تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 219 از 2734 اولاول ... 1191692092152162172182192202212222232292693197191219 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,181 به 2,190 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #2181
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    تو كيستي كه من اين گونه بي تو بي تابم
    شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم

    تو كيستي كه موج موج هر تبسم تو
    بسان قايق سرگشته رو بگردابم
    Last edited by amir 110; 15-07-2006 at 10:25.

  2. #2182
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    مرا یک شب دل از خوبان جدا نیست
    ولی صد حیف در خوبان وفا نیست
    به خوبان دل سپردن کار سهل است
    زخوبان دل گرفتن کار ما نیست

  3. #2183
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    تو را گم مي كنم هر روز و پيدا مي كنم هر شب
    بدينسان خوابها را با تو زيبا مي كنم هر شب
    تبي اين کاه را چون كوه سنگين مي كند آنگه
    چه آتشها كه در اين كوه برپا مي كنم هر شب
    تماشايي است پيچ و تاب آتش ها خوشا بر من
    كه پيچ و تاب آتش را تماشا مي كنم هر شب
    مرا يك شب تحمل كن كه تا باور كني اي دوست
    چگونه با جنون خود مدارا مي كنم هر شب
    چنان دستم تهي گرديده از گرماي دست تو
    كه اين يخ كرده را از بيكسي ها مي كنم هرشب
    تمام سايه ها را مي كشم بر روزن مهتاب
    حضورم را ز چشم شهر حاشا مي كنم هر شب
    دلم فرياد مي خواهد ولي در انزواي خويش
    چه بي آزار با ديوار نجوا مي كنم هر شب
    كجا دنبال مفهومي براي عشق مي گردي ؟
    كه من اين واژه را تا صبح معنا مي كنم هر شب

  4. #2184
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    باور کنید که مرده بودم

    تنم یخ زده بود

    داشتم بو می گرفتم

    ولی کسی باور نمی کرد که من مرده باشم

    کسی به من اجازه نمی داد که بمیرم

    چاره ای نبود

    از جا برخاستم

    فریاد زدم آهای من مرده ام

    همه خندیدند

    گفتم ثابت می کنم

    تیغ را برداشتم

    شاهرگم را زدم

    خون فواره زد

    همه به سمتم دویدند

    حالا باور کرده اند که من مرده ام

  5. #2185
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    مسافر !
    "خزر" آنقدر عميق نبود
    كه غرقت كند
    "البرز" آن وقت كه به مهر خم مي شدي
    قامت بوسه بر پيشانيت مي يافت
    آسمان
    -آسمان اصلا" بزرگ نبود
    كه به خاطر سيبي قهر كرد
    و زمين
    هنوز
    آغوش گرمت را باور نكرده است
    اما
    امان از "كليه هاي" حقير
    كه ميزبانت نكردند !




    اسم شاعر رو يادم رفته
    فقط مي تونم بگم كه اين شعر در شيون ، شيون هستش و من با خوندن 2تا شعري كه اين شاعر نوشته (در مورد شيون ) مو به تنم سيخ ميشه

  6. #2186
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دو تنها و دو سرگردان، دو بي كس!


    به خلوتگاه جان، با هم نشستند،


    زبان بي زباني را گشودند،


    سكوت جاوداني را شكستند.

  7. #2187
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    در (( پيش پاي برگ)) پايان نامه خواندي
    (( يك آسمان پرواز )) اسب مرگ راندي
    تا كوچه هاي مخمل شالي دويدي
    آوارگان عشق را از پي دواندي
    لبخنده هايت آشنا با زخمها بود
    شبگريه هايت را به قلب ما نشاندي
    مهتاب چشمانت بلوغي ناب دارد
    از هر نگاهت درد را بر ما فشاندي
    بهر چه اي اسطوره اند وه گيلك
    دست عروجت را براي ما تكاندي


    يزدان خوشحال شرفشادهي در سوگ شيون

  8. #2188
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    يک روز دلم را بر می‌دارم و از اينجا می‌روم

    شايد به علفزارهايی که در جيبهای سوراخم از ترس سقوط

    خوشه‌هاشان را به عريانی رگهايم آغشته‌اند

    شايد به آسمانی که يک روز در انحنای غمگين چشمهای دختری پيدا شد

    ومرا هر شب به رويای نامتناهی پرواز می کشاند

    دلم را يک روز می برم کنار برکه‌ تکه تکه می کنم برای ماهی‌ها

    يا می‌پاشم برای کبوترهايی که از دورترين روزهای سال سپيدترند

    آن‌وقت...

    چيزی نخواهم داشت ديگر تا با کسی قسمت کنم...

  9. #2189
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    مدام كوچه برايت بهانه مي گيرد
    به هر كه مي رسد از تو نشانه مي گيرد
    صداي تو كه زجنس ترانه و غزل است
    لبان بسته ما آب و دانه ميگيرد
    هزاره هاي گلوگير بغض آينه ها
    تمام عمر مرا در ميانه مي گيرد
    به راه آمدنت فرش شعر گستردم
    نيامدي و دلم هي بهانه مي گيرد
    كوير وارگي باغ در ستيغ عطش
    ز ناز بوي رنگ جوانه مي گيرد
    عشيره هاي مرا ساحرانه پيچيدند
    به بستري كه شبش تازيانه مي گيرد
    بخوان تداوم (( بيدار باش قافله را ))
    كه اين سكوت شبانه زبانه مي گيرد
    تو نازنين كه حضورت جلوس آينه هاست
    صليب رنج مرا روي شانه ميگيرد


    فتاح پادياب در سوگ شيون

  10. #2190
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    شبي ياد دارم كه چشمم نخفت
    شنيدم كه پروانه با شمع گفت
    كه من عاشقم گر بسوزم رواست
    تورا گريه وسوز باري چراست؟
    بگفت اي هوادار مسكين من
    برفت انگبين يار شيرين من
    چو شيريني از من به در ميرود
    چو فرهادم آتش به سر ميرود
    .........
    نرفته زشب همچنان بهره اي
    كه ناگه بكشتش پريچهره اي
    همي گفت و ميرفت دودش به سر
    كه اين است پايان عشق اي پسر
    اگر عاشقي خواهي آموختن
    به كشتن فرج يابي از سوختن

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •