اینجا یک متاهلم پیدا نمیشه چه زن چه مرد توضیح بده از ازدواج راضی هست مشکلات چیه خوبی هاش چیه ؟!
denial و ساخت یک سری illusion برای توجیه نارضایتی ها و کمبودها. همچنین روی آوردن به پررنگ نمودن بیش از حد برخی جنبه های اندکی که مورد پسند شخص شما هستند، برای پوشاندن جنبه هایی که مورد پسندتان نیستند!
آیا این چیزهایی که "بدست آورده اید" همگی در چنین سطوح کودکانه و سطحی-نگرانه ای اند؟!
دلیل نمیشه؟! یعنی شما یک زندگی زجرآور فقیرانه یا نهایتاً متوسط رو به پایین، و اینکه همه روزه در آرزوی ابتدایی ترین چیزها باشید رو ترجیح میدهید چون فقط یک فرد ترجیحاً از جنس مخالف در کنارتونه و در این زجر، افکار شما رو تأیید میکنه تا خوشحالی کاذب داشته باشید چون یک نفر با شما موافق است و درکتان میکند؟ هدف وجودی بچه هم احتمالاً از نظرتان این است که شیرینی زندگیتان را بیفزاید، بعدش مهم نیست!
احتمالاً هدف زندگی از نظر شما این هست: صبح تا شب جان کندن و کسب پول به هر قیمتی و رفتن زیر هر قرض سنگینی برای اهداف ابلهانه، و اینکه طرف کل زندگیش رو به شدت تلاش کرده و یک وضعیت متوسط رو به پایین را بتواند ساپورت کند. بعد به خاطر این رنج بسیار و احتمالاً کمبود منابع مالی و همچنین رژیم غذایی و lifestyle نامناسب، بعد چند دهه کلاً زمین-گیر شده و اصولاً لذتی از زندگیش نبرده باشه چون فقط دائماً در حال حمالی بوده. در این بین هم انسان های جدیدی را تولید نموده (aka پس انداخته) و در این وضعیت سخت، و در یک جامعه ی خشن، ولشون میکنه که خودشون در کوچه ها تربیت شده و تبدیل بشن به عده ای دیگر از این ملت فهیم و باشعور و کمالات! او هیچ گاه سرمایه ی کافی نداشته که بتواند فرزندانی فهیم را بپروراند با امکانات کافی؛ وقت کافی هم در میان اینهمه تلاش برای تأمین سرمایه برای "مراسم و دیگر خزعبلات با هدف پز دادن و آبروداری" نداشته که بچه را تربیت مناسب کند و در کنارش باشد...
this was one of the most ridiculous things i've ever heard in my life
ابتدای به امر بنده روی سخنم شما نبود ! اگر میخواستم کلا با شما بحث کنم صحبت های قبلی شما را در این تاپیک مورد بحث و نقل قول قرار می دادم
سخن من در خطاب به کسی بود که یک فرد متاهل هم اینجا پیدا میشه؟ یادم نمیاد این سوال را شما کرده باشی
denial و ساخت یک سری illusion برای توجیه نارضایتی ها و کمبودها. همچنین روی آوردن به پررنگ نمودن بیش از حد برخی جنبه های اندکی که مورد پسند شخص شما هستند، برای پوشاندن جنبه هایی که مورد پسندتان نیستند!
انجمن فلسفه نیومدیم و اینجا هم به چالش کشیدن سواد کسی نیست چه بسا خیلی از عزیزان اینجا اطلاعات بیشتری داشته باشند.
بنده از جنبه های منفی زندگیم هیچ صحبتی نکردم و دلیلی هم ندارم مختصات نقشه ی زندگیم رو اینجا رو کنم که شما تشخیص روانشناسانه بدی که دارم انکار میکنم یا توهم ذهنی دارم
همانطور که گفتم زندگی متاهلی جنبه های منفی و مثبتی داره اگر میخواهید پیش بروید باید نیمه ی پر لیوان را همیشه دیده باشید نه براساس مثبت اندیشی براساس واقعیتی که وجود داره
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کودک؟سطحی؟ برادر میخوای بپری توی چاه 100 کیلومتری که عمق داشته باشه ؟ من نمیخوام در مورد شما قضاوت کنم شما هم در مورد افکار و نوع زندگی من قضاوت نکن که بنده یا سطح یا عمق کودکانه ای دارم یا نه
بنده یک نوع فلسفه شخصی در مورد زندگی دارم و داشتم و گرایش خودم به زندگی رو هم میدونم نیازی به این محیط اینترنت ندارم که یکی بیاد بگه سطحی نگری؟ کودکانه؟
دلیل نمیشه؟! یعنی شما یک زندگی زجرآور فقیرانه یا نهایتاً متوسط رو به پایین، و اینکه همه روزه در آرزوی ابتدایی ترین چیزها باشید رو ترجیح میدهید چون فقط یک فرد ترجیحاً از جنس مخالف در کنارتونه و در این زجر، افکار شما رو تأیید میکنه تا خوشحالی کاذب داشته باشید چون یک نفر با شما موافق است و درکتان میکند؟ هدف وجودی بچه هم احتمالاً از نظرتان این است که شیرینی زندگیتان را بیفزاید، بعدش مهم نیست!
زندگی فقیرانه یا متوسط
دوباره یک قضاوت دیگه براساس دو خط نوشته ی من - برادر شما نوع زندگی من رو دیدی ؟ بنده مثال زدم شده که پول توی حسابم کم بوده ولی اینطور نبوده که بگم ها کاش یک میلیارد میداشتم!
من شکر خدا برادر همین الان کار هم نکنم اونقدر پشتوانه دارم که تا هفت نسلم تامین باشند اگر دارم تلاشی توی زندگی میکنم و مسیری که انتخاب کردم طبق علایق شخصی زندگیم بوده این خواسته ی شخصی خودم بوده
همسرم هم چه نوع زندگی رو ترجیح میده یا نمیده یا اینکه بچه ی من در چه محیطی میخواد بزرگ بشه دوباره هیچ ربطی به این تاپیک نداره و نداشته
بنده گفتم اون دسته از دوستانی که میان میگن پول نیست و .... اشتباه میکنند به خاطر همین فاکتور ازدواج نمیکنند چون دقیقا به راحتی میشه پیشرفت کرد زمانی که تلاش کرد
ولی زمانی که رفاه پسند باشی و چشم انداز نداشته باشی همینه قضیه
پسر عموی پدر خانوم من ثروتش رو نمیشه حساب کرد ولی همین آدم گذشته ای داره که هیچوقت فکرش رو نمیکرده از هیچ به همه چیز برسه
احتمالاً هدف زندگی از نظر شما این هست: صبح تا شب جان کندن و کسب پول به هر قیمتی و رفتن زیر هر قرض سنگینی برای اهداف ابلهانه، و اینکه طرف کل زندگیش رو به شدت تلاش کرده و یک وضعیت متوسط رو به پایین را بتواند ساپورت کند. بعد به خاطر این رنج بسیار و احتمالاً کمبود منابع مالی و همچنین رژیم غذایی و lifestyle نامناسب، بعد چند دهه کلاً زمین-گیر شده و اصولاً لذتی از زندگیش نبرده باشه چون فقط دائماً در حال حمالی بوده. در این بین هم انسان های جدیدی را تولید نموده (aka پس انداخته) و در این وضعیت سخت، و در یک جامعه ی خشن، ولشون میکنه که خودشون در کوچه ها تربیت شده و تبدیل بشن به عده ای دیگر از این ملت فهیم و باشعور و کمالات! او هیچ گاه سرمایه ی کافی نداشته که بتواند فرزندانی فهیم را بپروراند با امکانات کافی؛ وقت کافی هم در میان اینهمه تلاش برای تأمین سرمایه برای "مراسم و دیگر خزعبلات با هدف پز دادن و آبروداری" نداشته که بچه را تربیت مناسب کند و در کنارش باشد...
یادم میاد از این روانشناسان پشت میز و اینترنت نشین بدتان می آمد نه؟
پس نوع و شیوه ی زندگی من یا افکار من اگر قرار باشه به شکل دو خط نوشته مشخص بشه بنده فاتحه بخونم به زندگیم
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Suit yourself, i don't care at all