دوستان اگه حتی المقدور نام شاعر شعری که میذارید هم بنویسید خیلی بهتره.
تاپیک جالبیه.
راستی شما وقتی بارون میاد چه میکنید؟ مثلا از پنجره می بینید یا میرید بیرون؟ با چتر میرید بیرون یا بی چتر؟... متونید در حاشیه پستهاتون اینها رو هم بگید...
دوستان اگه حتی المقدور نام شاعر شعری که میذارید هم بنویسید خیلی بهتره.
تاپیک جالبیه.
راستی شما وقتی بارون میاد چه میکنید؟ مثلا از پنجره می بینید یا میرید بیرون؟ با چتر میرید بیرون یا بی چتر؟... متونید در حاشیه پستهاتون اینها رو هم بگید...
اینو یکی از دبیرای باسوادمون واسمون خوند گفت ماله خودشه
باران که میبارد
خود را به او بسپار
وبیاموز که او لطیف و مهربان است
(اینجاشو خوب یادم نیست)
تا تو نیز بتوانی بر مردم بباری بی منت
محسن الیاسی
مریــم آرام در آشـ وب صــ دا می رقصد
می كشد شانه به موهای خدا در باراטּ
مــ ــــاه در آب فـرو رفت و هـــوا در باران
عطـــر خـــاكستر ققنوس رهـــا در باران
ابر از زاویه ای ســ ـــرخ تــرك می گیرد
با شـ ــكافی به بلندای هجـــ ـا در باران
ناخـدا ها همه از نوح كمك می خواهند
نـ ـوح آشـــ ــفته به دنبـال صدا در باران
داروك هــای ســـر دار، اذان می گـویند
اسب هـا پا شده مشـغول دعـا در باران
مریــم آرام در آشـ وب صــ دا می رقصد
می كشد شانه به موهای خدا در باراטּ
/ ــ سید سر الله حسینی
با تشکر مهران...
می توان در قاب خیس پنجره
چک چک آواز باران را شنید
می توان دلتنگی یک ابر را
در بلور قطره ها بر شیشه دید
می توان لبریز شد از قطره ها
مهربان و بی ریا و ساده بود
می توان با واژه های تازه تر
مثل ابری شعر باران را سرود
می توان در زیر باران گام زد
لحظه های تازه ای آغاز کرد
پاک شد در چشمه های آسمان
زیر باران تا خدا پرواز کرد
با تشکر مهران...
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد
ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم . . .
باران میبارید
چترهایم را در پستوی خانه نهان کردم
که مبادا باران برنجد
باران را دوست دارم
دلم را بیشتر از باران
چه ضیافتی بر پا شد
بارانها شروع به باریدن کردند
ولیک نمیدانستم باران میبارد یا دلم
خیالم آسوده است چونکه چترهایم بسته می ماندباران مهربانی برپاست...و همیشه آسمان هوای مهربانی دارد...گوش کن صدای باران را میشنوی؟
بارون پاییــــــزیداره بارون میاد کوچه بازم لبریزه احساسههنوزم نم نم بارون صدای ما رو میشناسه
همین دیروز بود انگار تو با من تو همین کوچه
میگفتی زندگی وقتی تو با من نیستی پوچه
آهای بارون پائیزی کی گفته تو غمانگیزی
تو داری خاطراتم رو تو ذهن کوچه میریزی
داره بارون میاد کوچه بازم لبریزه احساسه
هنوزم نم نم بارون صدای ما رو میشناسه
توی تقویم ما دو تا بهار از غصه میسوزه
واسه ما اول پائیز هنوزم عید نوروزه
آهای بارون پائیزی کی گفته تو غمانگیزی
تو داری خاطراتم رو تو ذهن کوچه میریزی
امیر ارجینی
باران ....
این همه سوزن
کجا میفرستی؟
تکهتکههای زمین را که به هم بدوزی
باز ما خوشبخت نخواهیم بود
باران ...
باران میشود جانــــم نگاهـم کن ببارم باز
باران میشود چشـمم صدایم کن ببارم باز
تو بی علت نگاهـــم میکنی، باران بیارد دل
ز سر بیرون شدی برگرد، خونین دل، ببارم باز
دروغی بود آن حرفم که خوانــدم تو ز دل رفتی
همیشه در دلم هستی بگو هستی! ببارم باز
گله دارم فراوان من ز هســتی و فلک هردم
چــرا من دیدمت آخر که با مرگــت ببارم باز
>ندا<
پاییز است فصل باران .
راستی پاییز ؟!
من بارانی ترم یا تو ؟
تو یک فصل می باری !
من اما ،
چهار فصل
می بارم ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)