ممنون bb جان
فکر خوبی هست ولی من نمی خوام که مقالات فیزیک به این تاپیک منتقل شود
می فهمی که .تازه اون تاپیک هم خیلی شلوغ شده بود.
ممنون bb جان
فکر خوبی هست ولی من نمی خوام که مقالات فیزیک به این تاپیک منتقل شود
می فهمی که .تازه اون تاپیک هم خیلی شلوغ شده بود.
فضاپیمای سریعالسیر زهره برای نخستین بار، نشانههای انکارناپذیری از وجود یک گردباد جوی دوهستهای عظیم را در قطب جنوب سیاره زهره بدست آورد. این نشانهها از تحلیل دادههای ارسالی این فضاپیما در نخستین گردشش به دور این سیاره بدست آمده است
یازدهم آوریل امسال، فضاپیمای سریعالسیر زهره در میدان گرانش زهره به دام افتاد و نخستین مدار بسیار کشیده خود را بهدور این سیاره تجربه کرد. این حرکت انتقالی 9 روز به طول کشید و فضاپیما طی آن از فاصله 350هزار کیلومتری تا فاصله 400 کیلومتری سطح سیاره نزدیک شد. این فرصت بینظیری برای سیارهشناسان بود تا بتوانند زهره را از فواصل دور رصد کنند و پیش از آغاز مشاهدات دقیق و جزیی سیاره، اطلاعاتی در مورد الگوهای جو پویای زهره در مقیاس بزرگ بدست آورند.
در طول نخستین گردش به دور زهره که معمولا مدار دستگیری خوانده میشود، برخی از ابزارهای علمی این فضاپیما برای نخستین بار آزمایش شدند و رصدهایی را در فواصل مختلف از سطح سیاره انجام دادند. تصاویر حیرتانگیز فروسرخ، مریی و فرابنفشی که از سراسر زهره گرفته شده، عوارض جوی جذابی را آشکار کرده است. هیجانانگیزترین آنها گرداب جوی عظیم و دو هستهای است که بر فراز قطب جنوب این سیاره تشکیل شده و خیلی هم بیشباهت به ساختار جوی موجود در قطب شمال این سیاره نیست. در ماموریتهای قبلی فضاپیماهای پیشگام زهره (پایونیر ونوس) و مارینر 10، تنها چند تصویر کلی از الگوهای آبوهوایی قطب جنوب زهره بدست آمد، اما در آن تصاویر هم هیچ اثری از ساختارهای دوهستهای دیده نشده بود.
پیشاز این دانشمندان میدانستند که بادهای پرسرعت در اطراف زهره به سمت غرب میوزند و تنها چهار روز طول میکشد تا یک بار این سیاره را دور بزنند. ترکیب این ابرچرخش و گردش طبیعی هوای گرم در جو، ساختارهای گردبادی را در قطبین این سیاره ایجاد میکند. هاکان سواظم، از کارشناسان برنامه سریعالسیر زهره میگوید: اطلاعات ما در مورد چگونگی ارتباط ابرچرخش و گردش طبیعی هوای زهره بسیار ناچیز است. هنوز نتوانستهایم توضیح دهیم که چرا گردش سراسری هوای زهره فقط یک گردباد ایجاد نمیکند و به دو گردباد در دو قطب منتهی میشود. خوشبختانه این پرسشها در آغاز ماموریت مطرح شدهاند و فرصت زیادی وجود دارد تا شواهد کافی برای روشن کردن ماهیت این فرآیندها جمعآوری شود.
در تصویر سریعالسیر زهره همچنین میتوان نشانههایی از هوای سرد را در اطراف ساختار گردبادمانند دید که احتمالا ناشی از بازگردش هوای سرد به سمت پایین است. تصاویر نور مریی و فرابنفش نیمکره جنوبی زهره، ساختارهای راهراه مانند جالبی را در جو این سیاره نشان میدهند. این ساختارها که مارینر 10 برای نخستینبار آنها را در دهه 1970 کشف کرد، احتمالا به دلیل وجود غبار و ذرات معلق در جو زهره تشکیل میشوند. سریعالسیر زهره به ابزارهای دقیقی مجهز است که میتواند خواص میدانهای پیچیده هوایی را بهمنظور جمعآوری اطلاعات در مورد جو پویای این سیاره اندازهگیری کند و ماهیت اصلی این الگوهای راهراه را مشخص کند.
شرح عکس: تصویر آبی، زهره را در نور مریی و فرابنفش نشان می دهد و تصویر قرمز، زهره را در نور فروسرخ.
سریعالسیر زهره همچنین در اولین گردش خود توانست به مدارهای پنجره فروسرخ نیز راه یابد. اگر در این مدارها زهره را در طولموجهای مشخصی نگاه کرد، میتوان تابشهای حرارتیای را آشکار کرد که از ژرفترین لایههای جو زهره به بیرون نشت میکنند. بدینترتیب اسرار دنیای زیر ابرهای ضخیم این سیاره که در ارتفاع 60 کیلومتری سطح سیاره گسترده شدهاند، برملا میشود. نخستین تصاویر فروسرخ ارسالی نشان از ساختارهای پیچیده ابرها دارد. همانطور که در تصویر هم دیده میشود، رنگهای روشنتر بهمعنی تابش حرارتی بیشتر است و این، متناظر با مناطقی است که ابرهای کمتری دارند.
در مدار دستگیری، ابزارهای سنجش شیمیایی سریعالسیر زهره توانست ترکیب کلی جو این سیاره را نیز مشخص کند. بیشتر این جو را مولکولهای دیاکسید کربن تشکیل دادهاند که در لایههای بالاتر، پرتوهای شدید نور آنها را به مونوکسید کربن و اکسیژن تبدیل میکند. این فضاپیما توانست درخشندگیهای اکسیژن را در ارتفاعهای بالای جو زهره شناسایی کند، اما مولکولهای مونوکسید کربن را در ارتفاع بسیار پایینتر، در بالای لایههای ابر آشکار کرد.
سریعالسیر زهره از هفتم می وارد مدار نهایی 66000 در 250 کیلومتر شده و هر 24 ساعت یکبار، این سیاره را دور میزند. این نخستین باری است که سیارهشناسان توانستهاند زهره را از فاصله 250 کیلومتری مشاهده کنند. آنها منتظرند اطلاعات جدید سریعالسیر زهره ارسال شود و اسرار تازهای از این سیاره زیبا را برملا کند.
تلسکوپ فضایی هابل در تصویر جدید خود، دو قرص غبار را بر گرد ستاره بتا حجار آشکار کرد. این تصویر، گمانهزنیهای ده ساله اخترشناسان را تایید کرد که پیچوتاب موجود در قرص غبار اطراف این ستاره، احتمالا حلقه غبار دیگری است که با قرص اصلی زاویه دارد. با این یافته، اخترشناسان احتمال میدهند که حداقل یک سیاره مشتریمانند در اطراف این ستاره وجود داشته باشد
اگر در نور مریی به ستاره بتا حجار نگاه کنیم، اثری از این قرصهای غبارآلود نمیبینیم؛ زیرا غبار نور ستاره را بازتاب میکند و درخشندگیش بسیار کمتر از درخشندگی خود ستاره است. اما میتوان با استفاده از تاجنگار دوربین پیشرفته نقشهبرداری هابل، ACS، کسوفی مصنوعی ایجاد کرد، نور ستاره مرکزی را حذف کرد و ساختارهای کمنور اطراف آن را آشکار ساخت. تصویر دوربین ACS به وضوح، قرص غبار دومی را نشان میدهد که چهار درجه از قرص اصلی منحرف شده است. گستردگی این قرص 24 میلیارد کیلومتر اندازهگیری شده است، اما به نظر میرسد تا فاصله دورتری نیز امتداد یافته باشد.
دیوید گولیمووسکی، اخترفیزیکدان دانشگاه جانزهاپکینز در توضیح این عکس میگوید: تصاویر هابل بهوضوح نشان میدهد آنچه پیش از این پیچوتاب قرص اصلی شناسایی شده بود، حلقهای از غبار است و این، دلیلی است بر اینکه سیارات الزاما در یک صفحه تشکیل نمیشوند. البته دانشمندان چنین حدسی را مطرح کرده بودند، زیرا در منظومه شمسی خودمان هم تمام سیارات در یک صفحه قرار نگرفتهاند و صفحههای مداری آنها نسبت به مدار زمین، چند درجهای اختلاف دارد. شاید این رویه معمول ستارگان در سالهای تکوین منظومههای ستارهای خود باشد که بیش از یک قرص غبار در اطراف خود تشکیل دهند.
دانشمندان مدلهای مختلفی را برای توضیح قرص دوم پیشنهاد کردهاند، اما بهترین آنها وجود سیارهای سنگین است که در مدار قرص دوم گردش میکند و گرد و غبار را از قرص اول جذب و در مدار خود پراکنده میکند. دیوید مویلت و ژان چارلز آوگرو، کارشناسان رصدخانه گرنوبل فرانسه در شبیهسازیهای رایانهای نشان دادهاند سیارهای بیست برابر پرجرمتر از مشتری ، در مداری مایل با ابر اول حرکت میکند، تکههای کوچک سنگ و یخ را با گرانش شدید خود جذب میکند، آنها را به دنبال خود میکشد و در مداری همجهت با حرکت خود پراکنده میکند. این تکههای کوچک که ریزسیاره نام دارند، با هم برخورد میکنند و درنهایت قرص ماده جدیدی را تشکیل میدهند که هابل در تصویر خود نشان داده است.
اما چرا این مدل بهتر است؟ گولیمووسکی توضیح میدهد: عمر واقعی دانههای غبار نسبتا کوتاه است و بیش از چندصدهزار سال نیست. اما در تصویر هابل، این دانههای غبار در اطراف ستارهای به عمر ده تا بیست میلیون سال درگردشند. تنها توجیه این پدیده، این است که برخورهای بین ریزسیارهها، غبار جدیدی تولید میکند و ذخیره قرص غبار تجدید میشود.
فرضیه سیاره سنگین هنوز کامل نیست و ابهامهایی در آن بهچشم میخورد، مثلا اینکه چرا این سیاره احتمالی در مداری مایل قرار گرفته است. شبیهسازیهای رایانهای نشان میدهد سیارات آغازین که در صفحهای بسیار نازک تشکیل میشوند، میتوانند بر اثر اختلالات گرانشی در مدارهایی پراکنده شوند که نسبت به صفحه اصلی مایل باشد.
ستاره بتا حجار، دومین ستاره درخشان صورت فلکی حجار در نیمکره جنوبی آسمان است و با آنکه از خورشید بسیار جوانتر است، اما دو برابر از آن سنگینتر است و نه بار درخشانتر. این ستاره نخستینبار بیست سال پیش مورد توجه قرار گرفت، زمانیکه ماهواره فروسرخ MIAS تابشهای فروسرخ بیش از اندازهای را از این ستاره ثبت کرد. اخترشناسان این تابش اضافی را به وجود یک قرص غبار گرم در اطراف ستاره تعبیر کردند. در سال 1984، رصدخانههای زمینی تصاویری را از این ستاره تهیه کردند و با تایید وجود قرص غبار، نشان دادند که این قرص از لبه دیده میشود. در سال 1995، تلسکوپ فضایی هابل این ستاره را با دوربین زاویهباز و سیارهای2 (WFPC2) رصد کرد و پیچوتاب آشکاری را در قرص غبار نشان داد. دادههای طیفنگار تصویربردار هابل (STIS) در سال 2000 نیز وجود این پیچوتاب را تایید کرد.
رصدخانه کک در سال 2002، تصاویر فروسرخی را از ستاره بتا حجار تهیه کرد و نشان داد در اطراف این ستاره، قرص داخلی کوچکتری نیز در ابعاد منظومه شمسی وجود دارد که تمایلش در جهت مخالف قرص تازه کشفشده است. چنین قرصی در تصویر جدید هابل دیده نمیشود، زیرا نقاب پوشاننده تاجنگار، آن بخش از اطراف ستاره را پوشانده است. با این حال اگر این قرص کوچکتر وجود داشته باشد، ارتباطی به حلقه تازه کشفشده ندارد، زیرا جهتگیریشان متفاوت است؛ اما هر دوی این حلقههای غبار میتوانند شواهدی بر وجود یک یا دو سیاره ( و شاید بیشتر) در این منظومه ستارهای باشد
پرومتوس و پاندورا اقمار زحل در يك تصوير بدام انداخته شدهاند .پاندورا در سمت راست و پرومتوس در سمت چپ ديده ميشوند . در اين تصوير دو قمر با فاصلهاي نزديك به 69000 كيلومتر از هم قرار گرفتهاند.
پرومتوس و پاندورا اقمار زحل در يك تصوير بدام انداخته شدهاند ، اين عكس از زاويهاي كمتر از يك درجه بالاي سمت تاريك حلقههاي زحل گرفته شده است . پاندورا در سمت راست و پرومتوس در سمت چپ ديده ميشوند . پرومتوس كه 102 كيلومتر و پاندورا كه 84 كيلومتر قطر دارد ، در اين تصوير با فاصلهاي نزديك به 69000 كيلومتر از هم قرار گرفتهاند . حلقه F كه تا دورترين نقطة سمت راست توسعه يافته ، شامل مقدار زيادي مواد رقيق و يخي ميباشد كه بيشتر در اندازههاي غباراند تا تخته سنگهايي كه حلقة چگال B را تشكيل ميدهند . اين قطعات كوچك بطور ويژهاي از اين نما به خصوص در لبههاي خارجي درخشان هستند . درسمت چپ مركز ، يك جفتِ حلقه در طول شكاف Encke به پهناي 325 كيلومتر به راحتي ديده ميشوند . تركيب تاريك ديگري كه در حلقهها ديده ميشود ، شامل موجهاي چگال و موجهاي خميده است .
اين تصوير در نورِ مرئي ، توسط دوربين زاويه محدودِ (narrow angle ) كاسيني در تاريخ 20 فوريه 2005 هنگامي كه كاسيني در فاصله 85/1 ميليون كيلومتري اقمار قرار داشته گرفته شده است . مقياس تصوير در حدود 11 كيلومتر در هر سلول تصويري است . مأموريت كاسيني ـ هوئيگنز پروژه مشترك ناسا ، سازمان فضائي اروپا و سازمان فضائي ايتاليا است.
ستاره شناسان برای اولین بار دیسک غباری را به دور یک سیستم دوتایی کشف کردند که با قوانین مطرح شده در تناقض است.
دیسک های غبار که در اطراف ستاره گان تازه متولد شده وجود دارند مدت زیادی دوام نمی آورند و پس از چند میلیون سال تبدیل به تعدادی سیاره می شوند . پیر ترین این دیسک های غبار در حدود 10 میلیون سال عمر دارند اما برآورد ها نشان میدهد که این دیسک تازه کشف شده عمری معادل 25 میلیون سال دارد.این دیسکک غبار در اطراف یک سیستم دوتایی در فاصله 350 سال نوری از زمین و در صورت فلکی ثور قرار دارد. این دیسک غبار پیر به اندازه ای برای دانشمندان غیر منتظره بود که یک انسان 300 ساله برای مردم عجیب است.
ولی تنها خصوصیتی که این دیسک را از بقیه متمایز می کند سن آن نیست بلکه اندازه بزرگ آن نیز بسیار عجیب به نظر می رسد. داده های بدست آمده از تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا نشان می دهد که لبه داخلی این دیسک 65 میلیون مایل از مرکز منظومه خود فاصله دارد و تا 650 میلیون مایلی از آن امتداد پیدا کرده است البته احتمال می رود لبه داخلی این دیسک غبار فاصله ای بیش از 650 میلیون مایل داشته باشد که تلسکوپ اسپیتزر به دلیل سردی این قسمت ها نتوانسته به اندازه گیری بیشتر بپردازد .دانشمندان هنوز نمی توانند دلایلی برای وجود چنین دیسک هایی به دور ستارگان ارائه کنند زیرا هنوز علت شکل گیری سیارات در زمان ها متفاوت کشف نشده است.ستاره شناسان احتمال میدهند پیش سیارات بسیار بزرگی در این دیسک وجود دارند که هنوز به سیاره تبدیل نشده اند.با این حال ستاره شناسان در جستوجوی تعداد بیشتری از این دیسک های غبار پیر هستند تا نظریات خود را تکمیل کنند.
يك تیم از دانشمندان فیزیک و کیهان شناس با استفاده از ابررایانه جدید، چگونگي تكامل کهکشان ها و جهان هستی را در طی ميلياردها سال شبيهسازي كردند
این پروژه که شبیه سازی گرانشی نام دارد میتواند رفتار و کنش متقابل سیاهچاله ها و روند شکل گیری کهکشان ها را در حضور گرانش ماده و انرژي تاريك و ستاگان موجود در جهان را بوسیله ین ابر کامپیوتر شبیه سازی کند.این ابر کامپیوتر که توسط David Merritt پروفسور فیزیک دانشگاه RIT ساخته شده است قابلیت های زیادی از جمله قدرت 4 ترلیون محاسبه در ثانیه را دارد که آن را جزء 100 ابر کامپیوتر برتر دنیا میکند.
میر این پروژه افزود: هماكنون ميتوان با استفاده از یکی از بزرگترين و سريعترين ابررايانهها، تمام تاريخ جهان را شبيهسازي كرد. در اين مطالعه وضعيت "ماده تاريك" در طول بيش از ۱۳ميليارد سال عمر جهان با استفاده از دادههاي جمعآوري شده ماهوارهها در زمينه حرارت به جا مانده از "بيگ بنگ"، اطلاعات موجود در رابطه با پيدايش جهان و همچنين قوانين فيزيك جاري در كره زمين مورد بررسي قرار گرفته است.به گفته محققان حاضر در اين مطالعه، با استفاده از شبيهسازي اخير پيشبيني نظريههاي موجود در زمينه نحوه تكامل کهکشان ها با جزييات كامل فراهم شده و ميتوان ميزان تطابق اين پيشبينيها با شكل كلي جهان را در ابعاد وسيع كه از رصد ها و مشاهدات دقیق حاصل شده است بررسي كرد.
David Merritt و همکارانش در اولین استفاده آن به مطالعه سیاهچاله های دوتایی پرداختند و با شبیه سازی برخورد دو کهکشان که در مرکز آنان سیاهچاله های فوق سنگین وجود داشت در یافتند که دو سیاهچاله در یکدیگر ادغام خواهند شد ولی قبل از آن قسمتی از ستارگان که در دام این سیاهچاله ها قراردارند به خارج پرتاب شده و تعدادی از دیگر ستارگان به داخل این دو سیاهچاله کشیده میشوند.
فضا پيماي مارس اكسپرس تصوير جديدي از كوه آتشفشاني نيكلسون د رمریخ گرفته است . اين كوه كه در لبه جنوبي آمازونياس پلانتيا در مريخ قرار دارد ، 100 كيلومتر پهنا دارد و كوه بسيار بلند برآمدهاي در مركز آن واقع شده است .
آتشفشانهاي بزرگ اغلب چنين قلل مرتفعي در ميان خود دارند . اين آتشفشان به مقدار زيادي توسط باد و آب فرسايش يافته است .اين تصوير با يك دوربين استريوي با تفكيك پذيري بالا (HRSC ) توسط فضاپيماي مارس اكسپرس گرفته شده كه آتشفشان نيكلسون را در نوار جنوبي آمازونياس پلانتيا در مريخ نشان ميدهد .اين دوربين عكس فوق را در جريان مدار 1104 گرفته است كه تفكيك پذيري آن در حدود 15/3 متر در هر سلول تصويري است . اين چشم انداز ، منطقه پيرامون آتشفشان نيكلسون را در 0.0 درجه جنوبي و 195/5 درجه شرقي نشان ميدهد .دهانه اين آتشفشان 100 كيلومتر پهنا دارد و در شمال غربي منطقهاي به نام مدوساي فوساي ( Medusae Fosae ) قرار گرفته است .در مركز اين آتشفشان تركيب برآمدهاي به طول 55 كيلومتر و پهناي 37 كيلومتر واقع شده كه تا مرتفعترين منطقه اين آتشفشان با ارتفاع 3/5 كيلومتر بالاي بستر دهانه ، توسعه يافته است .
هنوز مشخص نيست كه چگونه اين تركيب مركزي بدين شكل درآمده و چه نوع فرآيندهائي باعث پديد آمدن چنين ساختماني شده است. تصور ميشود كه بقاياي تپه ميتوانسته تركيبي از مواد زير زميني بوده باشد و يا در نتيجه خلع جوي چنين شكلي پديد آمده باشد . تركيب مرتفع مركز اين تپه ، قله مركزي اين دهانه است و هنگامي تشكيل شده است كه مواد مذاب سطحي هنگام تشكيل دهانه متراكم شدهاند. با اين وجود واضح است كه اين ساختار پس از تشكيل ، دچار دگرگونيهاي سطحي شده ؛ توسط باد و يا حتي آب
اخترشناسان چندین سیاره غول پیکر را که به گرد یکی از اعضای سیستمی دوتایی میگردند آشکار کرده اند.
این تصویر گرافیکی سیستم سه تایی HD188753 را نشان میدهد که کشف شد سیاره ای مشتری گون و داغ گازی را در خود جای داده است .
![]()
این تصویر فروسرخی نزدیک که با تلسکوپ رصدخانه Keck گرفته شده است سیستم HD188753 را نشان می دهد . یک سیاره تازه کشف شده ستاره اولیه(A ) را دور می زند که واقاً چه از نظر جرم و چه از نظر درخشندگی بسیار شبیه به خورشید است .ستاره ثانویه ( B ) عملاً از دو ستاره نزدیک به هم تشکیل شده بطوریکه به شکل مجزا نمی توانند وجود داشته باشند و هردوی آنها کمی از خورشید کم جرم تر هستند . اجزای سازنده A و B به فاصله ای در محدوده 6 تا 18 واحد نجومی جدا هستند . شکل بیضی مدار طراحی شده برای اجزای B را نشان می دهد که دارای موقیت ثابتی برای ستاره اولیه (A ) هستند . در حقیقت اجزای A و B مرکز متعارفی از جرم را دور می زنند که عملاً به B نزدیک تر است و از طرفی هم جرم ترکیب شده از دو ستاره از جرم ستاره اولیه بیشتر است .
تصویری خیا لی سیستم ستاره ای را HD188753 از دید قمری فرضی نشان داده است . سیاره به گرد ستاره زردرنگ و درخشان خود می چرخد .
◄این تصویر گرافیکی سیستم سه تایی HD188753 را نشان میدهد که کشف شد سیاره ای مشتری گون و داغ گازی را در خود جای داده است . نمایش Quick Time ( KB 850)
◄ این تصویر فروسرخی نزدیک که با تلسکوپ رصدخانه Keck گرفته شده است سیستم HD188753 را نشان می دهد . یک سیاره تازه کشف شده ستاره اولیه(A ) را دور می زند که واقاً چه از نظر جرم و چه از نظر درخشندگی بسیار شبیه به خورشید است .ستاره ثانویه ( B ) عملاً از دو ستاره نزدیک به هم تشکیل شده بطوریکه به شکل مجزا نمی توانند وجود داشته باشند و هردوی آنها کمی از خورشید کم جرم تر هستند . اجزای سازنده A و B به فاصله ای در محدوده 6 تا 18 واحد نجومی جدا هستند . شکل بیضی مدار طراحی شده برای اجزای B را نشان می دهد که دارای موقیت ثابتی برای ستاره اولیه (A ) هستند . در حقیقت اجزای A و B مرکز متعارفی از جرم را دور می زنند که عملاً به B نزدیک تر است و از طرفی هم جرم ترکیب شده از دو ستاره از جرم ستاره اولیه بیشتر است .
◄ تصویری خیا لی سیستم ستاره ای را HD188753 از دید قمری فرضی نشان داده است . سیاره به گرد ستاره زردرنگ و درخشان خود می چرخد . نمایش Quick Time ( MB 2)
آیا منظومه های ستاره ای چندتایی می توانند وضع زندگی را برای سیارات پشتیبانی کنند ؟ این سوالی اساسی برای اخترزیست دانان است چون بیش از پنجاه درصد ستارگان در کهکشان ما دارای سیستمهای دوتایی،سه تایی و یا بیشتر هستند . اخترشناسان چندین سیاره غول پیکر را نیز که به گرد یکی از اعضای سیستمی دوتایی میگردند را آشکار کرده اند اما در صورتیکه کشف اخیر تأیید شود معلوم خواهد شد که سیستمهای چندتایی هم می توانند دارای سیاره باشند .
چهاردهم جولای در نشریه Nature وجود سیاره ای در سیستمی سه تایی در صورت فلکی دجاجه بنام HD188753 بوسیله MaciejKonacki اعلام شد . Konacki از تکنیکی بدیع استفاده کرد که باعث شد کشف سیارات پیرامون ستاره های دوتایی بسط یابد . او با استفاده از تلسکوپ 10 متری Keck نشان داد لزره های گرانشی و تغییر سرعت شعاعی که بوسیله سیاره ای با 14/1 جرم مشتری و پریودی 35/3 روزه به گرد ستاره اولیه که کوتوله ای با رده طیفی G است و به خورشید ما بسیار شباهت دارد ، چقدر است . ستاره اولیه که در حال چرخش است دارای دوهمدم است : یک کوتوله با رده طیفی G و کوتوله ای دیگر با رده طیفی K که هردو کمی از خورشید کم جرم تر هستند . و هعمچون جفتی دوتایی یکدیگر را دور می زنند . ستاره اولیه و دو ستاره ثانویه در چرخش یکدیگر را در مداری به اندازه 6 تا 18 برابر میانگین فاصله زمین تا خورشید دور می زنند .
Konacki می گوید : محیط زیستی که اینچنین سیستم سیاره ای در آن باشد بسیار جالب خواهد بود . با سه خورشید نمای آسمان آن مجازاً خارج از گمان خواهد بود .
وجود سیاره ای مشتری گون و داغ در چنین سیستم ستاره ای سه تایی چالش هایی را درباره چگونه شکل گیری سیارات مطرح می کند . نظریه پردازان از دیرباز گمان می برند که مشتری های داغ خیلی پیش تر از شکل گیری ستاره های میزبانشان شکل می گیرند و بواسطه برهمکنش های گرانشی با صفحات ستارهای آنان به مدارهای استوار و محکمی مهاجرت می کنند . اما این خیلی بعید است که برای HD188753 چنین اتفاقی افتاده باشد . تأثیر گرانشی اختلال گرِ جفت ستاره دوم صفحه پیرامون ستاره اولیه را ناقص خواهد کرد و شدیداً مواد در دسترس را برای ساخت سیاره ای غول پیکر محدود می کند . مشتری های داغ از صفحات ضخیم مواد شکل میگیرند که در حواشی خارجی ستاره های جوان می چرخند . انبوهه های مواد با یکدیگر هسته ای جامد را تشکیل می دهند و سپس گاز را به داخل خود می مکند .
این ابر نواختر که از چشم رصدگران حرفه ای پنهان ماند در عکس های یک منجم آماتور به دام افتاد.
![]()
عکس های گرفته شده توسط Wolfgang Kloehr در 28 ژون (7 تیر ) بوسیله یک تلسکوپ 8 اینچ یک ابرنواختر با قدر 14 با نام 2005cs را در کهکشان گرداب M51 آشکار کرد .عکس های گرفته شده نشان میدهد نیای این ابرنواختر چند روز قبل از انفجار قدری معادل 16 داشته که پس از انفجار قدر آن به 14 کاهش یافته است. این ابر نواختر در جنوب کهکشان گرداب و در فاصله 78 ثانیه قوسی از آن قرار گرفته است.
دو روز پس از کشف این ابرنواختر دانشمندان بوسیله تلسکوپ 5/1 متری آریزونا از این ابرنواختر طیف نگاری کردند که مطابق آن 2005cs یک ابرنواختر نوع 2 است یعنی یک غول سرخ منفجر شده . اما همانند سازی های انجام شده با عکس های قبلی از رویداد نشان میدهد که نیای 2005cs یک ابر غول آبی بوده نه یک غول سرخ.بنا به گفته میشل ریک موند از انستیتوی تکنولوژی اگر این شبیه سازی ها درست باشد دانشمندان دوباره شاهد یک ابرنواختر شبیه ابرنواختر استثنایی 1987A هستند. ارنواختر 1987A در سال 1987 در ابر ماژالانی بزرگ کشف شد.اخترشناسان در آن زمان با ملاحظه فیلم های عکاسی قبلی پی بردند که نیای ابرنواختر 1987A غول سرخ بسیار تکامل یافته ای نیست که معمولا عامل پیدایش ابرنواختران پنداشته میشود بلکه یک ستاره بسیار پر جرم و یک ابر غول آبی بسیار داغ است.این ابر غول آبی به طور ناگهانی روشن شد اما در برابر چشمان شگفت زده ناظران ، تراز نوری منورد انتظار آن برای مدتی کوتاه متوقف و حتی اندکی کم شد . به دنبال این افول موقتی یک افزایش تدریجی دیگر تا حدود قدر 3 بوقوع پیوست .دانشمندان بسیار امیدوار و منتظر مشاهده چنین واقعه ای برای بار دیگر هستند.
![]()
تصاویر ارسالی از رصدخانه اشعه ایکس چاندرا درخشش و تلألو حلقه های زحل را در طول موج اشعه ایکس آشکار کرد.
تصاویر ارسالی از رصدخانه اشعه ایکس چاندرا درخشش و تلألو حلقه های زحل را در طول موج اشعه ایکس آشکار کرد (نقاط آبی رنگ دراین تصویر مرکب مرئی-اشعه ایکس) . منبع احتمالی این پرتو افشانی فلورسانس است که به همراه برخورد اشعه های ایکس خورشیدی با اتمهای اکسیژن در مولکول های آب ( که به وفور در حلقه های یخی وجود دارند ) سبب می شوند .
همانطور که در تصویر نشان داده شده است اشعه های ایکس بیشتر از حلقه B ساطع می شوند .حلقه ای که 25000 کیلومتر پهنا و 40000 کیلومتر با سطح زحل فاصله دارد ( همان حلقه درخشان و سفید درونی در تصویر ) .
مدارکی چند نیز از وجود تمرکزی از اشعه های ایکس در سمت صبح زده آن حکایت می کند (سمت چپ که عروه شرقی زحل هم نامیده می شود ) . شرحی مقبول درباره این تمرکز و غلظت این است که آشعه های ایکس با عواض نوری بنام چرخ پره ها در هم می آمیزند که تاحد زیادی به چگالی حلقه B محدود می شوند و اغلب در سمت صبح زده رویت می شوند . چرخ پره ها که به صورت سایه های شعاعی در حلقه ها ظاهر می شوند مقتضی ابرهای ناپایدار ذرات غبار-یخ هستند که از سطح حلقه جدا شده و نوعاً یک ساعت یا قبل از آن ناپدید می شوند . چرخ پره ها با برخورد شهابواره ها به سطح حلقه ها به راه می افتند که بیشتر دربازه نیمه شب ها تا ساعات اولیه صبح اتفاق می افتند چون در طول این پریود سرعت نسبی گذر حلقه ها از میان یک ابر شهابواره ای بیشتر خواهد بود . درخشندگی بیشتر اشعه ایکس در صبح زود می تواند ناشی از فلورسانس اضافی خورشیدی از ابرهای یخی ناپایدار باشد که چرخ پره ها را تولید می کنند . این تفاسیر همچنین می تواند به عنوان سلسله رصدهای دیگر چاندرا از زحل به حساب آید و این که چگونه درخشندگی اشعه ایکس حلقه ها در طول یک هفته تغییر می کند جرئی از رصدهای آتی خواهد بود .
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)