تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 217 از 469 اولاول ... 117167207213214215216217218219220221227267317 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,161 به 2,170 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2161
    آخر فروم باز reza3600's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    این دنیا
    پست ها
    1,044

    پيش فرض

    یه سوتی ضایع
    یبار اصلا گیر داده بودم به این داداشم و زن داداشم که ای بابا بچه بیارین هر چی میگفتن من میگفتم وااااای بچه دوست دارم هی بچه بچه زن داداشم نه بر داشت نه گذاشت جلوی همه گفت خوب اگه انقد بچه دوست داری خودت بیار منم که احساس کردم کم آوردم اومدم یه جوابی بدم خیلی با صدای بلند و با جرات گفتم تنهایی که نمیتونم بچه بیارم دیگه هیچی نفهمیدم جز خند ه ی بقیه و نگاه چپ چپ مامانم
    خفن ترین سوتی که من توی عمرم خوندم این بود.
    مییییییییییییترکیم. بمبببببببب
    ای ول روحیه منو واسه امتحانات چسبوندی به طاق

  2. #2162
    داره خودمونی میشه Persian Warrior's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    81

    پيش فرض

    اره استرس خیلی داشتم ولی میخواستم برم برج میلاد از اونجا بپرم چون هم (به قول اون زنه تو صرفه جویی مصرف سوخت) کلاس داره هم ادم دیگه مطمئن میشه که ازراییل اومده سراغش.
    البته اينم بد نيست .ولي صرفت ميكنه تا اونجا بري چرا اين همه پول تاكسي بدي
    از طبقه ي 3 مردن راحتر از 300-400 است نه؟ ولي من هيچ لحظه اي را با اون وقتي كه تو راه پرت شدن پايين از برج ميلادم عوض نميكنم

  3. #2163
    حـــــرفـه ای Gita's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,744

    پيش فرض

    یه سوتی ضایع
    یبار اصلا گیر داده بودم به این داداشم و زن داداشم که ای بابا بچه بیارین هر چی میگفتن من میگفتم وااااای بچه دوست دارم هی بچه بچه زن داداشم نه بر داشت نه گذاشت جلوی همه گفت خوب اگه انقد بچه دوست داری خودت بیار منم که احساس کردم کم آوردم اومدم یه جوابی بدم خیلی با صدای بلند و با جرات گفتم تنهایی که نمیتونم بچه بیارم دیگه هیچی نفهمیدم جز خند ه ی بقیه و نگاه چپ چپ مامانم

    سوتی جالبی بود.
    راستی چرا بچه دوست داری؟ بچه به چه دردی میخوره؟

  4. #2164
    داره خودمونی میشه Persian Warrior's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    81

    پيش فرض

    اقا ما يه بار تو زمين فوتبال واسه افه اومدن يه شوت محكم از وسط زمين زديم وشانس ما توپ راحت تو دست دروازبان جا گرفت خدا نصيبتون نكنه مربي هم هر چي بلد بود به ما گفت .تو همون حال وهواي فحش و كتك يهو اقاي دروازبان حريف با پشت پاي خودش توپ را شوتيد تو دروازه ي خودشون . از همون جا مربيمون كفشاشو در اوورد وبا همون نيش كنار رفتش دويد طرف ما تا بغلمون كنه ما هم از همه چي بي خبر پا رو گذاشتيم به فرار كه مثلا كتك نخوريم.

    اقايون از سوتي جالب همه متتشكريم.

  5. #2165
    اگه نباشه جاش خالی می مونه moein_drj's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Where The Streets Have No Name
    پست ها
    338

    پيش فرض

    اقا ما يه بار تو زمين فوتبال واسه افه اومدن يه شوت محكم از وسط زمين زديم وشانس ما توپ راحت تو دست دروازبان جا گرفت خدا نصيبتون نكنه مربي هم هر چي بلد بود به ما گفت .تو همون حال وهواي فحش و كتك يهو اقاي دروازبان حريف با پشت پاي خودش توپ را شوتيد تو دروازه ي خودشون . از همون جا مربيمون كفشاشو در اوورد وبا همون نيش كنار رفتش دويد طرف ما تا بغلمون كنه ما هم از همه چي بي خبر پا رو گذاشتيم به فرار كه مثلا كتك نخوريم.

    اقايون از سوتي جالب همه متتشكريم.
    دست مرسی. تونستم قشنگ اون موقعیتو تصور کنم.

  6. #2166
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    یه سوتی مربوط به چند ساعت پیش:

    فیلم پارک وی رو گرفتم و همگی به صورت خانوادگی نشستیم نگاه کنیم.
    فیلم از اونجا شروع شد که دختره داره نقش لورا رو برای یک پسره بازی میکنه و صورتش زخمیه.
    30 دقیقه نشد که فیلم بهم اومد و تمام شد.
    هممون گفتیم ااااااااا چه فیلم توپی بود وحشتناک بود ولی چرا دختره اونطوری بود.

    از گفتن این قسمت خجالت میشکم ولی ما Cd دوم رو اول نگاه کرده بودیم.
    بعدش که همه رفته بودن پی کاراشون دیدم یه Cd دیگه هم داره و ما اونو ندیدیم.
    دوباره نشستیم از اول نگاه کردیم.

  7. #2167
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Internet
    پست ها
    127

    پيش فرض

    یه سوتی مربوط به چند ساعت پیش:

    فیلم پارک وی رو گرفتم و همگی به صورت خانوادگی نشستیم نگاه کنیم.
    فیلم از اونجا شروع شد که دختره داره نقش لورا رو برای یک پسره بازی میکنه و صورتش زخمیه.
    30 دقیقه نشد که فیلم بهم اومد و تمام شد.
    هممون گفتیم ااااااااا چه فیلم توپی بود وحشتناک بود ولی چرا دختره اونطوری بود.

    از گفتن این قسمت خجالت میشکم ولی ما Cd دوم رو اول نگاه کرده بودیم.
    بعدش که همه رفته بودن پی کاراشون دیدم یه Cd دیگه هم داره و ما اونو ندیدیم.
    دوباره نشستیم از اول نگاه کردیم.

    سوتیه جلبی بود

  8. #2168
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    Teh
    پست ها
    279

    پيش فرض

    نمي دونم چرا اين جوري شدم؟
    من قبلا خيلي خوب بودم
    چند روز پيش يکي از بچه ها اومد به من گفت :" فلاني , فلان جزوه رو داري؟"
    گفتم "اره ....ولي تو که واسه خودت نمي خواي راستش بگو ببينم واسه کي مي خواي؟"
    بعد منو برد به دوتا دختر معرفي کرد گفت : ايشون گل پسرن!! اون جزوه اي که هم مي خواين بايد از ايشون بگيرين.......
    دخترا هم کلي منو تحويل گرفتن که آقا .... تو رو خدا! ما اون جزوه رو لازم داريم و لطف مي کني واسه ما مي آريش و منم با کلي غمزه و ادا و اطوار گفتم فردا واسه تون مي آرم!
    فرداي قضيه شد و رفتم سر قرار ....مي دونستم يه چيزي کمه ولي نمي دونستم چي کمه !
    تا اينکه فهميدم چي کمه!
    هيچ رقمه قيافه دخترا يادم نمي اومد!
    هيکل واندازه شون چرا ولي قيافه اصلا!
    گفتم غمي نيست اونا که ديگه حتما منو ميشناسن! خودشون ميان جلو!
    هي با صداي بلند بلند با در و ديوار حرف زدم.......کسي طرف من نيومد!
    هرچي بالا پايين پريدم و شکلک در آوردم! کسي طرف من نيومد !
    يه ساعت گذشت هيچکي طرف من نيومد
    خسته شدم
    ديدم خيلي ضايع است .....
    خوب منم کار و زندگي دارم نميشه که تا فردا صبح اينجا وايسم.....
    شروع کردم به گشتن!
    هر کي به نظرم آشنا مي رسيد گفتم:
    خانوم ببخشيد من قرار نبود براي شما جزوه بيارم؟
    همه هم به من جواب دادن :نه!
    .......
    نشون به اون نشون که جزوه هنوز تو کيفه .......اون رفيقم رو هم هنوز نديدمش!
    نمي دونم شايد هم خواب ديده بودم که يکي از من جزوه مي خواست!
    ببينم........
    شما ها از من جزوه نخواسته بودين؟

  9. #2169
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    Teh
    پست ها
    279

    پيش فرض

    چند وقت پيشم يه شب اوضاعم خيلي بد بود و بد مريض بودم
    اصلا نميفهميدن چي به چي هست!
    خلاصه يکي از بچه هاياومد ودم در شروع کرد به ماچ و بوسه
    که طلبكار جون خداحافظ! ما رو حلال کن!
    منم هي ميگفت فدات بشم قربونت برم به سلامت!
    بعدش گفت تيغ داري؟ گفتم آره و رفتم براش آوردم و خلاصه رفت
    منم اصلا نميفهميدم که چه خبره
    تو اون لحظه اسمم رو هم يادم نمي اومد
    نيم ساعت بعدش مامانش زنگ زد با گريه و زاري که آره فلاني به قصد خودکشي زده بيرون!
    حالا بگذريم سر چي...
    مامانش گفت که خدا خدا ميکنه که بياد پيش تو
    چون تو تنها کسي هستي که ميتوني مخش رو بزني و حرف ترو ميخونه!
    طلبكار ترو خدا نذاري بچم خود شو بکشه باهاش حرف بزن...
    من گفتم چشم و تازه فهميدم که چه کار کردم!
    بنده خدا 2 ساعت من و ماچ و بوسه ميکرد که من مخش رو بزنم نره خود کش و مثلا بهش اميد بدم!
    من تيغ دادم دستش و گفتم به سلامت!
    و البته چيزي که واضح ميباشد به جز چند تا زخم روي دست و دزديده شدن موبايلش...اتفاق خاصي براي اين هموطن عزيزمون نيافتاد...

  10. #2170
    آخر فروم باز mehdi_vsgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    توی لباسام
    پست ها
    8,492

    پيش فرض

    ببینم طلبکار جان این پست 2168 از سوتی‌های خودته یا از جایی کپی کردی؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •