ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی
که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی
سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟
که شنیده ام زگل ها همه بوی بی وفایی
به کدام مذهب است این، به کدام ملت است این
که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی
ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی
که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی
سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟
که شنیده ام زگل ها همه بوی بی وفایی
به کدام مذهب است این، به کدام ملت است این
که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
عشقی نمُرد و مُرد حریف نبرد او
در عاشقی رسید به جائی که هرچه من
چون باد تاختم نرسیدم به گرد او
وز همه، عشق تو را خوبتر آموخته ام
نظری دوست به حالم ز عنایت فرمود
آنچه آموخته ام، زان نظر آموخته ام
من سراپا همه شرمم تو سراپا همه عفت
عاشق پا به فرارم تو که این درد ندانی
چشم خود در شکن خط بنهفتم که بدزدی
یک نظر در تو ببینم چو تو این نامه بخوانی
ياري اندر كس نمي بينم ياران را چه شد؟
دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد؟
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بیجیب خود نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
دوباره شب شکستگي...درد...دود...خستگي...خد ا نه...يا ديازپام لعنتي!
رسوب...التهاب...پشت پلک بي دريچه...روبه کو...چه...کوچه بچه هاي پا پتي:
تفنگ هاي الکلي...گزمه هاي داس پشت...مجرمان:ستون صفت...افق تبار...
سرود مرز پر.....خزان.....سرخ پاره هاي محض در شلوغ رنگ هاي صنعتي...
صبور باش!بي خيال خواب هاي خيس!عمر ما نمي رسد که زندگي کنيم...
قبول کن!روح هاي خسته پاره پاره اند و بي نصيب...زخم خورده...خط خطي...
پياده رو چه خانومانه خلسه گاه دختران گيج انتظار........
پوتین برای سربازان جدید , دستبند ۱۰ عدد , پول برق را باید بدهیم , پول آب جدا , بازداشتگاه نم کشیده است, پول گاز را باید بدهیم و دیگر هیچ
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)