حالا که تو رفته ای میفهمم,
دست های تو بود,
که به نان طعم میداد ...
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
حالا که تو رفته ای میفهمم,
دست های تو بود,
که به نان طعم میداد ...
Last edited by Demon King; 10-01-2015 at 12:50. دليل: تصحیح متن
راستش را بگو
نكند تو همان
”اين نيز“
هستی كه
هميشه می‌گذری
بهرنگ قاسمی
Last edited by - Saman -; 11-01-2015 at 10:16.
ديگه
دل
با
كسی
نيست
روزهای دور از تو بودن
چقدر نوشتنی است ... !!
family.
WHERE LIFE
BEGINS.
AND LOVE
NEVER ENDS.
خانواده
جايی‌ست كه زندگی
شروع می‌شود.
و عشق
هرگز پايان نمی‌يابد.
پ.ن: لطفا ببخشيد اگر ترجمه من خوب نيست!
قصد این قوم فریب است، بیا برگردیم...
پرنده ی مهاجری که مقصودش کوچ است,
به ویرانی لانه اش فکر نمیکند ...
روح من آن اسب سفید وحشی سرکشی بود که به هیچ
کس حتی من هیچ گاه سواری نداد..
در آن هنگام که چهار نعل بر گیسوان دراز و پر از پیچ و تاب رویای تو
هم بازی اش بادهای یاغی دشتهای دور بود
به ناگاه با من با تمام سرعت تصادف کرد و
به هزار شیهه او و نگاه مبهوت من هر دو
شریک یک اتفاق مشترک شدیم ....
قرنها با هم نزدیک ولی خیلی دور..!!
ان چشم ها
پیش از انکه نگاهی باشد
تماشایی ست ...
غروبهاى جمعه را از طرحِ چشمانِ غمگينِ تو ساخته اند
يا كه چشمانِ غمگينِِ تو را از غروبهاى جمعه؟
كه هر دو
سرزمينى را
بى رحمانه
دلتنگ مى كنند!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
