نذر کردم گر از اين غم به درآيم روزی
تا در ميکده شادان و غزل خوان بروم
نذر کردم گر از اين غم به درآيم روزی
تا در ميکده شادان و غزل خوان بروم
مرسي
فيلم فراموش ناشدني
پس بذار من هم تيكه آخرش رو بگم. جايي كه ماتيلدا به اون گياه از گلدان بيرون آمده و در زمين كاشته شده ( نمادي از خود ----. چيزي كه هرگز ---- از خودش جدا نميكرد) نگاه ميكنه و انگار كه داره با خود ---- صحبت ميكنه و ميگه :
I think we'll be ok here , Leon
و از اينجا به بعد Sting وارد ميشه.
---------------------------------------------
نكند اندوهي
سررسد از پس كوهها
(با صداي شهرام ناظري. همينش يادم بود)
شرمنده. داشتم به پست فرانك خانم پاسخ ميدادم، پست آقا مهدي رو نديدم.
Last edited by Ahmad; 08-04-2008 at 22:35.
ما همچنان مست خواهیم ماند در این مستی .................... هرجا که مائده ای بر پاست مارا انجا دریاب
Last edited by VETO; 08-04-2008 at 23:20.
به يادت داغ بردل مينشانم
ز ديده خون به دامن ميفشانم
چوني گر نالم از سوز جدايي
نيستان را به آتش ميكشانم
.
.
.
مرحوم قيصرامينپور
موی سپید را فلکم رایگان نداد...........این رشته را به نقد جوانی خریده ام
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
دستي كه از جيبم برداشتي قمار كن
تمام سرباز ها را براي تو صف كشيده ام
چشمم را جوري شمردم كه اصلاً پيدايت نمي كنم
ساعت روي صبح بخير هاي تو كوكش به خواب رفت
براي روزهاي بعد از اينم
مي روم
خروس بخرم
مثل كوه
پا توي كفش زمين گيرم گذاشتي
پا هم گذاشتي
اين شانه هاي سوخته كسي را
به آسمان نمي برد...
در کنج خلوت زندان تنیده ات بنشین
و دریای مواج را بنگر
او فردا نخواهد بود
و تو در حسرت گفتن دوستت دارم
غرق می شوی!!:d
یک رنگی و بوی تازه از عشق بگیر
پر سوز ترین گدازه از عشق بگیر
در هر نفسی که می تپی ای دل من
یادت نرود اجازه از عشق بگیر
روزگاري يك تبسم يك نگاه
هتر از گرماي صد آغوش بود
اين زمان بر هر كه دل بستم وليك
آتش آغوش او خاموش بود
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)