازه مراسم هم میخواد بگیره و کار جدیدی هم شروع کنه !
    احتمالاً هدف زندگی از نظر شما این هست: صبح تا شب جان کندن و کسب پول به هر قیمتی و رفتن زیر هر قرض سنگینی برای اهداف ابلهانه، و اینکه طرف کل زندگیش رو به شدت تلاش کرده و یک وضعیت متوسط رو به پایین را بتواند ساپورت کند. بعد به خاطر این رنج بسیار و احتمالاً کمبود منابع مالی و همچنین رژیم غذایی و lifestyle نامناسب، بعد چند دهه کلاً زمین-گیر شده و اصولاً لذتی از زندگیش نبرده باشه چون فقط دائماً در حال حمالی بوده. در این بین هم انسان های جدیدی را تولید نموده (aka پس انداخته) و در این وضعیت سخت، و در یک جامعه ی خشن، ولشون میکنه که خودشون در کوچه ها تربیت شده و تبدیل بشن به عده ای دیگر از این ملت فهیم و باشعور و کمالات! او هیچ گاه سرمایه ی کافی نداشته که بتواند فرزندانی فهیم را بپروراند با امکانات کافی؛ وقت کافی هم در میان اینهمه تلاش برای تأمین سرمایه برای "مراسم و دیگر خزعبلات با هدف پز دادن و آبروداری" نداشته که بچه را تربیت مناسب کند و در کنارش باشد...

    پس اگر بعضی از دوستان خودشان عرضه ی کار و زندگی و تلاش را ندارند به گردن توقعات دختر ها و سختی های هزینه ها نندازند
    this was one of the most ridiculous things i've ever heard in my life

  4. 13 کاربر از Zeitgeist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2193
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    از فواید ازدواج خوب اینه که هم مرد و هم زن لذت های رو تجربه می کنن، که برای مجردا امکانش فراهم نیست، منظورم صرفا لذت ج ن سی نیست چون این لذت رو در غیر چارچوب ازذواج هم میشه تجربه کرد. معمولا خانم ها با مستقل شدن از خانواده و تشکیل زندگی دلخواهشون در پناه یک مرد مورد اعتماد، خودساخته، خوش اخلاق و با درامد مناسب احساس امنیت و اعتماد بنفسی رو تجربه میکنن که جنسش با هر نوع احساس امنیت و اعتماد بنفس دیگه ای فرق میکنه. برای اکثر خانم ها صاحب یک مرد بودن و رسیدگی به کارهاش و کنترل کردنش!! بسیار مطلوب هست. بچه دار شدن و حس مادر بودن هم که پیداست برای بسیاری از خانم ها لذت بخش هست.

    برای مرد هم یک ازدواج خوب لذت های خودش رو داره. مستقل شدن از خانواده، داشتن کسی که به کارهاش رسیدگی کنه!! حس زندگی و زحمت کشیدن برای کسی و لذت بردن از دیدن خوشحالی اون، حس پدر بودن همراه با سختی ها، غم ها و شادی هاش و ...

    اما بحث روی همین قید خوب هست، تجربه نشون داده اکثر ازدواج ها خوب از آب در نمیان و دو طرف بیشتر از اینکه از با هم بودن لذت ببرن، بیشتر رنج میبرن و عذاب میکشن و پشیمون میشن از اینکه ازدواج کردن و آرزو میکنن کاش این فقط یه رابطه موقت بود که هر وقت دلخشون میخواست میتونستن تمومش کنن.

    اینکه چرا اکثر ازدواج ها هم شکست میخورن دلیلش زیاده، عدم دقت کافی در انتخاب همسر، عاشق شدن و انتخاب احساسی و نه عقلانی، مقاومت در برابر دست برداشتن از انتظارات ایدال، مقایسه زندگی خود با دیگران، تنوع طلبی و تمایل تجربه افراد دیگه، دخالت خانواده ها، هنوز بچه بودن یه طرف یا هر دو، مشکلات اقتصادی، بعضی تیپ های شخصیتی که اصلا برای ازدواج و رابطه همیشگی با یک نفر ساخته نشدن و هزاران دلیل دیگه که باعث میشن یک ازدواج موفق و رضایت بخش اونطور که بنظر میاد ساده نباشه

    خلاصه اینکه اگر شانس بیارید و ازدواج موفقی داشته باشید حتما از زندگیتون لذت بیشتری خواهید برد، اما اگر انتخاب صحیحی انجام ندید یا خودتون هنوز آمادگی ازدواج نداشته باشید انتظار معجزه نداشته باشید
    Last edited by AMHSIN; 25-06-2015 at 03:00.

  6. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2194
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    از فواید ازدواج خوب اینه که هم مرد و هم زن لذت های رو تجربه می کنن، که برای مجردا امکانش فراهم نیست، منظورم صرفا لذت ج ن سی نیست چون این لذت رو در غیر چارچوب ازذواج هم میشه تجربه کرد. معمولا خانم ها با مستقل شدن از خانواده و تشکیل زندگی دلخواهشون در پناه یک مرد مورد اعتماد، خودساخته، خوش اخلاق و با درامد مناسب احساس امنیت و اعتماد بنفسی رو تجربه میکنن که جنسش با هر نوع احساس امنیت و اعتماد بنفس دیگه ای فرق میکنه. برای اکثر خانم ها صاحب یک مرد بودن و رسیدگی به کارهاش و کنترل کردنش!! بسیار مطلوب هست. بچه دار شدن و حس مادر بودن هم که پیداست برای بسیاری از خانم ها لذت بخش هست.
    البته تمام این "فواید" بدون ازدواج هم ممکن است، اگه همون خانم در 18 سالگی از خانواده مستقل بشه و شروع به پرورش شخصیت و ایجاد هدف های مستقل زندگی کنه. برای این چیزها لزوما نیاز به ازدواج نیست، مگه مرد هایی که میگن نه این چیزها فقط با یک مرد ممکنه، که خیلی ساده میشه فهمید هدفشون اینه که جلوی پیشرفت و استقلال زن ها در جامعه رو بگیرند.

    و این مسئله "صاحب مرد بودن" و "کنترل کردنش" برای مرد ها بسیار نامطلوب است و بعد از مسائل مالی در همه تحقیق ها، دومین عامل بروز مشکل و جدایی بین زوج هاست.


    برای مرد هم یک ازدواج خوب لذت های خودش رو داره. مستقل شدن از خانواده، داشتن کسی که به کارهاش رسیدگی کنه!! حس زندگی و زحمت کشیدن برای کسی و لذت بردن از دیدن خوشحالی اون، حس پدر بودن همراه با سختی ها، غم ها و شادی هاش و ...
    ترجمه: داشتن کلفت در خانه و ایشون به ازای زحمتی که اون کلفت می کشه خرج زندگیشو بده، و این داینامیک تا ابد ادامه داشته باشه.


    اما بحث روی همین قید خوب هست، تجربه نشون داده اکثر ازدواج ها خوب از آب در نمیان و دو طرف بیشتر از اینکه از با هم بودن لذت ببرن، بیشتر رنج میبرن و عذاب میکشن و پشیمون میشن از اینکه ازدواج کردن و آرزو میکنن کاش این فقط یه رابطه موقت بود که هر وقت دلخشون میخواست میتونستن تمومش کنن.

    اینکه چرا اکثر ازدواج ها هم شکست میخورن دلیلش زیاده، عدم دقت کافی در انتخاب همسر، عاشق شدن و انتخاب احساسی و نه عقلانی، مقاومت در برابر دست برداشتن از انتظارات ایدال، مقایسه زندگی خود با دیگران، تنوع طلبی و تمایل تجربه افراد دیگه، دخالت خانواده ها، هنوز بچه بودن یه طرف یا هر دو، مشکلات اقتصادی، بعضی تیپ های شخصیتی که اصلا برای ازدواج و رابطه همیشگی با یک نفر ساخته نشدن و هزاران دلیل دیگه که باعث میشن یک ازدواج موفق و رضایت بخش اونطور که بنظر میاد ساده نباشه

    خلاصه اینکه اگر شانس بیارید و ازدواج موفقی داشته باشید حتما از زندگیتون لذت بیشتری خواهید برد، اما اگر انتخاب صحیحی انجام ندید یا خودتون هنوز آمادگی ازدواج نداشته باشید انتظار معجزه نداشته باشید
    و این صحبت ها درست هست ولی اکثرا جزئی هستند. طبیعتا فاکتورهایی که گفتید نقش دارند ولی مستقل نیستند، بطور مثال تقریبا همه مواردی که گفتید خودشون تا حد بسیار زیادی ناشی از مشکلات اقتصادی هستند. مشکلات اقتصادی در نهایت باعث میشه افراد در انتخاب همسر دقت نکنند چون فشار مالی انتخابشون رو تحت تاثیر اساسی قرار میده، انتخاب های لحظه ای و احساسی داشته باشند چون این حس لحظه ای خوب شاید تنها حس خوب زندگیشون باشه، انتظارات مالی داشته باشند چون ازدواج رو تنها راه برای بهبود شرایطشون می بینند، دخالت سایرین که همراه با کمک گرفتن از سایرین وارد زندگی میشه و خیلی چیزهای دیگه.

  8. 3 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2195
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    البته تمام این "فواید" بدون ازدواج هم ممکن است، اگه همون خانم در 18 سالگی از خانواده مستقل بشه و شروع به پرورش شخصیت و ایجاد هدف های مستقل زندگی کنه. برای این چیزها لزوما نیاز به ازدواج نیست، مگه مرد هایی که میگن نه این چیزها فقط با یک مرد ممکنه، که خیلی ساده میشه فهمید هدفشون اینه که جلوی پیشرفت و استقلال زن ها در جامعه رو بگیرند.
    یک سری از پیش و پا افتاده ترین نیازهای مسلم هر انسانی رو ازش بگیری و بعد بهش بگی ازدواج کن تا بتونی بهشون دسترسی پیدا کنی!
    هروقت چنین بحثی پیش میاد یک سری از آقایون عنوان میکنن حالا مگه ما با این استقلال و بقول شما آزادی ای که داشتیم چیکار کردیم که شما برای خودتون انقدر بزرگش کردین؟
    جواب اینه که داشتن اون چه شما دارین اتفاق بزرگی نیست, نداشتنشه که احمقانه و بزرگه!
    تجربه کردن حس استقلال یکی از بدوی ترین نیازهای هر انسان به بلوغ رسیده ایه و اگه خانم ها به اندازه ی آقایان تجربه اش میکردن امروز انقدر زن طالب ازدواج و شوهر پولدار نداشتیم چون تجربه ی حس زندگی مستقل چه از نظر مکان و چه از نظر مالی به حدی جدابه که دست کشیدن ازش کار ساده ای نیست!

  10. 4 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #2196
    آخر فروم باز IRAN_KING's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    پست ها
    1,343

    پيش فرض

    مرد هم همچین تو این کشور ازادی کامل نداره بعنوان یک مرد مجرد نه میتونم خونه کرایه کنم و نه کار دلخواه داشته باشم.الان اگه خانوم ها مستقل بشن و با داشتن درامد خوب دیگه به ازدواج فکر نمی کنن چون دیگه اون نیازهای اصلیشون کامل شده و سن ازدواج بشدت بالاتر میره و توقعاتم بالا!

    منم به این نتیجه رسیدم که ازدواج برای هر شخص متفاوت هست و با ازدواج موفق میتونید نقاط ضعفتون رو رفع کنید ...

  12. #2197
    حـــــرفـه ای piishii's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    myshots.ir
    پست ها
    13,061

    پيش فرض

    اینجا یک متاهلم پیدا نمیشه چه زن چه مرد توضیح بده از ازدواج راضی هست مشکلات چیه خوبی هاش چیه ؟!
    denial و ساخت یک سری illusion برای توجیه نارضایتی ها و کمبودها. همچنین روی آوردن به پررنگ نمودن بیش از حد برخی جنبه های اندکی که مورد پسند شخص شما هستند، برای پوشاندن جنبه هایی که مورد پسندتان نیستند!



    آیا این چیزهایی که "بدست آورده اید" همگی در چنین سطوح کودکانه و سطحی-نگرانه ای اند؟!



    دلیل نمیشه؟! یعنی شما یک زندگی زجرآور فقیرانه یا نهایتاً متوسط رو به پایین، و اینکه همه روزه در آرزوی ابتدایی ترین چیزها باشید رو ترجیح میدهید چون فقط یک فرد ترجیحاً از جنس مخالف در کنارتونه و در این زجر، افکار شما رو تأیید میکنه تا خوشحالی کاذب داشته باشید چون یک نفر با شما موافق است و درکتان میکند؟ هدف وجودی بچه هم احتمالاً از نظرتان این است که شیرینی زندگیتان را بیفزاید، بعدش مهم نیست!



    احتمالاً هدف زندگی از نظر شما این هست: صبح تا شب جان کندن و کسب پول به هر قیمتی و رفتن زیر هر قرض سنگینی برای اهداف ابلهانه، و اینکه طرف کل زندگیش رو به شدت تلاش کرده و یک وضعیت متوسط رو به پایین را بتواند ساپورت کند. بعد به خاطر این رنج بسیار و احتمالاً کمبود منابع مالی و همچنین رژیم غذایی و lifestyle نامناسب، بعد چند دهه کلاً زمین-گیر شده و اصولاً لذتی از زندگیش نبرده باشه چون فقط دائماً در حال حمالی بوده. در این بین هم انسان های جدیدی را تولید نموده (aka پس انداخته) و در این وضعیت سخت، و در یک جامعه ی خشن، ولشون میکنه که خودشون در کوچه ها تربیت شده و تبدیل بشن به عده ای دیگر از این ملت فهیم و باشعور و کمالات! او هیچ گاه سرمایه ی کافی نداشته که بتواند فرزندانی فهیم را بپروراند با امکانات کافی؛ وقت کافی هم در میان اینهمه تلاش برای تأمین سرمایه برای "مراسم و دیگر خزعبلات با هدف پز دادن و آبروداری" نداشته که بچه را تربیت مناسب کند و در کنارش باشد...



    this was one of the most ridiculous things i've ever heard in my life
    ابتدای به امر بنده روی سخنم شما نبود ! اگر میخواستم کلا با شما بحث کنم صحبت های قبلی شما را در این تاپیک مورد بحث و نقل قول قرار می دادم
    سخن من در خطاب به کسی بود که یک فرد متاهل هم اینجا پیدا میشه؟ یادم نمیاد این سوال را شما کرده باشی
    denial و ساخت یک سری illusion برای توجیه نارضایتی ها و کمبودها. همچنین روی آوردن به پررنگ نمودن بیش از حد برخی جنبه های اندکی که مورد پسند شخص شما هستند، برای پوشاندن جنبه هایی که مورد پسندتان نیستند!
    انجمن فلسفه نیومدیم و اینجا هم به چالش کشیدن سواد کسی نیست چه بسا خیلی از عزیزان اینجا اطلاعات بیشتری داشته باشند.
    بنده از جنبه های منفی زندگیم هیچ صحبتی نکردم و دلیلی هم ندارم مختصات نقشه ی زندگیم رو اینجا رو کنم که شما تشخیص روانشناسانه بدی که دارم انکار میکنم یا توهم ذهنی دارم
    همانطور که گفتم زندگی متاهلی جنبه های منفی و مثبتی داره اگر میخواهید پیش بروید باید نیمه ی پر لیوان را همیشه دیده باشید نه براساس مثبت اندیشی براساس واقعیتی که وجود داره
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کودک؟سطحی؟ برادر میخوای بپری توی چاه 100 کیلومتری که عمق داشته باشه ؟ من نمیخوام در مورد شما قضاوت کنم شما هم در مورد افکار و نوع زندگی من قضاوت نکن که بنده یا سطح یا عمق کودکانه ای دارم یا نه
    بنده یک نوع فلسفه شخصی در مورد زندگی دارم و داشتم و گرایش خودم به زندگی رو هم میدونم نیازی به این محیط اینترنت ندارم که یکی بیاد بگه سطحی نگری؟ کودکانه؟
    دلیل نمیشه؟! یعنی شما یک زندگی زجرآور فقیرانه یا نهایتاً متوسط رو به پایین، و اینکه همه روزه در آرزوی ابتدایی ترین چیزها باشید رو ترجیح میدهید چون فقط یک فرد ترجیحاً از جنس مخالف در کنارتونه و در این زجر، افکار شما رو تأیید میکنه تا خوشحالی کاذب داشته باشید چون یک نفر با شما موافق است و درکتان میکند؟ هدف وجودی بچه هم احتمالاً از نظرتان این است که شیرینی زندگیتان را بیفزاید، بعدش مهم نیست!
    زندگی فقیرانه یا متوسط
    دوباره یک قضاوت دیگه براساس دو خط نوشته ی من - برادر شما نوع زندگی من رو دیدی ؟ بنده مثال زدم شده که پول توی حسابم کم بوده ولی اینطور نبوده که بگم ها کاش یک میلیارد میداشتم!
    من شکر خدا برادر همین الان کار هم نکنم اونقدر پشتوانه دارم که تا هفت نسلم تامین باشند اگر دارم تلاشی توی زندگی میکنم و مسیری که انتخاب کردم طبق علایق شخصی زندگیم بوده این خواسته ی شخصی خودم بوده
    همسرم هم چه نوع زندگی رو ترجیح میده یا نمیده یا اینکه بچه ی من در چه محیطی میخواد بزرگ بشه دوباره هیچ ربطی به این تاپیک نداره و نداشته
    بنده گفتم اون دسته از دوستانی که میان میگن پول نیست و .... اشتباه میکنند به خاطر همین فاکتور ازدواج نمیکنند چون دقیقا به راحتی میشه پیشرفت کرد زمانی که تلاش کرد
    ولی زمانی که رفاه پسند باشی و چشم انداز نداشته باشی همینه قضیه
    پسر عموی پدر خانوم من ثروتش رو نمیشه حساب کرد ولی همین آدم گذشته ای داره که هیچوقت فکرش رو نمیکرده از هیچ به همه چیز برسه
    احتمالاً هدف زندگی از نظر شما این هست: صبح تا شب جان کندن و کسب پول به هر قیمتی و رفتن زیر هر قرض سنگینی برای اهداف ابلهانه، و اینکه طرف کل زندگیش رو به شدت تلاش کرده و یک وضعیت متوسط رو به پایین را بتواند ساپورت کند. بعد به خاطر این رنج بسیار و احتمالاً کمبود منابع مالی و همچنین رژیم غذایی و lifestyle نامناسب، بعد چند دهه کلاً زمین-گیر شده و اصولاً لذتی از زندگیش نبرده باشه چون فقط دائماً در حال حمالی بوده. در این بین هم انسان های جدیدی را تولید نموده (aka پس انداخته) و در این وضعیت سخت، و در یک جامعه ی خشن، ولشون میکنه که خودشون در کوچه ها تربیت شده و تبدیل بشن به عده ای دیگر از این ملت فهیم و باشعور و کمالات! او هیچ گاه سرمایه ی کافی نداشته که بتواند فرزندانی فهیم را بپروراند با امکانات کافی؛ وقت کافی هم در میان اینهمه تلاش برای تأمین سرمایه برای "مراسم و دیگر خزعبلات با هدف پز دادن و آبروداری" نداشته که بچه را تربیت مناسب کند و در کنارش باشد...
    یادم میاد از این روانشناسان پشت میز و اینترنت نشین بدتان می آمد نه؟
    پس نوع و شیوه ی زندگی من یا افکار من اگر قرار باشه به شکل دو خط نوشته مشخص بشه بنده فاتحه بخونم به زندگیم
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Suit yourself, i don't care at all

  13. 3 کاربر از piishii بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2198
    آخر فروم باز djbehnam73's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    محل سكونت
    یه جایی از همین کره ی خاکی !
    پست ها
    1,348

    پيش فرض

    از نظر من مجردی بهتره
    چون گرونی که کم نیست و همچنین خیانت هم کم نیست
    در کل وقتی مجرد باشی رابطتت بازه یعنی هم می تونی با پسر رابطه داشته باشی و هم می تونی با دختر رابطه داشته باشی
    ولی وقتی که متاهل میشی ، رابطه ی ازاد نمی تونی داشته باشی که اگرم بخوای داشته باشی باید طلاق بگیری ، که تقریبا حدود 30 درصد طلاق ها سره همین موضوع هست

  15. این کاربر از djbehnam73 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #2199
    حـــــرفـه ای mjorh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    !Arkham City
    پست ها
    5,005

    پيش فرض

    زندگی فقیرانه یا متوسط
    دوباره یک قضاوت دیگه براساس دو خط نوشته ی من - برادر شما نوع زندگی من رو دیدی ؟ بنده مثال زدم شده که پول توی حسابم کم بوده ولی اینطور نبوده که بگم ها کاش یک میلیارد میداشتم!
    من شکر خدا برادر همین الان کار هم نکنم اونقدر پشتوانه دارم که تا هفت نسلم تامین باشند اگر دارم تلاشی توی زندگی میکنم و مسیری که انتخاب کردم طبق علایق شخصی زندگیم بوده این خواسته ی شخصی خودم بوده
    همسرم هم چه نوع زندگی رو ترجیح میده یا نمیده یا اینکه بچه ی من در چه محیطی میخواد بزرگ بشه دوباره هیچ ربطی به این تاپیک نداره و نداشته
    بنده گفتم اون دسته از دوستانی که میان میگن پول نیست و .... اشتباه میکنند به خاطر همین فاکتور ازدواج نمیکنند چون دقیقا به راحتی میشه پیشرفت کرد زمانی که تلاش کرد
    ولی زمانی که رفاه پسند باشی و چشم انداز نداشته باشی همینه قضیه
    پسر عموی پدر خانوم من ثروتش رو نمیشه حساب کرد ولی همین آدم گذشته ای داره که هیچوقت فکرش رو نمیکرده از هیچ به همه چیز برسه
    به راحتی؟ !

    این داستانا موند قدیم و اگه الانم باشه تکوتوک با شرایط خاص پیدا میشه ، هیچ "به راحتی" در این جامعه وجود نداره، شما نمی تونید به راحتی پیشرفت کنید یا خوش بین باشید و بدون واقع بینی پیش برید و ازدواج کنید، بحث مالی جدیه و برنامه ریزی دقیق رو میطلبه ، ربطی به رفاه پسندی و این حرفا نداره ... خلاصه در این جامعه تلاش = پیشرفت ، نیست، فاکتورهای دیگر هم دخیله...
    Last edited by mjorh; 25-06-2015 at 14:39.

  17. 3 کاربر از mjorh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #2200
    آخر فروم باز ArashMiniStar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    IR/MASHHAD
    پست ها
    3,661

    پيش فرض

    نمیدونم تلاش چی میبینین
    وقتی کله صبح بری سر کار شب با خستگی برگردی ماهی 1-2 تومن بگیری نمیدونم جای پیشرفتش کجایه! همون پولم ک میره چیزی نمیمونه
    چه بسا ک الان خیلی از تولیدی ها ورشکست شدن خیلی های دیگه هم به زور دارن خودشونو راه میبرن
    رفیقم چند ساله فست فود داره اینقد وضعش خراب شد فهمیدم همین کلا واگذار کرد
    الان هر کاری بکنی محکوم به شکسته
    حالا شما ب من بگین جای پیشرفت کجاست ما خبر نداریم؟ ک تلاش کنی ب جایی برسی؟

  19. 2 کاربر از ArashMiniStar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •