تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 22 از 42 اولاول ... 1218192021222324252632 ... آخرآخر
نمايش نتايج 211 به 220 از 418

نام تاپيک: اشعار مادر

  1. #211
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    روياهای مادران کوچه

    از سمت طلا طلوع می کند

    روياهای مادرم اما

    در آينه پنهان است.



    انگشترش سکوت

    گوشوارش طعنه

    و دستبندش هاله رنج.

    با اين همه

    بی هيچ قيمتی

    نام مادرم طلاست.

  2. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #212
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    به خاطر داري ؟
    آن روزها كه من كوچك بودم و دستانم در دستانت گم ميشد .
    وقتي دست كوچكم در دستانت بود بيشترين حس آرامش عمرم را داشتم .


  4. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #213
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    صدای تو صدای مهربان است
    نگاه گرم تو آرام جان است

    دلت آبی به رنگ پاک دریاست
    نشستن در کنارت مثل رویاست
    شریکی تو همیشه در غم من
    تو معنای شگفتی ، مادر من
    مرا از شیره جانت خوراندی
    مرا با مهر و عشقت پروراندی
    گذشت و طی شد عمر تو به پایم
    کسی را جز تو ، ای مادر ، ندارم

  6. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #214
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    مـــــادر ای پیغمبر زیبای عشق



    مادر ای والاترین رویای عشق
    مادر ای دلواپس فردای عشق


    مادر ای غمخوار بی همتای من
    اولین و آخرین معنای عشق


    زندگی بی تو سراسر محنت است
    زیر پای توست تنها جای عشق


    مادر ای چشم و چراغ زندگی
    قلب رنجور تو شد دریای زندگی


    تکیه گاه خستگی هایم توئی
    مادر ای تنها نرین ماوای عشق


    یاد تو آرام می‌سازد مرا
    از تو آهنگی گرفته نای عشق


    صوت لالائی تو اعجاز کرد
    مادر ای " پیغمبر زیبای عشق "


    ماه من پشت و پناه من توئی
    جان من ای گوهر یکتای عشق



  8. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #215
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی،

    ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم

    باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند.

    گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.

    گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد

    و درمانم می کند. گاهِ اندرزم،

    حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد.

    گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر

    و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.

    گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد.

    مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس

  10. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #216
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    91

    پيش فرض

    سلام

    معذرت میخوام از اینکه یه مقدار نظم تاپیک رو به هم میزنم

    یه متن ادبی خیلی قشنگ هست در مورد مادر که گفت و گوی یه بچه در آخرین لحظات به دنیا اومدنشه با فرشته و خدا که آخرش فرشته به بچه میگه یکی هست که میخواد تو رو ببینه مواظب تو و اون اسمش مادره

    مطمٔنم خیلی ها این متن رو خوندن ممنون میشم یکی از دوستان این متن رو به من بده واقعا بهش نیاز دارم

    بی نهایت ممنونم

  12. این کاربر از speedp30 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #217
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    الهی آتشم خاکسترم کن
    گل پژمرده هستم پرپرم کن

    الهی هر که هستم هر چه هستم
    مرا یک آن فدای مادرم کن



  14. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #218
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    اگر مهر باشی به روشنگری

    اگر یکه باشی به نام آوری
    اگر روزگاری تورا بر نهند
    نگین حکومت بر انگشتری
    دوصد حشمت آن چنانی تورا
    نیرزد به یک لحظه بی مادری

  16. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #219
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    قلم بردم کتابی بــــــــر نويسم
    ز لطف مادرم يکســـــــــر نويسم

    بدين فکرت که گر کوشيده باشم
    بهشــت مهـــر را منـظر نويـسم

    بگيرم دامـــــن شب زنده داری
    کز آن دامـــان جان پرور نويسم

    بپويم پهنـــه ء هفت آسمان را
    مگـــر زآن قلب پهناور نويسم

    نوشتم پاره کردم صفحه صفحه
    بدين باور که نا باور نويـــــــسم


    قلم چون پنجه هايم خشک ماند

    که بيتـــــــــی لايق مادر نويسم

  18. 2 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #220
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    پای هر خطوط چین صورتت
    می دونم یه عالمه دردو غمه
    تو خطوط در به در گم کرده راه
    خط دل تنگی دنیای منه
    غم اون چشمای پاییزی و خیس
    چه آتیشی به عالم می زنه
    از پریشونی سرنوشت من
    آینه ی دلت یه عمره می شکنه
    بعد تو هیچشکی تو دنیا مهربونی که نداره
    مادرم
    باغبون پیر من که غنچه هات هر کدوم عروس گلخونه شدن
    موندی تنها توی این کلبه ی غم
    کلبه هم مثل تو ویرونه شده
    درد من سهم تو شد مادر من
    آخه کی درد تو رو کم می کنه
    کی می سوزونه غم تو رو عزیزم
    واسه تـــــــــــــو کی پشتشو خم می کنه

  20. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •