کشتی کج

[I Walk Alone]

داداش این خبر هاتو از کجا بر میداری ؟
برام اشناست

[mohammad_dj_kazin]

قبلا از brock wwe اما از وقتی که بسته شد
از cenathegame

[Triple H_The Game]

به نظر من بین همه کج کارها Triple H از همه خشن تره یعنی جدیت زیادی در مسابقات از خودش نشون می ده. به عنوان مثال درBad Blood 2003 تریپل اچ پیچ گوشتی رو تو سر کوین نش فرو می کنه بطوری که خود گزارشگر جیم راس از بینندگان عذرخواهی می کنه یا در Taboo Tuesday 2005 با زانو از ارتفاع حدود یک متری رو پیشونی ریک فلر می پره. از این نمونه حرکات در تریپل اچ زیاد دیده می شه.

[reza boy]

داداش این خبر هاتو از کجا بر میداری ؟
برام اشناست

از تو كمد

[reza boy]

در راء فردای نایت آو چمپنز در راء بعد از تمام شدن پخش زنده از تلوزیون جشن تولدی برای تزیپل اچ ترتیب داده میشود كه شما میتوانید جزئیات این ویدیو بسیار جالب را از لینك زیر دانلود نمائید . ضمن اینكه وینس مك ماهون و باتیستا هم در این جشن حضور دارند .



» دریافت ویدیو | حجم فایل: 83 مگابایت | مدت زمان: 5:37 دقیقه | لینك دانلود (لینك مستقیم)

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[reza boy]

ترجمه كتاب باتیستا (فصل هفتم ، تسلیم عنوان قهرمانی)




تسلیم كردن عنوان قهرمانی
می دانستم عضله ی سه سر بازویم پاره شده است . كمپانی میخواست من را به بیرمینگهام ، آلاباما نزد دكتر اندروز كه از بهترین جراحان ارتوپد در جهان بود بفرستد . او خیلی از ورزشكاران حرفه ای را درمان كرده و خیلی از ورزشكاران شركت ما . اما ابتدا من اول باید برای تسلیم كردن عنوان قهرمانی به داخل رینگ میرفتم . هر چند نمی خواستم چنین كاری بكنم . هیچ كس دوست ندارد چیزی را كه با تلاش زیاد و سختی به دست آورده از دست بدهد و كمربند قهرمانی برای من خیلی مهم بود . اگر مجبور شوید عنوان قهرمانی را از دست بدهید میخواهید این كار را در حین مسابقه انجام دهید . ولی به هر حال این كار باید انجام میشد . قرار بود برای مدتی طولانی از فعالیت باز بمانم و هیچ راهی نبود كه بتوانم كشتی بگیرم تا زمانی كه سلامتی خود را باز یابم . در اسمكدان به دور كمربند قهرمانی چرخیدم ، صحنه ای كاملا احساساتی بود . اگر نوار ویدیوئی آنرا داشته باشید میبینید كه من خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بودم . من در فیلادلفیا بودم و آن شهر را با گریه ترك كردم ، واقعا گریه كردم . وقتی در بیرمینگهام ، آلاباما برای دیدن دكتر اندروز از هواپیما خارج میشدم او به یك حمله ی قلبی دچار شده بود . من این موضوع را نمیدانستم تا زمانی كه صبح روز بعد وارد اتاقش شدم . دستیار او به ملاقات من آمد . او گفت :‌ چیزی از دكتر اندرو شنیده اید ؟ او دچار حمله ی قلبی شده است . من گفتم :‌ پس چه كسی قرار است بازوی من را معالجه كند ؟ خنده داره ، اما فكر میكنم حرف من دلسوزانه ترین چیز برای گفتن نبود . آن روز رفتم و برای ملاقات دكتر وقتی گرفتم كه ببینم آیا حالش خوب است ، خنده دار است او روی تختش نشست و مرا معاینه كرد . او نمیخواست اجازه دهد یك چیز كوچك همچون حمله ی قلبی او را از كار افتاده كند و زمین گیر كند . او در حقیقت خیلی خوب یك دفعه بازوی مرا كشید ، آن مرد مثل میخ محكم بود ، مرد بزرگی است ، همكارش دكتر جفری ر. دوگاس بازوی مرا معالجه كرد ، او یكی از بهترین پزشك هایی بود كه داشتم . همیشه مرا صدا میزد تا فعالیت هایم را ببینم و معاینه ام كند . خیلی مراقب بود . آنها نگران بودند كه مبادا زخمم عفونت كند چون پارگی همان محلی بود كه قبلا هم آسیب دیده بود ، من حتی نمیتوانسم به باشگاه بروم ، حتی برای سلام و احوالپرسی و این حداقل یك ماه طول كشید . آنها حتی نمیخواستند كه من عرق كنم . آنها قسمتی از زردپی پشت زانوی مرا بریدند و به عضله ی سه سرم بافتند . حالا بازویم آنقدر قوی شده است كه احساس بهتری نسبت به سالهای پیش دارد .






توانبخشی

بیش از شش ماه ورزش نكردم. برای مدتی به بیرمینگهام به یك مركز توانبخشی رفتم. خوشحال بودم كه با كوین ویلك كه معتقدم از بهترین درمانگران جسمانی در كشور بود كار میكردم. ما خیلی از تمرینات ساده ، كششی ، بسیاری ار ورزش های چرخشی مچ دست و چیزهای مختلف را برای جلوگیری از خشك شدن بدنم انجام میدادیم . بیشتر آنچه كه انجام میدادم برای روی فرم ماندن بود تا برای بازسازی شانه هام . باور نمیكنید اگر بگویم توان بخشی خیلی جالب بود . یك ورزشكار مشهوری بود كه تلاش میكرد به مسابقه برگردد . یكی از مكان هایی بود كه دوست داری یك دوربین در آنجا كار بگذارند ، میتوانست یكی از بهترین مستند های دوران باشد . ما چند بار همه با هم بیرون رفتیم ، بیرمینگهام شهر كوچكی است كه دسته ای از ورزشكاران معروف را كه وارد مكانی میشوند میبینید . آنها با ما مثل شاهان رفتار میكردند . خیلی بیشتر از جاهای دیگری كه میرفتیم . دروبریس از لیگ سراسری فوتبال برای توانبخشی شانه اش آنجا بود. پسر خوبی بود . برای او آرزوی بهترین ها را دارم . چند فوتبالیست دیگر كه دیدم فردی میشل از بازیكنان فیلادلفیا و ویل دمپس كه در آن زمان بازیكن بالتیمور راونز بود و حالا با نیویورك جاینتز بازی میكند ، بودند . هر دوی انها بچه های خیلی خوبی هستند ، هنگامی كه در بیرمینگهام بودم چارلز باركلی بسگتبالیست را ملاقات كردم . او در باشگاه گلدن استیت در حال اموزش بود . من در طبقه ی بالای آنجا با یكسری وسایل تقویت قلب كار میكردم . این مرد بلند قامت در حالی كه روی دوچرخه ی ساكن در حال تمرین بود برای من دست تكان داد و گفت : كه پیش او بروم . رفتم به طرفش او را نشناخته بودم تا وقتی كه به فاصله ی سه قدمی او رسیدم . سپس او را شناختم و سریعا به یك بچه ی كوچك تبدیل شدم ، نمیتوانم به شما بگویم چند بار چارلز باركلی را در تلوزیون دیدم ، من واقعا او را هنگام وارد شدن به زمین مسابقه تحسین میكردم و طرفدار تیمش بودم . او طوری شروع به صحبت كردن با من شد كه گویی من را میشناسد ، یعنی من همیشه طرفدار سرسخت باركلی بودم . اما آنطور كه میفهمیدم او طرفدار باتیستاست . خیلی عجیب است . خیلی خونسرد .

[reza boy]

صحبت های نیگل مك گینس درباره ی پیوستن وی به دبلیو دبلیو ای:
بر اساس اخباری که اخیرآ منتشر شده است ، نیگل مک گینس اعلام کرده است که من تمام شرایط پیوشتن به دبلیو دبلیو ای را پذیرفته ام اما رفتن من به این کمپانی هنوز قطعی نشده است و من هنوز قراردادی را امضا نکرده ام و فقط با کمپانی صحبت هایی راجع به این موضوع کرده ام. نیگل مک گونیس می گوید که من تمام مراحل برای پیوستن به دبلیو دبلیو ای را طی نکرده ام و باید تمام مراحل را به پایان برسانم و البته من به این موضوع مثبت فکر می کنم. در وبسایت نیگل هم گفته شده است: من هنوز به طور قطع قراردادی را امضا نكرده ام و فقط من با آنها صحبت كرده ام. این سوپراستار پیش از این در كمپانی آر او اچ فعالیت داشته است و توانسته در آن مقطع یك بار قهرمانی جهان و یك بار قهرمانی مطلق این كمپانی را از آن خود كند. این سوپراستار سی و سه ساله دارای یك متر و هشتاد و پنج سانتی متر قد و صد كیلوگرم وزن میباشد و از سال 1999 به طور حرفه ای این رشته را دنبال میكند.

[reza boy]

نتایج راء (هفتم سپتامبر 2009)

خلاصه ای از نتایج مسابقات برگزار شده:
ام وی پی توانست كریس جریكو را در یك نبرد یازده دقیقه ای با رول آپ شكست دهد.
اون بورن توانست چاوو گررو را در یك نبرد چهار دقیقه ای شكست دهد.
مسابقه ی جان سینا و كودی رودز پس از ده دقیقه با قانون دی كیو به نفع جان سینا خاتمه یافت.
بادی اسلم چلنج‌ - بیگ شو توانست سنتینو مارلا را در كمتر از یك دقیقه شكست دهد.
بادی اسلم چلنج - مارك هنری توانست بیگ شو را در سه دقیقه شكست دهد.
دی جنریشن اكس توانست تگ تیم رندی اورتن و كریس مسترز را در چهارده دقیقه شكست دهد.


نتایج مفصل:
شوء این هفته رو هاوارد فینکل معرفی میکنه و خوش آمد میگه او مهمان این هفته راء یعنی باب بارکر رو معرفی میکنه او به رینگ میاد تماشاگرا به شدت او رو تشویق میکنن بارکر میگه امشب یک پارتی خواهیم داشت و در ادامه میگه : کسانی که اینجا هستند قسمتی از مردم هستند یعنی کسانی که به من کمک میکنند تا بیشتر در تلویزیون کار کنم امشب یک بازی ارزشمند برای همه شما دارم و بعد از هاوارد فینکل میخواد که سانتینو رو معرفی کنه و فینکل این کار رو انجام میده سانتینو از میان تماشاگرا به رینگ میاد نفر بعدی که از تماشاگرا میاد جیلیان هال هست نفر بعد مایک روتوندا هست که بیشتر اونو با نام آی آر اس میشناسند و نفر بعدی هم کریس جریکو هست جریکو هم با همون حالت خاص خودش به رینگ میاد که توسط تماشاگرا هو میشه بارکر میگه اولین چیز با ارزشی که براتون گفتم دی وی دی جدید اسمکدان هست سانتینو در مورد این دی وی دی حرف میزنه و میخواد که روش قیمت بذار او میگه من این دی وی دی رو به قیمت 1.465 دلار بخرم نفر بعدی جیلیان هست که میگه من یکی از طرفدار های بزرگ باب هستم و میخوام یک آهنگ برای باب بخونم و جیلیان شروع به خوندن میکنه و در پایان میگه من اونو 75 دلار میخرم نفر بعدی یعنی آی آر اس روی اون قیمت 50 دلار رو میذاره نفر بعدی جریکو هست او به سمت بارکر حرکت میکنه و باهاش فیس تو فیس میشه بارکر میگه مامان تو با این جور کارهای تو خوشحال نمیشه [بارکر سعی میکنه جریکو رو مسخره کنه] جریکو میگه هیچکس منو کریس صدا نمیکنه احترام خودتو نشون بده بارکر به تماشاگرا میگه هو نکنید جریکو رو تشویق کنید جریکو میگه بهتره منو آقای جریکو صدا کنی چون من بهترین هستم و بعد جریکو میخواد بگه که من نیم ... و بعد بارکر حرفشو قطع میکنه و میگه قیمتی که گفتی رو شنیدم و اون یک دلار بود بهتره پسر خوبی باشی قبل از اینکه مجبورت کنم زانو بزنی قیمت واقعی این دی وی دی 18 دلار و 90 سنت هست و تو بخاطر همون یک دلار که گفتی برنده شدی ازت میخوام که از رینگ بری بیرون و باز هم شانس برای گرفتن جایزه داشته باشی بعد از اون هاوارد فینکل اعلام میکنه که مسافرت به هاوایی خواهیم داشت و بعد بارکر میگه جریکو تو یه شانس داری تا در این سفر باشی به شرطی که امشب بتونی ام وی پی رو شکست بدی و بعد ام وی پی به رینگ میاد.


مسابقه اول :: ام وی پی در برابر کریس جریکو

این یک ریمچ از هفته پیش هست مسابقه شروع میشه دو استار با هم درگیر میشن جریکو یه سابمیشن اجرا میکنه ام وی پی در گوشه رینگ به جریکو حمله میکنه و بهش شولدر تراس میزنه جریکو به ام وی پی حمله میکنه و دراپ تو هولد میزنه و بعد به صورت جریکو دراپ کیک میزنه ام وی پی به مسابقه مسلط هست بعد از کامرشال برمیگردیم جریکو روی ام وی پی هدلاک اجرا کرده ام وی پی میخواد رانینگ کیک بزنه ولی بعد جریکو جاخالی میده دو استار در بیرون رینگ با هم درگیر میشن جریکو به ام وی پی روی نرده ها اسلم میزنه دو استار به رینگ برمیگردن جریکو البوء میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه جریکو دوباره میخواد اسلم بزنه ولی ام وی پی سریعا رول آپ میکنه ولی نمیتونه پین کنه جریکو کلوزلاین میزنه کاور میکنه ولی باز هم موفق به پین کردن نیست ام وی پی دوباره رول آپ میکنه ولی نمیتونه پین کنه جریکو میخواد یه کیک بزنه ولی ام وی پی جاخالی میده و کلوزلاین میزنه جریکو البوء میزنه ام وی پی مجددا کلوزلاین میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه جریکو یه کیک به صورت ام وی پی میزنه و بعد بولداگ اجرا میکنه و بعد لاین سالت میزنه که ام وی پی جاخالی میده و بعد جاء باستر میزنه و بالینز البوء رو روی جریکو اجرا میکنه جریکو موفق میشه که والز آو جریکو رو اجرا کنه ام وی پی تلاش میکنه تا قفل رو بشکونه و موفق هم میشه و رول آپ میکنه ولی نمیتونه پین کنه او بیگ بوت میزنه کاور میکنه ولی جریکو سر ثانیه دو کیک آوت میکنه ام وی پی میخواد پلی میکر بزنه ولی جریکو نمیذاره و میخواد کدبریکر اجرا کنه اما اینبار ام وی پی نمیذاره و بریج اجرا میکنه کاور میکنه و برنده میشه
برنده : ام وی پی



هایلایت هایی از راء هفته قبل پخش میشه و بعد اعلام میشه که امشب جان سینا در برابر کودی رودس قرار میگیره و بعد کامرشال پخش میشه

بعد از کامرشال برمیگردیم در بک استیج کلی کلی و باب بارکر دیده میشن کلی کلی در مورد کتاب جدید بارکر ازش سوال میکنه که بعد دی اکس وارد میشن و خودشونو هوادار بارکر معرفی میکنن و بعد دی اکس کارهای همیشگی شون رو انجام میدن و شان کریس مسترز رو مسخره میکنه تریپل اچ هم مدل موی مسترز رو مسخره میکنه بارکر میگه امشب مسابقه تگ تیم انجام میشه و شما دو نفر در مقابل کریس مسترز و رندی اورتن قرار میگیرید



مسابقه دوم :: چاوو گررو در برابر ایون بورن



بعد از کامرشال برمیگردیم چاوو در داخل رینگ هست ویدئویی از مسابقه هفته پیش او با هورنسواگل پخش میشه و بعد تصویر باب بارکر از مانیتور ورزشگاه نشون داده میشه که میگه اگر چاوو برنده این مسابقه بشه برنده یک ماشین میشه و بعد ایون بورن به رینگ میاد و زنگ به صدا در میاد و مسابقه شروع میشه چاوو ایون بورن رو به رینگ میکوبونه و بهش چند تا کیک میزنه چاوو یوروپین آپرکات میزنه چاوو یه کیک میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه چاوو آبدومینال استرچ اجرا میکنه ولی بعد بورن اسلم میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه چاوو همینطور به ایون بورن کیک میزنه بورن هد سیزرز و بعد یه کیک میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه بورن میخواد دوباره هد سیزرز بزنه ولی چاوو اجازه نمیده و سوپلکس میزنه هورنسواگل به رینگ میاد او حواس چاوو رو پرت میکنه چاوو به هورنی حمله میکنه از اون سمت ایون بورن رول آپ میکنه و برنده میشه
برنده : ایون بورن



مایکل کول و جری لالر در مورد بریکینگ پوینت صحبت میکنن بعد نشون داده میشه که جان سینا میخواد به رینگ بیاد و بعد کامرشال پخش میشه



مسابقه سوم :: کودی رودس در برابر جان سینا



بعد از کامرشال برمیگردیم ریپلی هایی از راء هفته قبل و آر کی او رندی به داستی رودز پخش میشه کودی رودس به رینگ میاد و میکروفون رو میگیره و میگه من هنوز عضو لگسی هستم شاید کار هفته قبل رندی با پدرم درست نبود پدرم هفته قبل منو مین ایونتر نکرد ولی رندی کرد کودی داستی رو یک پدر فوق العاده خطاب میکنه و میگه وقتی یکشنبه دی اکس رو تپ اوت کردیم اونوقت متوجه میشید که من راه درست رو انتخاب کردم امشب هم میخوام جان سینا رو تپ اوت کنم هیچ چیز نیست که من در کریرم دوست نداشته باشم انجام بدم و بعد از اون جان سینا در حالی که تشویق میشه به رینگ میاد مسابقه شروع میشه کودی هدلاک اجرا میکنه سینا قفل رو میشکونه و در همین ابتدا میخواد اتیدود ادجاستمنت اجرا کنه ولی موفق نمیشه کودی به بیرون رینگ میره و بعد کامرشال پخش میشه بعد از کامرشال برمیگردیم سینا به کودی اسلم میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه سینا بولداگ اجرا میکنه و بعد بک دراپ میزنه و کودی به بیرون می افته سینا هم به بیرون میره کودی صورت سینا رو به میز گزارشگرها میکوبونه دو استار به رینگ برمیگردن کودی کلوزلاین میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه کودی در گوشه رینگ به سینا حمله میکنه سینا دراپ تو هولد اجرا میکنه کودی روسیان لگ سوییپ میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه او کلوزلاین میزنه کاور میکنه ولی باز هم نمیتونه پین کنه کودی سابمیشن هولد و بعد آرم بار اجرا میکنه سینا دراپ کیک میزنه و بعد بلاک باستر اجرا میکنه سینا لگ دراپ میزنه ولی کودی جاخالی میده کودی یه قفل اجرا میکنه ولی سینا قفل رو میشکونه و اس تی اف رو اجرا میکنه رندی اورتن به سمت رینگ حرکت میکنه سینا قفل رو رها میکنه و میره با اورتن درگیر میشه داور مسابقه رو دی کیو اعلام میکنه و بعد در حالی که اورتن در قسمت رمپ بود و سینا درون رینگ سینا به کودی اتیدود ادجاستمنت میزنه
برنده با قانون دی کیو : جان سینا



اعلام میشه امشب دی اکس در برابر کریس مسترز و رندی اورتن قرار میگیره بعد از کامرشال برمیگردیم اعلام میشه در راء هفته بعد باتیستا حضور خواهد داشت

هاوارد فینکل مجددا باب بارکر رو معرفی میکنه بارکر میاد و میگه امشب یک شخص دیگر هم اضافه شده و اون ای جی پیرزینسکی هست و بعد او به رینگ میاد و بعد سانتینو ، جیلیان و آی آر اس هم میان ای جی در مورد دابلیو دابلیو ای صحبت میکنه و بعد بارکر میگه که یک تراول پکیج از رسومنیا 26 برای فروش هست که فینکل قیمت های پیشنهادی رو میخونه به این ترتیب که ای جی 1.000 دلار آی آر اس 2.000 دلار جیلیان 5.000 دلار و سانتینو 1.200 دلار بارکر میگه قیمت واقعی 1.240 دلار بود پس سانتینو برنده است و بعد سانتینو بارکر رو بغل میکنه بارکر میگه تو امشب یک بادی اسلم چلنج خواهی داشت و بعد بیگ شوء به رینگ میاد



بادی اسلم چلنج :: بیگ شوء در برابر سانتینو مارلا



مسابقه شروع میشه سانتینو سعی میکنه به بیگ شوء اسلم بزنه ولی بیگ شوء خیلی راحت بهش بادی اسلم میزنه و برنده میشه
برنده : بیگ شوء



داور دست بیگ شوء رو بالا میبره و بعد بارکر میاد و میگه تو باید در برابر مارک هنری قرار بگیری و بعد کامرشال پخش میشه



مسابقه چهارم :: بادی اسلم چلنج :: بیگ شوء در برابر مارک هنری



بعد از کامرشال برمیگردیم مسابقه شروع میشه بیگ شوء سعی میکنه اسلم بزنه ولی نمیتونه مارک هنری سعی میکنه اسلم بزنه ولی او هم موفق نیست بیگ شوء یه کیک با پا به پشت مارک هنری میزنه بیگ شوء سعی میکنه اسلم بزنه ولی نمیتونه او البوء میزنه و مجددا تلاش میکنه که اسلم بزنه ولی موفق نیست بیگ شوء در گوشه رینگ به مارک هنری بیگ بوت میزنه مارک هنری به بیگ شوء البوء میزنه بیگ شوء سعی میکنه به مارک هنری اسلم بزنه اما نمیتونه مارک هنری موفق میشه که بادی اسلم بزنه و برنده بشه
برنده : مارک هنری



بعد از مسابقه ام وی پی میاد و با مارک هنری خوشحالی میکنه

در بک استیج جش متیو با باب بارکر صحبت میکنه او در مورد کتاب های بارکر با او صحبت میکنه و در پایان از او تشکر میکنه که در این هفته به عنوان مهمان در راء حضور داشت

بعد از کامرشال برمیگردیم اعلام میشه مهمان هفته بعد راء تریش استراتوس هست و یکشنبه بریکنیگ پوینت انجام خواهد شد در بک استیج رندی اورتن و کریس مسترز دیده میشن که دارن خودشونو برای مسابقه امشب آماده میکنن



مسابقه پنجم :: دی اکس در برابر رندی اورتن و کریس مسترز



بعد از کامرشال برمیگردیم دی اکس به رینگ میان تریپل اچ میکروفون رو میگیره و میگه من عاشق این شهر هستم و بعد میگه آیا آماده اید ؟ و بعد در مورد مسابقه بریکینگ پوینت صحبت میکنه و در پایان هم میگه : ساک ایت ! و بعد رندی اورتن و کریس مسترز به رینگ میان و مسابقه شروع میشه شان مایکلز و کریس مسترز مسابقه رو شروع میکنن مسترز هدلاک اجرا میکنه بعد از کامر شال برمیگردیم در داخل رینگ تریپل اچ و رندی با هم درگیر هستن تریپل اچ با شان تگ میشه و به رندی دابل تیم میزنن اورتن میخواد به شان اسلم بزنه ولی شان نمیذاره و نک بریکر میزنه تریپل اچ تگ میشه او میخواد پدیگری بزنه ولی اورتن نمیذاره و بک دراپ میزنه اورتن میخواد آر کی او بزنه ولی تریپل اچ نمیذاره و به رندی سوپلکس و بعد نی دراپ میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه شان مایکلز تگ میشه و روی اورتن کار میکنه اورتن با مسترز تگ میشه مسترز با زانو به پشت شان مایکلز میزنه و بعد اسکوپ اسلم میزنه و با اورتن تگ میشه و دابل تیم اجرا میکنن اورتن نی دراپ میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه مسترز تگ میشه و روی اچ بی کی کار میکنه اورتن مجددا تگ میشه کنترل مسابقه رو در دست داره دراپ کیک میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه و بعد هدلاک اجرا میکنه شان موفق میشه که قفل رو بشکونه هر دو با پارتنر های خودشون تگ میشن تریپل اچ با زانو به صورت مسترز میزنه و بعد کلوزلاین میزنه او نک بریکر اجرا میکنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه تریپل اچ نی تو فیس و بعد اسپاین باستر میزنه و با اچ بی کی تگ میشه شان مایکلز از بالای رینگ به کریس مسترز البوء دراپ میزنه شان میخواد سوییت چین میوزیک بزنه ولی اورتن حواسش رو پرت میکنه تریپل اچ سر اورتن رو به میز گزارشگرا میکوبونه شان میخواد یه کیک بزنه ولی کریس مسترز ، مسترز لاک رو اجرا میکنه تریپل اچ میاد و قفل رو میشکونه شان مایکلز به کریس مسترز سوییت چین میوزیک میزنه اورتن به رینگ میاد تریپل اچ اورتن رو به بیرون میندازه و در بیرون رینگ شارپ شوتر اجرا میکنه و شان مایکلز درون رینگ فیگو فور رو اجرا میکنه هر دو همزمان تپ اوت میکنن و دی اکس برنده میشه
برنده : دی جنریشن اکس



بعد از مسابقه کودی و تد به کمک اورتن میان ولی دی اکس به اونها حمله میکنن و اونها رو تا قسمت رمپ و بک استیج دنبال میکنن در قسمت های مختلف بک استیج اونها با هم درگیر میشن و همدیگه رو با میز و سطل آهنی میزنن و بعد درگیری اونها تا پارکینگ ادامه پیدا میکنه تا اینکه لگسی وارد ماشین میشن و با ماشین فرار میکنن به داخل آرنا برمیگردیم رندی اورتن درون رینگ ایستاده و میکروفون رو گرفته و میگه یکشنبه لگسی دی اکس رو تپ اوت خواهد کرد و در مین ایونت من تایتل خودم رو حفظ میکنه و بعد سینا به رینگ میاد و با اورتن درگیر میشه اونها خارج از رینگ با هم درگیر میشن و بعد اورتن در کنار طناب ها سر سینا رو میگیره و بهش دی دی تی میزنه و بعد میره و صندلی رو برمیداره و بعد به سینا روی صندلی آر کی او میزنه و بعد میکروفون رو میگیره و میگه این یک شنبه سینا " آی کوئیت " خواهد گفت.

[reza boy]

ترجمه كتاب باتیستا (فصل هفتم ، دختران من)


دختران من
همان طور كه قبلا گفتم از همسر اولم دو دختر دارم ، تنها خوبی ای كه از آن ازدواج به دست آوردم . من هر دوی انها را خیلی دوست دارم . هنگامی كه این كتاب را مینویسم یكی از انها شانزده و دیگری چهارده ساله است . سه ساله پیش برای گرفتن سرپرستی انها به دادگاه رفتم . نگران انچه بر انها و مادرشان می گذشت بودم . او بد دهن بود و به نظرم محیط خوبی برای تربیت آنها فراهم نمی كرد . به این نتیجه رسیدم كه باید تلاش كنم و به انها یك زندگی منظم بدهم . یك زندگی جهت دار و با ثبات . بالاخره به عنوان پدر انها را بدست اوردم . زشتی واقعی روند دادگاه را برایتان توضیح میدهم . گرفتن سرپرستی فرزندان كارساده ای نیست . هنوز هم قضاوت بزرگی علیه پدران در دادگاه وجود دارد . بدون توجه به اینكه آیا آنها انسان های مشهوری هستند یا نه . و در مورد من ، داشتن شغلی به عنوان یك كشتی گیر حرفه ای كمك چندانی در نتیجه ی حاصل شده نداشت . ایستادن فردی در برابر هزاران طرفدار و اینكه از انها بپرسی آیا طرف مقابل را از بین ببری یا نه تصویر خیلی خوبی را ترسیم نمیكند . ما باید قبل از هر گونه تصمیمی ارزشیابی های روانشناسانه ی خیلی وسیعی را تحمل میكردیم . باید از وكیلی نام ببرم كه رویای دست یافتن دوباره ی فرزندانم را تبدیل به واقعیت كرد . اسم او ربكا ماسری است و محشر است . من خیلی به او مدیون هستم . او قبل از اینكه وارد دادگاه شود شبیه به یك دختر بچه ی یهودی شیرین است . در دادگاه همه ی توجهات معطوف به والدین است تا به رفاه فرزندان . مادرشان سعی داشت من را فرد بدی جلوه دهد . از من یك شیطان ساخته بود ، وحشتناك ترین چیز در دنیا . من خیلی خوش شانس بودم كه در پایان دادگاه با بررسی همه ی جوانب پی برد كه من میتوانم محیط مناسبی را برای فرزندانم و رشد و پرورش انها فراهم كنم . دختر كوچكم آتنا هنوز با من زندگی میكند . من باید اعتبار زیادی به او بدهم . او همیشه در فهرست احترام اساسی است . مبسر كلاس است . دخترم سال بعد به یك مدرسه ی پیش دانشگاهی واقعا معتبر میرود . وقتی كوچك بود میگفت میخواهد به هاروارد برود . اما الان ظاهرا توجه اش روی "یوسی باركلی" است. هر مدرسه ای كه انتخاب كند میدانم كه در انجا موفق خواهد بود. من حقیقتا باور دارم كه این دختر جوان به چیزهای بزرگی در زندگیش دست میابد. واقعا از تماشای رشد او لذت میبرم. خیلی به او افتخار میكنم به طوری كه نمیتوانم به زبان اورم. گفتنش سوزناك است ، اما من و دختر بزرگم "كیلانی" واقعا از هم دور شدیم. عجیب به نظر میرسد چون من و او الفتی دیرینه داشتیم. من وقتی او خیلی كوچك بود با كالسكه اش او را به باشگاه میبردم. بعضی از شادترین لحظات زندگیم ، به خصوص در ان روزه ، بودن در كنار او بود . خنده دار است اما همه ی آن مطالب از پیش پا افتاده ه قدیمی درباره ی اینكه تا چیزی را از دست ندهی قدرش را نمیدانی حقیقت دارد. در صورتی كه من و دختر كوچكم وقتی كوچك بود وقت زیادی برای در كنار هم بودن نداشتیم. من اغلب هنگامی كه او نوزاد بود خارج از خانه به سر میبردم. اگرچه همیشه در همین نزدیكیها بودم وتمام تلاشم بودن در زندگی هر دوی انها بود ولی وقتی اتنا كوچك بود با او زندگی نكردم. اما برعكس شد من و اتنا الفت قوی و محكمی به هم داریم. او كاملا ارتباطش را با مادرش قطع كرده و با او صحبت نمیكند و در واقع هیچ كاری با او ندارد. ولی دختر بزرگم واقعا مادرش را میپرستد.
‍

ژاكوب
هنگام رفت و امد به دادگاه كیلانی باردار شد. برای اینكه مشكلی پیش نیاید اجازه دادیم نزد مادرش بماند تا زمانی كه وضع حمل كند. سپس به دادگاه برگشتیم. ما به فلوریدا نقل مكان كرده بودیم بنابراین باید به ویرجینیا جایی كه انها زندگی میكردند میرفتیم. بعد از اینكه فرزندش متولد شد و دادگاه هم رائ صادر كرد او همراه ما به تامپا امد. نوه ام ژاكوب واقعا یك پسر محشر است . میدانم همه ی پدرها و پدربزرگهای مغرور همین را درباره ی نوه شان میگویند، اما پسر من واقعا ویژه است. خنده ی زیبا و كوچك او را می بینی اب میشوی. او واقعا یك پسر بچه ی به خصوص است. متاسفانه خیلی طول نكشید تا زمانی كه دخترم دوباره به دردسر افتاد. دادگاه سرپرستی ژاكوب را به ما سپرده بود. پدر ژاكوب جوانی به نام "ریكی" بود . ریكی خیلی تلاش میكرد كه پدر خوبی باشد . تنها نكته ی منفی این بود كه اگر چه ریكی چند سالی از دخترم بزرگتر بود اما هنوز بچه بود . اما فلب مهربانی داشت . او میخواست در زندگی فرزندش باشد و آرزو داشت هر كاری كه میتواند انجام دهد . باید چنین مرد جوانی را با این نوع احساس مسئولیت و میل به پدر بودن تشویق و تحسین كرد . ما به او كمك كردیم كه به فلوریدا برود و جایی را برای زندگی اش پیدا كردیم ، حتی یك ماشین هم برایش خریدیم . به او و دخترم چیزی هایی یاد دادیم . از جمله چیزهایی درباره ی مسائل زناشوئی و اساسا هدفمان این بود كه آنها دارای فرزند دیگری نشوند . متاسفانه خیلی زود دخترم و ریكی به مشكلات خیلی بدی دچار شدند . دخترم به مدرسه ی جدیدی رفته بود و فكر كنم به پسر دیگری علاقه مند شد . میتوانید ضربه ی روحی را تصور كنید . ریكی همه چیز را زیر پا گذاشت و كارهایی را انجام داد كه نباید انجام میداد . او دخترم را كه خواسته بود به خاطر پسر جدید از او جدا شود از خانه بیرون كرد . یك شب آمد و خودش و دخترم را در اتاق زندانی كرد و تهدید كرده بود كه بچه را از او بگیرد . من انجا نبودم ولی مادرم بود و در را كوبیده و فریاد زده بود كه در را باز كند . بالاخره انها با من تماس گرفتند و من تلفنی با او حرف زدم . من خیلی خوب و مودب نبودم ، خیلی عوضی بودم . اما سعی داشتم از دختر و نوه ام حمایت كنم . می ترسدم همچون دیوانه ها رفتار كند . سرانجام همه چیز آرام شد . " آنژیه " آنجا بود و كمك كرد . به ریكی گفتم : ( ما هر كاری میكنیم كه تو پدر باشی اما باید قانون داشته باشیم ) او هیچ گاه اجازه ی بی احترامی به مادرم یا امدن به خانه ی ما هنگامی كه من نبودم را نداشت . من رك به او گفتم میترسیدم بخواهد بچه را ببرد . متاسفانه او تصمیم گرفته بود به ویرجینیا برگردد . میتوانم ضربه و عصبانیتی كه در آن لحظه به او وارد شده بود را بفهمم . بنابراین سرزنش او كار سختی است . او احتیاج داشت كه از دخترم جدا شوم و این یعنی از پسرش هم باید جدا میشد . این بخش از تصمیم خیلی خیلی برایش سخت بود . او واقعا آسیب میدید ، او كسی بود كه پوشك بچه را عوض میكرد ، با او بازی میكرد ، به او غذا میداد . حتی بیشتر از دخترم . قبل از اینكه مشكل انها اینقدر بزرگ شود ، ریكی شب ها به آپارتمانش سر میزد ژاكوب را هم با خود میبرد . او پدر خوبی بود ، هر كس میفهمید كه او تا چه اندازه پسرش را دوست دارد . اما او كاری را كه باید انجام میداد انجام داد . به ویرجینیا برگشت و مدتی بعد درست چند هفته وقتی در فرودگاه منتظر یك تماس تلفنی بودم ، تلفنم زنگ زد . ریكی در یك تصادف رانندگی كشته شده بود . خدایا همانطور كه دارم مینویسم اشك هایم جاری شده . من خیلی بی انصاف بودم ، او پدر خوبی بود و ظرفیت زیادی در زندگی داشت و طرف دیگر قضیه ضربه ای است كه به ژاكوب وارد شده است . او هیچوقت پدرش را نخواهد شناخت . این اتفاق قلبم را شكست .

[reza boy]

نتایج ای سی دابلیو (هشتم سپتامبر 2009)

خلاصه ای از نتایج مسابقات برگزار شده:
هاریكین توانست پاول برچل را در یك نبرد دوازده دقیقه ای شكست دهد.
شیمس و شلتون بنجامین توانستند گلداست و یوشی تاتسو را در چهار دقیقه شكست دهند.
زك رایدر توانست روری فارگو (جابر) را در یك نبرد یك دقیقه ای شكست دهد.
ازكیل جكسن و ولادیمر كازلاو (به همراه ویلیام ریگل) توانستند در یك نبرد پانزده دقیقه ای بر كریستین (قهرمان ای سی دبلیو) و تامی دریمر غلبه كنند.


نتایج مفصل :
ویدئوی آغازین شوء پخش میشه. بعد مت استرایکر و جش متیو خوش آمد میگن. استرایکر اعلام میکنه که در مین ایونت امشب تگ تیم ولادمیر کازلاو و ازکیل جکسون به مصاف تگ تیم تامی دریمر و کریسچن میره.


در اولین مسابقه این شوء هاریکن هلمز باید به مصاف پال برچل بره. مسابقه شروع میشه هاریکن سعی میکنه کنترل مسابقه رو در دست بگیره و چند تا حرکت انجام میده مدتی هم دو استار در بیرون رینگ با هم درگیر میشن. در اواخر بازی هلمز هاریکانا میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه و بعد میخواد شاینینگ ویزرد بزنه که کتی لی دخالت میکنه و نمیذاره ولی موفق به زدن آی آو هاریکن میشه و موفق میشه در دوازده حریفش رو شکست بده.

بعد از کامرشال برمیگردیم


مسابقه دوم یک مسابقه تگ تیم هست به طوری که شیموس و شلتون بنجامین باید در برابر گلداست و یوشی تاتسو قرار بگیرن. بعد از اینکه شلتون حواس یوشی رو پرت کرد و شیموس چند تا حرکت روی یوشی انجام داد یوشی موفق به تگ شدن شد و بعد از مدتی درگیری بین گلداست و شیموس به وجود اومد. در نهایت تیم شلتون بنجامین و گلداست برنده شدند. مسابقه طولانی نبود به طوری که در عرض چهار دقیقه شلتون با پین کردن گلداست تونست تیمش رو برنده کنه. بعد از مسابقه هم شیموس به شلتون حمله کرد و اونها با هم درگیر شدند.

بعد از کامرشال برمیگردیم


مسابقه سوم هم کوتاه ترین مسابقه شوء این هفته بود که فقط یک دقیقه طول کشید و طی اون زک رایدر به راحتی با زدن زک اتک تونست روی فارگو ، اون رو پین کنه.

در مسابقه مین ایونت کریسچن و تامی دریمر باید به مصاف ولادمیر کازلاو و ازکیل جکسون برن. مسابقه شروع میشه. کریستینن و کازلاو مسابقه رو شروع میکنن. کریستین بر مسابقه مسلط هست و چند تا فن به کازلاو میزنه. کازلاو با ازکیل جکسون تگ میشه ولی کریستین عالی کار میکنه و به او کراس بادی میزنه و به همراه تامی دریمر دابل روسیان لگ سوییپ میزنن ولی بعد از مدتی كازلاو و جكسون موفق میشن که به تدریج جریان مسابقه رو در دست بگیرن. کازلاو دوبار سوپلکس میزنه کاور میکنه ولی نمیتونه پین کنه و بعد از پانزده دقیقه ازکیل جکسون با زدن سوپر راک باتوم روی تامی دریمر موفق میشه که او رو پین کنه. بعد از مسابقه ویلیام ریگل میاد و به کریسچن و تامی دریمر حمله میکنه و شوء این هفته به پایان میرسه.