تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 218 از 640 اولاول ... 118168208214215216217218219220221222228268318 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,171 به 2,180 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2171
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نشسته ای

    و به کبابی فکر می کنی که تا دقایقی بعد برایت می آورند

    و به اینکه حتماً خوشمزه خواهد بود

    اما بیرون از این شهر

    توی کوه وَ شاید در پهنای دشت

    بچه آهویی با چشم های خیس

    دنبال مادرش می گردد.

  2. #2172
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    هميشه دير مي رسم .....
    وقتي رسيدم
    که تو
    در آسمان برفي
    گم شده بودي .

  3. #2173
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    از آن دور دست
    صدای سقوط دلم را شنيدم
    شکست و شکست و شکست
    نگاه صبورم
    سقوط مرا ديد
    ديدم که در خويش لرزيد
    دلم گر چه سنگی است درهم شکسته
    ولی چشمهايم
    پر از حسرت سرخ آن سوی
    ناباوريهاست


    در زیر نوشته همه یک نام نویسند
    من گمشده ی عشق تو ام نام ندارم

  4. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2174
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    گفت برگ پاییزی به من
    چرا گرفته قلبت را گرد ماتم
    از برای چه نشسته ای در انتظار
    نیست یک همدم انیس حتی یار
    گفته زین راه روزی عبور می کنم
    منم تا آنروز با یادش سر می کنم
    سال بعد برگ اثری از وی ندید
    از زمین و ابر وباد اینطور شنید
    که وی چیزی دید که نباید میدید
    بعد از سالها که در انتظار نشسته بود
    یارش را با یکی دیگر دیده بود
    چنین گفت با خودش این برگ
    نمرد او زیر برف و باران و تگرگ
    ولی چو دید با کسی دیگر همدمش را
    امان نداد کمی بیشتر قلب عاشقش را
    وی را احاطه کرد پس از سالها سایه مرگ
    سالهای سال نقل میکرد این قصه را برگ
    که بگیرند بقیه از این داستان پند
    مثل وی نیابند از یار خود گزند

  6. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2175
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    حال نمی دانم خانه های این جدول را با چه کلماتی پر کنم !؟
    با عشق .محبت دوستی .. نفرت یا کینه؟

    واقعا انسان کیست؟
    مگر جز این است که شنبه به دنیا می آید
    یکشنبه پا به عرصه می گذارد
    دوشنبه لبخند می زند
    سه شنبه عاشق می شود؟
    چهار شنبه دیوانه عشق می گردد
    پنج شنبه ازدواج می کند
    و سرانجام جمعه می میرد !
    آری دوستان زندگی آینه شکسته ای است به نام دل
    بزرگ دردی است به نام غم
    مروارید غلطانی است به نام اشک
    و فریاد بلندی است به نام آه ...

  8. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2176
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    ور چشمانم تويي بي تو به چشمم نور نيست

    دل به سيـنـه مـيـتـپـد امـا دمـي مسرور نيست

    هـرقـدر دوري زمـن اي دوست يـادت مـيـکـنـم

    هـرزمان انـدربـري بـل خا طـراتـت دور نيست

  10. #2177
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ولی افسوس…

    این درد به که گویم…

    کسی که مثل هیچ کس نبود

    کسی شد مثل همه…

    بی نظیر مهربان من…

    شد نامهربانی مثل همه…


  11. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #2178
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    همه چیز

    پس از سکوت

    پیر می شود…



  13. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #2179
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آه از شهری که

    زندانش…

    هوا خوری ندارد…



  15. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #2180
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آرام باش عزیز من…آرام باش

    حکایت دریاست زندگی

    گاهی درخشش آفتاب

    برق و بوی نمک

    ترشح شادمانی

    گاهی هم فرو می رویم

    چشم هایمان را می بندیم

    همه جا تاریکی است…




Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •