تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2171 از 2734 اولاول ... 117116712071212121612167216821692170217121722173217421752181222122712671 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21,701 به 21,710 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #21701
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    تشنه ی خون زمین است فلک ، وین مه نو
    کهنه داسی ست که بس کشته درود ای ساقی

    منتی نیست اگر روز و شبی بیشم داد
    چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی

  2. #21702
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    2 "د" بجاي "ي" باشه حالا اشكال داره ؟

    دوش می‌آمد و رخســـــاره برافروخته بود
    تا کجا باز دل غمــــــــــزده‌ای سوخته بود

    رسم عاشق کشی و شيوه شهرآشوبی
    جامه‌ای بود که بر قامــــــــت او دوخته بود

    ...








  3. #21703
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    حالا اشکال نداره


    دوش می‌آمد و رخســـــاره برافروخته بود
    تا کجا باز دل غمــــــــــزده‌ای سوخته بود

    رسم عاشق کشی و شيوه شهرآشوبی
    جامه‌ای بود که بر قامــــــــت او دوخته بود

  4. #21704
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    3 پس حالا كه اينطوره كاملش رو مينويسم

    دوش می‌آمد و رخســـــاره برافروخته بود
    تا کجا باز دل غمــــــــــزده‌ای سوخته بود

    رسم عاشق کشی و شيوه شهرآشوبی
    جامه‌ای بود که بر قامــــــــت او دوخته بود

    جان عشاق سپــــند رخ خود می‌دانست
    و آتش چهره بدين کـــــــار برافروخته بود

    گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌ديدم
    که نهانش نظری با مــــــن دلسوخته بود

    کفر زلفش ره دين مـی‌زد و آن سنگين دل
    در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

    دل بسی خون به کف آورد ولی ديده بريخت
    الله الله که تلف کــــــــرد و که اندوخته بود

    يار مفروش به دنيا کـــــه بسی سود نکرد
    آن که يوسف به زر ناســــــره بفروخته بود

    گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
    يا رب اين قلب شناســـــی ز که آموخته بود








  5. #21705
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ان قدرها هم سخت نیست یافتن "ی" کمی حوصله می خواهد... ولی لطفاً قانون مشاعره را به هم نزنید... شاید بعدی بداند...فرصت به او دهید اگر مدتش زیاد شد... آنکه شعر آخر را گفته با حرف جدید به گذارد یا متن خود را ویرایش کند...حیف است دوستان...پس من شعر جدید می گذارم...

    __________________________________________________ _


    تشنه ی خون زمین است فلک ، وین مه نو
    کهنه داسی ست که بس کشته درود ای ساقی

    منتی نیست اگر روز و شبی بیشم داد
    چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی

    یارا حقوق صحبت یاران نگاه دار
    باهمرهان وفا کن و پیمان نگاه دار

    در راه عشق گر برود جان ما چه بک
    ای دل تو آن عزیز تر از جان نگاه دار

  6. #21706
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    رموز سر اناالحق چه داند آن غافل
    که منجذب نشد و از جذبه‌های سبحانی

    درون پرده گل غنچه بين که می‌سازد
    ز بهر ديده خصم تو لعل پيکانی

    طرب‌سرای وزير است ساقيا مگذار
    که غير جام می آنجا کند گرانجانی

    تو بودی آن دم صبح اميد کز سر مهر
    برآمدی و سر آمد شبان ظلمانی

    شنيده‌ام که ز من ياد می‌کنی گه گه
    ولی به مجلس خاص خودم نمی‌خوانی

    طلب نمی‌کنی از من سخن جفا اين است
    وگرنه با تو چه بحث است در سخندانی

  7. #21707
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    یک دم وصلت ز عمر جاودانم خوش تر است
    بر وصال دوست عمر جاودانی گو مباش


    در هوای گلشن او پر گشا ای مرغ جان
    طایر خلد آشیانی خاکدانی گو مباش

  8. #21708
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شبي پرسيدمش با بي قراري
    به غير از من كسي را دوست داري ؟
    ز چشمش اشک شد از شرم جاری
    ميان گریه هايش گفت آری

  9. #21709
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    یک شب چراغ روی تو روشن شود، ولی
    چشمی کنار پنجره ی انتظار کو

    خون هزار سرو دلاور به خاک ریخت
    ای سایه! های های لب جویبار کن
    Last edited by دل تنگم; 04-04-2008 at 00:47.

  10. #21710
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
    دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

    ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
    این قدر با بخت خواب آلود من لالا چرا؟

    آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
    در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •